رمانــ🍃
#بدون_تو_هرگز
#قسمت_بیست_و_پنجم: بدون تـو؛ هرگـز
با اون پای مشکل دارش، پا به پای همه کار می کرد ... برمی گشت خونه اما چه برگشتنی ... گاهی از شدت خستگی، نشسته خوابش می برد ... می رفتم براش چای بیارم، وقتی برمی گشتم خواب خواب بود ... نیم ساعت، یه ساعت همون طوری می خوابید و دوباره می رفت بیرون ...
هر چند زمان اندکی توی خونه بود ... ولی توی همون زمان کم هم دل بچه ها رو برد ... عاشقش شده بودن ... مخصوصا زینب ... هر چند خاطره ای ازش نداشت اما حسش نسبت به علی ... قوی تر از محبتش نسبت به من بود ...
توی التهاب حکومت نوپایی که هنوز دولتش موقت بود ... آتش درگیری و جنگ شروع شد ... کشوری که بنیان و اساسش نابود شده بود ... ثروتش به تاراج رفته بود ... ارتشش از هم پاشیده شده بود ... حالا داشت طعم جنگ و بی خانمان شدن مردم رو هم می چشید ... و علی مردی نبود که فقط نگاه کنه ... و منم کسی نبودم که از علی جدا بشم ...
سریع رفتم دنبال کارهای درسیم ... تنها شانسم این بود که درسم قبل از انقلاب فرهنگی و تعطیل شدن دانشگاه ها تموم شد ... بلافاصله پیگیر کارهای طرحم شدم ... اون روزها کمبود نیروی پزشکی و پرستاری غوغا می کرد ...
@Ammar_noghtezan
رمانــ🍃
#بدون_تو_هرگز
#قسمت_بیست_و_ششم: رگـ یابـ
اون شب علی مثل همیشه دیر وقت و خسته اومد خونه ... رفتم جلوی در استقبالش ... بعد هم سریع رفتم براش شام بیارم ... دنبالم اومد توی آشپزخونه ...
- چرا اینقدر گرفته ای؟
حسابی جا خوردم ... من که با لبخند و خوشحالی رفته بودم استقبال!! ... با تعجب، چشم هام رو ریز کردم و زل زدم بهش... خنده اش گرفت ...
- این بار دیگه چرا اینطوری نگام می کنی؟ ...
- علی ... جون من رو قسم بخور ... تو ذهن آدم ها رو می خونی؟ ...
صدای خنده اش بلندتر شد ... نیشگونش گرفتم ...
- ساکت باش بچه ها خوابن ...
صداش رو آورد پایین تر ... هنوز می خندید ...
- قسم خوردن که خوب نیست ... ولی بخوای قسمم می خورم ... نیازی به ذهن خونی نیست ... روی پیشونیت نوشته ...
رفت توی حال و همون جا ولو شد ...
- دیگه جون ندارم روی پا بایستم…
با چایی رفتم کنارش نشستم ...
- راستش امروز هر کار کردم نتونستم رگ پیدا کنم ... آخر سر، گریه همه در اومد ... دیگه هیچکی نذاشت ازش رگ بگیرم ... تا بهشون نگاه می کردم مثل صاعقه در می رفتن...
- اینکه ناراحتی نداره ... بیا روی رگ های من تمرین کن ...
- جدی؟
لای چشمش رو باز کرد ...
- رگ مفته ... جایی هم که برای در رفتن ندارم ...
و دوباره خندید ... منم با خنده سرم رو بردم دم گوشش ...
- پیشنهاد خودت بود ها ... وسط کار جا زدی، نزدی ...
و با خنده مرموزانه ای رفتم توی اتاق و وسایلم رو آوردم ...
#بدون_تو_هرگز
#ادامه_دارد...
•✾•🌿..🌺..🌿•✾•
@Ammar_noghtezan
شهید مدافع حرم «علی صادقی دراجی» تاریخ شهادت سال 92سوریه
@Ammar_noghtezan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️🎥روایتی عجیب از شهید مدافع حرمی که عضو گروه شیطان پرستی بود
#ببینید چه چیزی باعث تغییر مسیر و عاقبت بخیری شد
شهید مدافع حرم علی صادقی دراجی
🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃
@Ammar_noghtezan
⬅️ اهمیت شب بیست و هفتم
ماه مبارک رمضان و دعای آن
در بعضی از روایات وارد شده است
که شب بیست و هفتم ماه رمضان
کمتر از شب قدر نیست
↫◄ لذا امام سجاد علیه السلام
این شب را احیاء میداشتند
و مراسم احیاء را بجا میآوردند
و این ذکر شریف و دعای کوتاه
ولی بسیار عمیق را در احیاء شب
بیست و هفتم از شب تا صبح
مرتب تکرار میکردند
《اَللّهُمَّ ارْزُقْنِی التَّجَافِیَ
عَنْ دَارِ الْغُرُورِ وَالْإِنَابَةَ
إِلَى دَارِ الْخُلُودِ وَالِاسْتِعْدَادَ
لِلْمَوْتِ قَبْلَ حُلُولِ الْفَوْتِ》
🌴💎🌹💎🌴
2.mp3
5.46M
#مناجات
تمام دار و ندارم، محبت زهراست...
@Ammar_noghtezan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹شهید صادق صدیق
*این راه، راهی است مستقیم، راه باافتخار، راهی که من دربرابر خط سرخ شهادت قدم گذاردم...*
★ــــــ★ــــــ★ــــــ★
@Ammar_noghtezan
#سحرنوشت۲۷
همین دیروز بود که به دلم انداختی بنویسم دردهایمان واقعی ست. اما آن لحظه روحم هم خبر نداشت از درد تازه ی همسایههای شرقی.
گاهی میترسم از این همه نزدیکی آنچه بر قلمم جاری میسازی با حال روزمان.
کاش درد واقعی دیروزمان بر جان دخترکان نبود! کاش خالهبازیهایشان چند سال دیگر ادامه داشت!
کاش وقت میکردند یاعلی بگوید و عشق آغاز کنند!
تو آنها را شهید خواستی و خوشا به حالشان، اما دلهای ما دیگر طاقت صبوری در دنیای نامردها را ندارد.
یکی قیافه ی اندیشمندان به خود میگیرد و میگوید نگاهمان را فراجنسیتی کنیم و در هر شعر کهن به جای مرد بخوانیم فرد، که مثلا بگوید خیلی مرد است و هوای زنها را دارد، آنجا یکی خون دهها دختر را به زمین میریزد و آن طرفتر مدعیان حقوق زن ککشان هم نمیگزد و این است وضع دنیای پر از قانون و حقوق بشر ما!!
خودت به دادمان برس، که جای سردارانمان بدجور خالی ست و الغوث هایمان بوی ناله میدهد...
آمین یا رب العالمین
✍️ زهرا آراستهنیا
التماس دعا
⭕️ باور داشته باشیم یا نه؛
«امنیت اتفاقی نیست! »
بدتر از این خوابها را برای ایران دیده بودند...
شادی روح پر فتوح سردار سلیمانی و مدافعان حرم صلوات
👤 م.طالبی.دارستانی🇮🇷
@Ammar_noghtezan
2995874713.mp3
2.84M
آی شهدا دلهای ما تنگه براتون
زندگی بی حضورتون ننگه برامون
شلمچه و هویزه و فکه و مجنون
از دوری شما شدیم دل خون دل خون
هستی ما ولایته، آرزومون شهادته
ما سینه زن های اهالی الستیم
ما غصه دار روی سیلی خورده هستیم
ای آنکه خون کردی دل سید علی را
برگرد تا سربند یا زهرا نبستیم.
@Ammar_noghtezan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔥😳پیش بینی ۴سال پیش در مورد آیت الله رئیسی که محقق شد!!!
⭕️۴سال پیش این حرفا رو زد ولی متهم شد به مخالف جذب حداکثری و جذب جوونا به انقلاب!!!
❌و امروز بخاطر این تحلیل
متهم می شود به مخالف جریان انقلاب!!!
💯😳پیش بینی اول دقیقا اتفاق افتاد و خدا کند پیش بینی دوم اتفاق نیفتد!
استاد پورآقایی
@Ammar_noghtezan
#شهیدۍکہامامزمانکفنشکرد..🌿'
شهیدبودکہهمیشہذکرشاینبود،
نمےدونمشعرخودشبودیاغیر...🔗🌩
یابن الزهرا..
یابیایکنگاهۍبہمنکن💙❄️
یابهہدستتمرادرکفنکن.. ꧇)
ازبساینشهیدبہامامزمان(عجلاللہتعالے فرجہ)علاقہداشت..
بہدوستروحانۍخودوصیتمۍکند.
اگرمنشهیدشدمدوستدارمכرمجلس ختممنتوسخنرانۍکنۍ..⛓💙
روحانۍمۍگوید:
ماازجبهہبرگشتیموقتۍآمدیمدیدیم عکسشهیدرازدهاند..🖐🏽
پیشپدرومادرشآمدمگفتم:
اینشهیدچنینوصیتۍکردهاستآیامن مۍتوانمدرمجلسختماوسخنرانۍکنم آناناجازهدادند..💛✨
درمجلسسخنرانۍکردمبعدگفتمذکر شهیداینبودهاستـــ:
یابنالزهرا..
یابیایکنگاهۍبہمنکن✨
یابہدستتمرادرکفنکن🌿
وقتیاینجملہراگفتم،یکنفربلندشدو
شروعکردفریادزدن..⛓🌸
وقتۍآرامشدگفت:
منغسالهستمدیشبآخرهاشب
بہمنگفتندیکۍازشهدافردابایدتشییع
شودوچونپشتجبهہشهیدشدهاست
بایداوراغسلدهۍ🍭✨
وقتۍکہمۍخواستماینشهیدراکفنکنم
دیدمیکشخصبزرگوارواردشد..🍓 گفت:بروبیرونمنخودمبایداینشهیدرا
کفنکنمـ .. ꧇)🌿
منرفتمدروسطراهباخودگفتماین شخصکہبودوچرامرابیرونکرد !؟🧐
باعجلہبرگشتمودیدم 😳
اینشهیدکفنشدهوتمامفضا
غسالخانہبوعطرگرفتہبود..🌸💞
ازدیشبنمۍدانستمرمزاینجریانچہبود. اماحالافهمیدمـ.. نشناختم.. ꧇)💔
منبع:
کتابروایتمقدسصفحہ ۹۶
راوی: حجةالاسلامسیدمسعودپورسیدآقایۍ🌿
@Ammar_noghtezan
🕊شهید منا🕊
شهید محسن حاجی حسنی کارگر (زاده ۱۳۶۷ودر گذشته دوم مهر ۱۳۹۴منا )نفر اول جهان در مسابقات جهانی کشور مالزی در رشته تلاوت قرآن سال ۲۰۱۶بود وی قرائت قرآن را با تشویق پدرومادر وبا کمک دو بردار بزرگترش ازسه سالگی آغاز کرد.
وی درسال ۸۱برای اولین بار در مسابقات سازمان اوقاف و امور خیریه شرکت کرد ودر مقطع سنی زیر شانزده سال رتبه اول کشوری را کسب کرد وی در سی هفتمین دوره مسابقات سراسری قرآن کریم جمهوری اسلامی ایران که در اسفند ۱۳۹۳ در تبریز برگزار گردید، موفق شد پس از نماینده استان یزد حسن دانش مقام دوم را به دست آورد نزدیک به سه ماه بعد ، به عنوان نما ینده جمهوری اسلامی ایران در پنجاه و هفتمین دوره مسا بقات بین المللی قرآن کریم مالزی با تلاوتی شا یسته موفق به احراز رتبه نخست شد.
شهید محسن حاجی حسنی کارگر در تاریخ ۲مهر ۱۳۹۴در فاجعه منا که به دلیل ازدحام جمعیت دریکی از میسرهای حاجیان به سمت جمرات رخ داد ، در گذشت .
شهید محسن حاجی حسنی کارگر در حرم علی بن موسی الرضا المرتضی تلاوت هایی اجرار کرده بود که پس درگذشت وی به پیشنهاد سید علی خامنه ای رهبر معظم انقلاب، پیکر وی در صحن جمهوری اسلامی بارگاه علی به موسی الرضا المرتضی دفن شد.
✨یاد همه شهدا با ذکر صلوات✨
اللهم صل علی محمد وآل محمدوعجل فرجهم 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
@Ammar_noghtezan