eitaa logo
الحقنی بالصالحین«یرتجی»
2.7هزار دنبال‌کننده
18.9هزار عکس
9هزار ویدیو
238 فایل
انس با شهداء برای همنشینی با امام زمان«ع» ومرافقةالشهداء من خلصائک اَللّهُمَّ ارْزُقْنا تَوْفِیقَ الشَّهادَةِ فِی سَبِیلِکَ تَحْتَ رایَةِ وَلِیِّکَ الْمَهْدِیّ(عجل الله) السلام علیک یا من بزیارته ثواب زیارت سیدالشهداء یرتجی
مشاهده در ایتا
دانلود
📝روایتی داستانی برای لحظه ثبت این تصویر: آقایون فرمانده دل بدید دیگه یه عکسِ ها! برادر همت دقت کن برادر _من حواسم هست هادی منو میخندونه برادر خرازی دل بده حواست کجاست؟ _احمد متوسلیانم تو عکس بود خوب بودا, صبر می‌کردیم یِکم ایشالا عکس بعدی برادر رشید بیا تو کادر آقا جان _باشه باشه برادرا اون پایین دل بدید بعدا میشه بحث کرد _باشه آقا شما عکستو بگیر جونم حاج احمد کاظمی با این لبخند، بقیه هم مثل شما دل داده بودن الان عکسو گرفته بودیم _عزیزی؛ اینا جنبه ندارن بگیر شما [خنده] بردار باقری لبخند بزن آقا عکسه‌ها.. _اقا بگیر عکستو کار داریم عملیات رو زمینه مهدی باکری: _آقا برای تلوزیونِ یا رادیو؟! [خنده جمع] شما امر کن حاج مهدی _میذاشتیم حمیدم میومد تو راه بود... می‌گیریم بازم حاجی می‌گیریم آقا گرفتما, برادر محسن, برادر صفوی و... یک دو سه 📷 عکس یادگاری فرماندهان سال ۱۳۶۲ قبل از عملیات خیبر
آیت الله بهجت: پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله فرمود: منشاء همه گرفتاریهای شما گناه و درمان همه دردها و گرفتاریهای شما استغفار است.
🌷مادر شهیدان « محمدعلی، جمشید و علی‌اصغر اعتدال‌پور » دعوت حق را لبیک گفت و به دیار باقی شتافت. 🔹 "حاجیه خانم اعتدال پور" در سن ۹۳ سالگی به علت کهولت سن و بیماری کلیوی صبح امروز در بیمارستان دارفانی را وداع گفت. شادی روحشان فاتحه مع الصلوات
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⚫️ درخواست جان‌سوز شیخ حسین انصاریان: آی مردم نذارید رو تخت بیمارستان بمیرم 😭 🚩 مخاطبین محترم برای شفا و سلامتی دلباخته‌ی اهل بیت شیخ حسین انصاریان حمد شفا قرائت کنید
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
👇👇👇👇 ✅ 1- زیارت عاشورای غیر معروفه به نیابت از بقیه الله الاعظم عج ✅ 2- تلاوت سوره والفجر هدیه به اباعبدالله الحسین علیه السلام ✅ 3- هر روز 100 مرتبه سوره توحید هدیه به شهدایی که از شهدای کربلا معرفی می شوند ✅ 4-یکبار در طول این چله خواندن نماز امام حسین علیه السلام 👇 ✅5- تاکید و انس معنوی عمیق بیشتربه حجاب فاطمی ،وتاسی به حضرت زینب سلام الله علیها همان چیزی که خواسته و وصیت همه ی شهدای مابود.
سلام علیکم پانزدهمین روز از چله✨ بیست و پنجم ✨ از اصحاب الحسین سر سفره شهیدان 💫 حجاج بن مسروق جعفی ، و ابو عمرونهشلی 💫 هستیم.
حجاج بن مسروق جعفی وقتی از حرکت امام به سوی کربلا با خبر شد، به استقبال امام به سمت مکه حرکت کرد و در بین راه امام ملحق و مؤذن لشگر امام شد.
وى از اصحاب اميرالمؤمنين على(عليه السلام) و ساكن كوفه بود، هنگامى كه شنيد امام حسین(عليه السلام) به سوى كربلا در حركت است، خود به استقبال امام از كوفه خارج شد و در بين راه به آن حضرت ملحق شد. روزى كه لشكر حرّ در مقابل امام(عليه السلام) درآمد، هنگام ظهر به امر امام اذان گفت. در «قصر بنى مقاتل» ـ يكى از منازل بين راه كربلا ـ وى به امر امام(عليه السلام) «عبيدالله بن حرّ جعفى» را به اردوى امام دعوت كرد ولى عبيدالله نپذيرفت. روز عاشورا چون تنور جنگ داغ شد وى با اجازه امام(عليه السلام) به ميدان رفت و پس از مدتى مبارزه در حالى كه چهره اش غرق خون شده بود به سوى آن حضرت برگشت و اين رجز را خواند: «فَدَتْكَ نَفْسي هادياً مَهْدِيّاً * اَلْيَوْمَ أَلْقى جَدَّكَ النَّبيَّا ثُمَّ أَباكَ ذَا النَّدى عَلِيّاً * ذَاكَ الَّذي نَعْرِفُهُ الوَصِيّا» (جانم به قربان تو اى هدايت گرِ هدايت شده، امروز جدّت پيامبر را ملاقات خواهم كرد. سپس پدرت على، آن صاحب فضل و احسان را، همان كسى كه او را وصىّ پيامبر مى شناسيم). آنگاه امام(عليه السلام) به او فرمود: «نَعَمْ وَأَنَا أَلْقاهُما عَلى أَثَرِكَ»؛ (آرى، من هم آن دو بزرگوار را پس از تو ملاقات خواهم كرد). او به ميدان بازگشت و پس از نبردى سنگين به افتخار شهادت نايل آمد.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ابو عمرو نهشلی "خثعمی" از شهدای کربلاست که به قولی در حمله اول و به قولی در نبرد تن به تن شهید شد . از شخصیت های کوفه و مردی متهجد و شب زنده دار بود.
مهران که از غلامان بنی‎کاهل است گفته: من در کربلا در کنار امام حسین علیه السلام خود شاهد بودم که مردی وارد میدان شد و درگیری بسیار سختی داشت. او چون صاعقه‎ای شرربار به هر طرف می‎تاخت، به گونه‎ای که هیچ کس را تاب برابری با او نبود؛ چرا که او به هر گروه که حمله‎ور می‎شد، آن بخش از سپاه را پاره می‎کرد. سپس به خدمت امام بازگشت و عرض کرد: تو را بشارت، ای پسر احمد که به هدایت رشد یافته‎ای، به باغ فردوس پر می‎کشی و در آن بالا می‎روی. پس از آن پرسیدم: این کیست؟ گفتند: ابوعمره نهشلی است. پس «عامر بن نهشل» با او درگیر شد و او را کشت و سرش را از بدن جدا ساخت