eitaa logo
الحقنی بالصالحین«یرتجی»
2.7هزار دنبال‌کننده
20هزار عکس
10.4هزار ویدیو
259 فایل
انس با شهداء برای همنشینی با امام زمان«ع» ومرافقةالشهداء من خلصائک اَللّهُمَّ ارْزُقْنا تَوْفِیقَ الشَّهادَةِ فِی سَبِیلِکَ تَحْتَ رایَةِ وَلِیِّکَ الْمَهْدِیّ(عجل الله) السلام علیک یا من بزیارته ثواب زیارت سیدالشهداء یرتجی
مشاهده در ایتا
دانلود
از شهيد سيد جواد موسوي 👇 ماجرا از آنجا شروع شد که فیلم شفا دیدن کودکی که به بیماری لا علاجی مبتلا شده بود در شهرهای استان گیلان پخش شد و به سرعت این خبر در همه جا پیچید. علي بر تخت اتاق عمل آرام گرفته بود و او تنها پسر خانواده بود كه بر اثر سانحه تصادف پس از عملي سخت پزشكان از سلامتي وي قطع اميد كرده بودند او ساكن قزوين بود و خانواده اش پس از صحبت با يكي از پرستاران اتاق عمل از زنده ماندن وي نا اميد شده و قرار بود پس از پزشك قانوني ... اما ساعتي چند نگذشت كه پرستاري با تعجب فرياد زد آقاي دكتر بيايد مريض به هوش آمد . چند پزشك همراه پرستاران به داخل اتاق شدند با تعجب به او اكسيژن وصل كرده و يقين حاصل كردند كه او تا لحظاتي پيش نفس نمي كشيد و ... علي را به بخش منتقل كردند پس از دقايقي چشم باز كرد گويا مي خواهد سخني بگويد اطرافيان به او سفارش مي كنند آرام باشد ولي او نمي تواند و زبان به سخن گفتن باز مي كند و رو به مادر مي گويد :« مادر جان وقتي از هوش رفتم حس كردم و روحم قصد جدا شدن از بدنم دارد . بسيار پريشان و مضطرب شدم كه ناگهان جوان زيبا رو و نوراني كه نشاني سبز بر گردن داشت را ديدم كه بر بالينم ايستاده و مي گفت: علي جان نگران نباش و من از دردم و پريشانيم با او مي گفتم و مرا دلداري داده و مي گفت علي جان نگران نباش تو شفا پيدا كردي در كمال صحت و سلامتي زندگي خواهي كرد از او سوال كردم شما كيستيد ؟ با مهرباني پاسخ داد من سيد جواد موسوي هستم ... و براي شفايت آمده ام اما هنگامي كه چشمهايم را باز كردم در كنارم نبود او مرا شفا داد مادر »