بکم فتح الله و بکم یختم
ترکیب بندی به محضر حضرت علیبنالحسین علی اکبر صلوات الله علیه
چشم در چشم ابوفاضل شد
کار تشخیص کمی مشکل شد
پرده ی چهره ی خود را برداشت
ماه در روز دهم کامل شد
دست انداخت به آغوش پدر
سوره ی عشق خدا نازل شد
تا که چشم بد از او دور شود
جای اسپند به آتش دل شد
جامه ی رزم به تن کرد ، چقدر
بین این جامه علی خوشگل شد
هم تداعی پیمبر می کرد
هم زمان جلوه ی حیدر می کرد
خیمه قرآن غنی تر دارد
سوره هایی مدنی تر دارد
خُلق و خویَش چو پیمبر اما
کرمی بس حسنی تر دارد
گونه هایش چو عقیق یمن است
لب سرخی یمنی تر دارد
لب او غنچه ی باغ ختن است
که ز مُشکش دهنی تر دارد
مثل ماه است ولی در رویش
قرص ماهی علنی تر دارد
طعم انگور و رطب با هم بود
عشق و مستی و طرب با هم بود
هر که مثل علی اکبر دارد
باز در خانه پیمبر دارد
ابرویش نه! که هلال قمر است
چشم هایی عسلی تر دارد
بس که زیباست کسی قادر نیست
چشم از چشم علی بر دارد
هر یلی هست در عالم ، اکبر
یک سر و گردن از او سر دارد
با خودش گفت پدر، شکر خدا
باز هم قافله حیدر دارد
این پسر نیست که دلبند من است
هدیه ی لطف خداوند من است
تکیه بر اصل و نسب می فرمود
بعد از آن مرد طلب می فرمود
رنگ از روی اجل هم می ریخت
لحظاتی که غضب می فرمود
در حضور پدرش بنشیند!!!
هرگز! از بس که ادب می فرمود
پدرش خار به پایش می رفت
آن شب از دلهره تب می فرمود
شب خود را به مناجات خدا
روز را روزه به شب می فرمود
چهره اش نور خداوندی داشت
بس که بر مُهر سرش را بگذاشت
روح در پیکر ایمان می ریخت
از شرابی که به فنجان می ریخت
تا که می گفت پدر ، از قِبَلش
صد و ده بار پدر جان می ریخت
علی آرام قدم بر می داشت
از لبش آیه ی قرآن می ریخت
نقشهی عاشقی یوسف را
اول جاده ی کنعان می ریخت
تب مجنونی و رسوایی را
باز در میثم و سلمان می ریخت
او علی بن حسین بن علی ست
جلوهی تام رسول است ولی ست
طرح تکبیر اذانش عشق است
لب و دندان و دهانش عشق است
عمه جان گفتن او فرق کند
عمه را طرز بیانش عشق است
قلبش از عشق پدر لبریز و
انعکاس ضربانش عشق است
پیش او نام رقیه ببری
دائماً روی زبانش عشق است
کفتری بر سر بامش می گفت
خوردن خردهی نانش عشق است
خانه اش شهره به بیت الکرم است
حسن دوم اهل حرم است
جنگ با حوصله ای برپا کرد
با پدر فاصله ای برپا کرد
گره انداخت به ابروی کجش
ناگهان ولوله ای برپا کرد
با عقابش به زمین سم می کوفت
در زمین زلزله ای برپا کرد
علیِّ اکبر لیلا آمد!!!
این خبر غائله ای برپا کرد
با خم سلسلهی گیسویش
در جهان سلسله ای برپا کرد
آنچه در حق علی نازل بود
«جاءَ حقُ زهق الباطل» بود
شدت زلزله ها دائم شد
معرکه پشت سپر قائم شد
دوش در دوش عمو عباسش
سلسله کوه بنی هاشم شد
لشگر از ترس به خود می لرزید
دشمن آنروز سپر لازم شد
ترس در عمق دلش اردو زد
سایه مرگ بر او حاکم شد
نعرهای زد که علی آمده است
جلوهای کرد و اباالقاسم شد
قصد تاراج اراذل دارد
چقدر شیر خدا دل دارد
رجز و عربده اش یکسره بود
غرش شیر در این حنجره بود
بین ابروی بنی هاشمی اش
ذوالفقاری پُرِ خشم و گره بود
وارد میمنه شد از سمتی
وقت برگشت ته میسره بود
آنچه در بین هوا می رقصید
سپر و نیزه و تیغ و زره بود
مشق شمشیر برایش انگار
مثل نقل دو سه تا خاطره بود
جنگ بازیچه ی این یل شده است
کو حریفی ،که معطل شده است
شیر در دامنه بازی می کرد
تازه با هیمنه بازی می کرد
با دل اهل حرم با صوتش
در دل ماذنه بازی می کرد
نوهی حیدر و زهرا انگار
داخل میمنه بازی می کرد
حیدری بود و اباالفضلی بود
جنگ را یک تنه بازی می کرد
مثل این بود پیمبر روی
دامن آمنه بازی می کرد
کربلا را به شکوه آورده است
دشمنش را به ستوه آورده است
مرگ را سنگ محک می انداخت
بعد بر بال ملک می انداخت
نوک شمشیر به ماه و لبه اش
بر زمین چند ترک می انداخت
تیغ از هر طرفی رد می شد
دست و سر را به الک می انداخت
قدرت ضربه سر دشمن را
آن طرفتر ز فلک می انداخت
آنقدر مثل پیمبر شده بود
کوفه را نیز به شک می انداخت
جام از دست خدا می نوشید
خون حیدر به رگش می جوشید
خون سر ، تا سر سربند آمد
تیغ سرتاسر سربند آمد
دوره کردند علی اکبر را
نفس تند پدر بند آمد
قلب بابا به تپیدن افتاد
خون در بین جگر بند آمد
ارباً اربا شد و دیدند حسین
با چه حالی سر هر بند آمد
دست را بر سر هر زخم گذاشت
خون هر زخم مگر بند آمد!!!
مانده با این سر زخمی چه کند
با علی اکبر زخمی چه کند
#علی_کاوند
#ماه_شعبان
#امام_زمان
گروه ادبی یاقوت سرخ
@Alikavand333
@yaqoote_sorkh
هدایت شده از بنیاد فرهنگی امامت
📣معاونت فرهنگی-تبلیغی بنیاد فرهنگی امامت برگزار می کند.
🔹نهمین نشست شاعرانه #مدح_امیر
✅در دهه مبارک مهدویت
👌با موضوع مدح وارث امیر
🔹سخنران: حجت الاسلام والمسلمین استاد میرزامحمدی
🔸با اجرای حامد حجتی
🔷شعرخوانی شعرای ارجمند:
محمدقاسمی
شیرالله حیدری
امیر قربانیفر
علی رضوانی
علیرضا اطلاقی از ساوه
سید محمدجواد شیخالاسلامی از تهران
علی کاوند از بروجرد
میثم جعفری از بروجرد
🔶خانوادگی دعوت هستید
🗓زمان: پنجشنبه ۳ اسفند ماه ۱۴۰۲ ساعت ۱۶
🏢 مکان: قم، بلوار سمیه، خیابان شهیدین، بنیاد فرهنگی امامت
🆔 @Bonyad_Emamat
🆔 @emamateradat
هدایت شده از هیئت محبین آل یاسین بروجرد
بکم فتح الله و بکم یختم
و بکم ینزل الغیث
و بکم یمسک السماء
ان تقط علی الارض الا باذنه
🌷نثار شهزادگان دشت کربلا علی الخصوص شهزاده ی موذن حضرت علی اکبر علیه افضل صلوات الله و سلام الله صلوات🌷
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
📝کربلایی علی کاوند
#حضرت_علی_اکبر_علیهالسلام #شعبان #امام_زمان گروه ادبی یاقوت سرخ @Alikavand333 @yaqoote_sorkh
از دست ساقی تا که بوی باده می آید
انگار بوی تربت از سجاده می آید
دل داده هر کس به علی اکبر لیلا
لیلا به مجنونی آن دلداده می آید
حتی اگر مثل حسین آید محال است این
مثل علی اکبر مگر شهزاده می آید
هرکس اسیر زلف تو در توی شهزاده ست
در محضر ارباب چون آزاده می آید
از هر جهت چون به رسول الله می ماند
بابا به استقبال او استاده می آید
پیچیده تحریر اذانش در دل تاریخ
امروز اگر مثل موذن زاده می آید
افزون تر از اغراق و از اندیشه بیرون تر
توصیف او کی در بیانی ساده می آید
مهر غلامی علی اکبر به پیشانی ست
بر گردن سگ بیشتر قلاده می آید
#علی_کاوند
@Alikavand333
@yaqoote_sorkh
#تک_بیت
تو اذان گفتی و شیطان به هوس افتاده
که مسلمان شود و سمت رخت سجده کند
#علی_کاوند
#امام_زمان
#میلاد_علی_اکبر علیه السلام
#روز_جوان
گروه ادبی یاقوت سرخ
@Alikavand333
@Yaqoote_sorkh
بسم الرحمن الرحیم
#رباعی
سرچشمه به چشمه سار بر میگردد
دریا به سر قرار بر میگردد
بعد از گذر هزار پاییز آخر
خنده به لب بهار بر میگردد
#علی_کاوند
#امام_زمان
#نیمه_شعبان
📝گروه ادبی یاقوت سرخ
@Yaqoote_sorkh
@Alikavand333
جواد مقدم آهوی صحرای من.mp3
10.52M
#حضرت_علیاکبر_علیهالسلام
آهوی صحرای من...
#کربلایی_جواد_مقدم
#علی_کاوند
📝گروه ادبی یاقوت سرخ
@Yaqoote_sorkh
@Alikavand333
بسم الرحمن الرحیم
#رباعی
بر جسم زمین دوباره جان برگردد
خورشید اگر به آسمان برگردد
دلهای همه منتظران آمادهست
تا مهدی صاحب الزمان برگردد
#علی_کاوند
#امام_زمان
#نیمه_شعبان
📝گروه ادبی یاقوت سرخ
@Yaqoote_sorkh
@Alikavand333