eitaa logo
🍃🌹با شهدا و اهل بیت🌹🍃
217 دنبال‌کننده
4.9هزار عکس
2هزار ویدیو
64 فایل
ارتباط با مدیریت کانال↙️↙️ @Yavar_amar ادمین تبادل ↙️↙️ @Ya_mahdi_1235 مغزخاکستری @khakestary_amar کانال اتحادیه عماریون @et_amarion نفوذیها @Nofoziha_ammariyon با شهدا و اهل بیت علیهم السلام @Ammar_noghtezan
مشاهده در ایتا
دانلود
هم مداح بود هم شاعر اهل بیت . می گفت ، من شرمنده ام که با سر وارد محشر بشم و اربابم بی سر ! بعد از شهادتش وصیتنامه اش را آوردند ، نوشته بود ، قبرم را توی کتابخانه مسجد المهدی کنده ام !! سراغ قبر که رفته بودند دیدند قبر برای هیکل شیر علی کوچک است ! ، گفتند ، حتما رازی دارد ! وقتی جنازه اش آمد ، قبر درست اندازه تن بی سرش بود..... سردار
🥀🌱💚 درباره ی نوشته بود🌾 : وقتی از چیزی عصبی و ناراحت میشد حرف نمیزد. (گلستان یازدهم، ص177) یاد این آیه ی قرآن افتادم🌱 : الَّذِينَ يُنفِقُونَ فِي السَّرَّاءِ وَالضَّرَّاءِ وَالْكَاظِمِينَ الْغَيْظَ وَالْعَافِينَ عَنِ النَّاسِ وَاللَّهُ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ : ﺁﻧﺎﻥ ﻛﻪ ﺩﺭ ﮔﺸﺎﻳﺶ ﻭ ﺗﻨﮓ ﺩﺳﺘﻲ ﺍﻧﻔﺎﻕ ﻣﻰ ﻛﻨﻨﺪ ، ﻭ ﺧﺸﻢ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﻓﺮﻭ ﻣﻰ ﺑﺮﻧﺪ ، ﻭ ﺍﺯ [ ﺧﻄﺎﻫﺎﻱِ ] ﻣﺮﺩم ﺩﺭ ﻣﻰ ﮔﺬﺭﻧﺪ ; ﻭ ﺧﺪﺍ ﻧﻴﻜﻮﻛﺎﺭﺍﻥ ﺭﺍ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﺩ. (آل عمران، ١٣٤) امام صادق علیه السلام فرمودند🌸 : هيچ بنده‌اى نيست كه خشم خود را فرو برد، مگر آنكه خداوند عزّت او را در دنيا و آخرت فزونى بخشد. خداوند فرمود: «وَ الْكاظِمِينَ الْغَيْظَ ... وَ اللَّهُ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ» اين پاداش فروبردن آن خشم است. (كافى، ج 2، ص 110) 🌹شبتون خدایی🌹 🇮🇷 🔺 🔻 @Ammar_noghtezan 🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃
نوشت ‏تمام عمرش را در ‎ بود ۱۷سالگی در ‎ شد . ‎ که تمام شد جهاد را رها نکرد و ‎ را شروع کرد با شروع ‎، ۶ بار به ‎ رفت و مزد عمری مجاهدت خود را از سید و سالار شهیدان گرفت و آسمانی شد ‎ 🇮🇷 🔺 🔻 @Ammar_noghtezan 🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃
واقعاً در طول این سالها مهم‌ترین دغدغه ایشان کمک به دیگران بود،کوچکترین کارش این بود که در کوچه و خیابان اگر میخی روی زمین می‌دید آن را برداشته کنار می‌گذاشت، می‌گفت خدای نکرده در پای کسی می‌رود یا اینکه ماشین کسی پنجر می‌شود، در فضای کاری هم همین‌گونه بود، بعد از بازنشستگی فرماندهی گردان بیت المقدس شهرستان بهار را پذیرفتند. 🌱 به نقل از فرزند 🌾 🇮🇷 🔺 🔻 @Ammar_noghtezan 🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃
🥀🌱💚 😊 🌷همه می‌خندیدند و می‌گفتند: اینجا هتل همدانی است، یعنی اینقدر با همه خودمانی، صمیمی، راحت بودند و هر کسی، هر کار و مشکلی داشت، اولین جایی که می‌آمد، منزل ما بود و ایشان هم با رویی خوش برخورد می‌کرد. 🌹با آن همه خستگی که از سر کار می‌آمد، اگر میهمان در خانه بود، یک وقت تا ساعت یک یا دو می‌نشست. گرم و صمیمی‌ بود و هر چه در خانه بود، با جان و دل در اختیار همه می‌گذاشت. اینطور نبود که خودش را برای کسی بگیرد و یا در جمعی از خود حرفی بزند. 🌹خاطره ای به یاد فرمانده (حبیب کربلای ایران) 🇮🇷 🔺 🔻 @Ammar_noghtezan 🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃
🥀🌱💚 همیشه نماز اول وقت می‌خواند همچنین برای تشویق پسرمان نماز صبح را اول وقت و در اتاق او می‌خواند. 🌱سیره ی به روایت 🇮🇷 🔺 🔻 @Ammar_noghtezan 🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃
ابراهيم همیشه ميگفت: اگر قرار است انقلاب پايدار بماند و نسل‌هاي بعدي هم انقلابي باشند بايد در مــدارس فعاليت کنيم، چرا كه آينده مملکت به كســاني ســپرده ميشود که شرايط دوران طاغوت را حس نكرده اند، وقتي ميديد اشخاصي که اصلا انقلابي نيستند، به عنوان معلم به مدرسه ميروند خيلي ناراحت ميشد، ميگفت: بهترين و زبده‌ترين نيروهاي انقلابي بايد در مدارس و خصوصا دبيرستان‌ها باشند، براي همين، کاري کم دردسر را رها کرد و به سراغ کاري پر دردسر رفت، با حقوقي کمتر. امــا به تنها چيــزي که فکر نميکرد ماديات بود، ميگفت: روزي را خدا ميرساند، برکت پول مهم است، کاري هم که براي خدا باشد برکت دارد. 🌷شهید‌ ابراهیم ‌هادی🌷 🕊🕊🕊🕊 @Ammar_noghtezan
🔹🌸🍂 🍂🌸🔹 🖋 🔹 مشارطه، مراقبه،محاسبه در دفترچه یادداشتش، از ڪارهایے ڪه مقید به انجامشان بود لیستے تهیه ڪرده بود به این شرح: «خوش‌رفتارے با مردم، ذڪر روزهاے هفته، غذا خوردن با خانواده، اطلاع از اخبار، مسواک و بهداشت فردے، ورزش و پیاده‌روے، دروغ نگفتن، ادب در ڪلام، محاسبه اعمال روزانه.» گاهے به سراغ دفترچه می‌رفت و این موارد را مرور می‌ڪرد تا خیالش از بابت عمل به‌تمامے آن‌ها آسوده باشد. 🌹 @Ammar_noghtezan
☑️ 🕊شهید عبدالحسین برونسی تو سبزی فروشی 🌿 کار می کرد بعد از یه مدت کارشو رها کرد و گفت: دیگه نمیرم گفتم چرا؟ گفت به سبزیا آب میزنه و اونا سنگین میشن این پول و درآمد شبهه ناکه 😥 رفت تو مغازه لبنیاتی بازم کارشو رها کرد گفتم: چرا؟ گفت: داخل شیرها آب می ریزه درآمدش حرومه من باید نون حلال بیارم سر سفره ام نه اینجور نونای شبهه ناک رو و رفت کارگری و بنایی رو انتخاب کرد. @Ammar_noghtezan
✅ دختر طاغوتی 🔸 شهید محمود کاوه 🔸 دختر یک طاغوتی بود. آمد مغازه، اما محمود چیزی به او نفروخت. عصبانی شد، تهدید هم کرد. شب با پدرش رفتند دم خانه محمود. نه برد و نه آورد محکم زد توی گوش محمود. محمود خواست جوابش را بدهد، اما پدرش نگذاشت. تو دم‌ودستگاه رژیم بروبیایی داشت،‌ هر جور بود قضیه را فیصله داد. دختر دو سه بار دیگر هم آمد در مغازه، اما محمود باز هم به او چیزی نفروخت که نفروخت. می‌گفت: ما به شما بی‌حجاب‌های طاغوتی چیزی نمی‌فروشیم. ✨✨✨🌿🕊🌿✨✨✨ @Ammar_noghtezan
🔰 شهدا سفارش کرده‌‌اند... ✅ روسری همراه چادر 🔸 شهید اسماعیل دقایقی 🔸 در امتحان ورودی قبول شدم و به اهواز آمدم. حجاب آن موقع با الان فرق داشت. یک چادر رنگی می‌‌انداختیم سرمان و زیرش روسری یا مقنعه‌ای نداشتیم. در شهرهای جنوب به دلیل رفت‌وآمد زیاد خارجی‌ها این چیزها زیاد جا نیفتاده بود. مشکل است که یک پسر جوانی به یک دختر جوان از این حرف‌ها بزند،‌ولی خودش آمد و گفت «شما روسری داشته باشید، بهتر است.» می‌گفت «گوش به حرف بقیه ندهید که مسخره‌تان می‌کنند. باید مبارزه را از الان یاد بگیرید.» اولین روسری‌ای که پوشیدم به تشویق او بود. پنج سال از او کوچک‌تر بودم و به او به چشم برادر بزرگ‌تر و باتجربه‌‌تری که می‌داند چه‌کار می‌کند و چه می‌گوید نگاه می‌‌کردم. از آن به بعد هر وقت می‌خواست وارد خانه‌مان شود، اول یا الله می‌گفت. اوایل برایم جا نیفتاده بود، ‌نمی‌فهمیدم باید چه‌کار کنم. بعداً فهمیدم یا الله یعنی این‌که باید حجابمان را کامل کنیم تا او بتواند بیاید داخل. راوی: همسر شهید @Ammar_noghtezan
✅ روسری همراه 🔸 شهید اسماعیل دقایقی 🔸 در امتحان ورودی قبول شدم و به اهواز آمدم. حجاب آن موقع با الان فرق داشت. یک چادر رنگی می‌‌انداختیم سرمان و زیرش روسری یا مقنعه‌ای نداشتیم. در شهرهای جنوب به دلیل رفت‌وآمد زیاد خارجی‌ها این چیزها زیاد جا نیفتاده بود. مشکل است که یک پسر جوانی به یک دختر جوان از این حرف‌ها بزند،‌ولی خودش آمد و گفت «شما روسری داشته باشید، بهتر است.» می‌گفت «گوش به حرف بقیه ندهید که مسخره‌تان می‌کنند. باید مبارزه را از الان یاد بگیرید.» اولین روسری‌ای که پوشیدم به تشویق او بود. پنج سال از او کوچک‌تر بودم و به او به چشم برادر بزرگ‌تر و باتجربه‌‌تری که می‌داند چه‌کار می‌کند و چه می‌گوید نگاه می‌‌کردم. از آن به بعد هر وقت می‌خواست وارد خانه‌مان شود، اول یا الله می‌گفت. اوایل برایم جا نیفتاده بود، ‌نمی‌فهمیدم باید چه‌کار کنم. بعداً فهمیدم یا الله یعنی این‌که باید حجابمان را کامل کنیم تا او بتواند بیاید داخل. راوی: همسر شهید @Ammar_noghtezan
🌺﷽🌺 🌾 🔎از همسر شهید همت پرسیدند: چرا چشمهای حاج ابراهیم آنقدر زیبا بود؟ 🎈گفته بودند به دو علت: اول هیچ وقت نگاه ابراهیم من به حرام باز نشد.😇🚫 دوم هر موقع نیمه های شب بیدار میشدم میدیدم اون چشمها در خونه خدا چه اشکی دارند میریزند.🥺🍃 🌹 🕊✨🕊✨🕊✨🕊 @Ammar_noghtezan
🔸 شهید محمد منتظر‌القائم 🔸 می‌دانست از ساواکی‌ها هستند و می‌خواهند برایش پرونده‌سازی کنند. از او پرسیده بودند: نظرت درباره حجاب چیه؟ گفته بود: من که نظری ندارم. از روحانیت باید پرسید. من فقط یه حدیث بلدم که هر کس همسرش را بی‌حجاب در معرض دید دیگران قرار دهد،‌ بی‌غیرت است و خداوند او را لعنت می‌کند. ساواکی ازش پرسیده بود: شاه را داری میگی؟ خنده‌ای کرد و گفت: من فقط حدیث خواندم. 📌 انتخاب‌هایی از کتاب گوهر غیرت،‌ نشر ستارگان درخشان @Ammar_noghtezan
🌱 🍃خوش‌ اخلاقی،نمازخوان‌ بودن،قابل اعتماد بودن و بخشندگی از جمله ویژگی‌ های بارز شهید و از دلایل مهم انتخابش بعنوان همسر خودم بود. 🍃همسرم حتی در بخشندگی دست من را باز گذاشته بود و همیشه می‌گفت هر لحظه که قصد بخشش به دیگران را داشتی از من اجازه نگیر و هرچه را صلاح دیدی که با بخشش آن،گره از کاری باز می‌شود می‌توانی بدون اجازه من ببخشی... 🦋✨🕊🦋✨🕊🦋 @Ammar_noghtezan
-شهید‌حسنِ‌باقری‌‌چه‌قشنگ‌میگه: اگه‌از‌دست‌کسی‌ناراحت‌شدین.. دورکعت‌نماز‌بخوانید، و‌بگویید: خدایا‌این‌بنده‌تو‌حواسش‌نبود! من‌گذشتم،توهم‌بگذر..💛!' 🕊🕊🕊 @Ammar_noghtezan
🌹🌹اوایل ازدواجمون بود برا خرید با سید مجتبی رفتیم بازارچه بین راه با پدر و مادر آقا سید برخورد کردیم سید به محض اینکه پدر و مادرش رو دید ، در نهایت تواضع و فروتنی خم شد روی زمین زانو زد و پاهای والدینش رو بوسید آقا سید با اون قامت رشید و هیکل تنومند در مقابل والدینش اینطور فروتن بود این صحنه برا من بسیار دیدنی بود ...  🌹                            ✨✨✨🕊💞🕊✨✨✨ @Ammar_noghtezan
❇️ 🟡شهید مدافع‌حرم امیرعلی محمدیان ♻️کمک به نیازمندان مادر شهید نقل می‌کنند: اميرعلی درباره‌ی كارهايی كه می‌كرد، خيلی حرف نمی‌زد و كسی هم نمی‌دانست كه او درصد زیادی از حقوقش را خرج نيازمندان می‌كند. اینکه پولش را به چه کسی می‌داد و چرا، من نمی‌دانم. بنده‌خدایی بود که برای نیازمندان سبد کالا تهیه می‌کرد و امیرعلی به او کمک می‌کرد اما همیشه می‌گفت در این شهر کسانی زندگی می‌کنند که به نان شب‌شان محتاج هستند. ✨هدیه به روح مطهر شهید صلوات   🎉اَللهُمَّ‌صَلِّ‌عَلَى‌مُحمَّـدٍوآل‌مُحَمَّد🎉 🕊🕊🕊 @Ammar_noghtezan