استاد ادیبی لاریجانیسخنرانی استاد ادیبی لاریجانی- شب تاسوعای محرم الحرام 1444 هـ.ق.mp3
زمان:
حجم:
41.25M
🔸#بشنوید
🔹#سخنرانی
🗓 شنبه - شب تاسوعای محرم الحرام ۱۴۴۴ هـ.ق - ۱۴۰۱/۰۵/۱۵ شمسی
📎 موضوع:«تبیین سومین اصل اخلاق در قرآن؛ اخلاق الهی؛ اخلاق حاکم بر انسان در ارتباط با خداوند متعال» و «لوازم ارتباط انسان با خدا؛ مهترین لازمه ارتباط با خدا مسئله ایمان است در قلب، در زبان، در عمل» و «شرح وصیت نامه الهی سیاسی امام حسین علیه السلام؛ مبارزه امام و اهل بیت امام با فرهنگ سازی های غلط و خلاف سیره پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم که حکومت معاویه باعث آن شد»
استاد ادیبی لاریجانی
🖇 لینک دانلود فایل صوتی
#رفیق_شفیق #محرم_الحرام #امامحسین #حضرت_عباس #اخلاق_قرآنی #اخلاق_الهی #خالقیت #مالکیت #مدبریت #مربیت #ایمان_داشتن #خدا_محوری #وصیت_نامه #الهی_سیاسی #مبارزه_با_فرهنگ_سازی_غلط
📍 "کانال اطلاع رسانی و نشر آثار استاد ادیبی لاریجانی"
🔗 eitaa.com/adibi_larijani
هدایت شده از فضائل الاذکار
❤️🩹 شفـــــــاے دختـــــــرِ مسیحــــــیِ فـلـــــــــج ❤️🩹
🦋 کرامتی از قمر بنی هاشم اباالفضل العباس علیه السلام (با اندکی تلخیص)
📖خطیب دانشمند جناب حجّة الاسلام صادقی قمی فرمودند:
🖤من ایام محرم در تهران منبر داشتم، روز تاسوعا برای رفتن به مجلس روضه در بین راه به دسته ای برخوردیم که روز تاسوعا به عزاداری پرداخته بودند.
💬راننده تاکسی به من گفت: آقا چه خبر است؟
🌱گفتم: امروز روز تاسوعاست. احساس کردم که نفهمید...
🌱گفتم: مگر شما مسلمان نیستید؟
💬گفت: نه
🌱 گفتم: چه مذهبی داری؟
💬گفت: من مسیحی هستم.
🌱 به او گفتم: تاسوعا یعنی روز ابوالفضل العباس علیه السلام.
❤️🔥تا این جمله را گفتم، دیدم راننده سرش را روی فرمان ماشین گذاشت و شروع به گریه کرد.
🌱گفتم: چرا گریه میکنی؟!
💬گفت: من شفای دخترم را از این آقا گرفتم. دخترم فلج بود برای معالجه او خیلی خرج کردم، به حدّی که خانه خود را فروخته اجاره نشین شدم، اما مفید واقع نشد.
🔴روزی در همسایگی ما مجلس روضه خوانی بود، همسایگان، خانمِ مرا هم به روضه دعوت میکنند. خانمِ من به مجلس روضه رفته، همسایگان به او میگویند: برای ابوالفضل العباس علیه السلام گریه کن تا بچّه ات شفا پیدا کند. خانم من هم گریه زیادی میکند.
🥀وقتی از روضه برگشت گفت: به مجلس روضه همسایگان رفته بودم و برای ابوالفضل العباس علیه السلام گریه کردم، زیرا همسایگان به من گفتند: توسّل پیدا کن، بچه ات شفا پیدا میکند.
😭وقتی این موضوع را از همسرم شنیدم گریهام گرفت. 💔
⏰️موقع خواب که شد، بچه را بین خودمان خوابانیدیم در حالی که دست بچه در دست من بود ناگهان دیدم بچه دستش را از دست من کشیده و میخواهد بدود.
💬 گفتم: چه شده است؟!
❤️🩹گفت: آقای اسب سواری را دیدم که به من گفت: بیا!
🦋من نگاه کردم، دیدم بچهام خوب شده است.
📚روزنه هایی از عالم غیب، ص ۹۹
🪧#شفا
🪧#حضرت_عباس
#فضائل_الاذکار | عضو شوید👇
🆔@fazael_alazkar @fazael_alazkar