eitaa logo
الحقنی بالصالحین«یرتجی»
2.7هزار دنبال‌کننده
20هزار عکس
10.4هزار ویدیو
259 فایل
انس با شهداء برای همنشینی با امام زمان«ع» ومرافقةالشهداء من خلصائک اَللّهُمَّ ارْزُقْنا تَوْفِیقَ الشَّهادَةِ فِی سَبِیلِکَ تَحْتَ رایَةِ وَلِیِّکَ الْمَهْدِیّ(عجل الله) السلام علیک یا من بزیارته ثواب زیارت سیدالشهداء یرتجی
مشاهده در ایتا
دانلود
💠خط عاشقی 🔰چهل هفته #شبهای_جمعه از خرم آباد تا جمکران🕌 می آمدیم؛ حاج آقا #نذر داشت. مجید آن موقع کوچک بود👶 همراه مان می آوردیمش. 🔰با من و پدرش طی کرده بود که اگر به #مسجد رسیدیم و خواب بود😴، باید بیدارش کنیم. آن روز توی راه #خوابش برده بود، دل مان نیامد صدایش بزنیم☺️ 🔰رفتیم #زیارت مان را کردیم. وقتی رسیدیم به ماشین🚗بیدار شده بود. گفت: شما دوباره من رو بیدار نکردین⁉️ولی من خواب دیدم #امام_زمان اومدن اینجا و یه تاج سفید👑 گذاشتن روی سر من😍 ✅ راوی: مادر شهید 🌷#شهید_مجید_زین_الدین 📚برادرفداکارش،حسین کاجی،ص۱۳ ✨💖الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــ الْفَـــرَج
به نقل از خواهر : هر وقت حسین به می رفت دست به دامان یک شهید می شدم. بار اول متوسل به شهید آقا شدم که حسین سالم بیاید. بار دوم متوسل به شدم و حسین سالم بیاید و نذرم را ادا می کردم. بار آخر رو انتخاب کردم که حسین سالم برگرده و شله زرد بپزم و به نیت ایشان پخش کنم. چند شب قبل از شهادت حسین، خواب دیدم شهید زبرجدی در عالم رویا به من گفت: نذرت قبول شده ادا کن. من قبول نشد چون حسین از من الدعوه تر بود و در اصل حسین را داده بود.
عباس، رشته رزمی را از همان دوران دوست داشت و حدود 15 سالگی وارد رشته شد. در رشته رزمی هم بسیار موفق بود و به متعدد رسید و مدال‌های زیادی کسب کرد. هاپکیدو رشته‌ای است که نمی‌توانند به خارج بروند، از کره استاد می‌آوردند و او در اینجا در مبارزه می‌گرفت و حکم قهرمانی را می‌داد. عباس قهرمان و رشته رزمی بود...همسرم عباس را از همان دوران خردسالی با خود به و پادگان می‌برد. از دوران کودکی با تمام آشنا شده بود. بزرگ‌تر هم که شد بهتر و بیشتر آشنا شد و در مسابقات سپاه شهریار همیشه مقام اول را کسب می‌کرد. عباس بسیجی بود ولی به سپاه شهریار می‌رفت. بالاترین و عباس این بود که شهادتش را آقا حضرت عباس(ع) امضا کرد، چون هر کجا می‌رفت تا به سوریه برود، این کار نمی‌شد تا اینکه سال 94 به کربلا رفت. می‌خواست از کربلا به سوریه اعزام شود چون از کربلا راحت‌تر اعزام صورت می‌گرفت که آنجا هم اعزام نشد. وقتی برای زیارت به حرم صاحب اسمش حضرت عباس رفته و گفته بود: «یا حضرت عباس(ع)، 24 سال به اسم شما زندگی کردم، مامان، بابا و همه فامیل می‌گویند که یک سر سوزن از غیرت، شهامت، منش و خصوصیات شما را دارم، مامان می‌گوید که پایت را جای پای حضرت عباس(ع) گذاشته‌ای، می‌کنم تا موقعی که مدافع حرم نشدم و به زیارت خانم زینب(س) نرفته‌ام، آب خالص نخورم.» آنجا نذر می‌کند که تا موقع رفتن به سوریه آب خالص نخورد. من همیشه در خانه به عباس می‌گفتم «عباس، پایت را جای پای حضرت عباس(ع) گذاشته‌ای» که می‌پرسید «از کجا می‌دانی مامان؟» می‌گفتم «از همان‌جایی که خودت می‌دانی.» عباس خودش متوجه شده بود که آقا نذرش را کرده است و خیلی سریع کارهای اعزامش انجام شد و به آرزویش رسید. 🌷
14.84M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📿اکثر کسانی که به یه جایی رسیدند بودند.🙏 همین الان بچه ات رو نذر کن.🤲 🎙
14.84M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📿اکثر کسانی که به یه جایی رسیدند بودند.🙏