eitaa logo
مدرسه معارف علامه طباطبایی
864 دنبال‌کننده
90 عکس
138 ویدیو
5 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
مدرسه معارف علامه طباطبایی
🔸ما أَنْزَلْنا عَلَيْكَ الْقُرْآنَ لِتَشْقى‏ (طه:۲) مسیر هدایت انسان و همه چیزی که عقل انسان برای راهنمایی او در اختیارش قرار می‌دهد و همه انبیاء الهی و تذکرات و همه چیزی که برای هدایت انسان است، برای مشقت او نیست. برای یادآوری مسیری است که خودش انتخاب کرده و سرمایه‌های وجودی او را به نتیجه می‌رساند. 🔸آن‌چیزی که ما را به مشقت می‌اندازد و گاه به گاه به یاد آن می‌افتیم[ مثلا با فوت عزیزی و یا با یک زیارت و یا هر چیزی که برای انسان یادآوری است]، این است که انسان شرایطش را می‌بیند و متوجه می‌شود که عمرش در حال از بین رفتن است و هنوز به نتیجه‌ای که باید نرسیده و این مشقت تا عمق وجودش بر او فشار می‌آورد. 🔸این مشقت چیزی نیست مگر مقابله‌ای که انسان با خودش می‌کند. وگرنه مسیر، مسیر روشن و همواری است و همه چیز‌هایی که گفته می‌شود و همه این گرفتاری‌ها و مشکلات برای این است که خداوند انسان را اختیار کرده برای رسیدن به آن چیزی که باید برسد. وَ أَنَا اخْتَرْتُكَ فَاسْتَمِعْ لِما يُوحى‏ (طه:۱۳) این وحی و الهام و این آگاهی از درون انسان می‌جوشد، یعنی کافیست که انسان لحظه‌ای توجه کند. " أَنَا اخْتَرْتُكَ" اختیار و برگزیدنی است که خداوند انجام داده است و اگر انسان توجه به این الهام و درک و پیامبر درون کند هیچ مشقتی در کار نیست. 🔸مشقت‌ها ناشی از خود انسان است و آن چیزی که باعث می‌شود انسان دچار این گرفتاری‌ها شود آن تمایلات افسار گسیخته‌ای است که انسان به آن‌ها بها می‌دهد و خودش را همچون یک فرد سرگردان در این مشکلات به هلاکت وامی‌دارد.
مدرسه معارف علامه طباطبایی
استغفار و به خصوص صلوات بر محمد و آل محمد وزن دارند و روح دارند. اهل بیت فرمودند: وزن استغفار خیلی زیاد است و روح استغفار خیلی غنی است. استغفار شویندگی‌اش خیلی زیاد است. کسی که مداومت بر استغفار دارد این باعث می‌شود که یک تحولی در وجودش ایجاد شود. خود پیامبر با آن جایگاهی که داشت، هیچ مجلسی را ترک نمی‌کرد مگر اینکه استغفار می‌کرد. پیامبر می‌فرمودند: روی قلب من پیامبر هم یک پرده‌ای رقیقی از حجاب قرار می‌گیرد و من استغفار می‌کنم. آقای سعادت‌پرور به بنده فرمودند این شاید یکی از الفاظی هست که خیلی قوت دارد: *"صَلَواتُ اللهِ وَ صَلَواتُ مَلائِکَتِهِ وَ أنْبِیائِهِ وَ رُسُلِهِ وَ جَمیعِ خَلْقِهِ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ السَّلامِ عَلَیْهِ وَ علیهم و  رَحَمهُ اللهِ وَ بَرَکاتُهُ"* توصیه کردند که این را در نظر داشته باش و زیاد از این صلوات که باطنش استغفار قوی است، کمک بگیر. 🔸️بخشی از بیانات یکی از شاگردان سلوکی مرحوم سعادت‌پرور(ره) 🔸️ ایام ولادت نبی اکرم محمد مصطفی صلی الله علیه و آله مبارک.
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌برگرفته از ترجمه تفسير الميزان؛ سوره مبارکه مائدة؛ «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا عَلَيْكُمْ أَنْفُسَكُمْ لا يَضُرُّكُمْ مَنْ ضَلَّ إِذَا اهْتَدَيْتُمْ إِلَى اللَّهِ مَرْجِعُكُمْ جَمِيعاً فَيُنَبِّئُكُمْ بِما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ»(۱۰۵) گر چه آيه معنايش بظاهر روشن است؛ مؤمنين را امر مى‌كند به اينكه بخود بپردازند، و مراقب راه هدايت خود باشند و از ضلالت كسانى كه از مردم گمراه شده‌اند نهراسند و بدانند كه خداى تعالى حاكم بر جميع مردم است، در هر كسى بر حسب عملش حكم مى‌كند، وليكن در عين حال خالى از نكات دقيق نيست؛
معلوم است كه گمراهى و هدايت دو معنايى هستند كه در سلوك طريق، محقق مى‌شوند و در غير آن معنا ندارند. پس در حقيقت آيه شريفه براى انسان راهى و هدفى فرض كرده كه هر كس بسوى آن هدف حركت مى‌كند، و چنين فرض كرده كه بعضى كمال مراقبت را در گم نشدن و راه را از دست ندادن بكار برده و به هدف مى‌رسند، و بعضى ديگر از راه منحرف شده و گمراه مى‌گردند. بدون ترديد بنظر چنين مى‌آيد كه آن هدفى را كه قرآن منظور نظر همه مى‌داند، جز سعادت زندگى و سرانجام نيك چيزى نيست وليكن قرآن با اين حال ناطق است به اينكه همه راهروان، خواه ناخواه به سوى خدا گام بر مى‌دارند، چيزى كه هست بعضى راهشان كوتاه، رشد و رستگارى‌شان مسلم است و بعضى راههاى‌شان طولانى و منتهى به هلاكت و نابودى است. از اينكه خداى تعالى براى اهل ايمان راهى را فرض كرده كه در آن هدايت آنان است، و براى ديگران هم راهى را تقدير نموده كه در آن ضلالت آنها است، و نيز از اينكه با جمله‌ «عَلَيْكُمْ أَنْفُسَكُم» مؤمنين را امر به پرداختن به نفس خود نموده، بخوبى فهميده مى‌شود كه راهى كه به سلوك آن امر فرموده همان "نفس مؤمن" است. زيرا وقتى‌ گفته مى‌شود: زنهار راه را گم مكن، معنايش نگهدارى خود راه است، پس در اينجا هم كه مى‌فرمايد: زنهار كه نفسهايتان را از دست دهيد، معلوم مي‌شود نفس‌ها همان راه هستند نه راهرو، و طريق انسان به سوى خداوند همان نفس انسان است كه به منتهاى مسير مى‌رسد وَ أَنَّ إِلى‌ رَبِّكَ الْمُنْتَهى‌ ... بنابراين بر انسان لازم است كه اين راه را ادامه داده و همواره بياد خداى خود باشد و لحظه‌اى فراموشش نكند، چون خداى سبحان غايت و هدف است، و انسان عاقل هدف را از ياد نمى‌برد، زيرا مى‌داند كه فراموش كردن هدف باعث از ياد بردن راه است. روى اين حساب اگر كسى خداى خود را فراموش كند خود را هم فراموش كرده و در نتيجه براى روز واپسين خود زاد و توشه‌اى كه مايه زندگيش باشد نياندوخته است، و اين همان هلاكت است.
رسول اكرم(ص) در روايتى كه شيعه و سنى آن را نقل كرده‌اند فرموده: «من عرف نفسه فقد عرف ربه»؛ هر كه خود را شناخت خداى خود را شناخته است.
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
پیدا کردن و مشاهده هویت خویش، زیربنای حل مسائل و ابهامات اساسى زندگى انسان است.
مدرسه معارف علامه طباطبایی
پیدا کردن و مشاهده هویت خویش، زیربنای حل مسائل و ابهامات اساسى زندگى انسان است.
ما امکان دسترسی مستقيم به "جهان واقع" را نداریم، بلكه هر انسانی، با تمام باورها، ملکات، درک و معرفت خود به "جهان واقع" می‌نگرد و این نگرش او، "جهانی شخصى" برایش به ارمغان می‌آورد كه جلوه‌ای از جهان واقع است و نه تمامی آن. "خویشتن" در مرکز جهانی قرار دارد که ما برای خود ساخته و پرداخته‌ایم؛ بنابر این وقتی جهان خود را می‌نگریم، باید "مرکز" آن را که همان "خویشتن و هویت آن" است، به خوبی درک کنیم. ⁉️اما چرا چنین امری حاصل نمی‌شود و هرچه بیشتر این جهان را می‌نگریم بیشتر از خود دور می‌شویم؟ دیدن این جهان و زندگی در آن، زمانی به دیدن مرکز آن _که همان خویشتن است_ منتهی می‌شود که نگاه انسان "درست، متعادل و عینی" باشد. اما نگاه "معیوب، قناس و کاریکاتوری از جهان" که در جهان شخصی ما متبلور است، باعث دوری بیشتر از خود می‌شود. هر چه بیشتر در این سیر معیوب و جهان کاریکاتوری پیش برویم نه تنها به "خود و هویت آن" نزدیک نمى شویم، بلکه پیوسته از آن دور می‌شویم. اين بحث ادامه دارد...
📌 موانع رسيدن به هويت خويشتن اکثر انسان‌های متوسطی که برای رسیدن به هویت اصيل خويش، تلاش کرده‌اند و نیرو و زمان وافر گذاشته و روح و روان خود را هزینه کرده‌اند، به این درک و توجه، بسیار نزدیک شده‌اند. دليل نرسيدن انسان به هويت انسانى خويش، نگاه نادرست او به جهان و وجود موانعی است که برطرف نکرده‌است. از رایج ترین موانع برای توجه به هویت خويش موارد زير است؛
🔸 داشتن انتظار برای گرفتن پاسخ سریع؛ رسیدن به هويت خويشتن، امری سهل و در دسترس نیست که با کمی فکر کردن، حرکت سطحى، هزینه‌های اندک، بدون تغییرات مهندسی شده و با سرعت، امکان وصول داشته باشد. بلكه بخشی از زندگی روحی و سلوکی انسان است که باید با مراقبت، برنامه صحیح، عمل ريشه اى و اساسى و در طول زمان به نتیجه برسد.
🔸گرفتارى در زندگى روزمره؛ انسانی که فرصت زنده‌ و منظمى برای توجه به خویش ندارد، نمی‌تواند به این مهم دست یابد.
🔸تبعیت از کلیشه‌های اجتماعی و تقلید از جامعه در همه ابعاد؛ مثل سیاست، اقتصاد، اجتماعیات، شیوه، مکان و الگوهای زیست، بینش های انسانی و تقریبا هر چیزی که به انسان مربوط می‌شود. ادامه دارد...
سوره مبارکه انبیا 🔸️وَ نُوحاً إِذْ نادى‏ مِنْ قَبْلُ فَاسْتَجَبْنا لَهُ فَنَجَّيْناهُ وَ أَهْلَهُ مِنَ الْكَرْبِ الْعَظِيمِ (۷۶)
عظمت کَرب و مشکلی که در انسان هست به ظرفیت، تقدیر و انتخاب انسان بستگی دارد. هرکسی از انسان‌های متوسطی همچون ما تا انبیاء عظام و انبیاء اولوالعزم برای خودشان سختی‌هایی به تناسب خودشان داشته‌اند. همه‌ی این‌ها برای رسیدن به مرتبه‌ای است که خودمان انتخاب و آرزو و درخواست کرده‌ایم. این "کَرب" سختی مسیر است، برای رسیدن به قله‌ای که انسان انتخاب کرده. اگرچه جهان پر از افرادی است که آیات خداوند را تکذیب کرده‌اند اما این مشکلاتی که انسان گرفتارش می‌شود برای رسیدن به مسیر و وصول به آن هدف خودش است و نه چیز دیگری. خداوند این مسیر را برای انسان تدارک می‌بیند تا او بتواند به جایی که باید، برسد و زمانی که لازم باشد این کَرب و سختی را برمی‌دارد. این سختی وقتی که برداشته شود انسان می‌بیند که تمام مشکلات و سختی‌هایی که در مسیر داشته، ناگهان مانند یخی در دست انسان آب می‌شود. 🔸فَأَغْرَقْناهُمْ أَجْمَعِينَ(۷۷) هیچ چیزی از آن‌ها باقی نمی‌ماند ولی تا وقتی که آن زمان فرابرسد، این ابتلا برای انسان ضروری است و تا این نباشد انسان به جایی نمی‌رسد. ولی در این مدت انواع کمک‌های الهی برای انسان صادر می‌شود. 🔸️وَ داوُدَ وَ سُلَيْمانَ إِذْ يَحْكُمانِ فِي الْحَرْثِ إِذْ نَفَشَتْ فِيهِ غَنَمُ الْقَوْمِ وَ كُنَّا لِحُكْمِهِمْ شاهِدِينَ (۷۸) این مشکلات عملی و نظری که برای انسان پیدا می‌شود در نظارت خداوند است و خداوند در زمان لازم آن چیزی که برای انسان لازم است به انسان می‌فهماند؛ 🔸فَفَهَّمْناها سُلَيْمانَ وَ كُلاًّ آتَيْنا حُكْماً وَ عِلْماً(۷۹) تمام این حکمت [دانستن آن کاری که باید انجام دهد،دانستن بایدها و نبایدها] و علم [دانستن نظری انسان]. 🔸وَ سَخَّرْنا مَعَ داوُدَ الْجِبالَ يُسَبِّحْنَ وَ الطَّيْرَ وَ كُنَّا فاعِلِينَ(۷۹) این فعل خداوند است و او فاعل است و برای او انفعالی وجود ندارد. اگرچه ما می‌دانیم که انفعال برای خداوند نیست و بخشی از اعتقادمان است اما در زندگی عملی پیوسته فکر می‌کنیم که این مسیر الهی دچار گرفتاری شده و گرفتاری ناشی از این است که مسیر به بن‌بست رسیده اما حکمت و علم پیوسته به ما فهمانده می‌شود. آسمان و زمین و کوه‌ها و تمام وقایع با ثبات و طَیر (هر چیزی که در حال حرکت است) در تسخیر خداوند است و آن را همراه با انسان تسخیر کرده. 🔸️وَ عَلَّمْناهُ صَنْعَةَ لَبُوسٍ لَكُمْ لِتُحْصِنَكُمْ مِنْ بَأْسِكُمْ فَهَلْ أَنْتُمْ شاكِرُونَ (۸۰) انواع صنعت‌هایی که به انسان کمک می‌کند که در این زندگی اجتماعی به حیاتش کمک کند. این صناعت‌ها و تکنیک‌ها و روش‌هایی که برای انسان باز می‌شود تا از خودش در مقابل هم‌نوعش دفاع کند و حتی نیروهای باطل، تمام آن ظَلَمه‌ای که به خیال خودشان در حال سد کردن راه خداوند هستند؛ اما این مهندسی کائنات به نوعی است که آن‌ها هم کمک می‌کنند تا انسان به مسیر خودش برسد، حتی شیاطین! 🔸وَ مِنَ الشَّياطِينِ مَنْ يَغُوصُونَ لَهُ وَ يَعْمَلُونَ عَمَلاً دُونَ ذلِكَ وَ كُنَّا لَهُمْ حافِظِينَ (۸۲) خداوند، نگهبان انسان از شیاطین است. همه‌ی این مشکلات و آسیب‌هایی که به انسان می‌رسد برای این است که این مسیر را طی کند و زمانش فرا برسد تا کشف "ضُر" اتفاق بیفتد. 🔸️فَاسْتَجَبْنا لَهُ فَكَشَفْنا ما بِهِ مِنْ ضُرٍّ وَ آتَيْناهُ أَهْلَهُ وَ مِثْلَهُمْ مَعَهُمْ (۸۴) ️وقتی زمان استجابت فرا برسد ناگهان تمام مشکلات و سختی‌ها برداشته می‌شود و وقتی برداشته شود نه تنها همه‌ی آن‌ها جبران می‌شود بلکه از آن به انسان در دنیا و آخرت داده می‌شود. همه این‌ها به دلیل ذات الهی است و نه به دلیل عمل ما و نه برای اینکه ما زحمت کشیدیم بلکه به دلیل رحمت الهی است. 🔸رَحْمَةً مِنْ عِنْدِنا وَ ذِكْرى‏ لِلْعابِدِينَ (۸۴) همه‌ی این‌ها برای این است که رحمت الهی شامل انسان شود و انسان به جایی برسد که باید برسد. ️
🔸️وَ ذِكْرى‏ لِلْعابِدِينَ (۸۴) عابدین؛ کسانی‌ که قصد طی کردن این مسیر را دارند(مسیر ذاتی خودشان) و تصمیم گرفته‌اند به جایی و قله‌ای برسند و تصمیم گرفته‌اند این کویر و برهوت و مسیر را طی بکنند و از این کویر تنهایی و تبعیدی انسان با حرکت خودشان عبور کنند و با آن راهی که در این کویر خشک طی می‌کنند، این کویر را دو شقه کنند تا به آن‌جایی برسند که خودشان انتخاب کرده‌اند. این شرایط و این نمایش و همه‌ی این مشکلات و کشف ضُر و همه‌ی چیزهایی که رخ می‌دهد، حتی غرق ظالمین و کمک شیاطین(بر خلاف میلشان)، همه‌ی این‌ها را ایجاد کردیم تا ببینند و این مسیر برایشان باز شود و فکر نکنند در این کویر و برهوت تنها هستند. انسان‌ها در این تبعید تنها نیستند. این تنهایی، توهم انسان است. انسان از طریق حضورش در این جهان برای مسیری آماده شده، برای قله‌ای که ملائک هم تا یک‌ جایی بیشتر نمی‌توانند همراه او بیایند و بقیه‌ی راه را خودش می‌تواند طی کند و این طی کردن اراده‌ی اوست و خداوند با رحمتی که دارد همراه اوست و همه‌ی این‌ها وضعیت انسان است، این انسانی که می‌خواهد به "مسیری" برود. 🔸️وَ إِسْماعِيلَ وَ إِدْرِيسَ وَ ذَا الْكِفْلِ (۸۵) همه‌ی انبیاء و اولیاء و همه مومنین و همه‌ی انسان‌هایی که از این‌ها هم پایین‌ترند و هر کسی که می‌خواهد قدمی بردارد. 🔸️كُلٌّ مِنَ الصَّابِرِينَ (۸۵) این "صبر" انسان را می‌رساند به جایی که باید برساند. .
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔸حب و بغض؛ 🔹حب، يا همان علاقه وافر انسان به یک سوژه، می‌تواند مانع جدى در راه مشاهده خويشتن باشد؛ تفاوتی ندارد که این سوژه یک فرد، شخصیت حقیقی یا حقوقی یا امر شخصی یا اجتماعی باشد. افراط در عشق یک سوژه، بینش انسان و در نتیجه جهان او را قناس و کاریکاتوری می‌کند و هویت او را از جایگاهش خارج می‌سازد. روشن است که مراد در اینجا عشق غیر واقعی و نامتناسب با عقل جامع –و نه عقل خشک منطقی- است و جهان واقعی و هویت انسان می‌تواند انواع عشق‌های زمینی و آسمانی را در خود جای دهند و این منافاتی با این مطلب ندارد. 🔹بغض، کینه، و عصبانيت و خشمى كه بر انسان مسلط شده، خاطراتی که فراموش نمی‌شود و میل تصفیه حساب با اشخاص، گروه ها، حکومت‌ها و کشورها و هر احساس منفی بازدارنده، مانع دیگرى است كه تا حل شدن آن امکان توجه به هویت خود وجود ندارد. روشن است که در اینجا نیز مراد، انواع احساسات منفی است که از مدار انسانی خارج شده است.
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
خشم یکی از حالات رائج زمان ماست و مخصوصاً در سرزمین ایران به دلائل گوناگونی این خشم فراگیر و در حد یک اپیدمی است و کمتر موضوعی به اندازه آن، بر روح و روان و مادیت و معنویت مردم خسارت وارد می‌کند.
✅ خشم را مى توان از جهاتى در سه دسته قرار داد؛ الف) غضب هاى انسانی؛ که حالت تعادل انسان را بر هم نزده و راهی منطقی-به تناسب این غضب-برای او ایجاد مى نمايد تا به سوی تغییر محیط و فضای زیست رود. ب)غضب، بغض و عصبانیت برآمده و عملی شده؛ غضب‌هایی که ممکن است شدید یا ضعیف، و حق یا باطل باشند اما فرد راهی برای اقدام در جهت آن پیدا می‌کند. يا در صورت ضعف و ناتوانی از اقدام، توجیه کافی برای عدم اقدام خود در این مورد دارد و رفتاری عقلانی از خود نشان می‌دهد. ج)خشم فروخفته و انباشته؛ که ظرفیت فرد را به خود مشغول نموده و او عموما راهی برای برون‌رفت و اقدام -به اندازه و متناسب با خود- را پیدا نمی‌کند. در نتیجه اين خشم ها تبدیل به هیجانات رسوب کرده و قدرتمندی می‌شود که راهی برای اقناع و ارضاء آنها نیست. اين نوع سوم از خشم معمولا مانعى جدى براى نگاه متعادل به هويت خويشتن مى شود. ادامه دارد...
ميلاد مبارك🌺
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🖋️بلند شو! برا خشماى فروخفته ت يه كارى بكن...
ريشه يابى/ بستر سازى/ اصلاح
🔸ريشه يابى خشم‌های منفی و فروخفته عموما ناشى از نوع نگاه‌ و باور انسان است. تا وقتی که این بنیان اصلاح نشود، درمان واقعی صورت نگرفته و هر عملی در قبالش، حالت موقتى و مُسّکن را دارد و اين خشم ها همچنان بعنوان مانعى در برابر زندگی متعادل و حرکت انسانی و مشاهده خويشتن باقى مى مانند. این نقص، عموماً به اشتباهات فکری، از نوع "برداشت نادرست، از واقعیت‌های درست"، باز می‌گردد. در این مواقع، باورها، نگاه‌ها و تصوراتی بر انسان غالب مى شود و روح و روان او را در برمى گيرد و به موازاتش، فضای اجتماعی، ناصحان خام و مربیان ناآزموده، دستور سرکوب آن را به انسان می‌دهند و او را مجبور بر سرپوش گذاشتن بر این موارد می‌نمایند! این برداشت‌ها، منجر به شکل گرفتن خشمی نهانی، عمیق، ناشناخته و غیر قابل دسترس می‌شود که زندگى مادى و معنوى انسان را تحت تاثیر قرار داده و حرکت انسانى را مختل می‌نماید. 🔸بسترسازى درمان اين نگاه و باور، بدون یک کار درازمدت مقدور نیست. لذا لازم است بستر لازم برای این پروسه درازمدت آماده گردد؛ بدين صورت كه انسان باید نوعى سد دفاعی برای خود ترسیم و ایجاد نمايد تا امکان عمل درونی برايش فراهم گردد. منظور از سد دفاعی تصمیماتی است که فرد مى گيرد تا خود را در فضایی قرار دهد که اين خشم‌ها، حداقل آرامش او را از بین نبرند. اين سد دفاعى، ممکن است کناره‌گیری، سکوت، جواب دفاعی دادن، عمل خاصی را انجام دادن و حتی تهاجم و انتقام باشد. گاهی تهاجم و جواب به دیگری بیشتر انسان را حرکت می‌دهد تا سکوت و کناره‌گیری. 🔸درمان و اصلاح بعد از اين بستر سازى نوبت به اصل کار مى رسد، که همان شناخت و بازبينى نگاه و باورى است كه منشا اين خشم مى شود؛ توسط كاوش وجودى و بدين صورت كه بايد ارکان حرکت انسانی را (وقت زنده تخصيص دادن/ نظم/ استمرار/ كتابت/ رفاقت) در قبالش رعایت كرد تا این نگاه و باور از محیط پنهان و تاریک درون، خارج شود. در اغلب موارد به محض آنکه روشنایی بر اين باور نادرست بتابد و آن را از حالت منجمد و امن خود بیرون راند، به تدریج از بین می‌رود. درواقع برای بازسازی آن نیاز به هیچ کاری نیست مگر دیدن و مشاهده کامل و با اقتدارش... آنگاه بازشناسی، تبدیل به بازآفرینی و اصلاحات مى شود. باید توجه داشت که ریشه و بنیان یک خشم مى تواند به امور بسیار متفاوت و غیر قابل پیش‌بینی باز گردد. در بسیاری از موارد حدس انسان برای ریشه‌یابی کاملا سطحی و ابتدایی است و بدون تامل و استمرار و طی مراحل نمی توان به نتیجه اصلی دست یافت.