eitaa logo
آمرنیوز؛ گفتمان جریان‌آفرین امر به معروف و مطالبه‌گری🇮🇷
199 دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
640 ویدیو
559 فایل
یا آمر یا ناهی وفّقنا لِهدم المَناهی 🌷 آمرنیوز باشگاه خبرنگاران افتخاری فریضه؛ پاتوقی است: برای آشنایی با معارف فریضه پویش جریان‌آفرین انعکاس جهانی اخبار ویژه امر به معروف 🌷 قرارگاہ جهادی امر به معروف امـام‌خـامنہ‌اے ۲۰۳مخاطب در ۸دی۱۴۰۳ لبیک یاخامنه‌ای
مشاهده در ایتا
دانلود
🔹آیت الله حائری شیرازی🔹 🔸مصاف عقل و جهل در عاشورا🔸 داستان حسین‌بن‌علی علیه السلام، داستان انسان است. در روایت آمده است: «مَنْ عَرَفَ نَفْسَهُ فَقَدْ عَرَفَ رَبَّهُ». اگر کسی بخواهد خود را بشناسد باید به عاشورا نگاه کند. عاشورا به انسان می‌گوید: بدان کیستی و قدر خودت را بدان و راهت را مستقیم کن. هرچه انبیا گفته‌اند، در عاشورا ظاهر شد. عاشورا سِرّ این آیه است: (و [ياد كن] آنگاه را كه پروردگارت به فرشتگان فرمود: میخواهم جانشينى در زمين قرار بدهم، گفتند: آيا كسى را در آن می‌گذاری كه در آن فساد مى‌كند و خون‌ها مى‌ريزد، درحالى‌كه ما تو را با سپاس، به پاكى مى‌ستاييم و تو را پاک مى‌شمريم؟ فرمود: من چيزى مىدانم كه شما نمى‌دانيد). این آیه چنین می‌فهماند که ای انسان، هنوز آفریده نشده بودی که خبر پیدایش تو را به فرشتگان دادم که در این زمین این موجود جدید می‌آید. ملائکه مسئلۀ فساد و خون‌ریزی انسان را مطرح کردند. ملائکه اهل خون‌ریزی و فساد نیستند، بلکه اهل تسبیح و ثنای الهی هستند. خداوند در پاسخ چه فرمود؟! فرمود: می‌دانم اهل خون‌ریزی هستند و می‌دانم شما هم من را تسبیح می‌کنید و اهل خون‌ریزی نیستید، اما من چیزهایی می‌دانم که شما نمی‌دانید. ملائکه شعور دارند، ولی شرارت ندارند. اما خداوند در انسان جهلی قرار داده است و به او سفارش کرده است که با این جهل جهاد کند. به او فرموده است: مختار و آزاد هستی و مجبور نیستی و به تو عقلی دادم که با جهلت بجنگی. چه چیزی بود که ملائکه نمی‌دانستند؟! ملائکه شرارت ندارند؛ در نتیجه جهاد هم ندارند و همه پاک هستند، ولی در انسان جهل وجود دارد و اگر انسان با جهل خودش مقابله و جهاد کند، ترقی می‌کند. همچنین اگر خودش با جهلش مخالفت نکرد و دنباله‌رُوی جهلش شد و مانع راه دیگران شد، دیگران با او مخالفت می‌کنند و ترقی می‌کنند. آنها زمینۀ صعود و عروج دیگران می‌شوند. انسان را مجبور به شرارت نکرده‌اند، بلکه به انسان توصیه می‌کنند که با شرارت مقابله کند: <إِنَّا هَدَيْناهُ السَّبيلَ إِمَّا شاكِراً وَ إِمَّا كَفُوراً> (ما به او راه را نشان داده‌ايم، خواه سپاس‌گزار باشد يا ناسپاس). جهل در انسان بسیار اهمیت دارد؛ چراکه می‌تواند از این مانع و تهدید، فرصت بسازد. هرکس با جهل خود یا جهل دیگران بیشتر مقابله کند، بیشتر ترقی می‌کند. شما وقتی امر به‌ معروف و نهی ‌از منکر می‌کنید، با جهل دیگران مقابله می‌کنید و خودتان ترقّی می‌کنید. در واقع می‌روید که دیگری را نجات دهید، ولی خودتان هم نجات پیدا می‌کنید. اگر طرف مقابل با شما ستیزه کند، چیزی از دست نمی‌دهید، بلکه اگر مقاومت کنید، ترقّی می‌کنید. هواپیما وقتی می‌خواهد پرواز کند، توربینش کار می‌کند و گاز را با فشار به پشت منتقل می‌کند. این گاز روی هوای پشت فشار می‌آورد و هواپیما رو به جلو حرکت می‌کند. فشار هوا مانع حرکت است. برای مقابله با این فشار، بال هواپیما را کج و مُوَرّب ساخته‌اند که به هوای جلو فشار بیاورد و درنتیجه هواپیما از این مانع برای پرواز استفاده ‌کند. ملائکه مانعی برای حرکتشان ندارند؛ لذا عروجی هم ندارند. اگر ملکی در آسمان اول باشد، در آسمان اول باقی می‌ماند و اگر در آسمان دوم باشد، در آسمان دوم باقی می‌ماند، اما انسان از راه مبارزه با جهلش، از اسفل‌السافلین به اعلی ‌علیین پرواز می‌کند. آن‌هایی که امربه‌معروف و نهی‌ازمنکر می‌کنند، ‌چیزی گیرشان می‌آید که بالاتر از آن چیزی است که می‌خواهند به‌طرف مقابل بدهند. صدّامیان، راه خدا را بر شهدا بستند. آنها هم مقاومت کردند و از دنیا کنده شدند؛ همان‌طور که هواپیما از جا کنده می‌شود و صعود می‌کند. اگر جنایات صدّامیان نبود، مقامات عالیۀ این شهدا هم نبود. شیطان می‌خواهد با خدا جنگ کند، ولی به وسیله‌ای برای ترقّی اولیاء تبدیل می‌شود. اوج گرفتن امام (راحل )به‌خاطر مخالفت‌های شاه و ساواک بود. بسیاری فکر می‌کنند که باید با آمریکا مدارا کنیم. این تفکر مانند این است که بگوییم هوای جلوی هواپیما را رقیق کنیم. با این کار هواپیما از باندش بلند نمی‌شود. اگر سَنان‌بن‌اَنَس، عبیدالله‌بن‌زیاد و یزیدبن‌معاویه نبودند، عالَم مانند عالم ملائکه می‌شد؛ همه پاک بودند، اما در این پاکیِ مشترک راکد بودند و رشد نمی‌کردند. با بودن جهل و اختیار، یکی با جهل جنگید و الهی شد و یکی دیگر هم از جهلش متابعت کرد و یزیدبن‌معاویه شد. یزید شدن از سوی خود یزید است؛ چراکه خدا به یزید هم نور عقل را داده بود. آنچه به انبیا داده بودند، به یزید هم دادند. یزید خودش از آن استفاده نکرد؛ پس کسی جز خودش مقصر نیست. کتاب آئینه تمام نما/فصل 2، درسهای عاشورا/ صفحه 113 @haerishirazi
🔸ملاقات با خداوند🔸 انسان زمانی که با خداوند ملاقات می کند باید بتواند سرش را بالا کند. امام حسین علیه السلام که در راه امر به معروف و نهی از منکر گام برداشت، چنان دوستانی پیدا کرد که در ظهر عاشورا خودشان را سپر بلای امام کرده و تمام بدنشان پر از تیر دشمنان شد. بیانات در عیادت از شهید امربه معروف علی خلیلی 92/12/7 #طلبه_همدانی @haerishirazi
🔹آیت الله حائری شیرازی🔹 🔸شکستن روحیه ی مأمورین انتظامی هنر نیست!🔸 وقتی که بعضی امورِ منکر رواج پیدا بکند، اگر مردم بخواهند برخورد کنند می گویند [شما دخالت نکنید چون] فتنه می شود، فساد می شود، دعوا می شود. اگر هم نیروی انتظامی بخواهد حرف بزند که مثلاً آن جریان کوی دانشگاه و اینها را مطرح می کنند که اینها آمده اند و در آنجا وارد شدند و ... (که البته بعد هم آن بنده خدا تبرئه شد از این چیزهایی که به او می گفتند که خلاف قانون کرده است) [علی ای حال] روحیه نیروی انتظامی را شکاندن که هنری نیست! یا قوه قضائیه را زیر سؤال ببرند که دستش برای حکم دادن بلرزد [که هنری نیست]. @haerishirazi
✅آیت الله حائری شیرازی در عیادت از طلبه ی ناهی از منکر، شهید علی خلیلی (رحمه الله علیه): انسان زمانی که با خداوند ملاقات می کند باید بتواند سرش را بالا کند. خیلی از بزرگان آرزو داشتند در راه اسلام یک بخورند اما این توفیق نصیبشان نشد. پدر بنده همیشه ناراحت بود که چرا ما یک سیلی، یا فحش در راه اسلام نخورده ایم. @haerishirazi
🔹آیت الله حائری شیرازی (رحمت الله علیه)🔹 🔸 تسخیر لانۀ جاسوسی؛ زمینه ساز ایجاد جوّ «لا اکراهی» در عالم🔸 قرآن می‌گوید «لَا إِكْرَاهَ فِي الدِّينِ قَد تَّبَيَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَيِّ» اول انسان‌ها را از اکراه خارج کنید که دینِ مجبوری نداشته باشند. آمریکا اهل عالم را به پذیرش فرهنگ خودش اکراه و مجبور می‌کند. ما نهی از منکرمان برای این است که جلوی این کار را بگیریم. جلوی اکراه آمریکا را بگیریم. حتی اگر آمریکا را براندازیم تا انسان‌ها آزاد شوند ارزش دارد. پس ما به‌وسیله امربه‌معروف و نهی از منکر، جوّ «لا اکراهی» را فراهم می‌کنیم. جوّ «لا اکراهی» اساس آزادی است. آزادی عقیده، آزادی دین، همه بعد از خروج از اکراه و اجبار تحقق پیدا می‌کند؛ و ما می‌گوییم انسان اگر آزاد شود، به‌وسیلۀ فطرتش به سمت دین حرکت می‌کند. نمی‌خواهد شما این انسان را به سمت دین ببرید؛ زیر سنگ هم که باشد می‌رود دین را پیدا می‌کند. چرا؟ چون سلامت خودش را در آن می‌یابد. وقتی «لا اکراه» واقع شد، «قَد تَّبَيَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَيِّ» یعنی زمینۀ آموزش فراهم می‌شود. وقتی «رشد» (راه) و «غی» (بیراه) مشخص شد آن موقع «کفر به طاغوت» را خودش انتخاب می‌کند به‌عنوان «غی»؛ و خودش «ایمان بالله» را پیدا می‌کند و وقتی «ایمان بالل»ه بعد از «کفر به طاغوت» حاصل شد، بین خودش و خدا ارتباط پیدا می‌شود. «فَقَدِ اسْتَمْسَكَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَى»؛ اما زمینۀ اولی آن امربه‌معروف و نهی از منکر است. مسئلۀ لانه جاسوسی را امام تأیید کردند برای چه؟ برای اینکه به اهل عالم جرأت بدهد و زمینه «لا اکراهی» را در آن‌ها فراهم بیاورد. این‌ها به‌اندازه‌ای از آمریکا متوحش و ترسان بودند که خیال این را هم نمی‌کردند که می‌شود خلاف راه او راه بروند. اصلاً در «اکراه» غرق‌شده بودند. امام آمد گفت این خبرها نیست ما این‌ها را می‌گیریم 444 روز هم نگه داشتیم اگر این‌ها می‌خواستند غلطی بکنند می‌کردند. این آزادی‌هایی که آلان هست و شما ملاحظه می‌فرمایید نتیجه آن امربه‌معروف و نهی از منکرهاست. @haerishirazi
🔹آیت الله حائری شیرازی🔹 🔸شما نه 🔸 🌸 خدا رحمتش کند، مرحوم علامه کرباسچیان (بنیانگذار مدرسه علوی). آمد شیراز و من را از شیراز بُرد در برنامه‌های خودشان. من در شیراز هفته‌ای یکبار در مسجد شمشیرگرها با جوانان جلسه داشتم. آقای کرباسچیان هم گروه نخبه‌شان را آورده بود در منزل و برای اینها صحبت می‌کرد. به او گفتم هفته‌ای چند ساعت با این‌ها کار می‌کنی؟ گفت 17 ساعت. گفتم: «من با شاگردهایم هفته‌ای یک ساعت کار می‌کنم!!». 🌸 بچه‌های شما وقتی می‌آیند شیراز، می‌روند دانشگاه پهلوی (دانشگاه شیراز)، موسیقی گوش می‌کنند، می‌روند سینما و بچه‌های ما به آنها امر به معروف و نهی از منکر می‌کنند!! بچه‌های من، بچه‌های 17 ساعته تو را نهی از منکر می کنند!! به خاطر این که این‌ها را در بزرگ کردی، وقتی می‌آیند در محیط آلوده، میکروب آنها را می‌زند. 🌸 مدارس علوی یک محیط ویژه بودند. پاک بودند، بریده از همه جا بودند. به مجرد اینکه اینها در کنکور قبول می‌شدند، می‌رفتند. دیگر مبتلا به موسیقی، سینما و ... می شدند و همه چیز رها می‌شد. چرا؟ چون نبودند. بچه‌های مسجد شمشیرگرها آزاد می‌آمدند، آزاد می‌رفتند. این خیلی مهم است. شما کلاس هایتان آزاد نیست، حضور و غیاب دارد، امتحان دارد. اینها یعنی اینکه شما نه . شما دیگر آن علامه‌های قبل را نمی‌توانید با این سیستم مدیریتی و تربیتی پرورش بدهید. 🌸 من چهار سال در مدرسه حقانی تدریس می کردم. نه یک دفعه کردم و نه لیست غائبین را به دفتر دادم و نه حتی یکبار امتحان گرفتم. شاگردهایم می‌دانستند آمدن در کلاس من اجباری نیست. اما برای علاقه‌شان می‌آمدند. اساس، این است. @haerishirazi
🔹آیت الله حائری شیرازی🔹 🔸شما نه 🔸 🌸 خدا رحمتش کند، مرحوم علامه کرباسچیان (بنیانگذار مدرسه علوی). آمد شیراز و من را از شیراز بُرد در برنامه‌های خودشان. من در شیراز هفته‌ای یکبار در مسجد شمشیرگرها با جوانان جلسه داشتم. آقای کرباسچیان هم گروه نخبه‌شان را آورده بود در منزل و برای اینها صحبت می‌کرد. به او گفتم هفته‌ای چند ساعت با این‌ها کار می‌کنی؟ گفت 17 ساعت. گفتم: «من با شاگردهایم هفته‌ای یک ساعت کار می‌کنم!!». 🌸 بچه‌های شما وقتی می‌آیند شیراز، می‌روند دانشگاه پهلوی (دانشگاه شیراز)، موسیقی گوش می‌کنند، می‌روند سینما و بچه‌های ما به آنها امر به معروف و نهی از منکر می‌کنند!! بچه‌های من، بچه‌های 17 ساعته تو را نهی از منکر می کنند!! به خاطر این که این‌ها را در بزرگ کردی، وقتی می‌آیند در محیط آلوده، میکروب آنها را می‌زند. 🌸 مدارس علوی یک محیط ویژه بودند. پاک بودند، بریده از همه جا بودند. به مجرد اینکه اینها در کنکور قبول می‌شدند، می‌رفتند. دیگر مبتلا به موسیقی، سینما و ... می شدند و همه چیز رها می‌شد. چرا؟ چون نبودند. بچه‌های مسجد شمشیرگرها آزاد می‌آمدند، آزاد می‌رفتند. این خیلی مهم است. شما کلاس هایتان آزاد نیست، حضور و غیاب دارد، امتحان دارد. اینها یعنی اینکه شما نه . شما دیگر آن علامه‌های قبل را نمی‌توانید با این سیستم مدیریتی و تربیتی پرورش بدهید. 🌸 من چهار سال در مدرسه حقانی تدریس می کردم. نه یک دفعه کردم و نه لیست غائبین را به دفتر دادم و نه حتی یکبار امتحان گرفتم. شاگردهایم می‌دانستند آمدن در کلاس من اجباری نیست. اما برای علاقه‌شان می‌آمدند. اساس، این است. @haerishirazi
🔹آیت‌الله حائری شیرازی🔹 🔸ترویج اذان گویی، مقدمه ترویج امر به معروف است🔸 ترک امر به معروف و نهی از منکر موجب نزول بلا می شود. هر چیزی خاصیت خودش را دارد. در هر شهری که امر به معروف و نهی از منکر رایج بشود، خدا بلا و زلزله و این مسائل را از او دفع می کند؛ چون خدای تعالی برای هرچیزی یک خاصیتی گذاشته، برای ترکش هم یک اثری گذاشته. اما امر به معروف و نهی از منکر مشکل است. کار سختی است. اولش آدم خجالت می کشد، از مردم می ترسد، شیطان توی دلش ولوله ایجاد می کند، دلش را خالی می کند. اما راه نشانت داده اند. اگر بخواهی ترس از مردم از دلت بریزد، می دانی چه کار باید بکنی؟ اگر بخواهی خجالتت بریزد و برای تذکر دادن رو پیدا کنی ! اذان، خجالت را از انسان می گیرد. به انسان رو می دهد. بگو! امتحان کن! اولش آدم عرق می ریزد. اذان اولی را که می خواهد بگوید خجالت می کشد. این فقط یک روز است، دو روز است. اذان ظهر را که گفتی و عرقش را کردی، وقتی اذان مغرب را می خواهی بگویی، سختی اش نصف می شود. اذان صبح که خودش اصلاً یک کیفی دارد، یک لذتی دارد. هرکس غم و غصه دارد، اذان صبح بگوید؛ غم و غصه اش برطرف می شود. فردا که دوباره اذان ظهر می گویی برات عادی شده. یک هفته اذان گفتی معتاد می شوی. اگر اذان نگویی انگار گم کرده ای داری! @haerishirazi
🔹آیت الله حائری شیرازی🔹 🔸عادت به اذان، امر به معروف را راحت می کند | اذان گوها در قیامت رشیدتر از دیگرانند!🔸 درباره ی اذان گوها داریم که اینها در قیامت که عبور می کنند، قد اینها بلند از سایر مردم است. می پرسند اینها مثلاً رشیدتر بودند تو عالم دنیا؟ می گویند نه، اینها اذان می گفتند. گندم های توی مزرعه را دیده اید که بعضی هایش بالاتر شاخه زده؟ وسط همه گندم ها، بعضی ها یک وجب از سایر گندم ها بالاتر است. در قیامت، به صحرای محشر که نگاه می کنی، اذان گوها مثل این گندم ها یک سر و گردن از دیگران بالاترند. خیلی اذان ارزش دارد. وقتی اذان گفتی امر به معروف و نهی از منکر راحت می شود. چرا؟ چون ابهت مردم از نظرت می ریزد، مهابت مردم از دلت می ریزد. راحت می توانی حرف بزنی. در شیراز، گاهی که اصناف یک ناراحتی داشتند و می خواستند با حاکم در میان بگذارند، یک سقایی بود که این را جلو می فرستادند که برود با حاکم حرف بزند. این دندان روی حرف نمی گذاشت، می آمد رک مطالب را می گفت. اینها به خاطر نان حلال بود. به خاطر درستی و صافی و پاکی. @haerishirazi
🔹آیت الله حائری شیرازی🔹 🔸سپاهی ها! خودتان را به اذان گفتن عادت بدهید🔸 شما بچه های سپاهی، ان شا الله خودتان را به اذان گفتن عادت بدهید که اذان از نمودارها جالب امر به معروف و نهی از منکر است. یعنی اصلاً فطرت انسان را بیدار می کند. @haerishirazi
🔹آیت الله حائری شیرازی🔹 🔸اگر اذان گفتن را زنده کنید، نماز زنده می شود🔸 اگر شما اذان را زنده کنید نماز زنده می شود. اذان اگر احیاء شد، نماز احیاء می شود. شیطان چه می کند برای اذان؟ برای این که نماز را بشکند چه می کند؟ « وَإِذَا نَادَيْتُمْ إِلَى الصَّلَاةِ اتَّخَذُوهَا هُزُوًا وَلَعِبًا» وقتی اذان برای نماز گفته می شود، می کنند. اذان، سلاح شماست. اگر انسان این سلاح را درست به کار بگیرد، جرأت امر به معروف و نهی از منکر پیدا می کند. چرا؟ چون می گویید « إِنَّ الصَّلَاةَ تَنْهَىٰ عَنِ الْفَحْشَاءِ وَالْمُنكَرِ» نماز است که نهی از فحشاء و منکر می کند. یعنی شما با ارتباط به مبدا، حالت و و تفوق پیدا می کنید که بتوانی معروف را در طرف جا بیاندازی. از این جهت در حینی که می خواهی امر به معروف کنی، باید حال ارتباط با خدا داشته باشی. فطرتت باید امر به معروف کند، نه طبیعت شما. بسیاری امر به معروف می کنند، اما نه با فطرتشان، بلکه با طبیعتشان. می خواهد طبیعت خودش را بر طبیعت دیگری چیره کند. @haerishirazi
🔹آیت الله حائری شیرازی🔹 🔸 | خاطره ای درس آموز از آیت الله العظمی مکارم شیرازی🔸 خدا رحمت کند مرحوم آقای شیخ محمد علی موحد. ایشان استاد [و مدیر مدرسه علمیۀ ما] بودند. ایشان گاهی به ما نصیحت می کردند. یک دفعه از آقای مکارم شیرازی که استاد بزرگ حوزه علمیه است و از مفاخر ما هستند قضیه ای نقل کردند. آقای مکارم هم از شاگردان مرحوم آقای موحد بودند و سطوح حوزه را تا آخر پیش ایشان خوانده بودند. [آقای موحد] گفت یک روزی به ناصر آقا -با همین تعبیر گفت- گفتم: برو به فلانی بگو که ماندن تو در این حجره، خلاف شرع است. به او تذکر بده که این حجره را معطل نگذارد. برود تا یک طلبۀ دیگری را بفرستیم به این حجره. بعد ناصر آقا از من پرسید: من از چه باب این حرف را به او بگویم؟ از باب امر به معروف بگویم؟ از باب نهی از منکر بگویم؟ از باب نصح مستشیر بگویم؟ از باب ارشاد جاهل بگویم؟ از باب تنبیه غافل بگویم؟ بابش را برای من معین کن! من از چه دری وارد شوم؟ این کدامیک از وظایف من است؟ مرحوم آیت الله موحد میگفت: خوشم آمد که با اینکه آقای مکارم بچه سال بود، اما وقتی استادش به او می گوید برو به فلانی بگو، نمی گوید خوب من می روم و به او میگویم. بلکه از من پرسید این حرف را از چه بابی بگویم؟ می گوید من مسلمانم. مسلمان هر حرفی می خواد به دیگری بزند، باید در یکی از این ابواب [فقهی] بگنجد. شما که به من می گویی برو به فلانی بگو، به من بگو از کدام باب باید بروم بگویم؟ از بین این راه هایی که برای من باز شده که مسلمان می خواهد از آن باب برود مکالمه بکند یا تذکر بدهد، برای من باید بابش را مشخص بکنی. این یعنی: «حرکت علی الحجه» (حرکت بر اساس ). انسان سیری که می خواهد بکند علی الامیال نباشد؛ لاحجت را نگیرد، متشابهات را مستند قضایا نگیرد. کما اینکه اداری ها هر وقت بخواهند چیزی بنویسند ماده یا تبصره قانونی اش را مشخص می کنند. اگر رئیس اداره می خواهد یک تصمیم بگیرد که بر اساس هیچ کدام مواد قانونی نیست، کارمند انجامش نمی دهد. شما اگر یک ریال را هم بخواهید خرج کنید، باید طبق یکی از ضوابط و یکی از بندهای قانون خرج کنید. یعنی نسبت به آن کار باید وجود داشته باشد. آن امر است که کارتان را قانونی می کند، کارتان را «اطاعت» می کند. شما اگر از پول اداره تان یک مقدارش را دادید به یک مستحقی، قانون چه کارتان می کند؟ پوست از کله تان می کند. شما را به عنوان اختلاس بیت المال، به زیر سوال می کشد و پیش هرکسی هم که بروید محکومتان می کند. می گوید از کیسه خلیفه بخشش کردی؟ هر یک ریال این پول، کد دارد، برنامه دارد، طبق ضوابط است. باید ببینی از چه راهی خرج کنی. این چیزهایی که شما در دنیا می‌بینید اینها عکس آخرت افتاده رویش، تصویر آخرت افتاده رویش، خدا خواسته آخرت را در این دقتها نشان بدهد به ما و اینها را حجت قرار دهد برای ما که شما پول شخصیتان را هر کاری می خواهید کنید باید آیین نامه داشته باشد، بند داشته باشد، مواد قانونی داشته باشد. بنابراین، خرج شخصی را هم که انسان می کند، خرج خانه‌اش هم که می خواهد بکند، دقیقاً طبق تبصره‌های اسلامی و طبق موازین شرعی باید باشد. حرفی که می خواهد بزند، وقتی که می خواهد مصرف کند، گفتگویی را که می خواهد کند، تلفنی که می خواهد به کسی بزند، صحبتی که می خواهد بکند، حتی صحبتی را که می خواهد گوش بگیرد، طبق یکی از این مواد شرعیه باید باشد. این امر، همه چیز را درست می کند. بی‌امر که شد یعنی هیچی! این یعنی نظام ، نظام شرعی. در نظام ولایت فقیه هم هر کسی باید به یک نحوی، امرش به امر ولایت فقیه بخورد. و هر شخصیتی را که به فرمانش توجه می کنی، باید به یک نحوی مربوط بشود به امام. اگر شد، ارزش پیدا میکند. چون ارتباط با امام برمیگرد به امام زمان و سپس رسول خدا و سپس خداوند. این می شود . یعنی انسان تمام مأموریت هایش از یک جا نشأت بگیرد، اگر همه کارهایی که انسان می خواهد بکند، برگردد به امر خدا، این می شود توحید. فرد اگر همه کارهایش را بر اساس فرمان خدا انجام داد، آن موقع میشود موحّد. @haerishirazi