🔴حضرت آیتالله خامنهای در پیامی درگذشت سردار پر افتخار سیدمحمد حجازی را تسلیت گفتند.
متن پیام رهبر انقلاب اسلامی به این شرح است:
بسم الله الرّحمن الرّحیم
با تأسف فراوان خبر درگذشت سردار پر افتخار، سردار سیدمحمد حجازی رضواناللهعلیه را دریافت کردم. عمری سراپا مجاهدت، فکری پویا، دلی سرشار از ایمان راستین و آکنده از انگیزه و عزم راسخ، و نیروئی یکسره در خدمت اسلام و انقلاب، خلاصهئی از شخصیت این مجاهد فی سبیل الله است. او در مسئولیتهای بزرگ و اثرگذار در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی خدمت کرده و در همهی آنها، سربلند و موفق بوده است. فقدان او حقاً مایهی تأسف و اندوه است. لازم میدانم به همسر گرامی و فرزندان و دیگر افراد خاندان و به دوستان و همکاران ایشان صمیمانه تسلیت عرض کنم و صبر و تسلّا برای آنان از خداوند متعال مسألت نمایم. رحمت و مغفرت و رضوان الهی بر این برادر فقید باد.
سیّدعلی خامنهای
۳۰ فروردین 1400
هدایت شده از مهندسی ذهن استاد نیلچی زاده
🌷 نماز روز ششم ماه رمضان 🌷
نماز به شكرانه ي بيعت با امام رضا عليه السلام:
دو رکعت نماز در هر رکعت حمد و بیست و پنج مرتبه توحید
(مفاتيح الجنان)
🌷 حجاب وصیت شـهـــــدا 🌷
دلم هواے شهادت ڪہ مے ڪند
پناه میبرم بہ چادرم
ڪه تا آسمان راه دارد...
چادر من بوے #شـهــــادت میدهد
چرا ڪہ چشم شهدا بہ اوست
ڪہ مبادا چون چادر مادرشان فاطمه(سلام الله علیها) خاڪے شود.
Hossein Khalaji - Be To Salam Midam (128).mp3
2.72M
🌼سلام آقا...
🌼به تو سلام میدم درمونِ دردامی ....😭
🌼به تو سلام میدم همیشه آقامی.....
#اللهم عجل بلولیک الفرج 🤲🌼🥀
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 توصیه جانباز شهید سردار حجازی به مردم ایران
🔹چگونه حاج قاسم سلیمانی شویم؟!
🇮🇷 @rahbaram_seyed_ali
هدایت شده از الحقنی بالصالحین«یرتجی»
✨ا ﷽ ا✨
#چله_بیستونهم
جوانان انقلابی ؛ یاران مهدی عج
مراقبتهای معنوی 👇👇
تلاوت قرآن و ذکر هدیه به شهدای روز
درماه شعبان 👈 مناجات شعبانیه
درماه رمضان 👈 دعای افتتاح و ابوحمزه ثمالی
✅ مرور ویژگیهای جوانان انقلابی و مطالبات حضرت آقا از جوانان
الحقنی بالصالحین«یرتجی»
✨ا ﷽ ا✨ #چله_بیستونهم جوانان انقلابی ؛ یاران مهدی عج مراقبتهای معنوی 👇👇 تلاوت قرآن و ذکر هدیه
بیست و هفتمین روز از 🌟💫چله ( بیست و نهم) 🌟💫 مهمان سفره شهید 🌷 محمد ناصر ناصری 🌷 هستیم.
سردار شهید ناصری در نگاه سردار قاسم سلیمانی
هیچ وقت برای ما قابل پیش بینی نبود که اینقدر زود و کوتاه از محضر این عاشق به تمام معنی و مخلص اهلبیت علیهم السلام و انسانی وارسته و مقلد به تمام معنی محروم شده و نتوانیم جمال پر از معنویت وجود نورانی او را در جمع خودمان ببینیم.
از یک بابت شهادت شهید ناصری جای تأسف نداشته، بلکه می بایست تبریک نیز گفت که به چنین مقام عظمایی، آن هم در یک چنین کمالی از خلوص نایل شد. اما از طرفی برای همه جای تأسف و تأثر دارد زیرا خلاء وجودی چنین شخصیتها و انسانهایی به این سادگی قابل پر کردن نیست.
گاهی اوقات این خلاء تا دوره ای طولانی در جامعه جبران نمی شود. این(شهادت ناصری) یک ثلمه و خسارتی غیر قابل جبران بود.
یاد و نام و خاطره شهید ناصری عمومی شد، جهانی شد، و همه مستضعفان را در بر گرفت و یک نام عزیز و ارزشمندی شد که در همه قلبها حک گردید و به این سادگی قابل کندن نیست.
سردار شهید « محمدناصر ناصری » در سال۱۳۴۰ در روستای سیستانک از توابع شهر اسفدن در خانوادهای مذهبی متولد شد .
محمدناصر سنین طفولیت را در روستاهای سیستانک وگازارسپری می کند و برای گذراندن دوران ابتدایی ، به روستای اسفدن می رود که در بیست و چهار کیلومتری سیستانک واقع شده است . با تمام مشقاتی که در راه ادامه تحصیلش وجود داشته ، علاقه وافری از خود به درس خواندن نشان می دهد .
یکی از آن مشقات ، دوری از پدر و مادر بوده است . شاگرد ممتاز بودن در طول سال های دبستان و قبولی یک ضرب در امتحانات نهایی کلاس پنجم و نیز نبودن مدرسه راهنمایی در آن اطراف ، پدرش را وا می دارد تا شرایط ادامه تحصیل وی را در شهر بیرجند فراهم نماید .
در حالیکه نوجوانی دوازده ساله بوده ، راهی آن دیار می شود و باجدیت پی درسش را می گیرد .
از دوران دبیرستان ، در زمره نیروهای موثر انقلاب قرار می گیرد و به زودی سر منشاء اقدامات جمعی زیادی ، مثل تظاهرات و یا حمله به یگان های نظامی می گردد .
یکی از خصوصیات بارز او در ایام مبارزه این است که با به خرج دادن همتی بالا،درعین انجام فعالیت های چشمگیر انقلابی ، هرگز از درس خواندن باز نمی ماند و هرسال تحصیلی را با نمرات خوب و معدل بالا پشت سر می گذارد .
پس از پیروزی انقلاب اسلامی ، در تاسیس کمیته انقلاب اسلامی (سابق) و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بیرجند نقشی کلیدی ایفاء می نماید و در حالی که به عضویت سپاه در می آید ، موفق به اخذ دیپلم نیز می گردد .
سال ۱۳۶۴ ، سردار پر آوازه دفاع مقدس ، شهیدمحمود کاوه وقتی اوصاف ناصری را از دوستانش می شنود و استعداد بالای او را شناسایی می کند ، برای جذب وی به تیپ ویژه شهدا تلاش می نماید .نهایتا موفق می شود . او را به تیپ ویژه بیاورد و ریاست ستاد را بر عهده اش بگذارد . بنا به شهادت همرزمان و اسناد به جای مانده از آن دوران ، هرگز نقش شهید ناصری را در هر چه شکوفاتر شدن تیپ ویژه شهدا نمی توان نادیده گرفت .البته ارتباط عرفانی و معنوی او با محمود کاوه ، در تحقق یافتن این مهم بی تاثیر نیست .
پس از پایان جنگ ، همچنان با روحیه ای خستگی ناپذیر، در سنگرهای مختلفی مشغول خدمت به نظام و انقلاب می شود. در این میان با استفاده از اوقات اندکی که برای استراحتش باقی می ماند، مشغول ادامه تحصیل نیز می شود که حاصل آن ، اخذ مدرک لیسانس در رشته مدیریت است .
سرانجام این انسان خستگی ناپذیر در روز ۱۷ مرداد ماه سال ۱۳۷۷ ، توفیق این را یافت تا در شهر مزار شریف ، به نحوی بسیار مظلومانه و به دست نیروهای طالبان که افرادی شقی و بی منطق هستند ، شهد شیرین شهادت را بنوشد . پیکر پاک شهید در محل بوستان شهدای شهر بیرجند دفن به خاک سپرده شده است .
آقای شاهسون، تنها بازمانده آن واقعه، درباره آخرین لحظههای زندگی شهید ناصری و شهدای دیگر کنسولگری جمهوری اسلامی ایران، چنین میگوید:
در آن لحظه نفسم را در سینه حبس کرده بودم. چند تا از همکاران در دم شهید شده بودند. ازسه، چهار نفرشان صدای ناله به گوش میرسید. یکی از آنها ناصری بود که بدن مطهر و خونینش افتاده بود روی من. معلوم بود دارد آخرین نفسها را میکشد. با همان آخرین رمقش، مشغول شد به گفتن ذکر مقدس حضرت سیدالشهدا (ع). صدای (یا حسین، یاحسین) گفتنش، هنوز هم توی گوشم است. هرآن انتظارمی کشیدم آن جوان طالب برای زدن تیر خلاص به مجروحها بیاید. ولی در کمال تعجب، دیدم هیچ صدایی بلند نمیشود.
شاید نیم ساعت به همان حال ماندم و جرات تکان خوردن پیدا نکردم. کم کم فهمیدم که آن نیروی طالب، گورش را گم کرده است، در را هم باز گذاشته بود. انگار خاطرش جمع شده بود که مجروحها، به تدریج، در اثر خون ریزی جان خواهند داد.
لحظه ای که تصمیم گرفتم بلند شوم، ناصری روحش پرواز کرده بود.
من یکی از کسانی بودم که وقتی جنازه ی برادرم به ایران برگشت، برای شناسایی او به تهران رفتم. درباره ی این که ظرف چهل روز گذشته، بر سر پیکر او و پیکرهای دیگر شهدا چه بلاهایی آمده، چیزهایی شنیده بودم. رو همین حساب، با این ذهنیت سراغ جسد میرفتم که کاملاً متلاشی شده و من فقط خواهم توانست اسکلتش را ببینم و احتمالاً تکه هایی از کت و شلواری که می گفتند در آخرین لحظه های قبل از ورود طالبان، به تن کرده است.
وقتی بالا سر پیکر محمدناصر رسیدم، دیدم بر خلاف مسائل طبیعی و بر خلاف ذهنیتی که داشتم، جنازه تقریباً سالم است و چندان هم متلاشی نشده، طوری که حتی توانستم ردّ گلوله ها را روی بدن مطهرش تشخیص بدهم. البته برای کسی که عمر کوتاه ولی پرخیر و برکت خود را در جهت کسب مرضات الهی صرف نموده بود، انتظاری غیر از این هم نمی رفت.
لازم به ذکر است تا یک ماه از سرنوشت 9 دیپلمات جمهوری اسلامی ایران که در مزار شریف به شهادت رسیدند گزارشی منتشر نشد، تا این که پیکر مطهر آنان در یک گور دسته جمعی در خرابه های پشت کنسولگری پیدا شد و در روز 21 شهریور77 شهادت آنان از رسانه ها اعلام شد که به دنبال آن مقام معظم رهبری سه روز عزای عمومی در کشور اعلام کردند.
در نهایت پیکر پاک و مطهر شهیدان ناصر ریگی سرپرست سرکنسولگری متولد اهواز،
مجید نوری نیارکی مسئول امور مالی سرکنسولگری متولد تهران،
سردار محمدناصر ناصری نماینده فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در افغانستان متولد گازار استان خراسان جنوبی،
کریم حیدریان کارشناس امور کنسولی متولد یزد، محمدعلی قیاسی کارشناس امور کنسولی متولد تهران،
رشید پاریاو فلاح کارشناس امور کنسولی متولد سوادکوه،
نورالله نوروزی کارشناس امور کنسولی متولد ساوجبلاغ، حیدرعلی باقری کارمند فنی سرکنسولگری متولد نیشابور و محمود صارمی خبرنگار خبرگزاری جمهوری اسلامی متولد بروجرد در 24 شهریور 77 به تهران انتقال یافت و بعد از اقامه نماز جمعه با حضور حضرت آیت الله العظمی خامنه ای تشییع با شکوه و بی نظیری شد و سرانجام پس از 40 روز بی قراری پیکر پاک این دیپلماتها در آرامگاه ابدیشان آرام گرفتند.
فرازهایی از مناجات سردار بی نشان عرصه فرهنگ
خداوندا آینه دل ما را به نور اخلاص روشنی بخش و ما را به اخلاق کریمانه متخلق فرما.
و لنگر شیطان و جهل را از مملکت قلوب ما خارج فرما و در وقت مرگ و بعد از آن با ما با رحمت خود رفتار فرما. بحق محمد و آله الطاهرین
خدا به من توفیق بده تا که در این سفر عظیم به غیر تو و زیارت خانه ی تو و زیارت خالصانه رسول گرامی اسلام به هیچ چیز دیگری عنوان... فکر نکنم.
خدایا ترا به مظلومیت ائمه ما در بقیع و ترا به مظلومیت علی(ع) و زهرا(س) و ترا به آبروی حضرت ابوالفضل از هر آنچه غیر یاد تو لذت بردم عذر می خواهم و مرا ببخشای. اگر از پست و مقامی و غذایی و ازدواج و بچه داشتن و هر قضیه غیر آنچه رضای تو در آن بوده است لذت برده ام که همواره اینچنین بوده است مرا به لطف و کرمت ببخش.
** قسمتی از وصیت نامه سردار شهید محمد ناصر ناصری : « چه بگویم زبان قادر به گفتن نیست و دلم از نوشتن عاجز است من در طول زندگی آنقدر شما را آزردم که نمی توانم پوزشی بطلبم فقط از خدای بزرگ برای شما اجر و پاداش خواهانم شما امانت داران خوبی بودید امانت خدای را خوب نگهداری و ترتیب نمودید امروز روزی است می باید امانت را به صاحب امانت باز گردانید درود بر تو پدری که ابراهیم گونه فرزندت را به قربانگاه عشق می فرستی و درود بر تو مادری که فاطمه گونه فرزندت را تربیت نموده و روانه کربلا می کنی …. » .