هدایت شده از آموزش مداحی معنا 🎤
🔸آن حشری که میگوییم خدا ما را با محمد و آل محمد محشور بدار،
🔸بدان معناست که ما را با صفات و حقیقت آنها محشور فرما،
🔸 ما را بر اسرار قرآن و مقامات بهتر توفیق ارزانی دار.
🌿علامه حسن زاده املی
@samad1001
🌹شهید رشید جعفری:
🔸برادر و خواهر مسلمان من در راهی قدم نهادم و وارد دانشگاهی شدم که استادش #حسین(ع) و درسش #شهادت است
🌹شادی روح معلم اخلاق، شهید رشید جعفری #صلوت
هدایت شده از آقا تنها نیست
🔴بشارت قطعی...
رهبری عزیز؛ تنها سیاستمداری که برخلاف همه تحلیل های جهانی، به درستی رئیس جمهوری ترامپ را پیشبینی کرد، حالا خبر از افول و سقوط قطعی #آمریکا میدهد و این بشارتیست برای #ظهور ان شاءالّله
🆔👇👇👇
@agha_tanha_nist
﷽
سلام علیکم
سومین روز از🌷چله نهم🌷
اعمال مستحبی امروزمان را به #نیابت از
شهید با کرامت از ذریه حضرت زهرا سلام الله علیها
❣️سید جواد موسوی فومن❣️
#هدیه می کنیم
محضر نورانی
☀️ حضرت جوادالائمه علیه السلام☀️
و از حضرتش #تقاضا می نماییم تا با نگاه کریمانه خود؛
✅ما و تمام جوانان ایران اسلامی را #عاقبت_بخیر گردانند و
✅زندگی ما را به سمتی سوق دهند که #زمینه_سازظهورموعودعالم_هستی ، حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه گردیم
ان شاء الله
شهید سید جواد موسوی
در سال 1345 در روستای شنبه بازار شهرستان فومن دیده به جهان گشود.
سید جواد کودکی بازیگوش بوده و به دلیل چابکی و شیرین زبانیش و همچنین مهر و محبتش در قلب همه جای داشت. وی در سال 1360 عضو پایگاه بسیج مقاومت اباذر شنبه بازار شد و در سال 1362 راهی جبهه نبرد شد.
وی در طول جنگ دو بار مجروح شد و آخرین باری که راهی جبهه می شد به بردار بزرگش اینگونه گفت: که عید امسال منتظرم نباشید من دیگر در منزل و در جمع شما نخواهم بود، حلالم کنید و از همگان برایم طلب حلالیت کنید.
این شهید بزرگوار 25 بهمن سال 1362 در سن 19 سالگی در عملیات والفجر 8 گردان امام حسین (علیه السلام )در لشکر 25 کربلا به عنوان خط شکن حضور یافته و در منطقه عملیاتی اروند کنار به دلیل اصابت گلوله و جراحات شدید از پهلو، صورت و دست به جمع یاران کربلایش پیوست و در گلزار شهدای شنبهبازار (سبزقبا) به خاک سپرده شد.
از خصوصیات اخلاقیاش، اینکه بسیار مهربان بود و سیمایی معصومانه داشت. نسبت به پدر ومادر، احترام قایل بود و تا حد توان سعی میکرد، نیاز و خواستههای ایشان را اجابت کند.
علاقهبسیار زیادی به امام زمان (عج) داشت و آرزوی شهادت در رکاب آن حضرت را در دل داشت. دررفتارش با دیگران با گذشت و با ایثار و مقید به صلهارحام بود.
وصیتنامه شهید سید جواد موسوی
با سلام به پیشگاه آقا امام زمان حضرت مهدی(عج) منجی عالم بشریت و نائب بر حقش امام خمینی خانواده معظم شهدا و سلام و درود بر شما امت حزب الله (جهاد در راه خداست که ما پیروزیم.
اسلام با شهادت امام حسین(علیه السلام) زنده شد و با شهید شدن این جوانان قویتر میشود.
من فقط برای رضای خدا به ندای هل من ناصر ینصرنی حسین زمان لبیک گفته و به میدان جنگ شتافتهام. خدا نکند که خیال کنید در اعزام من دستی در کار بوده است و کسی مقصر است. نه، من خود خواستهام و اگر خدا قبول کند به جمع دیگر شهدا پیوستهام.
👈👈خواهشم این است که برایم گریه نکنید، شهید گریه نمیخواهد بلکه رهرو میخواهد.
وقتی می خواهید مرا تشییع کنید چشمانم را باز بگذارید که عدهای از خدا بیخبر نگویند که کور بوده است.
دستانم را از تابوت بیرون بیاورید که کور دلان نگویند چیزی از این دنیا با خودشان میبرند. جنگ شهادت دارد، اسارت دارد، ازکلیه بستگانم میخواهم اگر شهادت، این فوز عظیم نصیب من شد هیچگونه ناراحت نباشند.
ما از خدائیم و آخر هم به خدا ختم میشویم. دعا میکنم، خدایا مرگم را شهادت در راهت قرار دهی و امیدوارم این شهادت در راهت را پذیرفته باشی و ما را با سایر شهدا محشور گردانی.
#كراماتی از شهيد سيد جواد موسوي 👇
ماجرا از آنجا شروع شد که فیلم شفا دیدن کودکی که به بیماری لا علاجی مبتلا شده بود در شهرهای استان گیلان پخش شد و به سرعت این خبر در همه جا پیچید.
علي بر تخت اتاق عمل آرام گرفته بود و او تنها پسر خانواده بود كه بر اثر سانحه تصادف پس از عملي سخت پزشكان از سلامتي وي قطع اميد كرده بودند او ساكن قزوين بود و خانواده اش پس از صحبت با يكي از پرستاران اتاق عمل از زنده ماندن وي نا اميد شده و قرار بود پس از پزشك قانوني ... اما ساعتي چند نگذشت كه پرستاري با تعجب فرياد زد آقاي دكتر بيايد مريض به هوش آمد . چند پزشك همراه پرستاران به داخل اتاق شدند با تعجب به او اكسيژن وصل كرده و يقين حاصل كردند كه او تا لحظاتي پيش نفس نمي كشيد و ...
علي را به بخش منتقل كردند پس از دقايقي چشم باز كرد گويا مي خواهد سخني بگويد اطرافيان به او سفارش مي كنند آرام باشد ولي او نمي تواند و زبان به سخن گفتن باز مي كند و رو به مادر مي گويد :« مادر جان وقتي از هوش رفتم حس كردم و روحم قصد جدا شدن از بدنم دارد . بسيار پريشان و مضطرب شدم كه ناگهان جوان زيبا رو و نوراني كه نشاني سبز بر گردن داشت را ديدم كه بر بالينم ايستاده و مي گفت: علي جان نگران نباش و من از دردم و پريشانيم با او مي گفتم و مرا دلداري داده و مي گفت علي جان نگران نباش تو شفا پيدا كردي در كمال صحت و سلامتي زندگي خواهي كرد از او سوال كردم شما كيستيد ؟ با مهرباني پاسخ داد من سيد جواد موسوي هستم ... و براي شفايت آمده ام اما هنگامي كه چشمهايم را باز كردم در كنارم نبود او مرا شفا داد مادر »
پس از ترخيص علي از بيمارستان وي همراه خانواده اش با زحمات فراوان آدرس محل اين شهيد را يافته و براي قدرداني از مقام والاي اين شهيد به منزل ايشان و مزار شهيد حاضر شدند و پس از آن واقعه هر سال در مراسم ياد بود شهيد حضور دارند .
هر ساله بيش از صدها نفر جمعيت در مراسم بزرگداشت اين شهيد و الا مقام از سراسر گيلان و حتي خارج از استان حضور پيدا مي كنند و اهالي روستاي شنبه بازار نيز روز شماري مي كنند براي فرا رسيدن روز مراسم اين شهيد و چند روز قبل نذورات خويش اعم از نقدي و غير نقدي را جهت بر پايي مراسم سيد جواد به خانواده ايشان هديه مي كنند و در مراسم هيتي از زنان سيني هايي كه با پارچه سبز پوشيده و نذوراتشان را در آنها مي ریزند و از مسجد راهي منزل شهيد مي شوند و به خانواده ايشان تبريك و تسليت عرض مي كنند و پس از مراسم مسجد ، در منزل شهيد موسوي مراسم ديگري نيز برگزار گشته و هديه به روح آن بزرگوار مي شود .
بارگاه شهید سید جواد موسوی به واسطه روح بلند و ملکوتی خود به مکانی برای برآورده کردن حاجات نیازمندان، درماندگان ، بیماران و دل شکستگان تبدیل شده.
هر ساله در مراسم سالگرد شهید سید جواد موسوی خیل عظیم جمعیتی را که به نوعی حاجت روا شده اند و آنان که برای طلب حاجات خود به این بارگاه آمده اند را می توان دید .
چهارشنبه ها سبز قبا شلوغ است، علی الخصوص در تعطیلات سال نو .جمعیت عظیم مجمه داران(سینی که زائران پس از برآورده شدن حاجات ، نذری خود را درآن گذاشته پارچه سبزی روی آن می پیچند و آنرا بر سر میگیرند)، با چشمان اشکبار، عده ای خندان از برآورده شدن نیاز، عده ای اشک شوق بر چشم، عده ای ذکر گویان وارد بقعه میشوند و ورود سیل جمعیت مجمه داران از صبح آغاز شده و تا پاسی از شب ادامه می یابد.
مزار شهید سید جواد موسوی ؛
در روستای شنبه بازار، لولمان در غرب شهر” فومن” (بین شهرصومعه سرا-فومن) قراردارد فاصله”شنبه بازار” آن با مرکز شهر ۵ کیلومتر است. دراین روستا، درمحوطه معروف به “سیدجواد”بقعه قدیمی بنام”سبز قبا“وجوددارد که درکنارآن چنددرخت کهنسال است که یکی ازآنها بنام “آقادار”می باشد ،درپای این درخت چشمه ای قراردارد که قدمتش به بیش از ۵قرن می رسد.