eitaa logo
الحقنی بالصالحین«یرتجی»
2.7هزار دنبال‌کننده
18.8هزار عکس
9هزار ویدیو
238 فایل
انس با شهداء برای همنشینی با امام زمان«ع» ومرافقةالشهداء من خلصائک اَللّهُمَّ ارْزُقْنا تَوْفِیقَ الشَّهادَةِ فِی سَبِیلِکَ تَحْتَ رایَةِ وَلِیِّکَ الْمَهْدِیّ(عجل الله) السلام علیک یا من بزیارته ثواب زیارت سیدالشهداء یرتجی
مشاهده در ایتا
دانلود
♦️خاطره شنیدنی در مورد محل دفن سردار شهید سلیمانی 🔹یوسف افضلی معاون ستاد عتبات عالیات و از نزدیکان خانوادگی سردار سلیمانی تعریف میکند: به همراه سردار بارها برای قرائت فاتحه بر سر مزار شهید یوسف الهی حاضر شده بودم و می‌دانستم فضای کنار این شهید والامقام جایی برای دفن یک پیکر را ندارد به شهید حاج قاسم عرض می کردم که حاج آقا فضای اینجا بسیار کوچک است و جای شما نمی شود که حاج قاسم در پاسخ به من افزود، افضلی از من گفتن بود. 🔹حال که با پیکر تکه تکه شده شهید حاج قاسم روبه‌رو شده ایم و شواهد امر حاکی از این است که برای دفن پیکر مطهر سردار فضای زیادی نیز نیاز نیست متوجه صحبت های آن روز شهید حاج قاسم شده‌ام. 💢 کانال خبری @shohadayeiran57
نماز لیله الدفن بخوانید مسافرمان در آرامگاه ابدی قرار گرفت
‏آسوده بخواب سردار! فرزندانت خواب را بر چشم، حرامیان، حرام خواهند کرد... #انتقام_سخت ‎ "حسین یکتا"
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سلام و صلوات خداوند بر 🏴 حضرت صدیقه کبری، فاطمه زهرا سلام الله علیها به نیابت از 🏴 حضرت موسی بن جعفر علیه السلام و 🏴 حضرت علی بن موسی الرضا علیه السلام و 🏴حضرت جوادالائمه علیه السلام و 🏴 حضرت هادی علیه السلام #چهارشنبه_های_رضوی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
#دعای_مادرانه #چهارشنبه
نوزدهمین روز از چله نوزدهم مهمان سفره 🌷 شهید وحید زمانی نیا🌷 هستیم .
شهید «وحید زمانی نیا» شهید دهه هفتادی که همراه سردار سلیمانی شهید شد و جانباز شیمیایی بود
شهید وحید زمانی نیا در سال ۷۱ در محله اتابک به دنیا آمد و شش سال بعد همراه خانواده‌اش به شهر ری آمد و تا لحظه شهادت در آنجا زندگی کرد. پدر شهید می‌گوید: «وحید خیلی فرزند خوبی بود. او نمونه کامل فرزند صالح بود که خدا نصیب‌مان کرد. ۴ سال در سوریه به عنوان مدافع حرم حضور داشت تا اینکه توسط حاج قاسم سلیمانی به عنوان همراه و محافظ انتخاب شد».
وحید از سال ۹۴ در سوریه حضور داشت و به دست نیرو‌های تکفیری شیمیایی شده بود. البته هیچکس حتی خانواده اش هم از این موضوع اطلاعی نداشتند. پدر شهید می‌گوید: «۴۰ روز پیش که برای پی گیری مراحل درمانی به اصفهان رفت از اینکه وحید شیمیایی شده با خبر شدیم. ریه وحید عفونت کرده بود و برادرش که می‌دانست به خواسته او به کسی چیزی نگفته بود.»
همیشه پیگیر مراسم‌های مذهبی بود تا شرکت کند. هیئت را از موج الحسین شروع کرد. در آنجا ظرف می‌شست، جارو می‌کرد، یک روز حاج حسین سازور به او گفته بود تو چرا تا این موقع اینجا هستی و خادمی می‌کنی؟ وحید به ایشان گفته بود یکی از بنده‌های خدا هستم و هرکاری بتوانم برای خدمت انجام می‌دهم. هر پنجشنبه به گلزار شهدا و معمولاً ظهرها به حرم حضرت عبدالعظیم حسنی(ع) می‌رفت، بعضی وقت‌ها شب با موتور به گلزار می‌رفتند مثلاً یک روز در اوج بارندگی با دوستش به بهشت زهرا(س) رفت، وقتی برگشت خیس خیس شده بود که مادرش او را با همان لباس‌های خیس راهی حمام کرد. اگر کسی از پسرم کمک می‌خواست نه نمی‌گفت و اصلاً یادم نمی‌آید با برادرانش و یا کسی دیگر بلند صحبت کند. خیلی بچه‌ی با انضباطی بود، برای من و مادرش بسیار قابل احترام بود. حرف‌های مادرش را بسیار گوش می‌کرد. و به نظرم دلیل شهادتش هم این بود که مادرش در تربیت او خیلی زحمت کشید. از این بابت خوشحالم که خداوند این افتخار را به ما داد که فرزندم به شهادت برسد، من اصلاً غمگین نیستم، اما ناراحتی من برای همسرش است که دو ماه با ایشان زندگی کرد و بعد شهید شد. من به این علت که پسرم طعم شهادت را چشیده است اصلاً ناراحت نیستم، من و مادرش خیلی افتخار می‌کنیم پسرمان شهید شده است.