طرح کلي 07.mp3
22.51M
🔈 #طرح_کلی_اندیشه_اسلامی_در_قرآن
🔊 جلسه هفتم
#مشهد
#دانشگاه_فردوسی
🔔 @Aminikhaah_Media
طرح کلي 08.mp3
22.46M
🔈 #طرح_کلی_اندیشه_اسلامی_در_قرآن
🔊 جلسه هشتم
#مشهد
#دانشگاه_فردوسی
🔔 @Aminikhaah_Media
شذرات 004.mp3
28.65M
🔈 #عرفان_انقلاب
🔈 شرح کتاب «شذرات المعارف» مرحوم آیت الله شاه آبادی
🔊 جلسه چهارم
📅97/03/17
#مازندران
🔔 @Aminikhaah_Media
💠 #تاثیر_درک_مهندسی_خلقت_بر_معنویت
🔷 #پارت_دوم - #نظام_تسخیر
🔷 جلسه پنجاه و نهم
🔶 بخش سوم
🔶 حضرت امام (ره) فرمود: هیچ انسانی از فطرت جدا نمیشود و فقط فطرت او محجوبه می شود.
کار رسانه بیدار کردن فطرت است ، همان طور که کار پیامبران بیدار کردن فطرت بود.
به تعبیر امیرالمومنین در خطبه یک نهج البلاغه انبیاء آمدند فطرت مردم را بیدار کنند.
خداوند هم در قرآن می فرماید:
فَذَكِّرْ إِنَّمَا أَنْتَ مُذَكِّرٌ(غاشیه:۲۱)
«پس خلق را (به حکمتهای الهی) متذکر ساز که وظیفه پیغمبری تو غیر از این نیست.»
فطرت با توجه و با ذکر بیدار می شود انبیا ما را به حقایق متوجه و متذکر می کنند.
در ماجرای استاد عرفان که در قرآن آمده است ، ببینید این استاد چگونه عمل می کند.
آیت الله جوادی از مرحوم شیخ صدوق این داستان را نقل می کردند.
استاد معنوی بارز در قرآن حضرت خضر است توجه کنید با شاگردش چه کار کرد ،به قول معروف اول که با کلی طاقچه بالا گذاشتن به ملاقات موسی آمد و شرط و شروط گذاشت که اگر سوال بپرسی دیگر نمی آیم.
اگر فلان کار را بکنی رهایت می کنم و میروم و...
اما نکته اینجاست سه کاری که حضرت خضر با حضرت موسی کرد چه بود؟!
۱) کشتی را سوراخ کرد.
۲) بچه را کشت.
۳) دیوار خرابه را بالا برد.
مرحوم صدوق از استادش در علل الشرایع نقل می کند
حضرت خضر برای موسی سه کار انجام داد که هر سه ی آن ها برای خود موسی اتفاق افتاده بود!
وقتی که همه چیز تمام شد و میخواستد از هم جدا بشوند
حضرت موسی به او گفت برای چه کشتی را سوراخ کردی؟
جناب خضر فرمود: مثل اینکه یادت نمی آید که تو را در سبد گذاشتند و در آب رها کردند تویی را که با سبد در آب نیل گرفتند نباید از سوراخ کردن کشتی سوال بپرسی و نگران باشی که سوراخ کردن کشتی به کسی آسیب بزند.
موسی پرسید :چرا بچه را کشتی؟
جواب داد: مثل اینکه یادت نمی آید که خود با مشت سرباز فرعون را کشتی!
گفت :دیوار را چرا بردی بالا؟
جواب شنید: فراموش کردی که برای دختران شعیب تو خودت مجانی کار کردی وقتی خودت حاضری مجانی کار کنی نباید اشکال کنی که چرا مجانی کار کردم!
استاد مرحوم صدوق فرمود:
ماموریت حضرت خضر این بود که بیاید و سه تذکر به موسی بدهد و برود.
استاد عرفان در بالاترین مراتب کارش تذکر است شما همه چیز را در درونت داری کسی از بیرون نباید به تو چیزی بدهد ، آن چیزی که باید فعال شود از درون خود توست ، فطرت باید بیدار شود .
فطرت فقط با ذکر و توجه بیدار و شکوفا می شود.
🔔 @Aminikhaah_Media
صبر رمز قدرت 03.mp3
15.91M
🔈 #صبر_رمز_قدرت
🔈 جایگاه صبر در ساخت شخصیت
🔊 جلسه سوم / پایانی
📅97/03/17
#مازندران
#بابل
#مسجد_حضرت_ابوالفضل
🔔 @Aminikhaah_Media
چگونه حال خوب را نگه داريم 05.mp3
15.12M
🔈 #چگونه_حال_خوب_را_نگه_داریم؟
🔊 جلسه پنجم / پایانی
📅97/03/17
#مازندران
#امیرکلا
#حسینیه_عاشقیان
🔔 @Aminikhaah_Media
علي آدم مي خواهد 03.mp3
14.09M
🔈 #علی_آدم_می_خواهد
🔊 جلسه سوم / پایانی
📅97/03/17
#مازندران
#بابلسر
#دانشگاه_مازندران
🔔 @Aminikhaah_Media
مدير 05.mp3
18.36M
🔈 #مدیر_مطلوب_علی
🔈 مروری بر نامه 53 نهج البلاغه
🔊 جلسه پنجم
📅97/03/19
#مازندران
#فریدونکنار
🔔 @Aminikhaah_Media
شذرات 005.mp3
17.03M
🔈 #عرفان_انقلاب
🔈 شرح کتاب «شذرات المعارف» مرحوم آیت الله شاه آبادی
🔊 جلسه پنجم
📅97/03/19
#مازندران
🔔 @Aminikhaah_Media
شذرات 006.mp3
20.86M
🔈 #عرفان_انقلاب
🔈 شرح کتاب «شذرات المعارف» مرحوم آیت الله شاه آبادی
🔊 جلسه ششم
📅97/03/20
#مازندران
🔔 @Aminikhaah_Media
مدير 06.mp3
21.22M
🔈 #مدیر_مطلوب_علی
🔈 مروری بر نامه 53 نهج البلاغه
🔊 جلسه ششم
📅97/03/21
#مازندران
#فریدونکنار
🔔 @Aminikhaah_Media
مدير 07.mp3
19.18M
🔈 #مدیر_مطلوب_علی
🔈 مروری بر نامه 53 نهج البلاغه
🔊 جلسه هفتم
📅97/03/22
#مازندران
#فریدونکنار
🔔 @Aminikhaah_Media
شذرات 007.mp3
10.92M
🔈 #عرفان_انقلاب
🔈 شرح کتاب «شذرات المعارف» مرحوم آیت الله شاه آبادی
🔊 جلسه هفتم
📅97/03/22
#مازندران
🔔 @Aminikhaah_Media
Moraghebate Baad Az Amal.mp3
14.21M
🔈 #مراقبتهای_بعد_از_عمل
🔈 بعد از ماه رمضان با چه خطراتی روبرو خواهیم بود؟
📅97/03/22
#مازندران
#بابل
#مسجد_جامع
🔔 @Aminikhaah_Media
مدير 08.mp3
24.48M
🔈 #مدیر_مطلوب_علی
🔈 مروری بر نامه 53 نهج البلاغه
🔊 جلسه هشتم
📅97/03/23
#مازندران
#فریدونکنار
🔔 @Aminikhaah_Media
شذرات 008.mp3
30.9M
🔈 #عرفان_انقلاب
🔈 شرح کتاب «شذرات المعارف» مرحوم آیت الله شاه آبادی
🔊 جلسه هشتم / پایان #شذره_اولی
📅97/03/24
#مازندران
🔔 @Aminikhaah_Media
Eide Shokoofaei.mp3
10.94M
🔈 #عید_شکوفایی
🔈 تحلیلی از نسبت عید فطر و ولایت
📅97/03/24
#مازندران
#بابل
#مسجد_شهدا
🔔 @Aminikhaah_Media
نظام تسخيري 101.mp3
8.64M
🔈 #تاثیر_درک_مهندسی_خلقت_بر_معنویت
📢 #پارت_دوم - #نظام_تسخیر
🔊 جلسه صد و یکم
نقشهای اجتماعی در #سوره_حجرات / 67
📅97/03/28
#مشهد
#دانشگاه_فردوسی
🔔 @Aminikhaah_Media
نظام تسخيري 102.mp3
8.77M
🔈 #تاثیر_درک_مهندسی_خلقت_بر_معنویت
📢 #پارت_دوم - #نظام_تسخیر
🔊 جلسه صد و دوم
نقشهای اجتماعی در #سوره_حجرات / 68
📅97/03/29
#مشهد
#دانشگاه_فردوسی
🔔 @Aminikhaah_Media
نظام تسخيري 103.mp3
10.6M
🔈 #تاثیر_درک_مهندسی_خلقت_بر_معنویت
📢 #پارت_دوم - #نظام_تسخیر
🔊 جلسه صد و سوم
نقشهای اجتماعی در #سوره_حجرات / 69
📅97/03/30
#مشهد
#دانشگاه_فردوسی
🔔 @Aminikhaah_Media
💠 #تاثیر_درک_مهندسی_خلقت_بر_معنویت
🔷 #پارت_دوم - #نظام_تسخیر
🔷 جلسه شصتم
🔶 بخش اول
🔶 در این جلسه بحث فطرت را با توجه به نظرات امام (ره) در کتاب "شرح حدیث جنود عقل و جهل" مورد بررسی قرار می دهیم.
امام (ره) میفرمایند:
«حق تبارک و تعالی با عنایت و رحمت خود، به ید قدرت خود که طینت آدم اول را مخمر فرمود، دو فطرت و جبلت به آن مرحمت نمود:
یکی اصلی و دیگری تبعی!»
«و این دو فطرت بُراق سیر و رفرف عروج اوست به سوی مقصد و مقصود اصلی.»
[کسی بخواهد به معراج برسد با این دو فطرت می تواند ، همانطور که پیغمبر اکرم (ص) هم با این دو فطرت به معراج رفت ]
حضرت امام در توجیه این دو فطرت می فرماید:
«و آن دو فطرت اصل و پایه جمیع فطریاتی است که در انسان مخمر است و دیگر فطریات شاخه ها و اوراق آن است.
یکی از آن دو فطرت ـ که سمت اصلیت دارد ـ فطرت عشق به کمال مطلق و خیر و سعادت مطلقه است.»
سوال←فطرت اصلی ما چیست ؟
کمال گرایی (کمال و خیر مطلق)-فطرت به هیچ عنوان قید و محدودیت بر نمی دارد- هر آنچه که خوب است ، هر آنچه که فضیلت است و هر آنچه که کمال است را میخواهد آن هم به صورت مطلق!... این می شود فطرت اصلی انسان.
امام (ره) در ارتباط با فطرت ادامه می دهند که این فطرت:
«در کانون جمیع سلسله بشر، از سعید و شقی و عالم و جاهل و عالی و دانی، مخمَّر و مطبوع است...
[ یعنی؛ همه آن را دارند ]
اگر در تمام سلسله بشر، انسان تفحّص و گردش کند و جمیع طوایف متشتّته و اقوام متفرقه در عالم را تفتیش کند، یک نفر را نیابد که به حسب اصل جبلّت و فطرت، متوجه به کمال و عاشق خیر و سعادت نباشد.»
[یعنی؛اصلا فطرت زمان ، دوره و محدوده ندارد]
این خنده دار است که عده ای می گویند فلان حرف مال اسلام است و اسلام متعلق به ۱۴ قرن پیش است پس حرف آن قدیمی است.
اینها فطرت را نشناخته اند ، نمی دانند که فطرت ، کهنه نمیشود فطرت ، زمان ندارد و فطرت قدیمی بردار نیست!
اسلام حرفش حرف فطرت است و فطرت برای همه زمان ها ، همه دوره ها و همه مردم است.
اتفاقاً قرآن میگوید حرف کفر است که قدیمی است!
خیلی جالب است می گوید این حرف را که میزنید حرف هایی است که شیطان زده و این حرف خیلی قدیمی است ، و آن حرفی که نو است و تاریخ بر نمی دارد حرف من است.
حرف شماست که تاریخ بر می دارد و اولین بار شیطان چند ده هزار قرن پیش آن را به زبان آورد.
امام (ره) می فرمایند:
«مقصود از فطریات، اموری است که از این قبیل باشد و از این جهت، احکام فطرت از أبدهِ بدیهیات و از اوضح واضحات خواهد بود و اگر چیزی چنین نشد از فطریات نخواهد بود.»
پس امام ، فطرت را از بدیهیات می دانند ، در منطق ارسطویی [مشاء] جناب ارسطو که بنیانگذار مباحث بدیهیات است ، بدیهیات را ۶ قِسم کرده است؛
اولیات _فطریات_ حدسیات_ مجربات_ مشاهدات و متواترات
ارسطو نیز فطریات را یکی از بدیهیات معرفی کرده است ، این موضوع در مباحث منطقی و فلسفی حل نمی شوند و حتی زمانی که در منطق منظومه و جاهای دیگر که مورد بحث قرار می گیرد هم ساده از کنارشان رد می شوند.
در اینجا حضرت امام (ره) توضیح خوبی برای این موضوع دارند میفرمایند که ؛
«از همه بدیهیات بدیهی تر ، فطریات است!»
اینکه شما کمالی را دوست دارید و یک چیزی را کمال می دانید ، به عنوان مثال وقتی قدرت را کمال میدانید ، کمال بودنِ قدرت ، بدیهی است و با هیچکدام از بدیهیات دیگر جور نمی شود ، چرا که اینها زیرشاخه فطرت هستند.
فطرت همه چیز همان دو بُعدی است که از آن نام بردیم؛ "فطرت اصلی و فطرت تابعی"
زیبایی ، فطری است ، زیبایی کمال است وقتی میگوییم فلان چیز زیباست و هر زیبایی خوب است ، چطور می توانیم برای این خواسته ، استدلال بیاوریم.
این جزء مجربات است؟! یا مشاهدات ؟! یا متواترات؟! جز چه چیزی است؟!
زیبایی جزء فطریات است ،چرا که فطریات خودش بدیهیات را می سازد.
وقتی یک امر فطری شد ، می شود بدیهی!
(البته ما در کلیت بحثی نداریم در موارد و مصادیق است که دچار مشکل میشویم.)
پس گفتیم که فطرت اصلی ، عشق به کمال بود و فطرت تبعی تنفر از نقص! یعنی در وجود ما هم علاقه هست و هم تنفر.
قرآن در این باره می فرماید:
حَبَّبَ إِلَيْكُمُ الْإِيمَانَ وَزَيَّنَهُ فِي قُلُوبِكُمْ (حجرات:۷)
«ایمان را محبوب شما ساخت و آن رادر دلتان بیاراست»
و در ادامه ی آیه می فرماید:
وَكَرَّهَ إِلَيْكُمُ الْكُفْرَ وَالْفُسُوقَ وَالْعِصْيَانَ (حجرات:۷)
«و کفر و فسق و عصیان را در نظرتان مکروه گردانید»
یعنی خدای متعال برای ما هم ایجاد حب کرده است هم ایجاد نفرت.
ایجاد حُب می شود ←فطرت اصلی
ایجاد تنفر می شود← فطرت تبعی
🔔 @Aminikhaah_Media
💠 #تاثیر_درک_مهندسی_خلقت_بر_معنویت
🔷 #پارت_دوم - #نظام_تسخیر
🔷 جلسه شصتم
🔶 بخش دوم
🔶 به نظر حضرت امام (ره) ، این فطرت در نهاد همه آدمیان موجود است ، چرا که می فرمایند:
«آن دو فطرت که سِمَت فرعیّت و تابعیّت دارد فطرت تنفر از نقص و انزجار از شرّ و شقاوت است که این مخمّر بالعَرَضْ است.
و به تبعِ آن فطرت عشق به کمال، تنفُّر از نقص نیز مطبوع و مُخمَّر در انسان است.
این دو فطرت، که ذکر شد، فطرت مخموره غیر محجوبه است. »
واقعا وقتی اصطلاحات امام را می خوانیم تعجب می کنیم که شخصی که در زمان انقلاب آنگونه ساده سخنرانی میکرد ، چنین جملاتی را به کار ببرد .
امام (ره) با فطرت مخموره ی غیره محجوبه ، انقلاب کرد و برای ایشان اصل فطرت حفظ شده و حجاب هم پیدا نکرده است
قرآن می فرماید:
قَدْ أَفْلَحَ مَنْ زَکَّاها وَ قَدْ خابَ مَنْ دَسَّاها(شمس:۹و۱۰)
«محققا هر کس جان خود را تزکیه کند رستگار می شود و هر کس آن را آلوده سازد، زیانکار خواهد شد»
فطرت هر چه جلا پیدا کند و هرچه غبار از روی آن کنار رود ، برای آن تزکیه و رشد خواهد بود و هرچه غبار بگیرد و آلوده شود ، محجوب می شود.
فطرت مراقبت می خواهد ، امام (ره) در ادامه ی بحث فطرت می فرمایند:
«این دو فطرت، که ذکر شد، فطرت مخموره غیر محجوبه است که محکوم احکام طبیعت نشده و وجهه روحانیت و نورانیت آنها باقی است، و اگر فطرت متوجه به طبیعت شد و محکوم به احکام آن گردید و محجوب از روحانیت و عالم اصلی خود شد، مبدأ جمیع شرور و منشأ جمیع شقاوت و بدبختیها است.»
یعنی همین فطرتی که پاک است اگر گرفتار طبیعت شد ، خودش می شود مبدأ همه گرفتاریها و بدبختی ها و آلودگی!
فطرت اصلی را اگر کسی بتواند نگه دارد ولیِّ خداست
، همه ما ولیِّ خدا به دنیا می آییم.
جالب است بدانید همه ما با چشم برزخی به دنیا می آییم.
چشم برزخی چیزی نیست که آن را کسب کنیم ، چشم برزخی را باید نگه داریم!
در روایت آمده است که:
كُلُّ مَولودٍ يُولَدُ على الفِطرَةِ ، و إنّما أبَواهُ يُهَوِّدانِهِ و يُنَصِّرانِهِ .
«هر مولودى بر فطرت (توحيد) زاده مى شود و اين پدر و مادر او هستند كه وى را يهودى و نصرانى بار مى آورند»
در روایت دیگری آمده است که شخصی از امام صادق(ع) پرسید :
آقا چرا بچه گاهی بی دلیل می خندد و یا گاهی گریه می کند؟
حضرت فرمود:
مَا مِنْ طِفْلٍ إِلَّا وَ هُوَ یَرَى الْإِمَامَ وَ یُنَاجِیهِ فَبُکَاؤُهُ لِغَیْبَةِ الْإِمَامِ عَنْهُ وَ ضَحِکُهُ إِذَا أَقْبَلَ عَلَیْهِ حَتَّى إِذَا أُطْلِقَ لِسَانُهُ أُغْلِقَ ذَلِکَ الْبَابُ عَنْهُ وَ ضُرِبَ عَلَى قَلْبِهِ بِالنِّسْیَان
«هیچ طفلى نیست مگر آنکه امام خود را دیده و با او مناجات مینماید، پس گریهاش به خاطر غایب شدن امام از او است و خندهاش زمانى است که امام به او رو میکند. و وقتى زبان طفل باز شد این باب بر رویش بسته شده و دیگر امام را ندیده و در دلش نسبت به آنچه قبلاً برایش اتّفاق افتاده فراموشى پیدا میشود».
منظور این نیست که امام عصر(ع) آنجا حضور دارند که این بچه او را می بیند منظور به ارتباط ملکوتی و پیوند فطری است که برقرار است و تا وقتی که او در محضر امام است خوشحال است هر وقت جدا شد ناراحت میشود.
بعضی ها این را حفظ می کنند.
یکی از بزرگان فرموده بود یکی از ویژگی های آقای بهجت این بود که آن فطرتی که تحویل گرفته بود را سالم تحویل داد.
۹۵ سال آدم فطرتش لکه برندارد ، حرف کمی نیست!!!
پس کودک عوالم و مسائل برزخی را می بیند تا وقتی که زبان باز کند.
تا زبان باز شد چشم بسته می شود ، و کودک کم کم فراموش می کند چه چیزهای را دیده است.
🔔 @Aminikhaah_Media
نظام تسخيري 104.mp3
8.84M
🔈 #تاثیر_درک_مهندسی_خلقت_بر_معنویت
📢 #پارت_دوم - #نظام_تسخیر
🔊 جلسه صد و چهارم
نقشهای اجتماعی در #سوره_حجرات / 70
📅97/04/02
#مشهد
#دانشگاه_فردوسی
🔔 @Aminikhaah_Media
💠 #تاثیر_درک_مهندسی_خلقت_بر_معنویت
🔷 #پارت_دوم - #نظام_تسخیر
🔷 جلسه شصتم
🔶 بخش سوم
🔶 یک عده از همان سن طفولیت فطرت را با همه ی لطافت هایش نگه میدارند.
ماجرای جالبی در ارتباط با فطرت از مرحوم آیت الله بافقی نقل شده که بیانش خالی از لطف نیست؛
مرحوم شیخ محمد تقی بافقی شخصیتی بودند که در ماجرای کشف حجاب موضع گرفته و وقتی که همسر رضا شاه بدون حجاب به حرم حضرت معصومه(س) وارد شد اعتراض کردند و این اعتراض باعث شد رضا شاه با چکمه ایشان را بزند و بعد او را از قم به ری تبعیت کند ، با این وجود نقل می کنند زمانی که عمه رضاشاه فوت کرد ، رضاشاه گفته بود که محمد تقی بافقی برای او نماز بخواند ، وقتی دلیل را از او پرسیدند ، او جواب قابل تأملی داد و گفت:
زمانی که با چکمه و لگد او را میزدم جوری استغاثه می کرد و می گفت یا "صاحب الزمان" که من دلم لرزید
، برایم روشن است که او حقیقت امام را صدا میزد ، برای همین می خواهم او برای خواهرم نماز بخواند.
می گویند زمانی که ایشان در ری بودند یک بچه ی هفت _ هشت ساله بعد از نماز جماعت با ترس و گریه به آغوش پدرش پناه می برند ومیگوید ؛
من دیدم جلوتر از پیش نماز (آیت الله بافقی) شخص دیگری ایستاده بود و اول او به رکوع و سجده می رفت و بعد از آن حاج آقای خودمان ، وقتی فهمیدم کسی آن شخص را نمی بیند ترسیدم.
پدر این بچه به خدمت مرحوم بافقی می رسد و ماجرا را نقل می کند ، ایشان بدون این که توضیح بدهند مقداری پول به پدر آن بچه می دهد و میگوید به بازار برو و از آنجا یک سیخ کباب به فرزند خود بده و فردا بیا تا ببینیم چه خبر می شود!
فردا که می آیند بعد از نماز از بچه میپرسند آیا امروز هم چیزی دیدی ؟! جلوی پیش نماز کسی ایستاده بود؟!
گفت : نه ، حاج آقا خودش تنها بود.
به مرحوم آیت الله بافقی گفتند که نه چیزی ندیده است!
ایشان فرمود: الحمدلله
به دلیل اصرارهای زیاد پدر بچه ، مرحوم بافقی قضیه را بیان کردند و فرمودند:
پسر شما یک حقیقت ملکوتی را دیده است ، من گاهی که مراقب خودم هستم و حواسم به نمازهایم است ، نماز من متصل میشود به نماز حضرت ولی عصر (علیه السلام) این بچه از روی لطافت باطنی و فطرت خود این حقیقت ملکوتی را دیده بود
پرسید :چرا امروز ندید؟!
فرمود: خوردن غذا در بازار کراهت دارد این تاریکی غذای بازار بچه تو را گرفت و دیگر چشمش بسته شد!
عالم فطرت اینطور است و سریع حجاب برمیدارد اگر کسی فطرتش شکوفا شد و حقیقت را دید دیگر نمیتواند با این طرف کنار بیآید.
در ماجرای یوسف و زلیخا که یک مثال قرآنی است ، داستان یک فطرت اصلی که در حجاب نرفته است و یک فطرت اصلی که در حجاب گرفتار شده است را بیان می کند.
عشق یک صفت فطری است. از یک سو عشق ، فطرت زلیخا را گرفتار حجاب می کند و از سوی دیگر فطرت یوسف را شکوفا و تزکیه.
قرآن می فرماید ، زلیخا جمال یوسف را به نمایش گذاشت:
فَذَٰلِكُنَّ الَّذِي لُمْتُنَّنِي فِيهِ ۖ (یوسف:۳۲)
«این است غلامی که مرا در محبتش ملامت کردید!»
پس یوسف را آورد و گفت:
اخْرُجْ عَلَيْهِنَّ ۖ (یوسف:۳۱)
«به مجلس این زنان درآ»
یوسف زیبا بود به تعبیر مرحوم آیت الله یعقوبی ، هر آنچه از جمال ماده که خداوند میتوانست در عالم دنیا بروز دهد در یوسف گذاشته بود.
پس زنان مصر که زلیخا را ملامت می کردند بعد از دیدن یوسف:
وَقَطَّعْنَ أَيْدِيَهُنَّ(یوسف:۳۱)
«دستهای خود (به جای ترنج) بریدند»
اینها زیبایی یوسف را دیدند یوسف چه دیده بود؟
وَلَقَدْ هَمَّتْ بِهِ ۖ وَهَمَّ بِهَا لَوْلَا أَن رَّأَىٰ بُرْهَانَ رَبِّهِ ۚ(یوسف:۲۴)
«آن زن در وصل او اصرار و اهتمام کرد و یوسف هم اگر لطف خاص خدا و برهان روشن حق را ندیده بود (به میل طبیعی) در وصل آن زن اهتمام می کرد»
او برهان رب را دیده بود ، برای همین زلیخا براش جذابیت نداشت وگرنه زیبایی زلیخا هم زبان زد بود.
اما یوسف گفت:
قَالَ رَبِّ السِّجْنُ أَحَبُّ إِلَيَّ مِمَّا يَدْعُونَنِي إِلَيْهِ (یوسف-۳۳)
«پروردگارا زندان برای من بهتر است از آنچه مرا بدان می خوانند»
در زندان باشم و تو را ببینم برایم زیباتر است تا آزاد باشم و اینها را ببینم ، این فطرتی ایست که شکوفا شده است.
در زندان به کسی که قرار بود آزاد شود گفت حالا که قرار است آزاد شوی سفارش مرا هم بکن و بگو که مورد ظلم واقع شده ام.
اذْكُرْنِي عِنْدَ رَبِّكَ (یوسف:۴۲)
«مرا نزد آقاى خود به ياد آور»
خدای متعال می گویند مرا رها کرده به یک نفر دیگر روی آوردی؟ پس چند سال در زندان اضافه تر بمان.
فَلَبِثَ فِي السِّجْنِ بِضْعَ سِنِينَ(یوسف:۴۲)
«در نتيجه چند سالى در زندان ماند»
هیچ معشوقی با عاشق این کار را نمیکند!
میگوید من به این زیبایی خودم را به تو نشان دادم تو مرا رها کردی به یک نفر دیگر نگاه می کنی؟!
این ها عالم فطرت است این زیبایی ها را فطرت حقیقی می تواند درک کند.
🔔 @Aminikhaah_Media
نظام تسخيري 105.mp3
8.67M
🔈 #تاثیر_درک_مهندسی_خلقت_بر_معنویت
📢 #پارت_دوم - #نظام_تسخیر
🔊 جلسه صد و پنجم
نقشهای اجتماعی در #سوره_حجرات / 71
📅97/04/03
#مشهد
#دانشگاه_فردوسی
🔔 @Aminikhaah_Media