eitaa logo
الحقنی بالصالحین«یرتجی»
2.7هزار دنبال‌کننده
20هزار عکس
10.3هزار ویدیو
258 فایل
انس با شهداء برای همنشینی با امام زمان«ع» ومرافقةالشهداء من خلصائک اَللّهُمَّ ارْزُقْنا تَوْفِیقَ الشَّهادَةِ فِی سَبِیلِکَ تَحْتَ رایَةِ وَلِیِّکَ الْمَهْدِیّ(عجل الله) السلام علیک یا من بزیارته ثواب زیارت سیدالشهداء یرتجی
مشاهده در ایتا
دانلود
دانایی دانایی: دانایی دانایی: 📣📢📣📢📣 شرعا فقط مخصوص بانوان است 👇👇 حضور غیر بانوان پیگرد الهی دارد --------------------------------------------------------------------------------------------------- السلام علی الحسین🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 شکر محرمی دیگر را دیدیم عزاداری محرم در کنار هم ، پای محضر استاد نیلچی زاده زمان اول محرم تا ... ساعت 5:30تا7صبح(بین الطلوعین) برای شرکت در روضه خانگی، لینک زیر رو کپی کرده و در مرورگر chrome باز کنید. برای ورود مهمان وارد شوید.👇 https://www.skyroom.online/ch/hamdavi/rouzeh
📸 ۳۵سال بی‌خوابی جانباز دفاع مقدس.. آقایان مسئولین! ببینید با فداکاری چه کسانی روی صندلی ها نشستید.. والله اگر لحظه ای از این ولی نعمتان خود غفلت کنید، در دنیا و آخرت، عذاب خواهید شد.. ‌
هدایت شده از جهادتبیینی
🗓سالروزتصویب اصل ولايةفقيه/۲۰ 💠رهبرانقلاب ‼️من هم مثل یکی از شما، از نظام اسلامی، از رهبری اسلامی و از ولایت فقیه به عنوان ستون فقرات این نظام، باید دفاع کنم. وظیفه من است. تکلیف شرعی است؛ مسأله شخصی نیست. ۷۶/۹/۵ ‼️امروز حکومت اسلامی و‌ ولایت فقیه جزو واضحاتِ فقه اسلامی و اعتباراتِ عقلایی است؛ یعنی اگر انسان بخواهد با تکیه به اعتبارات عقلایی حرف بزند، این نظریّه جزو روشنترین و واضحترین و قابل دفاعترین نظریه‌ها است؛ اما این را با شیوه‌های گوناگون - با تشبیه آن به حکومت کلیسا و حکومت سلطنتی و غیره - در ذهنها مخدوش میکنند. اینها مبارزه لازم دارد. ۸۰/۶/۱۵ ‼️اینجانب به پیروی از امام راحل با همه وجود از اصل ولایت فقیه و لوازم آن دفاع خواهم کرد و خدشه در التزام به اصل ولایت فقیه را از هیچکس و هیچ دسته و گروهی تحمل نخواهم کرد! ۶۸/۱۰/۱۸ @Jahade_tabeini
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
👇👇👇👇 ✅ 1- زیارت عاشورای غیر معروفه به نیابت از بقیه الله الاعظم عج ✅ 2- تلاوت سوره والفجر هدیه به اباعبدالله الحسین علیه السلام ✅ 3- هر روز 100 مرتبه سوره توحید هدیه به شهدایی که از شهدای کربلا معرفی می شوند ✅ 4-یکبار در طول این چله خواندن نماز امام حسین علیه السلام 👇 ✅5- تاکید و انس معنوی عمیق بیشتربه حجاب فاطمی ،وتاسی به حضرت زینب سلام الله علیها همان چیزی که خواسته و وصیت همه ی شهدای مابود.
سلام علیکم یازدهمین روز از چله✨ بیست و پنجم ✨ از اصحاب الحسین سر سفره 💫 حر بن یزید ریاحی 💫 هستیم.
حر بن یزید ریاحی از بزرگان اهل کوفه بود و در سال ۶۰، یکی از شناخته ‌شده‌ترین جنگاوران کوفه به‌شمار می‌رفت. چون عبیدالله ‌بن زیاد از حرکت امام حسین به سوی عراق خبر یافت، حُصَین‌بن تمیم، صاحب شرطه کوفه، را به قادسیه فرستاد. حصین نیز حرّ را با هزار سپاهی، به منزله مقدمه سپاه، از قادسیه روانه کرد. عمر سعد نیز در روز عاشورا او را فرمانده قبایل «تمیم» و «همدان» قرار داد
سید بن طاووس (رحمة‌الله‌علیه) توبهٔ حر را پس از ندای «...هل من ذاب یذب عن حرم رسول الله» از جانب امام حسین (علیه‌السّلام) نقل می‌کند. چون در روز عاشورا امام فریاد برآورد: «اما مِنْ مُغيثٍ يغيثُنا لِوَجْهِ اللَّهِ تَعالى؟ اما مِنْ ذابٍّ يَذُبُّ عَنْ حَرَمِ رَسُولِ اللَّهِ؛ آیا فریادرسی هست که به فریاد ما رسد و از خدا جزای خیر بطلبد؟ و آیا کسی هست که شرّ این قوم را از حرم رسول خدا باز دارد؟» حرّ بن یزید ریاحی (رحمة‌الله‌علیه) با شنیدن فریاد امام، قلبش مضطرب و اشک از چشمان او جاری شد. نزد به عمر بن سعد (لعنةالله‌علیه) آمد و گفت: ای عمر، تو با این مرد نبرد خواهی کرد؟ گفت: آری، به خدا سوگند، چنان جنگی که کمترین آن، افتادن سرها و قلم شدن دست‌ها باشد. حر گفت: آیا به یکی از آن کارهایی که به شما پیشنهاد کرد راضی نمی‌شوید؟ ابن سعد گفت: به خدا قسم، اگر کار به دست من بود می‌پذیرفتم، ولی امیر تو ابن زیاد (لعنةالله‌علیه) نمی‌پذیرد.
حر خود را از لشکر بیرون کشید و به کناری رفت.مردی از قوم او به نام « قرة بن قیس» همراه او بود. حر گفت: ‌ای قرة، آیا امروز به اسبت آب داده‌ای؟ گفت: خیر.گفت: می‌خواهی آبش دهی؟ قرة می‌گوید: گمان کردم که می‌خواهد کناره‌گیری کند و در نبرد حضور نداشته باشد، و دوست ندارد که من شاهد کار او باشم، و بیم دارد که من قصهٔ او را به دیگران خبر دهم. لذا گفتم: اسبم را آب نداده‌ام و می‌روم که به آن آب دهیم. قرة می‌گوید: بدین ترتیب، من از آن مکانی که حر بود دور گشتم. به خدا سوگند، اگر او مرا از قصد خود آگاه می‌کرد، به همراه او نزد حسین می‌رفتم. قرة گوید: حر‌ اندک‌اندک خود را به حسین نزدیک می‌کرد. یکی از مردان قبیلهٔ حر به نام مهاجر بن اوس، به او گفت: ‌ای حر بن یزید، چه‌اندیشه‌ای داری؟ آیا می‌خواهی به حسین حمله کنی؟ حر سکوت کرد و گویا بیماری رعشه او را فراگرفته بود به خود می‌لرزید.مهاجر گفت: ‌ای پسر یزید، در کار تو سخت حیرانم. به خدا سوگند، در هیچ آوردگاهی تو را این‌گونه ندیده بودم. اگر از من سراغ دلیرترین مردان کوفه را می‌گرفتند، غیر تو را نشان نمی‌دادم؛ پس این چه رفتاری است که از تو می‌بینم. حر گفت: به خدا سوگند، خودم را میان بهشت و دوزخ مخیر می‌بینم، و من چیزی را بر بهشت ترجیح نمی‌دهم، هرچند مرا قطعه قطعه کنند و بسوزانند. آنگاه به اسب خود رکاب زد و به اردوی امام حسین ملحق شد. (انی والله اخیر نفسی بین الجنة و النار فوالله لا اختار علی الجنة شیئاً ولو قطعت و حرقت ثم ضرب فرسه فلحق بحسین)حر هنگامی که به یاران امام حسین (علیه‌السّلام) نزدیک شد، سپرش را واژگون کرد و به آنان سلام گفت.
شیخ صدوق (رحمة‌الله‌علیه) در کتاب الامالی درباره چگونگی آمدن حربن یزید ریاحی (رحمة‌الله‌علیه) نزد امام حسین (علیه‌السّلام)، چنین آورده است: حر بن یزید به اسبش رکاب زد و از لشکر عمر بن سعد (لعنةالله‌علیه) جدا شد و به سوی لشکر امام حسین (علیه‌السّلام) آمد، در حالی که دستان خود را روی سرش نهاده بود و می‌گفت: خداوندا، به سوی تو بازگشته‌ام، پس توبه مرا بپذیر؛ من دل دوستانت و دل فرزندان پیامبرت را ترساندم.
چون حربن یزید ریاحی (رحمة‌الله‌علیه) در پیشگاه امام حسین (علیه‌السّلام) قرار گرفت، عرض کرد: ‌ای فرزند رسول خدا، جانم فدایت باد. من همانم که راه را بر تو بستم و نگذاشتم که بازگردی، و سایه به سایه با تو آمدم تا در این سرزمین بی آب و علف فرودت آوردم.به خدایی که جز او خدایی نیست سوگند، گمان نمی‌کردم که این گروه تمام پیشنهادهای تو را رد کنند و کار به اینجا بکشد.با خود گفتم: باکی نیست که برخی از دستورهای این قوم را اطاعت کنم تا گمان نکنند که از اطاعت‌شان بیرون رفته‌ام و بالاخره آنها یکی از پیشنهادهای حسین را می‌پذیرند. به خدا سوگند، اگر گمان می‌بردم که هیچ پیشنهادی را از شما نمی‌پذیرند، هرگز چنین کاری نمی‌کردم؛ و اکنون آمده‌ام تا از آنچه انجام داده‌ام به درگاه پروردگارم توبه کنم و جان خود را تقدیم کنم و در پیشگاهت کشته شوم. آیا این کار برای من توبه محسوب می‌شود؟ حضرت فرمود: آری، خدا توبهٔ تو را می‌پذیرد و تو را می‌آمرزد. نامت چیست؟ گفت: من حر بن یزید هستم. حضرت فرمود «انت الحر کما سمتک امک، انت الحر ان شاء الله فی الدنیا والاخرة انزل؛ تو حر (آزاده) هستی همان طور که مادرت این نام را بر تو نهاده است. تو در دنیا و آخرت آزاده‌ای، از مرکب فرود آی.» حر گفت: سواره بودنم برایت بهتر از پیاده بودن است. ساعتی سواره می‌جنگم، که البته فرجام کارم به فرود آمدن می‌انجامد. امام فرمود: هرچه می‌خواهی انجام بده؛ خدا تو را رحمت کند.