#خودسازی👤
(بخش سوم)
روزه زیاد می گرفت . گفتم : برای چی اینقدر روزه می گیری؟!
گفت : بدهکارم ، باید بگیرم .
نشستم و دو دو تا چهار تا کردم ، حرفش با عقلم جور در نمی آمد .
حتی قبل از تکلیف هم روزه های ماه رمضان را می گرفت ، برایم جای سوال بود که به چی بدهکاره؟ بعد از شهادت دفترچه یادداشتش حل معمای بدهکاری هایش شد .
یک روز روزه جریمه شنیدن غیبت . یک روز روزه جریمه ی دروغ . یک روز روزه ...
🍃🌹شهید ابراهیم جعفر زاده🌹🍃
(بخشی از کتاب خودسازی به سبک شهدا)
@jahads
#خودسازی 👤
(بخش پنجم)
خبرنگار و عکاس بود که می آمد داخل زندان .
هم از شبکه های داخلی بودند ، هم از شبکه های خارجی . آمده بودند برای بازدید اوین و مصاحبه با رئیس زندان . 180 تا دوربین ومیکروفون منتظر ثبت تصویر و صدای رئیس بود . نور فلش دوربین ها چشم هر بیننده ای را خیره می کرد . نشست جلوی خبرنگار ها و به تک تک سوال ها جواب داد.
آخر شب دیدم یکی جارو و شلنگ به دست می رود سمت دستشوئی های زندان .
با خودم گفتم این وقت شب کی می تونه باشه؟..
با کمی مکث پشت سرش رفتم . انگشت به دهان ماندم رئیس زندان بود . داشت دستشوئی ها را نظافت می کرد . گفتم : آقای لاجوردی ! این چه کاریه شما می کنید؟ گفت : امروز این همه دوربین ، من رو هوایی کرد . مغرور شدم و احساس کردم کسی شدم...
لازم بود بیام اینجا رو نظافت کنم تا هوام گرفته بشه ..
🍃🌹شهید سید اسدالله لاجوردی🌹🍃
( بخشی از کتاب خودسازی به سبک شهدا )
@jahads