۱۳۶۶.docx
11.2K
🇮🇷🌸
🍀
✅ #یادداشت
💢 موضوع: خوزستانیها با دو رنج اصلی ‼️
✍️ دکتر یدالله جوانی
🍃🌻🍃
#روشنگری
#ثامن
✦••✾🌹•🌟•🌹✾••✦
#آلاچیق
https://eitaa.com/Alachiigh
🍃🌺 پیام مهم گوسفند های عزیز.. به روشنفکر نماها و سلبریتی های هرهری و بهانه گیر به مناسبت #عید_قربان 😄😜
⭐️ عیدتون پیشاپیش مبارک⭐️
⭐️دلتون شاد لبتون خندون⭐️
👉 roshangarii 🌹
✦••✾🌹•🌟•🌹✾••✦
#آلاچیق
https://eitaa.com/Alachiigh
5.36M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 راهپیمایی وحدت و اعلام نفرت از اغتشاش در ایذه
🔻 مردم ایذه در پی حوادث اخیر و اعلام جدا بودن حساب مطالبهگران از موجسوران و هنجارشکنان، پیش از ظهر امروز با برگزاری راهپیمایی وحدت آفرین در این شهر با آرمانهای امام راحل و انقلاب تجدید پیمان کردند.
┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄
🇮🇷 basirat_fa
✦••✾🌹•🌟•🌹✾••✦
#آلاچیق
https://eitaa.com/Alachiigh
آلاچیق 🏡
📚 #سه_دقیقه_در_قیامت 8⃣1⃣ #قسمت_هجدهم ☘به جوانی که پشت میز بود گفتم: دستم خالی است نمیشود کاری کنی
📚 #سه_دقیقه_در_قیامت
9⃣1⃣ #قسمت_نوزدهم
⭐️گفتند همه رفقای شما سالم هستند. تعجب کردم، پس منظور از این ماجرا چه بود؟ من آنها را در حالی که با شهادت وارد برزخ شدند مشاهده کرده بودم.
🌼چند روزی بعد از عمل وقتی حالم کمی بهتر شد مرخص شدم.اما فکرم به شدت مشغول بود. یک روز برای این که حال و هوایم عوض شود با خانوم و بچه ها به بیرون رفتیم .به محض اینکه وارد بازار شدیم پسر یکی از دوستان را دیدم که از کنار ما رد شد و سلام کرد.
🍁رنگم پرید! به همسرم گفتم: این فلانی نبود؟ همسرم گفت: آره خودش بود. این جوان اعتیاد داشت و دائم دنبال کارهای خلاف بود. برای به دست آوردن پول مواد همه کاری میکرد.گفتم این مگه نمرده؟ من خودم دیدمش که اوضاع و احوال خیلی خراب بود.
⚡️مرتب به ملائکه خدا التماس می کرد حتی من علت مرگش را هم میدانم. خانومم با لبخند گفت: مطمئن هستی که اشتباه ندیدی؟حالا علت مرگش چی بود؟ گفتم اون بالای دکل مشغول دزدیدن کابل های فشار قوی برق بوده که برق اون رو میگیره و کشته میشه! خانمم گفت: فعلا که سالم و سرحال بود. آن شب وقتی برگشتیم خونه خیلی فکر کردم.پس نکند آن چیزهایی هم که من دیدم توهم بوده!
❄️دو سه روز بعد خبر مرگ این جوان پخش شد.از دوست دیگرم که اورا میشناخت سوال کردم ،گفت: بنده خدا تصادف کرده. من بیشتر توی فکر فرو رفتم، چون من خودم این جوان را دیده بودم حال و روز خوشی نداشت. اعمال، گناهان، حق الناس. حسابی گرفتارش کرده بود. به همه التماس می کرد برایش کاری بکنند.
🌾 روز بعد یکی از بستگان به دیدنم آمد ایشان در اداره برق اصفهان مشغول به کار بود. لابلای صحبتها گفت: چند روز قبل یک جوان رفته بود بالای دکل برق تا کابل فشار قوی رو قطع کنه وبدزدد،همان بالا برق خشکش می کند!
💥خیره شدم به صورت مهمان و گفتم فلانی را میگویی؟ گفت: بله خودش، پرسیدم مطمئنی؟ گفت آره، خودم اومدم بالای سرش اما خانوادهاش به مردم چیز دیگه ای گفتند. پس از ماجرایی که برای پسر معتاد اتفاق افتاد فهمیدم که من برخی از اتفاقات آینده نزدیک را هم دیدهام.
💫 نمی دانستم چطور ممکن است لذا خدمت یکی از علما رفتم و این موارد را مطرح کردم. ایشان هم اشاره کرد که در این حالت مکاشفه که شما بودی بحث زمان و مکان مطرح نبوده لذا بعید نیست که برخی موارد مربوط به آینده را دیده باشید. بعد از این صحبت یقین کردم که ماجرای شهادت برخی همکاران من اتفاق خواهد افتاد.
🍃یکی دو هفته بعد از بهبودی من پدرم در اثر یک سانحه از دنیا رفت. خیلی ناراحت بودم، اما یاد حرف خدا عموی خدابیامرزم افتادم که گفت این باغ برای من و پدرت است و او به زودی به ما ملحق می شود. در یکی از روزهای نقاهت سری به مسجد قدیمی محل زدم. یکی از پیرمرد های قدیمی را دیدم.
☘سلام و علیک کردیم و وارد مسجد شدیم.یکباره یاد آن پیرمردی افتادم که به من تهمت زده بود و به خاطر رضایت من ثواب حسینیه اش را به من بخشید! صحنه ناراحتی آن پیرمرد در مقابل چشمانم بود. با خودم گفتم: باید پیگیری کنم ببینم این ماجرا چقدر صحت دارد؟ دوست داشتم حسینیه ای که به من بخشیده شده را از نزدیک ببینم. به پیرمرد گفتم :فلانی رو یادتون هست همون که چهار سال پیش مرحوم شد؟
🔅گفت: بله نور به قبرش ببارد .چقدر این مرد خوب بود. این آدم بی سر و صدا کار خیر می کرد. آدم درستی بود. مثل او کم پیدا می شود. گفتم: بله اما خبر نداری این بنده خدا چیزی توی این شهر وقف کرده، مسجد حسینیه؟ گفت نمیدانم ولی فلانی با او خیلی رفیق بود از او بپرس.
💢بعد از نماز سراغ همان شخص گرفتیم پیرمرد گفت:خدا رحمتش کند دوست نداشت کسی با خبر شود اما چون از دنیا رفته به شما میگویم. سپس به سمت چپ مسجد اشاره کرد و گفت: این حسینیه را میبینی همان حاج آقا که ذکر خیرش را کردی این حسینیه را ساخت و وقف کرد.
🔰نمی دانی چقدر این حسینیه خیر و برکت دارد. الان هم داریم بنایی میکنیم و دیوار حسینیه را برمیداریم و وصلش می کنیم به مسجد تا فضا برای نماز بیشتر باشد. بدون اینکه چیزی بگویم جواب سوالم را گرفتم.سری به حسینیه زدم و برگشتم و پس از اطمینان از صحت مطلب، از حقم گذشتم و حسینیه را به بانی اصلی اش بخشیدم...
#ادامه_دارد ...
شهیدهمت
✦••✾🌹•🌟•🌹✾••✦
#آلاچیق
https://eitaa.com/Alachiigh
✳️ﻳﻚ ﺻﺒﺤﺎﻧﻪ ﺑﺮﺍﻱ ﻛﺴﺎنی ﻛﻪ میﺧﻮﺍﻫﻨﺪ ﻻﻏﺮ ﺷﻮﻧﺪ.👇
🔹یک عدد سیب
🔹یک لیوان شیر
🔹یک قاشق عسل
+ ﺳﻴﺐ ﺭﺍ ﺭﻧﺪﻩﺑﺎ ﺷﻴﺮﻭﻋﺴﻞ ﻣﺨﻠﻮﻁ ﻛﻨﻴﺪ ﻭ بعنوانﺻﺒﺤﺎﻧﻪ ﺑﺨﻮﺭﻳﺪ.
👌😃😉
#صبحانه
#سلامت
#سلامت_بمانید
✦••✾🌹•🌟•🌹✾••✦
#آلاچیق
https://eitaa.com/Alachiigh
✨✨💐✨✨
گذشته هایت را ببخش
زیرا آنان همچون کفش های کودکی ات
نه تنها برایت کوچک اند
بلکه تو را از برداشتن
گامهای بزرگ باز می دارند
✨✨💐✨✨
#مثبت_اندیشی
#انگیزشی
🎋〰🍃
@Alachiigh
#کلام_نور
⭐️*بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحيمِ*
⭐️صفحه ۱۵۰ مصحف شریف
✨همراه تدبر و چند نکته
⭐️هدیه به امام زمان عجل الله فرجه الشریف❤️🙏
✦••✾🌹•🌟•🌹✾••✦
#آلاچیق
https://eitaa.com/Alachiigh
🌹 شهید عباس🌹
✅توسل
✍در منطقۀ تفحص، بدنهای شهدا پیدا نمی شد. یکی گفت: بیایید به قمربنی هاشم متوسل بشویم. نشستند و به دست های علمدار سیدالشهداء متوسل شدند. درست است که دست های قمربنی هاشم قطع شد، اما بابالحوائج است. خود سیدالشهدا هم وقتی کارش در کربلا گره میخورد به عباس رو میانداخت.
نشستند و متوسل شدند؛ بعد از آن بلند شدند و خاک ها رو به هم زدند. یک جنازه زیر خاک دیدند، او را بیرون آوردند. الله اکبر! دیدند اسم این شهید عباس است. شهید عباس امیری گفتند: شاید پیدا شدن شهیدی به نام عباس اتفاقی است.
گشتند و یک جنازۀ دیگر پیدا شد که دست راستش درعملیاتی دیگر قطع شده و مصنوعی بود. او را بیرون آوردند دیدند اسمش ابوالفضل است.
فهمیدند اینجا خیمهگاه بنی هاشم است. گفتند: اسم این مکان را بگذاریم مقر ابوالفضل العباس.
⭐️شادی روح پاک همه شهدا صلوات
#به_یاد_شهدا
🎋〰🍃
@Alachiigh
9.47M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎦کلیپ زیبا،کوتاه و دیدنی از استاد پناهیان
✅پیشنهاد دانلود
🌼فقط حیدر امیرالمومنین است🌼
montazeran_basij
✦••✾🌹•🌟•🌹✾••✦
#آلاچیق
https://eitaa.com/Alachiigh