eitaa logo
Aminikhaah_Media
75.6هزار دنبال‌کننده
287 عکس
211 ویدیو
165 فایل
The #Aminikhaah_media Official Channel. کانال رسمی @aminikhaah نشر آثار صوتی دروس #حوزوی دروس #دانشگاهی سلسله #منابر کلاس های تخصصی متن سخنرانی ها و کلاس ها تبلیغ و تبادل نداریم🚫 ارتباط: توجه : کانال توسط ادمین اداره می‌شود @Amini_Admin
مشاهده در ایتا
دانلود
عافيت طلبي 02.mp3
16.5M
🔈 #عافیت_طلبی 🔈 جلسه دوم 📅98/03/06 #مشهد #مسجد_امام_صادق ع 🔔 @Aminikhaah_Media
نظام تقديم 112.mp3
7.39M
🔈 #تاثیر_درک_مهندسی_خلقت_بر_معنویت 📢 #پارت_سوم - #نظام_تقدیم 🔊 جلسه صد و دوازدهم #جایگاه_صدق_در_هستی / 68 l پایانی 📅98/03/07 #مشهد #دانشگاه_فردوسی 🔔 @Aminikhaah_Media
💠 🔶 جلسه دوم 🔷 بخش سوم 📍 امیرالمومنین آنقدر پیراهنشان را وصله زده بودند که از پینه کننده آن خجالت می کشیدند : وَ اللَّهِ لَقَدْ رَقَّعْتُ مِدْرَعَتِي هَذِهِ حَتَّى اسْتَحْيَيْتُ مِنْ رَاقِعِهَا وَ لَقَدْ قَالَ لِي قَائِلٌ أَ لَا تَنْبِذُهَا عَنْكَ فَقُلْتُ [اعْزُبْ] اغْرُبْ عَنِّي فَعِنْدَ الصَّبَاحِ يَحْمَدُ الْقَوْمُ السُّرَى ؛ به خدا سوگند آنقدر اين پيراهن پشمين را وصله زدم كه از پينه كننده آن شرمسارم. يكى به من گفت: «آيا آن را دور نمى افكنى؟» گفتم: از من دور شو، صبحگاهان رهروان شب ستايش مى شوند. ( خطبه 160 نهج البلاغه ، ترجمه دشتی) خودشان نان و سرکه می خوردند اما سفره ی اطعامشان برای مردم رنگین بود، امام باقر ع ضمن روایتی درباره زهد و ورع امیرالمومنین می فرمایند: وَ اللَّهِ إِنْ كَانَ عَلِيٌّ ع لَيَأْكُلُ أَكْلَ الْعَبْدِ وَ يَجْلِسُ جِلْسَةَ الْعَبْدِ وَ إِنْ كَانَ لَيَشْتَرِي الْقَمِيصَيْنِ السُّنْبُلَانِيَّيْنِ فَيُخَيِّرُ غُلَامَهُ خَيْرَهُمَا ثُمَّ يَلْبَسُ الْآخَرَ .... وَ لَقَدْ وَلِيَ خَمْسَ سِنِينَ مَا وَضَعَ آجُرَّةً عَلَى آجُرَّةٍ وَ لَا لَبِنَةً عَلَى لَبِنَةٍ وَ لَا أَقْطَعَ قَطِيعاً وَ لَا أَوْرَثَ بَيْضَاءَ وَ لَا حَمْرَاءَ وَ إِنْ كَانَ لَيُطْعِمُ النَّاسَ خُبْزَ الْبُرِّ وَ اللَّحْمِ وَ يَنْصَرِفُ إِلَى مَنْزِلِهِ وَ يَأْكُلُ خُبْزَ الشَّعِيرِ وَ الزَّيْتِ وَ الْخَلِّ وَ مَا وَرَدَ عَلَيْهِ أَمْرَانِ كِلَاهُمَا لِلَّهِ رِضًى إِلَّا أَخَذَ بِأَشَدِّهِمَا عَلَى بَدَنِهِ وَ لَقَدْ أَعْتَقَ أَلْفَ مَمْلُوكٍ مِنْ كَدِّ يَدِهِ تَرِبَتْ فِيهِ يَدَاهُ وَ عَرِقَ فِيهِ وَجْهُهُ وَ مَا أَطَاقَ عَمَلَهُ أَحَدٌ مِنَ النَّاسِ وَ إِنْ كَانَ لَيُصَلِّي فِي الْيَوْمِ وَ اللَّيْلَةِ أَلْفَ رَكْعَةٍ وَ إِنْ كَانَ أَقْرَبُ النَّاسِ شَبَهاً بِهِ عَلِيَّ بْنَ الْحُسَيْنِ ع وَ مَا أَطَاقَ عَمَلَهُ أَحَدٌ مِنَ النَّاسِ بَعْدَهُ ؛ به خدا شيوه على (ع) اینگونه بود كه چون بندگان خوراك ميكرد و بر زمين مى نشست و دو پيراهن ميخريد و خدمتكار او به اختيار خود بهتر آنها را برميداشت و خود آن ديگر را مى پوشيد .... پنج سال خليفه بود نه آجرى بر آجرى گذاشت و نه خشتى بر خشتى و نه دهى را مالك شد و نه پول نقره يا طلا به جاى خود گذاشت به مردم نان گندم و گوشت ميخورانيد و خود به منزل برميگشت و نان جو با روغن و سركه ميخورد و هر گاه با دو كار خدا پسند روبرو ميشد سختتر آنها را انتخاب ميكرد و هزار بنده از دسترنج خود آزاد كرد كه در آن دستش خاك آلود شده و چهره اش عرق ريخته بود و كسى را تاب كاركرد او نبود او در شبانه روز هزار ركعت نماز ميخواند و شبیه ترين مردم به او على بن الحسين بود و كسى بعد از او توان كار او را نداشت. (أمالي صدوق ، ترجمه کمره ای؛ ص281 ) مسئول جامعه اسلامی این چنین است، آن قدر اهل صبر و مقاومت است ، آنقدر درد تحمل می کند که به مردم هیچ دردی نرسد ، نه آنکه هر چه درد است برای مردم باشد و هر چه عیش و نوش است برای مسئولین! امیرالمومنین می فرمایند از زمانی که مادرم مرا به دنیا آورد تا شهادتم یک آن نیست که مظلوم نباشم: «مَا زِلْتُ مَظْلُوماً مُنْذُ وَلَدَتْنِي أُمِّي، حَتَّى إِنَّ عَقِيلًا كَانَ يُصِيبُهُ الرَّمَدُ فَيَقُولُ: لَا تَذُرُّونِي حَتَّى تَذُرُّوا عَلِيّاً، فَيَذُرُّونِّي وَ مَا بِي رَمَدٌ» من پيوسته از زمان تولد مظلوم بوده ام به طورى كه گاهى عقيل به درد چشم مبتلا ميشد ميگفت من نميگذارم دوا به چشم من بكنيد مگر اينكه اول به چشم على بنمائيد با اينكه من مبتلا به درد چشم نبودم. (بحارالانوار ، ج27،ص62) عمروعاص ملعون به معاویه گفت راه آنکه نفرت علی را از کودکی در دلها بگذاری این است که گروهی را بفرستی که به بچه ها بزغاله ای بدهند و بگویند معاویه فرستاده و بعد از چند روز که بچه ها با آن بزغاله خو کردند عده ی دیگری را بفرست تا بزغاله را پس بگیرند و بگویند علی دستور داده! این بچه ها همان هایی هستند که بعد از واقعه عاشورا با کاروان اهل بیت در شهر شام چه ها کردند زیرا نفرت نسبت به امیرالمومنین را از کودکی در دل داشتند. در جنگ صفین لشگریان دشمن دلیل جنگ خود را با امیرالمومنین اینگونه بیان می کردند: ...ثُمَّ جَعَلَ يَلْعَنُ عَلِيّاً وَ يَشْتِمُهُ وَ يُسْهِبُ فِي ذَمِّهِ .... قَالَ: فَإِنِّي أُقَاتِلُكُمْ لِأَنَّ صَاحِبَكُمْ لَا يُصَلِّي كَمَا ذُكِرَ لِي وَ أَنَّكُمْ لَا تُصَلُّون.. ؛ ...سپس [آغاز] لعن [به على] كرد و به او دشنام مى داد و در نكوهش وى سخن بسيار مى گفت ... گفت: من با شما از آن رو پيكار مى كنم كه چنان كه به من گفته اند مولاى شما نماز نمى گزارد و شما نيز نماز نمى گزاريد.. . (وقعه صفین ، ص354) 🔔 @aminikhaah_Media
💠 به منظور دسترسی ساده تر عزیزان به فایل های صوتی ، فایل صوتی این جلسات به صورت مجزا ، به مرور تقدیم عزیزان می شود. به عزیزانی که این جلسات را پیگیری نکرده اند سفارش می شود حتما مباحث این کتاب جذاب و تحول آفرین را دنبال کنند. فایل های صوتی ، با همین هشتگ در این کانال بارگزاری می شود. 👇👇👇👇 🔔 @Aminikhaah_Media
💠 🔶 جلسه دوم 🔷 بخش چهارم 📍 حق امیرالمومنین را در روز روشن ، هفتاد روز بعد از واقعه غدیر خم و بیعت کردن با ایشان ، خوردند ، اما ایشان صبر کرد، می توانست علیه حکومت قیام کند ، طرفدارانش را جمع کند و دوقطبی ایجاد کند، اما این کار را نکرد، ایشان به حضرت زهرا س فرمودند: فاطمه جان اگر من شمشیر دست بگیرم از دین پدرت چیزی باقی نخواهد ماند؟ آیا می خواهی اینگونه شود؟ وَ رَوَى ابْنُ أَبِي الْحَدِيدِ أَيْضاً أَنَّ فَاطِمَةَ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْهَا حَرَّضَتْهُ يَوْماً عَلَى النُّهُوضِ وَ الْوُثُوبِ، فَسَمِعَ صَوْتَ الْمُؤَذِّنِ: أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ، فَقَالَ لَهَا: أَ يَسُرُّكَ زَوَالُ هَذَا النِّدَاءِ مِنَ الْأَرْضِ؟! قَالَتْ: لَا. قَالَ:فَإِنَّهُ مَا أَقُولُ لَكِ ؛ ابن ابی الحدید نقل می کند که روزی فاطمه سلام الله علیها حضرت علی را تشویق به انقلاب میکرد ، پس صدای موذن بلند شد که به پیامبری رسول الله ص گواهی میداد ، پس ایشان به حضرت زهرا فرمود: آیا دوست داری این ندا از روی زمین محو شود؟ گفتند نه ، پس ایشان فرمود: پس حق همین است که به تو می گویم. (شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید ،ج11، ص113 و بحارالانوار ، ج29 ، ص625) این چه ایمانی است؟ چه کنترل نفسی است؟ یار ایشان هم باید همینگونه صبور و مقاوم باشد. حقیقتا امام خمینی ره از یاران واقعی امیرالمومنین ع بودند، مقاوم و صبور؛ از عظمت امیرالمومنین این است که در مکتبش خمینی ها تربیت می شوند که تاریخی را دگرگون می کنند. وقتی پسر بزرگ ایشان ، مصطفی خمینی را که بسیار هم به او علاقه داشتند مسموم کرده و به شهادت می رسانند ، حاج احمد آقا مامور رساندن خبر شهادت ایشان میشوند، ابتدا به امام عرض میکند که حاج آقا مصطفی را بردند بیمارستانی در بغداد، اما امام خودشان میپرسند که حقیقتش را بگو شهید شده؟ با گریه حاج احمد آقا امام متوجه موضوع می شوند ، ایشان میگوید دیدم که امام دستشان را به سمت قلبشان آورده و اشاره ای کردند و آرام شدند. بعد از آن امام به همسرشان می فرمایند که خدا مصطفی را امانت داده بود و حالا آن را پس گرفته من چیزی نمی گویم تو هم چیزی نگو تا از اجرت کم نشود. امام در این ماجرا اصلا گریه نکردند و حتی روز تدفین پسرشان برای درس و بحثشان نیز حاضر شدند، به همین دلیل مجلسی ترتیب دیدند تا امام گریه کنند و سبک شوند، آقای کوثری از حاج آقا مصطفی تعریف میکرد اما امام گریه نمیکردند تا آنجا که ایشان روضه می خواند و به مصائب حضرت علی اکبر ع اشاره می کند، امام به پهنای صورت اشک میریزند.(ر ک: کتاب برداشت هایی از سیره امام خمینی ره) ایشان چنین شخصیتی بود، مصیبت خودش را در برابر مصائب اهل بیت، مصیبت نمیدانست، این از بزرگی ایشان بود ، چنین شخصیتی است که تاریخ را عوض میکند، امیرالمومنین چنین آدمی میخواهد و الا غریب خواهد ماند. 🔔 @Aminikhaah_Media
عافيت طلبي 03.mp3
13.68M
🔈 🔈 جلسه سوم l پایانی 📅98/03/08 ع 🔔 @Aminikhaah_Media
💠 🔶 جلسه سوم 🔷 بخش اول 📍 خدای متعال در آیات 155 تا 157 سوره مبارکه بقره می فرماید که من در این دنیا از شما امتحان میگیرم و رشد و پیشرفت شما به واسطه امتحان حاصل می شود : وَ لَنَبْلُوَنَّكُمْ بِشَيْءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَ الْجُوعِ وَ نَقْصٍ مِنَ الْأَمْوالِ وَ الْأَنْفُسِ وَ الثَّمَراتِ وَ بَشِّرِ الصَّابِرِين قطعاً همه شما را با چيزى از ترس، گرسنگى، و كاهش در مالها و جانها و ميوه ها، آزمايش مى كنيم؛ و بشارت ده به استقامت كنندگان! طبق آیه شریفه ، خدای متعال با ترس امتحان می کند. ترس شامل ترس های مختلف می شود. مثلا ترس از فقر ؛ بعضی از ترس فقیر شدن خمس و زکات مالشان را پرداخت نمی کنند. دومین امتحان گرسنگی است. بعضی قدرت تحمل گرسنگی را ندارند که همین باعث می شود از گرفتن روزه فرار کنند. سومین ترس ، ترس از دست دادن اموال و دارایی است. گاهی می شود که انسان بر اثر ابتلائی بخشی از دارایی خود را از دست می دهد. چهارمین و پنجمین ترس هم ترس از دست دادن سلامتی و یا ازدست دادن عزیزان و ترس از دست دادن محصول و ثمرات زندگی است. این ها به این خاطر است که باورمان بیاید چقدر این دنیا گذرا و پوچ است. خدای متعال می خواهد با این امتحانات صبر بندگانش را امتحان کند تا مشخص شود کدامیک صابرند. این تکته قابل توجه است که بسیاری از مشکلات پیش آمده در زندگی هایمان به اعمال خودمان بر می گردد، دلهایی که شکسته ایم، گناهانی که کرده ایم و..، لذا استغفار برای ازبین بردن آثار این اعمال بسیار مهم است. در انتهای آیه می فرماید: "و بشر الصابرین" صابرین را بشارت بده ، صابرین چه کسانی هستند؟ در آیه بعد توضیح می دهد: الَّذِينَ إِذا أَصابَتْهُمْ مُصِيبَةٌ قالُوا إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَيْهِ راجِعُون ؛ آنها كه هر گاه مصيبتى به ايشان مى رسد، مى گويند: «ما از آنِ خدائيم؛ و به سوى او بازمى گرديم!» کسانی که وقتی مصیبتی به آن ها میرسد میگویند ما برای خداییم و هر چه که داریم نیز برای اوست و به سمت خدا هم بازمی گردیم. باید از خدا بخواهیم که به ما صبر دهد، این بسیار مهم تر از آن است که از خدا بخواهیم که به ما مصیبتی ندهد! انسان هایی که در این دنیا تفریحی زندگی می کنند و هیچ محصول و ثمره ای برای زندگی خود ندارند از این مصائب آزار میبینند ، اما کسانی که قرار است محصول زندگی خود را درو کنند میدانند که این مصیبت ها آن ها را رشد خواهد داد، بنابراین شکر میکنند زیرا درجات و رشد و پیشرفتشان را در همین مصائب میبینند. پیامبر خدا و اصحابشان در خانه ای میهمان بودند ناگهان مرغی روی دیوار تخمی گذاشت که از روی دیوار افتاد ولی نشکست! صاحبخانه که تعجب همگان را دید گفت مدت هاست که هیچ بلایی به این خانه نازل نمیشود و حتی یک تخم مرغ هم نمیشکند! رسول خدا ص هم فرمود خدا رحمتش را از این خانه اهلش برداشته است: قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع دُعِيَ النَّبِيُّ ص إِلَى طَعَامٍ فَلَمَّا دَخَلَ مَنْزِلَ الرَّجُلِ نَظَرَ إِلَى دَجَاجَةٍ فَوْقَ حَائِطٍ قَدْ بَاضَتْ فَتَقَعُ الْبَيْضَةُ عَلَى وَتِدٍ فِي حَائِطٍ فَثَبَتَتْ عَلَيْهِ وَ لَمْ تَسْقُطْ وَ لَمْ تَنْكَسِرْ فَتَعَجَّبَ النَّبِيُّ ص مِنْهَا فَقَالَ لَهُ الرَّجُلُ أَ عَجِبْتَ مِنْ هَذِهِ الْبَيْضَةِ فَوَ الَّذِي بَعَثَكَ بِالْحَقِّ مَا رُزِئْتُ شَيْئاً قَطُّ قَالَ فَنَهَضَ رَسُولُ اللَّهِ ص وَ لَمْ يَأْكُلْ مِنْ طَعَامِهِ شَيْئاً وَ قَالَ مَنْ لَمْ يُرْزَأْ فَمَا لِلَّهِ فِيهِ مِنْ حَاجَةٍ امام صادق عليه السّلام فرمود: پيغمبر ص را براى طعام دعوت كردند، چون به منزل مرد ميزبان داخل شد، مرغى را ديد كه روى ديوار تخم ميگذاشت، سپس تخم مرغ افتاد و روى ميخى قرار گرفت، نه بر زمين افتاد و نه شكست، پيغمبر ص از آن منظره در شگفت شد، مرد عرض كرد: از اين تخم مرغ تعجب ميكنى؟ سوگند به آن كه تو را به حق مبعوث ساخته كه من هرگز بلائى نديده ام. رسول خدا ص برخاست و غذاى او را نخورد و فرمود: كسى كه بلائى نبيند، خدا به او نيازى ندارد. (لطف و توجهى ندارد) ( کافی ، ترجمه مصطفوی، ج2 ، ص256) آدمی که مصیبت نبیند مشخص است که خدا او را رها کرده است تا بعد از مرگ به حسابشان رسیدگی کند! مانند شستن فرش که در طول سال رها میشود ، اما زمان خانه تکانی نوروز با چوب و چماق گرد و خاکش درآورده میشود! آن هایی که به خدا نزدیک ترند و نورچشمی اند بلافاصله اگر دلشان زنگاری گرفت، با مصیبت های مختلف پاک میشود که روی هم انباشته نشود ، اما بعضی را خدا گذاشته برای آن عالَم! 🔔 @Aminikhaah_Media