eitaa logo
الحقنی بالصالحین«یرتجی»
2.7هزار دنبال‌کننده
20هزار عکس
10.4هزار ویدیو
259 فایل
انس با شهداء برای همنشینی با امام زمان«ع» ومرافقةالشهداء من خلصائک اَللّهُمَّ ارْزُقْنا تَوْفِیقَ الشَّهادَةِ فِی سَبِیلِکَ تَحْتَ رایَةِ وَلِیِّکَ الْمَهْدِیّ(عجل الله) السلام علیک یا من بزیارته ثواب زیارت سیدالشهداء یرتجی
مشاهده در ایتا
دانلود
✊هستیم بر آن که بستیم... به فیض قسم به سرخی خون به و و و قسم به روح قسم به به امر رهبر و فرموده های شخص ولی قسم به جبهه به به گریه در دل سنگر ، تلاوت قرآن قسم به ترکش و قطع نخاع و جانبازی قنوت و دست جدای قسم به جوخه ی اعدام و سینه ی نواب به عالمان شهیدِ فتاده در به انتهای افق ، سرگذشت خوراک کوسه شدن در تلاطم قسم به پیکر بی سر ، قسم به حاج به چادر و به زنان با عفت به صبحگاه ، به درد و صبر از رنج غروب دشت ، به قسم به شیرمرد به جنگ سی و سه روزه ، نبرد حزب الله قسم به حنجر حجاج خونی مکه به های روان و به قسم به و و به غرش به فتنه ی رنگین قسم به تنگه ی و عقده از به غربت اسرا و شکنجه و فریاد قسم به روح هنر از نگاه به جنگ معتقدان ضد رنگ بی دینی قسم به قدرت در برابر به یک که نیامد پسر ، و شد او پیر به مادر سه شهیدی که خم نکرد ابرو به تکه تکه شدن در رو در رو به دست خالی ای که میجنگید به آن جنازه که با چشم باز میخندید قسم به خون شهید راه به و به و که تا رمق به تنم هست مکتبی هستم ، و هستم و سر سپرده ام و از تبار به و حق
‌✨وقتی که یک مسیحی عاشق می شود✨ یکی از راویان می گوید: به خاطر دارم در يكي از سفرهاي راهيان نور يك خانم براي تحقيق پيرامون سربازان و از آمده بود.در اين سفر مي‌ديدم آن خانم يك با ترجمه انگليسي به همراه داشت و مدام آن آيه «وَلاَ تَحْسَبَنَّ الَّذينَ قُتلُواْ في سَبيل اللّه أَمْوَاتًا بَلْ أَحْياء عندَ رَبّهمْ يرْزَقُونَ» مي‌خواند و مي‌گفت: يعني چه كه مي‌گوييد كشته‌هاي ما در هستند؟ در اين ميان سؤالاتي در خصوص مباني مي‌پرسيد. او مي‌گفت: آن عكس كه دستش باندپيچي شده و لبخندي بر لب دارد را بسيار دوست دارم. چراكه آن آنقدر براي سربازانش دوست‌داشتني بوده كه براي بوسيدن او مي‌دوند و دور او حلقه مي‌زنند و شهيد زير دست و پا دستش مي‌شكند. سربازان او فرمانده‌شان بوده‌اند در حالي كه ما در ميان فرماندهان امريكايي چنين چيزي نمي‌بينيم. در ميانه‌هاي سفر او رفتار خوب را با خود مي‌ديد كه چطور جا و غذاي خوب خود را به آن خانم مي‌دهند. به خاطر دارم اين برخوردها باعث شد يك سربند «يا حسين» به دستش ببندد. سرش را به شيشه ماشين چسبانده بود و آرام اشك مي‌ريخت. رو به او كردم و گفتم: اين ماست. او در حالي كه مي‌ريخت گفت: اين حسين من هم هست. من در اين معناي آن آيه را درك كردم و فهميدم شهداي شما زنده هستند. من واقعاً آنها را در اين سرزمين ديدم. از جيبم عكس آقا و امام(ره) را بيرون آوردم و به او دادم. اما خنديد و گفت: من عكس بزرگتر اين عزيزان را در اتاقم دارم و اتفاقاً پدر و مادرم بسيار با اين كارم مخالف هستند. آن خانم به كشورش بازگشت و بعدها متوجه شدم كه شده و دوباره به همراه تعدادي از دوستانش به ايران آمدند كه آنها هم مسلمان شدند.
﷽ خـــداونـــدا❤️ #باکری نیستم برایت گمنام بمانم ❢ #چمران نیستم برایت عارفانه باشم ❢ #آوینی نیستم عاشقانه برایت قلم بزنم ❢ #همت نیستم که برایت زیبا بمیرم ❢ مرا ببخش باهمه نقص هایم .. . با تمام گناهانم... #التماس_دعای_شهادت🌹
💢همتی برای حاج قاسم 🔸حضور وی در با عنوان مربی آموزشی شروع شد. اما چنان در بین نیروها درخشید✨ که مورد توجه ارشد نظامی واقع شد و بعد از مدتی به عنوان فرمانده تیپ هجومی (ع) منصوب شد. 🔹 محمدحسین را در سوریه به نام مستعار « » می‌شناختند. سلیمانی نگاه ویژه‌ای به محمدحسین داشت و در یکی از دیدارهایش گفته بود: « برای من مثل « » بود.» 🔸شجاعت💪 و دلاوری محمدخانی باعث شده بود که همواره او را در خط مقدم ببینند. دلــ❤️ بی‌باک و سر نترس محمدحسین در بین نیروهایش مشهور بود. در عین فرماندهی و هوش نظامی💭، همیشه در میانه میدان بود. 🔹 تا اینکه نیمه سال 94، آرزوی دیرینه‌اش تحقق یافت و در حومه شهر به خون سرخ خویش آغشته گشت 🌷و خود را به قافله رسانید. 🔸پیکر پاکـ🕊 پس از چند روز به بازگشت و با حضور پر شور و با شکوه دوستان و رفقای دور و نزدیکش در بهشت زهرا(س)🌷 و در جوار مزار عموی شهیدش به خاک سپرده شد.
✊هستیم بر آن #عهد که بستیم... #قسم به فیض #شهادت قسم به سرخی خون به #خیبر و #نی و #هور و #جزیره_ے_مجنون قسم به روح #خمینی قسم به #سید_علی به امر رهبر و فرموده های شخص ولی قسم به #عارف جبهه به #مصطفی_چمران به گریه در دل سنگر ، تلاوت قرآن قسم به ترکش و قطع نخاع و جانبازی قنوت و دست جدای #حسین_خرازی قسم به جوخه ی اعدام و سینه ی نواب به عالمان شهیدِ فتاده در #محراب به انتهای افق ، سرگذشت #حاج_احمد خوراک کوسه شدن در تلاطم #اروند قسم به پیکر بی سر ، قسم به حاج #همت به چادر و به #حجاب زنان با عفت به صبحگاه #دوکوهه ، به درد و صبر از رنج غروب دشت #شلمچه ، به #کربلای_پنج قسم به #سید_حسن شیرمرد #حزب_الله به جنگ سی و سه روزه ، نبرد حزب الله قسم به حنجر حجاج خونی مکه به #رمل های روان و به #مقتل_فکه قسم به #باکری و #باقری و #زین_الدین به غرش #نهم_دی به فتنه ی رنگین قسم به تنگه ی #مرصاد و عقده از #صیاد به غربت اسرا و شکنجه و فریاد قسم به روح هنر از نگاه #آوینی به جنگ معتقدان ضد رنگ بی دینی قسم به قدرت #خون در برابر #شمشیر به یک #پدر که نیامد پسر ، و شد او پیر
15.74M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
صحبت های سردار شهید حاج سلیمانی درخصوص شهید حاج نقش شهید همت در عملیات خیبر وتلاش خسته ناپذیر شهید همت نثار ارواح مطهر همه شهدا صلوات
خـــداونـــدا...! نیستم برایت بمانم ! نیستم برایت باشم ! نیستم برایت قلم بزنم ! نیستم که برایت بمیرم ! مرا ببخش😔 با همه نقص هایم ...! با تمام ...! لیاقت ندارم ولی ... دل که دارم ...!!! دلــــم میخواهد ...
تولد: 9 1364 / تهران مسئولیت: فرمانده تیپ سیدالشهدا (ع) شهادت: 16 1394 / حلب 🔰شهید محمدحسین ، متولد نهم تیرماه 1364  دانشجوی مهندسی عمران  دانشگاه آزاد🏢 واحد یزد، از فعالان دانشجویی و از فعالان ستاد تدفین 🌷 این دانشگاه بود 🔰حضور وی در با عنوان مربی آموزشی شروع شد، اما چنان در بین نیروها درخشید که مورد توجه ارشد نظامی واقع شد👌 و بعد از مدتی به عنوان فرمانده تیپ هجومی (ع) منصوب شد. 🔰محمدحسین را در سوریه به نام مستعار « » می‌شناختند. حاج قاسم سلیمانی نگاه ویژه‌ای به محمدحسین داشت☺️ و در یکی از دیدارهایش گفته بود: عمار برای من مثل « » بود. شجاعت💪 و دلاوری محمدخانی باعث شده بود که همواره او را در ببینند. 🔰دل بی‌باک و سر نترس❤️ محمدحسین در بین نیروهایش مشهور بود. تا جایی که می‌ توانست از خواب و می‌گذاشت که ♨️حتما خودش در خط حضور داشته باشد. فرمانده بارها بهش می‌گفت: «شما وقتی فرمانده هستی، بری خطِ اول و بجنگی. اگه اتفاقی برای شما بیفته، شیرازهٔ کار از هم می پاشه💥 » 🔰اما قبول نمی کرد❌ میخواست حتماً کنار نیروهایش وسط معرکه باشد. خیلی راحت می توانست بیاید عقب خط بنشیند، بی سیم📞 دستش بگیرد و با بی‌سیم نیروها را کنترل و مدیریت کند؛ ولی این کار را نمی کرد. 🔰 به دست میگرفت و می رفت خطِ اول جبهه. در عین فرماندهی و هوش نظامی💬همیشه در میانه میدان بود. تا اینکه نیمه سال 94، آرزوی دیرینه‌اش تحقق یافت و در حومه شهر به خون سرخ❣ خویش آغشته گشت و خود را به قافله رسانید🕊
نگاه کن... خوب نگاه کن ببین کجا زندگی میکنی! اینجا سرزمینی است که در دفاع مقدس، مردان و زنانی فدای آن شدند تا ذره از خاک و ناموسش را ندهد... جوان ها و نوجوانانی که در اوج زیبایی و قدرت بودند و از لذت ها گذشتند و رفتند و آسمانی شدند... ▪️این طرف تر را نگاه کن... گفتیم نسل دفاع مقدس! گفتند دفاع مقدسی ها از جنس ما نیستند... ما نسل موبایل و اینترنت و ماهواره و کلش و هزار چیز دیگریم... آن زمان که این ها نبوده، شاید اگر بود آنها هم نمیگذشتند ▪️نگاه کن... متولد چه دهه ای هستی؟ دهه شصت؟ هم که هم سن تو بود... که رفت و از همه ی خوشی هایش گذشت... با قد و بالای رشیدش... دهه ؟ هم دهه ای تو بود... سرش را داد امیری و و ... همان افتخار دهه هفتادی ها! همان که از همه چیزش حتی موتورش گذشت.. یا جوان پولدار لبنانی... یا چرا راه دور برویم... اصلا همین آقازاده ای که همه چیزش فراهم بود... خب حالا بهانه ات چیست؟ این ها که هم دهه ای تو هستند... این ها هم که موبایل و کلش و هزار چیز دیگر را مثل تو دیدند... این ها هم که در همین اوضاع و احوال بد جامعه بودند... نه عزیز من.... این ها همه بهانه ست... شـــــھادت و مےخواهد وگرنه این ها هم بال نداشتند... فقط ((حال)) داشتند... شهید که معصوم نیست فقط از سیم خاردار نفسش عبور کرده... بیا قول بده تو هم از سیم خاردار نفست عبور کنی سمج باش میرسی شهیدشو ... اگر شهید نشویم می میریم . . .