دل زِ قُرصِ قَمَرِ خویش کشیدن سخت است😭
نازها از پسرِ خویش کشیدن سخت است...😭
سَرِ زانو کُمَکَم کرد که پیدات کنم😭
وَر نه کار از کَمَرِ خویش کشیدن سخت است😭
مشکل این است؛ بغل کردنِ تو مشکل شد😭
تکّه ها را به بَرِ خویش کشیدن سخت است😭
خواستی این پدرِ پیر خَضابی بکند😭
خونِ دل را به سَرِ خویش کشیدن سخت است😭
نیزه بیرون بکشم از بدنت می میرم😭
خار را از جگرِ خویش کشیدن سخت است😭
گر چه چشمم به لبِ توست ولی لخته یِ خون
از دهانِ پسرِ خویش کشیدن سخت است😭
تکّه های جگرم هر طرفی ریخته است😭
همه را دور و برِ خویش کشیدن سخت است😭
بِه، که از گردنِ من دفنِ تو برداشته شد😭
دست از بال و پر خویش کشیدن سخت است...😭
#حضرت_علی_اکبر
#شب_هشتم
#در_عزای_حسین🏴
🕋گفتارحکیمانه امیربیان علیه السلام🕋
دل زِ قُرصِ قَمَرِ خویش کشیدن سخت است😭 نازها از پسرِ خویش کشیدن سخت است...😭 سَرِ زانو کُمَکَم کرد ک
خون دل خوردم علی تا كه تو آقا شدهای
پدرت پير شده تا كه تو رعنا شده ای
#حضرت_علی_اکبر
#شب_هشتم
#در_عزای_حسین 🏴
🕋گفتارحکیمانه امیربیان علیه السلام🕋
خون دل خوردم علی تا كه تو آقا شدهای پدرت پير شده تا كه تو رعنا شده ای #حضرت_علی_اکبر #شب_هشتم #در_
به کنار بدنش خشک شده این بدنم
از علیاکبر من یک علیاصغر مانده...
#حضرت_علی_اکبر
#شب_هشتم
#در_عزای_حسین 🏴