چرا میز بزرگ بود؟
چرا فاصله زیاد بود؟
چرا زیر پای #رئیسی فرش نیانداختند نماز بخواند؟
چرا قبله کج بود؟
چرا پوتین شهادتین را نگفت و به رئیسی اقتدا نکرد؟
چرا پله های ورودی کاخ کرملین یخ زده بود؟
و همه اینها یعنی ایران فروخته شد!
#روغنفکر_غربزده
🍁〰🍂
@Alachiigh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 وضعیت اسفناک مردم تهران در زمان شاه، به روایت یک مستند اسرائیلی.
📚 منبع: فیلم مستند «پیش از انقلاب» به کارگردانی «دن شادور» /ساخته شده توسط اسرائیل
bidariymelat
🍁〰🍂
@Alachiigh
🔺اگر چوب حراج به تمام داشتههای کشور (آنهم در اِزای #تقریبا_هیچ) بزنید، از دولتِ خود یک بدهکار ورشکسته را در ذهن طرف مقابل بسازید، دلخوش به لبخند و وعده ها بمانید و کشور را هشت سال معطل نگه دارید هیچ اشکالی ندارد اما اگر برای خنثی سازی تحریمها و در راستای #دیپلماسی_متوازن عمل کنید، کشور را مستعمره دیگران کردهاید؛ جالب تر اینجاست که همچنان قصد دارند از ترامپ یک هیولا بزنند تا هم "بایدن" را مودب جلوه دهند (زمینه را برای مقصر نمایی کشورمان و یک توافق نزد افکار عمومی فراهم آورند) و هم از دولت متبوع شان بابت ناکارآمدیها و بی تدبیریهایش رفع اتهام کنند (زمینه را برای بازگشت مجدد خودشان به عرصه سیاسی فراهم آورند)!
#همینقدر_وقیح
#سرطان_اصلاحات
#جریان_تحریف
✍ #مهدی_قاسم_زاده
🍁〰🍂
@Alachiigh
⭕️ پروفسور علی هاشمی دانشمند گمنام و ممتاز هسته ای درگذشت.
او در تاریخ ۲۸ دی بر اثر خونریزی داخلی ریه درگذشت.
علت اصلی این اتفاق هنوز مشخص نیست و تحت بررسی است.
وی از نخبگان علمی و جز دانشمندان برتر هسته ای کشور، متولد ۱۳۶۵ بود.
آیا باز هم پای یک نفوذی خیانتکار در میان است؟!!!!
#ترور_بیولوژیک amoofidel
🍁〰🍂
@Alachiigh
📣 قابل توجه بزرگواران 📣
همراهان عزیزی که قصد شرکت در مسابقه فرهنگی#ریحانه_النبی را دارند براحتی میتوانند
علاوه بر پیام سنجاق شده 👆
در قسمت سرچِ کانال نیز کلمه ریحانه النبی را جستجو کنند
هم فایل pdf و هم سوالات رو ببینند
موفق باشید و پاینده 💐🙏
در خدمت عزیزان هستیم با سوال یا پیشنهاد
👇👇👇👇👇
@nilofarane56
🍁〰🍂
@Alachiigh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بغض رهبر انقلاب در دیدار با مداحان🙏
هنگام خواندن یک روایت از امام صادق علیه السلام
#اهل_بیت_علیهم_سلام
#رهبر_انقلاب
#مداح
🍁〰🍂
@Alachiigh
آلاچیق 🏡
🌺 بی تو هرگز 🌺 #قسمت4⃣1⃣ بیچاره نمی دونست ... بنده چند عدد سوزن و آمپول در سایزهای مختلف توی خونه
🌺 بی_تو_هرگز 🌺
#قسمت5⃣1⃣
با عجله رفتم سمتش ... خیلی بی حال شده بود ... یه نفر، عمامه علی رو بسته بود دور شکمش ... تا دست به عمامه اش زدم، دستم پر خون شد ... عمامه سیاهش اصلا نشون نمی داد ... اما فقط خون بود…
چشم های بی رمقش رو باز کرد ... تا نگاهش بهم افتاد ... دستم رو پس زد ... زبانش به سختی کار می کرد ...
- برو بگو یکی دیگه بیاد ...
بی توجه به حرفش ... دوباره دستم رو جلو بردم که بازش کنم ... دوباره پسش زد ... قدرت حرف زدن نداشت ... سرش داد زدم ...
- میزاری کارم رو بکنم یا نه؟ ...
مجروحی که کمی با فاصله از علی روی زمین خوابیده بود ... سرش رو بلند کرد و گفت ...
- خواهر ... مراعات برادر ما رو بکن ... روحانیه ... شاید با شما معذبه ...
با عصبانیت بهش چشم غره رفتم ...
- برادرتون غلط کرده ... من زنشم ... دردش اینجاست که نمی خواد من زخمش رو ببینم ...
محکم دست علی رو پس زدم و عمامه اش رو با قیچی پاره کردم ... تازه فهمیدم چرا نمی خواست زخمش رو ببینم ...
علی رو بردن اتاق عمل ... و من هزار نماز شب نذر موندنش کردم ... مجروح هایی با وضع بهتر از اون، شهید شدن ... اما علی با اولین هلی کوپتر انتقال مجروح، برگشت عقب ...
دلم با اون بود اما توی بیمارستان موندم ... از نظر من، همه اونها برای یه پدر و مادر ... یا همسر و فرزندشون بودن ... یه علی بودن ... جبهه پر از علی بود
بیست و شش روز بعد از مجروحیت علی، بالاخره تونستم برگردم ... دل توی دلم نبود ... توی این مدت، تلفنی احوالش رو می پرسیدم ... اما تماس ها به سختی برقرار می شد ... کیفیت صدای بد ... و کوتاه
برگشتم ... از بیمارستان مستقیم به بیمارستان ... علی حالش خیلی بهتر شده بود ... اما خشم نگاه زینب رو نمی شد کنترل کرد ... به شدت از نبود من کنار پدرش ناراحت بود ...
- فقط وقتی می خوای بابا رو سوراخ سوراخ کنی و روش تمرین کنی، میای ... اما وقتی باید ازش مراقبت کنی نیستی ...
خودش شده بود پرستار علی ... نمی گذاشت حتی به علی نزدیک بشم ... چند روز طول کشید تا باهام حرف بزنه ... تازه اونم از این مدل جملات ... همونم با وساطت علی بود ...
خیلی لجم گرفت ... آخر به روی علی آوردم ...
- تو چطور این بچه رو طلسم کردی؟ ... من نگهش داشتم... تنهایی بزرگش کردم ... ناله های بابا، باباش رو تحمل کردم ... باز به خاطر تو هم داره باهام دعوا می کنه ...
و علی باز هم خندید ... اعتراض احمقانه ای بود ... وقتی خودم هم، طلسم همین اخلاق با محبت و آرامش علی شده بودم ...
به روایت همسر و دختر شهید
#ادامه_دارد
#داستان_شب
🍁〰🍂
@Alachiigh
✳️گوجه فرنگی از مرگ سلولهای مغزی جلوگیری میکند!👇
🔸همچنین با جلوگیری از مرگ سلولهای مغزی توجه و تمرکز شما بیشتر شده و ذهنتان متمرکز تر میشود
#تغذیه
#سلامت
#سلامت_بمانید
🍁〰🍂
@Alachiigh
⭐️〰〰〰〰✨
حافظه ی خوب
حافظه ای است
که بداند چگونه،
امور بی اهمیت را فراموش کند !
⭐️〰〰〰〰✨
#مثبت_اندیشی
#انگیزشی
🍁〰🍂
@Alachiigh