زندگی با قرآن
۹ رمضان ۱۴۴۵
١ فروردين ١٤٠٣
﴿ وَأَمَّا مَنْ خَافَ مَقَامَ رَبِّهِ وَنَهَى النَّفْسَ عَنِ الْهَوَىٰ/ فَإِنَّ الْجَنَّةَ هِيَ الْمَأْوَىٰ ﴾
مسیر انسان به سوی رهایی و حرکت، از طریق تمام کائنات یاری و همراهی میشود. ما در محضر خداوند و معصومین(ع) و در جنتی هستیم که همهی مرضهایمان دست آنها و در حال شفاست؛ اما این خود ما هستیم که با هوی و هوس و مخالفت، از این شفا جلوگیری میکنیم.
آن کسی که از مقام خداوند استفاده کند و خود را از هواهای متفاوت و بازدارنده نهی کند، این جنت و این شفا را میبیند. ما تمام وجودمان از امراض و بیماریها آکنده است؛ گوشهای کر، چشمهای نابینا و قلبهايی که قساوت آن را فرا گرفته است و در مقابل تمام کائنات و معصومینى هستند که همهی نیرو و توانشان را برای ما میگذارند.
این ما هستیم که باید نفسمان را از هوی دور کنیم تا این بهشت، این شفاعت، این شفا و این درمان را بچشیم.
غیر از دوری از این هوی و فاصله گرفتن از آن، هیچ راهحلی نیست و این ما هستیم که میتوانیم به سهولت و سادگی این شفاعت را درک کنیم و به نتیجه برسیم.
هوی همهی این امور متفاوت و متشتتی است که ما را از تمرکز در این مسیر باز میدارد؛ هرچیزی که ما را گرفتار میکند.
در آستانه سال جدید و مایی که از این بیماری و سختیها جانمان به لب آمده؛ همهی امیدمان به شفای بزرگان است و به این است که این کری، کوری، قلب قسی و این همه مشکلات؛ مشکلات فردی اجتماعی، خانوادگی، سیاسی و آن چیزی که همهی مسلمین و همهی بشریت را تهدید میکند، با شفاعت و شفای آنها بهبود پیدا بکند.
بهبود آنها در آستانهی رسیدن است، مانع، خود ما هستیم، هوی و آن نگاهها، دیدنها، شنیدنها، تفکرات، توهمات و آن چیزهای متشتتی که سرتاسر وجودمان را در هر لحظه، هر ساعت و هر زمان به نوعی و به گونهای فرا گرفته است؛ هرچیزی که ما را از تمرکزمان باز میدارد.
رها شدن از این توهمات، فاصله گرفتن از این افکار و باورهایی که عمری گرفتارش بودیم و هرگز برای ما نتیجهای نداشته، کار سختی نیست!
در آستانهی ورود به سال جدید، همهی امیدمان به این است که گذشتههای سخت و پر از ناراحتی، شکست و ناکامیمان جبران شود، و امید ما به بزرگانی است که در این سرزمین، صاحب زندگی ما هستند و آنها ما را نجات میدهند و شفای خود را از آنها میخواهیم.
#روز_نهم
#در_مكتب_علامه_طباطبايی
#محمد_حسین_قدوسی
#زندگی_با_قرآن
#مخاطبه
#رمضان۱۴۴۵
@AllaamehWisdom
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
قال رسولالله (ص):
«خَدِیجَةُ وَ اَینَ مِثْلُ خَدِیجَةَ صَدَّقَتْنِی حِینَ کَذَّبَنِی النَّاسُ وَ آزَرَتْنِی عَلَی دِینِ اللَّهِ وَ اَعَانَتْنِی عَلَیهِ بِمَالِهَا...»
#در_مكتب_علامه_طباطبايی
#محمدحسین_رحیمی
@AllaamehWisdom
زندگی با قرآن
۱٠ رمضان ۱۴۴۵
٢ فروردين ۱۴۰۲
﴿وَاذْكُرْ رَبَّكَ فِي نَفْسِكَ تَضَرُّعًا وَخِيفَةً وَدُونَ الْجَهْرِ مِنَ الْقَوْلِ بِالْغُدُوِّ وَالْآصَالِ وَلَا تَكُنْ مِنَ الْغَافِلِينَ﴾
حرکتِ انسان نیاز به ذکر دائم در وجود انسان دارد. اینکه انسان به صورت طبیعی ذکر خداوند را انجام دهد، به معنای این نیست که این لفظ یا این توجه به مبدأ که در ذهن خودش درست کرده را دائم داشته باشد. بلکه به معنای این است که به آن زندان روزمره گرفتار نشود و پیوسته، به فراتر از آن و به آن استعداد نامتناهی و مبدأ جهان که از رگ گردن به او نزدیکتر است، توجه داشته باشد.
حقیقتِ ذکر، این توجه و این فراتر رفتن است.
حقیقتِ ذکر یعنی توجه کردن و فراتر رفتن و آماده پرواز بودن، و اینکه انسان از درون خودش و حقیقت خودش به سمت نامتناهی متوجه شود، و از امور روزمره و از آن چیزهایی که گردش روزانه او را به خودش مشغول میکند، گذر بکند.
️گذر انسان از این موارد و از این روزمرگی و گذر انسان برای توجه به مبدأ بالاتر، حقیقت ذکر است.
حقیقتِ ذکر در درون انسان رخ میدهد، با تضرع و به صورت پنهان؛ «دُونَ الْجَهْرِ مِنَ الْقَوْلِ»
️نیازی به داد و بیداد، و سر و صدا نیست. نیازی نیست که بیرون از وجودش پیوسته در حال صدا کردن و شعار دادن و در حال امر به معروف و اعلام باشد.
بلکه بسیاری از موارد این اعلام بیرونی و ظهور بیرونی و اینکه پیوسته چیزهایی را در این رابطه با ادعا و بیان و شعار و پلاکارد بیان میکند، باعث میشود که ذکرش از حقیقت خالی شود. حقیقت ذکر این اتصال و پرواز است، و این جهش انسان از درون خودش به سوی بینهایت. ولی وقتی برای آن نمایی بیرونی درست میکند، برای آن شعار و پلاکارد و بَنر و امثال اینها درست میکند، به زندانی میماند که این جهش را درون خودش خفه میکند.
مانند جسم سنگینی است که به پای پرندهای بسته میشود و نمیگذارد که او به بینهایت پرواز کند و به سوی آسمان برود.
«وَاذْكُرْ رَبَّكَ فِي نَفْسِكَ تَضَرُّعًا وَخِيفَةً»
با تضرع و با پنهانکاری و از روی فروتنی و از روی بیم و ترس، اما نه ترسی که از ضعف انسان است، بلکه ترس از گرفتار شدن در این زندان و به سوی بینهایت رفتن و بدون جهل منالقول.
نیازی به این همه صدا نیست.
اما ذکر حقیقی انسان، «بِالْغُدُوِّ وَالْآصَالِ»
ذکری که در تمام شبانه روز، روز و شب یا در ابتدای روز و ابتدای شب در جایگاه خودش قرار میگیرد و زندگی روزمره انسان را رها میکند و زندگی انسان را میسازد.
برای اینکه روز با گرفتاری سپری نشود و شبش با گرفتاری به انتها نرسد.
ذکر «بِالْغُدُوِّ وَالْآصَالِ» یعنی:
صبح و شامش با آن توجه عجین میشود.
«وَلَا تَكُنْ مِنَ الْغَافِلِينَ»
و وضعیت مقابل این ذکر، غفلت است. انسان یا در حال ذکر است و یا در حال غفلت. برای اینکه غفلت نداشته باشد باید این ذکر را انجام دهد، و وقتی ذکر را انجام داد از غفلت نجات پیدا میکند.
#روز_دهم
#در_مكتب_علامه_طباطبايی
#محمد_حسین_قدوسی
#زندگی_با_قرآن
#مخاطبه
#رمضان۱۴۴۵
@AllaamehWisdom
زندگی با قرآن
۱۱ رمضان ۱۴۴۵
٣ فروردين ۱۴۰۲
﴿لَوْ أَنْزَلْنَا هَٰذَا الْقُرْآنَ عَلَىٰ جَبَلٍ لَرَأَيْتَهُ خَاشِعًا مُتَصَدِّعًا مِنْ خَشْيَةِ اللَّهِ ۚ وَتِلْكَ الْأَمْثَالُ نَضْرِبُهَا لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَ﴾
اگرچه ما ادعای اعتقاد به قرآن داریم و فکر میکنیم که آن چیزی که به نام قرآن است، برای ما مقدس است؛ اما در حقیقت چیزی از آن درک نمیکنیم و در مقام حقیقت، منکرش هستیم. قرآن حقيقتى است که خود می فرمايد: «اگر این قرآن، بر کوهها نازل میشد، آن کوه در حالت خشیّت قرار میگرفت.»
اين برای ما همچون افسانهای بیش نیست!
چگونه چنين چیزی امکان دارد که کوهی در مقابل قرآن به خشیّت بیفتد، اما براى ما که هر روز قرآن را میبینیم، میخوانیم، توجه و نگاه میکنیم، هرگز اثری نداشته باشد؟!
اما این حقیقت، برای ما هم قابل درک است؛ به شرطی که بسوی آن برويم. اگرچه آن مرتبه درك بالاى قرآن که اگر بر کوه نازل شود، به خشیّت مىافتد، برای ما قابل حصول نیست؛ اما عظمت قرآن و این که قرآن آثار عظیمی دارد، در وجود ما تا حدی قابل درک است.
ما در صورتی میتوانیم این حقیقت را درک کنیم که مواجهه با قرآن را به شکل حقیقی و صحیح در وجود خود پیاده کنیم. مواجه شدن و رودررویی با قرآن، و قرار گرفتن در آن مسیر و در آن مقام، و در حالتی که قرآن را همچون آینهای ببینیم كه گویی دربارهی ما صحبت میکند و ديدن خود در آن کلمات.
این کار برای ما، در همين ماه مبارک رمضان شدنی است. اگرچه این حقيقتی است که به تدريج در انسان پیاده میشود، اما چشیدن آن برای همهی ما ممکن است و میتوانیم بخشی از این حقیقت را درک کنیم، و بخشی از آن را در زندگی پیاده کنیم و بخشی از این حقیقت را ببینیم.
از جمله آیات و سوری که میتواند چنین نگاهی را در ما ایجاد کند، این آیات است:
«بسم الله الرحمن الرحيم
وَالْعَصْرِ
إِنَّ الإِنسَانَ لَفِي خُسْرٍ
إِلاَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَتَوَاصَوْا بِالْحَقِّ وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ»
قسمى که به عصر خورده شده، با معانی گوناگونی که مفسرین ذکر کردهاند، از جمله زمان یا فشار یا هر آن چیز ديگرى که میتواند معنای عصر باشد؛ قسمی عظیم است به این که انسان در حال خسران است!
و این خسران، همين گذران زندگی است که پیوسته و همیشگی در حال انجام است.
هر لحظه که میگذرد، خسارتی بر ما وارد میشود و ما زیانکاریم، مگر آن لحظهای که به عمل میپردازیم؛ عمل صالحی که بعد از ایمان است. ایمان يعنی همین توجهی که به حقیقت نامتناهی میتوانیم بکنیم؛ توجه به این نیرویی که در ما هست، به این استعداد و به اين امکان که سرمايهی عمر را از خسارت نجات دهيم.
عمل صالح، یعنی همان کاری که در هر لحظه، بر اساس چیزی که میفهمیم، باید انجام دهيم؛ همان اجرايى که شأن همان لحظه است و شأن آن ظرف است.
سپس «وَتَوَاصَوْا بِالْحَقِّ وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ»
این رابطه متقابلی که انسانها میتوانند با هم برقرار کنند، و تواصی و سفارش و رابطه متقابل و دوگانهای که انسانها با هم دارند؛ برای ترغیب به حق و ترغیب به صبر.
ترغیب به حق، يعنی توجه به همان حرکت، به همان اقدام و همان وظیفهای که در آن لحظه داریم، و صبر برای رسیدن به مقامی که شایسته انسان است، براى هر کس در حد خودش.
در همین ماه مبارک رمضان، اين امکان برای ما فراهم میشود که به این آیه توجه کنیم و اقدام کنیم، به همان مقداری که ظرفمان کشش دارد؛ با توجه به استعدادهایمان و به اندازهاى كه اعمال گذشتهمان ایجاب میکند. به اين مرحله که رسیدیم، در این رمضان، همه ما امکان اين را داریم كه دوری از خسارت را بچشیم. زمانی که شروع به عمل کردیم، آن وقت این آیه و این آیات و این سوره براي ما معنیاى پيدا مىكند که قبل از این نداشته است.
#روز_يازدهم
#در_مكتب_علامه_طباطبايی
#محمد_حسین_قدوسی
#زندگی_با_قرآن
#مخاطبه
#رمضان۱۴۴۵
@AllaamehWisdom
خداوند در مخلوقات تجلی کرد، به تمام مخلوقاتش اختیار داد و انسان در قبول ولایت خداوند، ادعا کرد که نسبت به بقیه موجودات تسلیمتر است.
قبول ولایت یعنی خداوند متولی و سرپرست او باشد.
همان عرض امانتی که خداوند به کل مخلوقات عرضه کرد.
[إِنَّا عَرَضْنَا الْأَمانَةَ عَلَى السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ الْجِبالِ فَأَبَيْنَ أَنْ يَحْمِلْنَها وَ أَشْفَقْنَ مِنْها وَ حَمَلَهَا الْإِنْسانُ ] احزاب:۷۲
انسان ادعا کرد که من میتوانم خدایی تو را بپذیرم، تحت سرپرستی تو قرار بگیرم و من تسلیم مدیریت تو هستم. در این ادعا فقط ۱۴ معصوم صداقت حقیقی داشتند فلذا مخاطب قرآن که جلوه کتبی خودشان است، فقط آنها قرار گرفتند.
[انما یعرف القران من خوطب به]
بقیه انسانها ادعا کردند و این خلقت به این شکلی که الان هست به خاطر ادعای انسانهاست.
حضرت آدم علیهالسلام در مجموعه انسانها، پیشقدم شد در قبول این ولایت که نماینده انسانها باشد .
اما حضرت آدم هم به خاطر حرصی که نسبت به منزلت اهل بیت داشت[ که حقیقت آدمیت و حقیقت قبول ولایت بود] نتوانست به تعهدی که داده بود عمل کند.
چون حضرت آدم نماد همه انسانها بود در واقع بیانگر این حقیقت شد که نشان دهد ، توان تحمل بار ولایت را ندارد.
این متن هنوز تمام نشده است...
#آسمان_بار_امانت_نتوانست_کشید
#قرعهی_کار_به_نام_من_دیوانه_زدند
📌بیانات یکی از شاگردان سلوکی مرحوم سعادتپرور (ره)
@AllaamehWisdom
[وَ لَمْ نَجِدْ لَهُ عَزْماً ]
طه:۱۱۵
آیه فوق اشاره به عدم جدیت در قبول ولایت و عدم تسلیم ولایت بودن در حضرت آدم هست.
روح هر کسی در قالب بدن شناخته میشود که چقدر روح متعالی دارد یا چقدر روح پستی دارد.
اگر الفاظ رکیک بر زبانش جاری میشود و یا نگاه شهوتآمیز دارد، اگر اختیار شکم و زبانش را ندارد، نشان دهنده روح ضعیف اوست.
اگر صبر و عقل زیادی دارد نشان دهنده روح متعالی اوست. چون روح مجرد است در قالب بدن خودنمایی میکند و عظمت و ذلتش را در بدن و کارکردهایش نشان میدهد. بلا تشبیه، چون خداوند مجرد است یعنی عین و حقیقت تجرد است، پس ولایت و سرپرستی خودش را در ولیالله نشان داد و اهل بیت عصمت و طهارت تجلی خداوند و خلیفةالله شدند.
این متن هنوز تمام نشده است...
#روح_مجرد
#ولایت
#خلیفةالله
📌بیانات یکی از شاگردان سلوکی مرحوم سعادتپرور (ره)
@AllaamehWisdom
[ إِنِّي جاعِلٌ فِي الْأَرْضِ خَلِيفَةً ]
بقره:۳۰
ولیالله شدند، علی ولیالله...
ولیالله شدن به این معنا که:
مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَهَذَا عَلِيٌّ مَوْلَاهُ.
هر کس من مولای او هستم علی مولای اوست. یعنی علی سرپرست اوست.
متولی تربیت اوست.
فلذا در شأن امیرالمومنین وارد شده که:
از امام صادق پرسیدند چرا به حضرت علی، امیرالمومنین گفته میشود؟
ایشان فرمودند:
توشه مومنین به دست امیرالمومنین است.
البته برای همه انسانها این توشه به دست ایشان است اما برای مومنین بهطور خاص هست.
اگر مومنین حرف خوبی میزنند و فکر خوبی دارند، اعتقاد خوبی دارند از خودشان نیست. اینها حوالهجات امیرالمومنین هست.
چیزی که در این بین به انسانها مربوط میشود، رد کردن است. غیر مومنین رد میکنند ولی مومنین قبول میکنند. حتی قبول کردن هم به عنایت خود اهل بیت است. فقط رد کردن توسط انسان انجام میشود.
کسی محروم است که قبول نمیکند.
این متن هنوز تمام نشده است...
#فقط_حیدر_امیرالمومنین_است
#مومنین
#ولی_الله
📌بیانات یکی از شاگردان سلوکی مرحوم سعادتپرور (ع)
@AllaamehWisdom
مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَهَذَا عَلِيٌّ مَوْلَاهُ.
هر کس من مولای او هستم علی مولای اوست.
آسمان بار امانت نتوانست کشید
قرعه کار به نام من دیوانه زدند...
به حول و قوه الهی و با عنایت مولا امیرالمومنین علیهالسلام، از این رمضان، در این کانال مطالبی با نگاه تعقلی بر حکمتهای نهجالبلاغه بارگزاری خواهد شد.
#حکمت
#نهجالبلاغه
#مشق_خط
@AllaamehWisdom
وَ قَالَ عليهالسلام وَ قَدْ تُوُفِّيَ سَهْلُ بْنُ حُنَيْفٍ اَلْأَنْصَارِيُّ بِالْكُوفَةِ بَعْدَ مَرْجِعِهِ مَعَهُ مِنْ صِفِّينَ وَ كَانَ أَحَبَّ اَلنَّاسِ إِلَيْهِ لَوْ أَحَبَّنِي جَبَلٌ لَتَهَافَتَ
درود خدا بر او، فرمود: (پس از بازگشت از جنگ صفّين، يكى از ياران دوست داشتنى امام، سهل بن حنيف از دنيا رفت.) اگر كوهى مرا دوست بدارد، در هم فرو مىريزد.
✨اگر کوه من را دوست داشته باشد، فرو میپاشد.
اشاره به یک قله انسانیست.
جنس عالم مصیبت است و انتخابهای انسان هم گاهی باعث مصیبت انسان میشود. گاهی انتخاب انسان طوری است که خود به خود بدون مشکلات نمیتوان به آنجا رسید.
امیرالمومنین، قله خاصی است.
خود حضرت میفرمایند در این مسیر کوه هم باشید و من را دوست داشته باشید متلاشی میشوید.
این، شرایط ذاتی این قله است به دلیل برتری و بزرگیاش. امکان ندارد انسان با یک زندگی عادی و راحت و بدون هیچ زحمتی و بدون هیچ دردسری
به آن قله رسید .
برخی انسانها بخشی از این راه را میروند، برخی همه راه را میروند که تبدیل به صحابه خاص آن حضرت شدند.
اهل بیت همگی یک نور واحد هستند اما در شرایط مختلفی که این ۱۴ معصوم بودند، هر کدام یک جنبهای از جلوههای نورانی مطلق آنها ظهور و بروز پیدا میکرد. در این میان امیرالمومنین علیهالسلام در درگیر شدن و سختیها و مشکلاتی که برای اهل بیت بود، تقریبا بالاترین حد را داشت.
با این اوصاف، کسی که بخواهد امیرالمومنین را دوست داشته باشد و به ایشان نزدیک شود اگر کوه هم باشد نابود میشود.
🖋بخشی از حکمت ۱۱۱
#حکمت
#نهجالبلاغه
#مشق_خط
#محمدحسین_قدوسی
@AllaamehWisdom
مناجاتِ سرنوشت
قراری در شبهای قدر
📌ساعت شروع ۲۳
♦️دهم تا چهاردهم فروردین ماه ۱۴۰۳
(شبهای نوزدهم تا بیستوسوم ماه رمضان)
📝متن ها
🔸دربارهٔ شبهای سرنوشت
🔸کمکردن درجهٔ خلوت
🔸رو در رو با قرآن
🔸مخاطبه با قرآن
🔸از لينك زير به فضای جلسه در نرمافزار اسکایپ وارد شوید.
https://join.skype.com/Eiw45Abi2mgI
#مخاطبه #شبهای_سرنوشت #مناجات_سرنوشت #محمد_حسین_قدوسی
@AllaamehWisdom
مدرسه معارف علامه طباطبایی
مناجاتِ سرنوشت قراری در شبهای قدر 📌ساعت شروع ۲۳ ♦️دهم تا چهاردهم فروردین ماه ۱۴۰۳ (شبهای نوزدهم
ان الراحل الیک قریب المسافة.mp3
2.96M
وَ أَنَّ الرَّاحِلَ إِلَیْکَ قَرِیبُ الْمَسَافَةِ
ابوحمزه ثمالی
۱۱ فروردین ۱۴۰۳
#شب_سرنوشت
#شب_قدر
#شب_یکم
@Allaamehwisdom