#خاطرات_اذان
#ارسالی_مخاطبین_کانال
🕌 چند نفر از دوستانم برای تفریح به لب رودخانه رفته بودند. ماشینی با وضع بد حجاب و موسیقی و ... هم ایستاد. دوستانم از بزرگان شنیده بودند که وقتی همچین شرایطی پیش می آید، #اذان بگویید. وقتی که «الله اکبر» اذان را گفتند با اینکه شاید آنها نشنیدند، اما یکدفعه همگی جمع کردند و رفتند.
#اذان
#اذان_میگویم
#پویش_سراسری_اذان
@haerishirazi
🕌 #آیت_الله_بهجت(ره) 🕌
🕌 جذابیت تکوینی اذان 🕌
نقل میکنند: یک زن مسیحی در تبریز مسلمان شد، و علت گرایش او به اسلام، اشتیاق به معنویتِ اذان بود. اذان مجذوبیت تکوینی دارد. اما چون از دین خود خارج شده بود، اموالش را مصادره کردند، البته این امر در زمان ناصرالدین شاه بود و شاه توانست مقداری از اموال مصادرهشده او را بهواسطه خروج از دین مسیحیت، برای او تحصیل کند.
منبع: (در محضر بهجت، ج۲، ص۲۶۶)
@haerishirazi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اذان زیبای پسر نوجوان در متروی تهران 👏👏👏
@haerishirazi
🔹آیت الله حائری شیرازی🔹
🔸اگر اذان گفتن را زنده کنید، نماز زنده می شود🔸
اگر شما اذان را زنده کنید نماز زنده می شود. اذان اگر احیاء شد، نماز احیاء می شود. شیطان چه می کند برای اذان؟ برای این که نماز را بشکند چه می کند؟ « وَإِذَا نَادَيْتُمْ إِلَى الصَّلَاةِ اتَّخَذُوهَا هُزُوًا وَلَعِبًا» وقتی اذان برای نماز گفته می شود، #مسخره می کنند.
اذان، سلاح شماست. اگر انسان این سلاح را درست به کار بگیرد، جرأت امر به معروف و نهی از منکر پیدا می کند. چرا؟ چون می گویید « إِنَّ الصَّلَاةَ تَنْهَىٰ عَنِ الْفَحْشَاءِ وَالْمُنكَرِ» نماز است که نهی از فحشاء و منکر می کند. یعنی شما با ارتباط به مبدا، حالت #احاطه و #سلطه و تفوق پیدا می کنید که بتوانی معروف را در طرف جا بیاندازی. از این جهت در حینی که می خواهی امر به معروف کنی، باید حال ارتباط با خدا داشته باشی. فطرتت باید امر به معروف کند، نه طبیعت شما. بسیاری امر به معروف می کنند، اما نه با فطرتشان، بلکه با طبیعتشان. می خواهد طبیعت خودش را بر طبیعت دیگری چیره کند.
#پویش_اذان
#اذان
@haerishirazi
#خاطرات_اذان
#ارسالی_مخاطبین_کانال
🕌 در وقت اذان مغرب در تاکسی نشسته بودم. سرنشینان علاوه بر راننده جوانی که ظاهری غیرمذهبی (کاملاً غیرمذهبی) داشت و کنارم بود، دو خانم کم حجاب هم در عقب نشسته بودند. وقت اذان مغرب شد و در تاکسی با صدایی مناسب فضای داخل ماشین شروع به اذان گفتن کردم. بعد از اتمام اذان گفتنم در تاکسی یکی از آن دو خانم که با هم بودند با گلویی بغضکرده که هر لحظه احتمال میدادم گریه کند و معلوم بود بسیار از فضای ایجادشده متأثر شده بود گفت: «آقا ما مسلمان نیستیم. تو را به خدا ما گنهکارها را دعا کنید».
من در جواب گفتم: «اتفاقاً دین ما میگوید گنهکارها در وقت اذان، اذان بگویند تا گناهان آنها ریخته شود. من هم چون خودم را گنهکار می دانم اذان میگویم. این باعث میشود روزانه مؤذن سه بار به پاک شدن خود کمک کند. و از طرفی روایت داریم در خانهای که اذان گفته میشود، شیطان از آن خانه فراری است».
بعد آن خانم پرسید: «یعنی همه باید بگویند؟ آخر شاید بعضیها صدایشان خوب نباشد؟!»
گفتم: «بله! اتفاقاً حضرت رسول (صلوات الله علیه و آله) بلال را برای اذان گفتن میفرستادند. بنابراین برای اذان گفتن الزاماً نیازی به صدای زیبا نیست. در روایت داریم اگر اهمیت و جایگاه اذان گفتن را بدانید بر روی همدیگر شمشیر میکشید که چه کسی اذان بگوی»
خلاصه به لطف الهی آنقدر تحت تأثیر قرارگرفته بودند که یکی از خانمها میگفت «آقا میشود من اسم یکی را بگویم که خطایی از او سرزده و شما برایش دعا کنید؟!» برای اینکه آنها ناراحت نشوند گفتم بفرمائید و نام او را گفتند.
همین جا بود که راننده تاکسی گفت: «آقا شما نیت دارید اذان میگویید؟!» تصور کرده بود که شاید من نذری کردهام. گفتم: «نه چون دستور خداوند است انجامش می دهم». سپس راننده پرسید: «یعنی همه جا میگویید؟!» گفتم بله در وقت اذان هرجا که باشم در مسجد باشم یا در خانه، خانه فامیل باشم یا در تاکسی و اتوبوس، هرجا فرقی ندارد.
بعد راننده تاکسی گفت: «آقا من فوقلیسانس روانشناسی دارم. شما اعتماد به نفست خیلی بالاست» در جواب گفتم: «علت این اعتماد به نفس این است که اذان گفتن را دستوری از ناحیه خداوند تبارک و تعالی میدانم. بزرگی خداوند باعث میشود که هر کسی در کنارم باشد را در مقابل عظمت و بزرگی خداوند گویی کسی حساب نمی کنم و اینگونه از شما که اینجا کنارم هستید نه خجالت می کشم و نه می ترسم و این باعث میشود اعتماد به نفسم بالا رود که در واقع این از اعتماد و توکل به خداوند حاصل می گردد»
#اذان
#اذان_میگویم
#پویش_سراسری_اذان
@haerishirazi
🕌 حجه الاسلام قرائتی: طلبه اگر نتواند اذان بگوید چطور می خواهد زنجیر را از پای مردم باز کند؟
من در خانه یکی از بزرگان مهمان بودم. اول اذان بلند شدم در حیاط و یک اذان گفتم. صاحبخانه بلند شد گفت راستش من هم دوست دارم اذان بگویم ولی خجالت می کشم. گفتم در خانه خودت هم خجالت می کشی؟ گفت بله. گفتم پس زیر لحاف بگو!
آخر بابا، الله اکبر در خانه خجالت دارد؟ آخر توی [طلبه] چطور می خواهی زنجیر را از پای مردم باز کنی درحالیکه خودت گیر هستی؟!
#پویش_اذان
#اذان
@haerishirazi
🔹آیت الله حائری شیرازی رحمت الله علیه🔹
🔸 شب قدر و لکۀ گریس🔸
اگر روی لباستان شیرۀ خرما ریخت
این کثیفی را میتوان با آب معمولی و کمی فشار دادن پاک کرد.
بعضی گناهان مانند شیرۀ خرما هستند و زود پاک میشوند
اما بعضی گناهان مثل چربی و گریس هستند که آب داغ و وایتکس میخواهند.
ماه رمضان و شب قدر را گذاشتهاند برای لکه گیریهای سالانه.
برای گناهانی که به سادگی نمیتوان آنها را پاک کرد.
@haerishirazi
🔹آیت الله حائری شیرازی🔹
🔸شب پذیرش توبه ها به احترام علی (علیه السلام)🔸
خداوند، هم در روز ضربت علی و هم در روز شهادتش، #به_احترام_علی (علیه السلام)، توبۀ خیلیها را قبول میکند. دیشب توبههای بسیاری پذیرفته شد و فردا شب هم همین طور خواهد بود. این قانون خداست. این دو شب مقدمۀ شب سوم هستند. شب قدر سوم از دستتان نرود. لَیلَهُ القَدرِ خَیرٌ مِن اَلفِ شَهرٍ (سورۀ قدر آیه 3).
چرا خدا شب قدر را از هزار ماه برتر کرده است؟ انسانی را فرض کنید که صد سال سن داشته باشد و در این سن تازه از خواب غفلت بیدار شده است و میگوید، صد سال از عمرم به هدر رفت، چطور گذشته را تدارک کنم؟!
خداوند شب قدر را برای همین گذاشته است. تو بیا تدارک کن، ما ثواب هزار ماه را یعنی هشتاد و چهار سال را به تو میدهیم. یک شب قدر را به یاد خدا سپری کن، در قبال آن، هشتاد و چهار سال به یاد من هستی. چرا خداوند این کار را میکند؟ این از #خوش_مرامی و #بزرگی اوست. میداند که نمیتوانیم جبران کنیم، یک شب را گذاشته است که این یک شب را قدر بدانیم.
هیچ مولایی نسبت به بندگانش این طور رفتار نمیکند. امامان ما راست گفته اند : فَلَمْ اَرَ مَوْلاً کَریماً اَصْبَرَ عَلی عَبْدٍ لَئیمٍ مِنْک: خدایا هیچ مولای کریمی چون تو ندیدهام که صبور باشد و بندۀ پستی چون من را تحمل کند.
@haerishirazi
شب قدر - آیت الله حائری شیرازی.mp3
18.69M
♨️ سخنرانی_ویژه ♨️
شنیدن این سخنرانی را تا پیش از شب قدر، از دست ندهید!
از دست ندهید!
#شب_قدر
@haerishirazi
🔹آیت الله حائری شیرازی🔹
🔸صدای آشنا شنید!🔸
شما #شرورترین انسان ها را در کشور ما، ساواکی ها می دانید. دیگر از این بدتر که نیست. درست است؟ سازمان اطلاعات و امنیت شهر شیراز، من را با یک دسته اعلامیه گرفته بودند. رئیس ساواک به من فشار می آورد که بگو از چه کسی گرفتی؟ من را آوردند در یک اتاقی در اداره ی اطلاعات. یک مبلمان جالب داشت و این شعر سعدی را هم آنجا گذاشته بودند:
هزار مرتبه سعدی تو را نصیحت کرد * که حرف محفل ما را به مجلسی نبری
این آقای رضوان که ظاهراً الآن در حیات است گفت که دستبند را بیاور. دستهایم را از پشت بستند و کیسهای از شن را هم به آن آویختند و مرا روی یکپا نگه داشتند و شکمم را نیشگون گرفتند. بعد هم شروع کرد این ماهیچه های شکم را نیشگون گرفتن. من نه به عنوان اینکه او بترسد، بلکه یک دفعه از زبانم در رفت و گفتم: «#خدایا_تو_می_بینی».
به من گفت: «چی گفتی؟» گفتم: «خدایا؛ تو می بینی». یک دفعه به همکارش گفت: سطل را پایین بگذار. سطل را از دستم گرفتند. بعد به من گفت: پایت را بینداز. بعد گفت: دست بند او را باز کن. حالا ایستاده بودم آنجا. به آنها گفت: «بروید بیرون». آنها را بیرون کرد و درب را هم محکم زد. حالا من ماندم و خودِ او. یک دفعه این شلاقی که دستش بود را پرت کرد و خودش وِلُو شد روی آن مبل. بعد گفت: «ای تُف به این نانی که ما می خوریم».
#صدای_آشنا شنید؛ صدای فطرت. دیگر نتواست کارش را بکند و خدا می داند که در این دوره ی طولانی مبارزات، هر وقت ایشان شنید که برای من مشکلی ایجاد شده، کمک می کرد.
@haerishirazi