مـُنـتَظِرٰانِمـَــهـدٖۍ'عـج'(:
گنبدت دل مےبـرد ... وقت ملاقاتے بدھ♥️(:
- 🌿
هواۍ منے دلرباۍ منے ،
دواۍ دل بۍنوای منے ...
دعـــاۍ منے گریـههــاۍ منے ،
امضاۍ برات ڪربلاۍ منے💚(:
مـُنـتَظِرٰانِمـَــهـدٖۍ'عـج'(:
ترسم ڪه به جایے نرسم این رمضان هم '!💔🚶🏿♂
Γ
مےگفت :
شبِ بیست و سوم رو دوست دارم
ولے از گذر دقایق مےترسم ..
اگر به شب برسه و تو تقدیرم امام
زمانم نباشن ، چے ؟💔(:
L
Γ
نگران بود .
مےترسید میان دعا هایش ، دعایے را جا بندازد .
ڪسی با تبسمے ڪنارش نشست و گفت :
از چه اضطراب داری ؟
یڪ دعا و همه حاجت ؛
اللهُمَّ عجِّل لِوَلیڪ الفَرَج '!💚(:
L
مـُنـتَظِرٰانِمـَــهـدٖۍ'عـج'(:
[ حَـِّول حـٰالِنـٰا بِظهـُورِ الحِجَّـة♥️🌿]
Γ
هیـس '!
یڪ لحظه سڪوت ..
- تیڪ تاڪ ، تیڪ تاڪ -
مےشنوی ؟
صدایِ پایِ ثانیه ها را مےشنوی ڪه بر صفحهے زمان مےدوند ؟
بشمار ساعت را ..
چیزی نماندھ سال تحویل بشود '! (:
گردش زمین ڪه سال معین نمےڪند ؛ این گردش قلم بر صفحه و ورق خوردن دفتر زندگیست ڪه سالے را به خاطرات مےسپارد و سالے نو به جوهری تازھ رقم مےزند !
از رمضان هزار و چهارصد و چهل و دو ، یڪ سال مےگذرد و امشب ، آنچه در ورقِ تازھ ی زندگے به خطے خوش نوشته شدھ ، به دست او ڪه پایِ تمامِ ورق هایِ دفترمان ، مهر غیبتش خوردھ ؛ امضاء مےشود و آغاز مےشود سالِ جدید ما ..💕
راستے ؛
نفس بڪش ! عطرِ نرگسِ وجودشان را مےشنوی ؟ پایِ ورق ها به یادگار ماندھ '!🌸(:
امشب .. قدر را ڪه قدر دانستے ، یادِ او باش !
قرآن را ڪه به سر مےگیری ،
بِالحُجَّةِ هایت را از عمقِ دل و جان بگو !
به دلت سفارش ڪن ، بگو اسمِ امامت را ڪه شنید ، زود بشڪند و زار بگرید !
آقا ؛
دلشڪسته تر از هر دلشڪسته💔
و منتظر تر از هر منتظری هستند ..'!
ببینند ڪسی دلشڪسته و منتظر است ؛
روی آن رویِ چون ماھِ اشڪ گرفته ، تبسمے شیرین مےنشیند ..🌿
خدا را چه دیدی ؟ شاید قبل از امضاء ، قلم بچرخانند و میان تقدیرِ سالِ نویمان بنویسند :
سرباز من مےشود '!💚(:
یا ..
مثلا بنویسند :
در فلان تاریخ ، ملازمانم به سویش مےروند و او را نزد من میاورند '!🕊(:
یا شاید بنویسند :
برای او ؛ ختمِ انتظار '!🌱(:
امشب را دریاب و ..
قدم هایِ ثانیه ها را بشمار '!
میان سحر لب به دعا باز ڪن :
یـٰا مُقَلِبَ القُلـُوبِ و الاَبصـٰار ..
یا مُحـَولَ الحَولِ و الاَحوال ..
حَـوِّل حـٰالِنـٰا .. بِظهـورِ الحُجَّـة💚'!
اذانِ صبح را ڪه گفتند ..
امامت را صدایشان بزن و بگو :
آغاز شد ؛
سالِ ترانـٰا و نَراڪ '!♥️(:
L
انشالله طاعات و عبادات تون قبول درگاه حق باشه (:
امروز اومدیم یه چندکلومی حرف حساب بزنیم و بریم . . .
انشالله مفید باشه برای همهِ ما و تونسته باشید از شب ²³ حداکثر استفاده رو ببرید🚶♂ (:
مـُنـتَظِرٰانِمـَــهـدٖۍ'عـج'(:
هممون شهید #محسنحججی بزرگوار رو میشناسیم..
یه جوون مثل خود ماها،
دور و اطراف استان اصفهان،
شهر نجف آباد..
-
مثل ما بود،
مثل ما همین شهر بود،
اما باید ببینیم چیکار کرد که شد شهید حججی (:
که چنان غوغایی برای تشییع جنازه شون بشه..
که مردم ایران، اسمش رو بدونن و بشه الگو و سرمشق خیلیا (:
مـُنـتَظِرٰانِمـَــهـدٖۍ'عـج'(:
یه جوون مثل خود ماها، دور و اطراف استان اصفهان، شهر نجف آباد.. - مثل ما بود، مثل ما همین شهر بود
یادمه،
ما توفیق داشتیم توی مراسم تشییع شون بودیم.
صحنه هاش از جلوی چشمم پاک نمیشه (:
چه غوغایی بود،
چه چشم های پر اشکی بود،
چه دل های خونی بود،
چه شعار های محکمی بود..
چی شد که یه جوون اینجوری بشه،
چیکار کرد که خدا عاشقش شد؟!
InShot_۲۰۲۱۰۸۲۵_۱۸۴۷۳۸۵۴۸.mp3
3.4M
#صوتشهیدحججی
اَݪٰلّہُـمَّ؏َجِّلݪِوَلیِّڪَالفَرَجـ
مـُنـتَظِرٰانِمـَــهـدٖۍ'عـج'(:
#صوتشهیدحججی اَݪٰلّہُـمَّ؏َجِّلݪِوَلیِّڪَالفَرَجـ
اونجایی که میگه یجوری زندگی کن که خدا عاشقت بشه..
اگه خدا عاشقت بشه
خوب تورو خریداری میکنه (:
چی شد خدا اینقدر قشنگ شهید حججی رو خَرید؟..
از خودمون بپرسیم،
چی شد این شد؟
چه شد یه جوون از اینجا رسید اونجا..(:
مـُنـتَظِرٰانِمـَــهـدٖۍ'عـج'(:
اونجایی که میگه یجوری زندگی کن که خدا عاشقت بشه.. اگه خدا عاشقت بشه خوب تورو خریداری میکنه (: چی
بحث رو ادامه نمیدم،
میخوایم اصل مطلب رو بگیم بریم به ادامه شب زنده داری..🌱
-
توی کتاب زیر تیغ،که درمورد شهید حججی بزرگوارِ !
توی یکی از یادداشت هاشون درمورد توبه ی نصوح صحبت شده(:
یادداشت شهید محسن حججی رو میذاریم بخونید تا درموردش بحث کنیم🌿
مـُنـتَظِرٰانِمـَــهـدٖۍ'عـج'(:
'²'
'³'
شهدا اهل ظریف کاری بودند کارهایی بزرگ در عین حال بدون صدا و در خلوت با خدای خود (:
مـُنـتَظِرٰانِمـَــهـدٖۍ'عـج'(:
'⁴'
توبه ِ نصوح یعنی:
شما از اصفهان میخوای بری مشهدالرضا،
اول میری یزد بعد دوباره برمیگردی اصفهان !
اما شما نرفتی مشهد..
این یعنی توبه ی ناقص!
یبار میگی دیگه سمتش نمیرم اما فقط چندروزه و دوباره به گنه برمیگردی..
این توبه ی درست نیست (:
توبه ِ نصوح، یعنی توبه ِ واقعی (:
یعنی وقتی میگی میخوام برم مشهد الرضا،
شاید اول بری قم بعد جمکران، بعد تهران اما اخرش میری مشهدالرضا -
مسیرش زیاد مهم نیست
مهم اینکه تا تهش بری (:
و برسی مشهدالرضا..
توبه ی نصوح یعنی از اصفهان دیگه برنگردی اصفهان، یه راست برو مشهدالرضا (:
مانع بود، هرچی بود تو برو مشهد الرضا (:
این یه مثالِ!
یعنی اگه تو قول دادی دیگه سمت گناه نری،
یه مدت ترکش نکنی بعد دوباره برگردی به گناه (:
صاف بری به سمت پاکی،
دیگه برنگرد برو تا پاکی ..
مـُنـتَظِرٰانِمـَــهـدٖۍ'عـج'(:
توبه ِ نصوح یعنی: شما از اصفهان میخوای بری مشهدالرضا، اول میری یزد بعد دوباره برمیگردی اصفهان !
توبه ی نصوح،
یعنی توبه ی واقعی،
یعنی اگه امشب قول دادم سمت گناه نرم (:
واقعا سمت گناه نرم..
شرایط گناه جور شد،
مانع بود برای پاکی،
جامعه بد شد،
هرچی و هرچی تو تا تهش بری (:
امشب، فاصله ها کِمه (:
بی نصیب نمونیم . . . !
توبه ِ واقعی، توبه ِ واقعی کنیم.
و تا تهش بریم،
-
از قشنگی های امشب، میشه اشاره کرد به اینکه خیلی وقت بود این صحبت ها قرار بود انجام بشه، اما همش گرفتاری و سرگرمی های دنیا اجازه نداد، امشب توی این شبِ قشنگ، یهو افتاد به دلمون و این صحبت ها شد،
انشالله مفید باشه و صدای العفو مون بلند تر و از ته دل تر (:
مـُنـتَظِرٰانِمـَــهـدٖۍ'عـج'(:
امشب، فاصله ها کِمه (: بی نصیب نمونیم . . . ! توبه ِ واقعی، توبه ِ واقعی کنیم. و تا تهش بریم،
مدعیان صف اول بودیم،
شهدا را از اخر مجلس چیدند..
-
امشب توی یادمان شهید حججی دعاگوی تمام رفقایی که امشب، میخوان "توبه ِ واقعی" کنند هستیم (:
-
جمع ما، محفل ما، صحبت هامون با یاد #شهیدمحسنحججی بود شادی روح شون یک صلوات ختم کنید (:🌿
انشالله مفید باشه.
_ التماس دعا🌱 _
خدایا..
شب آخره!
اگه این شب منو نبخشی، درِ خونه کی رو بزنم؟🖤
این بندهای که تو زندگیاش به راحتی ازت رد شده و ندید گرفتت،
امشب اومده،خسته،پشیمون،دل شکسته،
قبولش میکنی؟💔
خیلۍوقتمون رونمیگیره رفقا..🌷
╔♡❀✨•••❀•••✨❀♡╗
@Amir_Hossein13
╚♡❀✨•••❀•••✨❀♡╝