داستان شهادت (از زبان همرزم شهید):
قبل از شهادت علیرضا در خواب دیده بودم که به خدمت امام خمینی (ره) در جماران رسیدم و همینکه مات و مبهوت چهره نورانی امام شده بودم حس کردم عطر عجیبی همه فضا را پرکرده است. با خودم گفتم باید بپرسم این عطر از چیست. تا آمدم بپرسم امام گفت: عطر سید علیرضاجوزی است.
صبح اول وقت با فرمان "حاج خادم" فرمانده تیپ الزهرا (س) سوار کامیونها شدیم و به راه افتادیم. داخل کامیون سید علیرضا دراز کشیده و زل زده بود به آسمان. من هم در کنارش دراز کشیدم و پرسیدم: سید علی کجا رو نگاه میکنی؟ چیزی نگفت و دوباره سؤال کردم: چرا حرف نمیزنی آقا سید علی؟ بابا تحویل بگیر، فقط اسمت با رئیس جمهور یکیه.
با یک حالت عجیبی به آسمان اشاره کرد و بدون اینکه نگاهم کند گفت: "حمید من فردا میرم آن بالا. پیش ستاره ها"خواستم چیزی بگویم کامیون ایستاد. بچه ها ریختند پایین تا مستقر شوند.
ناگهان متوجه شدیم عراقیها در فاصله کمی از ما قرار دارند. دوباره دستور رسید که بریزید تو کامیونها. باید قبل از اینکه عراقی ها متوجه میشدند از تیررس تانکهایشان دور میشدیم. اصلاً نمیدانستیم نامردها این قدر جلو آمدهاند. اوضاع خیلی خراب بود. تانکها ما را دیده بودند و کامیونهای در حال حرکت را زیر آتش گرفتند. کامیون هم به سرعت حرکت میکرد.
یک دوشکا داخل کامیون بود که به کمک بچه ها سرپایش کردیم وهمانطور در حال حرکت به سمت بعثی ها آتش گشودیم. به سه راهی کوشک که رسیدیم مجدداً پیاده شدیم و مقابل دشمن موضع گرفتیم. معلوم بود که محاصره شده ایم و حلقه محاصره هم درهرلحظه تنگتر میشد. آنقدر به عراقیها نزدیک بودیم که خطوط چهره سربازان عراقی را به راحتی میدیدم و صدای فریادشان را به خوبی میشنیدیم. سروکله جنگنده ها و هلیکوپترهایشان هم پیدا شد.
آتش بود که از زمین و آسمان به سرمان می بارید و بچه ها یک به یک به خاک میافتادند. مهماتمان هم در حال تمام شدن بود. خبری هم از نیروی کمکی نبود. بالاخره فرمانده تیپ دستور عقب نشینی داد. امکان مقاومت وجود نداشت. ۲۰ نفر آدم چطور میخواستند با دولشکر پیاده و یک تیپ زرهی مقابله کنند.
سوار کامیونها شدیم. هنوز درست ننشسته بودم که صدای مهیبی شنیدم و کامیون به شدت لرزید. گلوله مستقیم تانک به باربند کامیون خورده و از طرف دیگر خارج شده بود نگاه کردم و دیدم که داخل کامیون ۵ جنازه که از کمر به پایین متلاشی شده بود افتاده است. کف کامیون غرق در خون بود. دقت که کردم متوجه شدم که شهدا کسانی نیستند جز
سید علیرضا جوزی، سید صاحب محمدی، سید داوود طباطبایی، سید محمد موسوی، سید حسین حسینی.
بغض راه نفسم را بسته بود.
کامیون حرکت کرد و ما بالای سر پنج فرزند حضرت زهرا (س) تا رسیدن به اردوگاه فقط و فقط فریاد میزدیم: "یازهرا"
ساداتی که در صبح عید قربان در جاده اهواز خرمشهر قربانی شدند
در ۶۰ کیلومتری جاده اهواز - خرمشهر و در فاصله ۴۰ متری از جاده اصلی بنایی ۵ضلعی با گنبدی به شعاع ۲ متر قرار دارد که به زیارتگاه "خمسه کوثر" معروف است که اهالی منطقه و زائران راهیان نور کرامات بسیاری را از این زیارتگاه نقل کرده اند.
۵ شهید سادات که در مردادماه سال ۶۷ به ضرب گلوله مستقیم تانک دشمن به شهادت رسیدند و قطعاتی از پیکر آنان چند روز بعد در همان محل دفن شد.
هدایت شده از ❤️مهربان تر از مادر❤️
شهر احمد، کجاست احمد تو؟ (روضه).mp3
19.18M
#روضه
🏴شهر احمد، کجاست احمد تو ؟
🏴حاج میثم مطیعی
•┈•••••✾•••••┈•
👇👇👇👇
@Mehrban_tar_az_madar
دانایی دانایی:
📝زیارتنامه رسول گرامی اسلام، حضرت محمد مصطفی صلوات الله علیه و آله
🏴آیت الله مشکینی: مبادا روز شهادت یا ولادت امامی بگذرد و شما آن امام را زیارت نکنید.
🔹اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا رَسُولَ اللهِ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا نَبِيَّ اللهِ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا مُحَمَّدَُ بْنَ عَبْدِ اللهِ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا خاتَِمَ النَّبِيّينَ،
🔹اَشْهَدُ اَنَّكَ قَدْ بَلَّغْتَ الرِّسالَةَ، وَاَقَمْتَ الصَّلوةَ، وَ اتَيْتَ الزَّكوةَ، وَاَمَرْتَ بِالْمَعْرُوفِ، وَنَهَيْتَ عَنِ الْمُنْكَرِ، وَعَبَدْتَ اللهَ مُخْلِصاً حَتّي اَتيكَ الْيَقينُ،
🔹فَصَلَواتُ اللهِ عَلَيْكَ وَرَحْمَتُهُ، وَعَلي اَهْلِ بَيْتِكَ الطّاهِرينَ،
🔹اَشْهَدُ اَنْ لا اِلـهَ اِلاَّ اللهُ وَحْدَهُ لا شَريكَ لَهُ، وَاَشْهَدُ اَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَرَسُولُهُ، وَاَشْهَدُ اَنَّكَ رَسُولُ اللهِ، وَاَنَّكَ مُحَمَّدُ بْنُ عَبْدِاللهِ وَاَشْهَدُ اَنَّكَ قَدْ بَلَّغْتَ رِسالاتِ رَبِّكَ، وَنَصَحْتَ لاُِمَّتِكَ، وَجاهَدْتَ في سَبيلِ اللهِ، وَعَبَدْتَ اللهَ حَتّي اَتيكَ الْيَقينُ بِالْحِكْمَةِ وَالْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ،
🔹وَاَدَّيْتَ الَّذي عَلَيْكَ مِنَ الْحَقِّ، وَاَنَّكَ قَدْ رَؤُفْتَ بِالْمُؤْمِنينَ، وَغَلُظْتَ عَلَي الْكافِرينَ، فَبَلَّغَ اللهُ بِكَ اَفْضَلَ شَرَفِ مَحَلِّ الْمُكَرَّمينَ،
🔹اَلْحَمْدُ للهِِ الَّذيِ اِسْتَنْقَذَنا بِكَ مِنَ الشِّرْكِ وَالضَّلالَةِ،
🔹اَللَّـهُمَّ فَاجْعَلْ صَلَواتِكَ وَصَلَواتِ مَلائِكَتِكَ الْمُقَرَّبينَ، وَاَنْبِيآئِكَ الْمُرْسَلينَ، وَعِبادِكَ الصّالِحينَ وَاَهْلِ السَّمواتِ وَالاَْرَضينَ، وَمَنْ سَبَّحَ لَكَ يا رَبَّ الْعالَمينَ مِنَ الاَْوَّلينَ وَالاْ خِرينَ، عَلي مُحَمَّد عَبْدِكَ وَرَسُولِكَ وَنَبِيِّكَ وَاَمينِكَ وَنَجِيِّكَ، وَحَبيبِكَ وَصَفِيِّكَ، وَخآصَّتِكَ وَ صَفْوَتِكَ وَخِيَرَتِكَ مِنْ خَلْقِكَ،
🔹اَللَّـهُمَّ اَعْطِهِ الدَّرَجَةَ الرَّفيعَةَ، وَ اتِهِ الْوَسيلَةَ مِنَ الْجَّنَةِ، وَابْعَثْهُ مَقاماً مَحْمُوداً يَغْبِطُهُ بِهِ الاَْوَّلُونَ وَالاْ خِرُونَ،
🔹اَللَّـهُمَّ اِنَّكَ قُلْتَ«وَلَوْ اَنَّهُمْ اِذْ ظَلَمُوا اَنْفُسَهُمْ جآؤُكَ، فَاسْتَغْفَرُوا اللهَ، وَاسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللهَ تَوّاباً رَحيماً»، وَاِنّي اَتَيْتُكَ مُسْتَغْفِرًا تآئِباً مِنْ ذُنُوبي، وَاِنّي اَتَوَجَّهُ بِكَ اِلَي اللهِ رَبّي وَرَبِّكَ لِيَغْفِرَ لي ذُنُوبي.
📚