eitaa logo
الحقنی بالصالحین«یرتجی»
2.7هزار دنبال‌کننده
18.3هزار عکس
8.3هزار ویدیو
232 فایل
انس با شهداء برای همنشینی با امام زمان«ع» ومرافقةالشهداء من خلصائک اَللّهُمَّ ارْزُقْنا تَوْفِیقَ الشَّهادَةِ فِی سَبِیلِکَ تَحْتَ رایَةِ وَلِیِّکَ الْمَهْدِیّ(عجل الله) السلام علیک یا من بزیارته ثواب زیارت سیدالشهداء یرتجی
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سلام علیکم بیست و دومین روز از 🍃🥀چله سی و ششم 🍃🥀 مهمان سفره شهید 🌷 امیرناصر سلیمانی 🌷 هستیم. تمامی اعمال امروزمان از طرف این شهیدان بزرگوار هدیه می شود به ✅ آقا امیرالمؤمنین علیه السلام و ولی نعمتمان علی بن موسی الرضا علیه‌السلام 🌟💫🌟💫🌟💫
«خیلی‌ها هنوز باور نکردن که شهداء زنده اند» عده کمی باور دارن که شهداء زنده هستند و حاجت ها و خواسته هاشون رو از شهداء گرفتن و میگیرن و خوشا بحالشان که باشهداء خو گرفتن و ارتباط معنوی و مستقیمی با شهدا دارن اصلا با شهداء زندگی میکنن چرا بعضیا فکر میکنن فقط باید به عکس شهداء و صلوات فرستادن اکتفاء کنن ✍ نباید به این مقدار بسنده کرد میشه از شهدا حاجت هامون رو بگیریم و برای رفع مشکلاتمون ازشون کمک بگیریم
پیکرش را با دو شهید دیگر، تحویل بنیاد شهید داده و گذاشته بودند سردخانه. نگهبان سردخانه می گفت: یکی شان آمد به خوابم و گفت: ((جنازه ی من رو فعلاً تحویل خانواده ام ندید !)) از خواب بیدار شدم. هر چه فکر می کردم کدام یک از این دو نفر بوده ، نفهمیدم ؛ گفتم ولش کن ، خواب بوده دیگه و فردا قرار بود جنازه ها رو تحویل بدیم که شب دوباره خواب شهید رو دیدم. دوباره همون جمله رو بهم گفت .این بار فوراً اسمش رو پرسیدم. گفت: امیر ناصر سلیمانی. از خواب پریدم ، رفتم سراغ جنازه ها. روی سینه ی یکی شان نوشته بود ((شهید امیر ناصر سلیمانی)). بعد ها متوجه شدم توی اون تاریخ، خانواده اش در تدارک مراسم ازدوج پسرشان بوده اند ؛ شهید خواسته بود مراسم برادرش بهم نخورد.
1346 در خانواده اي متوسط و متدين و مذهبي در شهرستان سپيدان کودکي ديده به جهان گشود که او را امير ناصر نام نهادند . او دوران کودکي را در کنار پدري مهربان و دامان مادري پاک و مهربان با تربيت اسلامي پرورش يافت . شهيد هفت ساله بود که جهت کسب علم و دانش او را به مدرسه فرستادند و او دوران ابتدايي را مدرسه شاهيجان با موفقيت و با تلاش سپري کرد و دوران راهنمايي را هم آغاز و تا سوم دبيرستان ادامه داد . فردي با ايمان و درستکار بود ، و علاقه به اقامه نماز در اول وقت داشت . مهربان دلسوز و خوش رو بود به اهل بيت عصمت و طهارت علاقه داشت و در مجالس شان شرکت و نوحه سرايي مي کرد ، اهل مسجد و فعاليت چشمگيري در پايگاه مقاومت مسجد علي ابن الحسين (ع) داشت
دوران آغازين دبيرستان مصادف با پيروزي انقلاب شکوهمند اسلامي به رهبري امام خميني (ره) بود . اما هنوز چند صباحي از تشکيل نظام نوپاي جمهوري اسلامي نمي گذشت که صدام جنايتکار با حمايت ابر قدرتها به ايران اسلامي حمله نمودند . او همواره وظيفه خود را دفاع از دين و وطنش دانست . تا اينکه مدرسه را رها و داوطلبانه در بسيج ثبت نام کرد و پس از گذراندن دوره آموزشي عازم جبهه شد . چندبار در جبهه حضور پيدا کرد و از ناحيه پا دچار شکستگي شده بود ، و در عمليات کربلاي 4 نيز از ناحيه پيشاني و صورت مورد اصابت تير و ترکش قرار گرفت که هر بار پس از بهبودي مجدداً عازم خط مقدم مي شد . عشق به شهادت سبب شد تا در 4 تيرماه سال 1367 در منطقه عملياتي جزيره مجنون در مبارزه با دشمن بعثي به فيض رفيع شهادت برسد .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌱 از علی بخواه 👈 روایتی زیبا از مردانگی امیرالمؤمنین(ع)
🔴 نمــاز شــب بیسـت و سوّم مـاه رجـب برای رسیدن به درجات بهشتی 🔵 پیامبـر اکـرم ﷺ فرمودند:هـرکس در شب بیست و سوّم ماه رجب۲ رکعت نماز بجا بیاورد در هـر رکعت:بعد از «حمـد» ۵ مـرتبه سوره «والضُّحیٰ» را بخواند 🌕خـداوند در برابر هر حرف و به تعداد هـر مرد و زن کافر یک درجه در بهشت به او عطا می کند و نیز ثواب ۷۰ حج و ثواب کسی که در تشییع ۱۰۰۰ جنازه شرکت جسته و نیز ثواب کسی که به عیادت ۱۰۰۰ بیمار رفته و پاداش کسی که حاجت ۱۰۰۰ مسلمان را برآورده نموده است ، به او عطا می کند. 📚اقبال الاعمال سید ابن طاووس ج۲ ص۸۲۴ 🟣 چه خوب است که این نماز ساده و پرفضیلت را به امام عصر ارواحنا فداه هـدیه کنیم.
📢 حقايقِ «استغفار» در دستِ ولیّ‌ِ خداست؛ اوست که اجازهٔ استغفار می‌دهد. معصوم «بابِ استغفار» را در «ماه رجب» باز کرده است و می‌خواهد ما را «شفاعت» کند و منتظر است ببیند ما چه می‌کنیم! استاد سید محمدمهدی میرباقری: «در ماه رجب ذکر استغفار به انسان می‌دهند. استغفار فقط همين لفظ نيست! البته لفظ هم هست. اما آن حقايقِ استغفار، در دست آن ولی‌ای است که اجازهٔ استغفار می‌دهد و وقتی ما اين ذکر را می‌گوييم آماده می‌شويم که آن حقيقت را به ما بدهند. با شفاعت اوست که انسان طیِ مسير می‌کند. اين‌که می‌گويند انسانْ استاد می‌خواهد معنايش همين است. اين مطلب نسبت‌به معصومین صد‌درصد درست است. پس، حقيقت استغفار در دست امام است. اين‌که به ما می‌گويد اين ذکر را بگو، يعنی "من در را باز کردم! شما بيا، ببينم چه کار می‌کنی! ما باب شفاعت را در ماه رجب باز کرديم." اگر به ما می‌گويند "اين‌قدر استغفار کنيد يا فلان ذکر را بگوييد"، یعنی باب را باز می‌کند و می‌گويد: بگوييد تا ببينم چه می‌کنيد!»
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💥 چند روز باقی مانده از فرصتی که ممکنه هیچ وقت دیگه تکرار نشه... 🎤
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔸قشنگ کار می‌کنی یا بی‌حوصله؟ طرف خونه می‌سازه بعد از ده سال دیگه قابل استفاده نیست ولی امام علی(ع) هزار و چهارصد سالِ پیش، چاه‌هایی کنده که هنوز هست!💛🌱 + هرکاری شروع کردید، قشنگ تموم کنید.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥‌ مادر شهیدی که در ۲۲ بهمن میدان داری می کرد و دهه هشتادی را حسابی متاثر کرد 🔹‌ مادر شهید سید میرزا نادری به رغم کهولت سن در سرمای بجنورد بین جوانان پرچم توزیع می‌کرد و جوانان با اطلاع از مادر شهید بودنش مثل پروانه دور مادر شهید می چرخیدند.
﷽❣ با حساب دل خود هرچه شمردیم نشد بی ریا هیچ دعایی به تو تقدیم نشد انتظار فرج و دیده تر کافی نیست! ندبه و عهد به هنگام سحر کافی نیست! آی مردم پسر فاطمه تنهاست هنوز قرنها رفته و او منتظر ماست هنوز💔
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سلام علیکم بیست و سومین روز از 🍃🥀چله سی و ششم 🍃🥀 مهمان سفره شهید 🌷 مصطفی مازح 🌷 هستیم. تمامی اعمال امروزمان از طرف این شهیدان بزرگوار هدیه می شود به ✅ آقا امیرالمؤمنین علیه السلام و ولی نعمتمان علی بن موسی الرضا علیه‌السلام 🌟💫🌟💫🌟💫
🌹به یاد شهید در سالروز فتوای تاریخی امام خمینی(ره) مبنی بر ارتداد سلمان رشدی
"مصطفی مازح" در ساحل عاج و با عشق به خمینی(ره) بزرگ شد شهید "مصطفی مازح" از دلاورمردان لبنانی بود که در عمل به فرمان امام خمینی(ره) در اعدام مولف کتاب «آیات شیطانی» به لندن رفت و هنگام اجرای حکم، به شهادت رسید.
اما این همه ماجرای اعتراض به نویسنده این کتاب سخیف و موهن نبود. امام خمینی رحمةالله علیه در ۲۵ بهمن ۱۳۶۷ بی آنکه نامی از نویسنده «آیات شیطانی» ببرند، فتوای ارتداد و اعدام سلمان رشدی و ناشران مطلع از آن را صادر فرمودند: «مولف کتاب آیات شیطانی که علیه اسلام و پیامبر و قرآن تنظیم و چاپ و منتشر شده است، همچنین ناشرین مطلع از محتوای آن محکوم به اعدام می باشند». در پیام امام(ره) همچنین تاکید شده بود: «از مسلمانان غیور می خواهم تا در هر نقطه که آنان را یافتند، سریعا آن ها را اعدام نمایند تا دیگر کسی جرأت نکند به مقدسات مسلمین توهین نماید و هر کس در این راه کشته شود شهید است ان شاءالله». صدور فتوای اعدام سلمان رشدی، زندگی او را وارونه ساخت و با اعلام آمادگی مسلمانان نقاط مختلف جهان، وزارت کشور انگلستان مسئولیت حفاظت از جان سلمان رشدی را بر عهده گرفت.
آن روزها که ما، در ایران در سوگ رهبر خود میسوختیم و بر سینه و سر میکوفتیم، آن ایام که در بخشهایی از لبنان جنگهای داخلی مسلمان و غیر مسلمان ـ و حتی مسلمان و مسلمان ـ جریان داشت و همه چیز در شلیک گلوله خلاصه میشد، جوانی دلسوخته که داغ امام بر سینه اش سنگینی میکرد، بر آن شد تا با اقدامی مهم، هم اطاعت خویش از ولی امر و امامش را ثابت کند و هم خود به امام و مرادش بپیوندد. آن روز که ـ بر اساس برخی اطلاعات غیر رسمی ـ نیروهای اطلاعاتی انگلستان از وجود جوانی عرب در هتلی که محل تردد سلمان رشدی مرتد بود، با خبر شدند و پس از دستگیری او، برای اینکه خبربازتاب منفی برایشان نداشته باشد، او را روی صندلی اتاق خود نشانده، مقداری از مواد منفجره را به بدنش بستند و او را منفجر ساخته و به شهادت رساندند ـ چون براساس برخی اظهارات دوستان مصطفی، تصاویری که تلویزیون انگلیس از اتاق مازح در آن هتل نشان داده است، نمایانگر مقداری مواد منفجره سالم بوده است که نشان میداد همه مواد همراه او منفجر نشده است و فقط مقداری ازآنها عمل کردهاند ـ تنها اطلاعی های در اندازهای بسیار کوچک در میان اخبار مطبوعات ما گم شد که در آن آمده بود: «یک جوان لبنانی که برای اعدام سلمان رشدی به لندن رفته بود، در حین اجرای حکم به شهادت رسید.» آن روز کسی از اسم و رسم او نگفت. کسی از جوان لبنانیایی که سالیان نوجوانی را در آفریقا سپری کرده بود، ولی در همان ناکجا آباد، با افکار پاک و انقلابی امام راحل آشنا شده و میرفت تا سر بر فرمان او نهد، با خبر نشد.
آنچه که ما میدانیم بیشتر بر اساس گفته ها و اخبار است. این که چگونه رفته و با کی بود، خبر نداریم. آن گونه که ادعا میکنند، در هتل زن خدمتکاری بوده که مصطفی از او درباره رفت و آمدهای سلمان رشدی سوال میکند و متاسفانه آن زن حساس میشود و به دستگاههای اطلاعاتی انگلستان خبر میدهد که یک جوان عرب که چند پاسپورت هم دارد، در اینجاست که درباره سلمان رشدی سوال میکند. او در آن هتل برای چهار روز اتاقی گرفته بود. روز سوم، روز عملیات بوده است. بر اساس شناساییهای او سلمان رشدی در آن روز به هتل میآمد و در طبقات بالای هتل اقامت داشت. متاسفانه آن گونه که میگویند انفجاری در اتاق مصطفی رخ میدهد که به شهادت خود او میانجامد.