#حاج_آقا_پناهیان:
هر کی آرزو داشته باشه
خیلی خدمت کنه ،
#شهید میشه ...
یه گوشه دلت پا بده ؛
#شهدا بغلت کردند..!
ما به چشم دیدیم اینارُو
از این #شهدا مدد بگیرید
مدد گرفتن از #شهدا رَسمِه
دست بذار رُو خاک قبرِ #شهید بگو:
#حسین ! به حق این شهید
یه نگاه به ما بڪن...!
🕊🕊🕊
@Ammar_noghtezan
مادرش گفت: پسرش در مدت عمرش چهارڪار را هرگز ترڪ نڪرد
1. نماز شب
2. غسل روز جمعہ
3. زیارت عاشوراے هر صبح
4. ذڪر 100 صلوات در هر روز و 100 بار لعن بنے امیہ
#شهید_سید_احمد_پلارڪ
@Ammar_noghtezan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 حرمت چادری که حفظ نشد/ ماجرای هتک حرمت به خانواده شهید خادم صادق در شیراز چه بود؟
♦️ساعت ۶ صبح بود که در گوشی تلفن همراه خبر کتککاری کردن در یکی از پاساژهای سینما سعدی و هتک حرمت خانواده شهید را دیدم.
♦️هنوز ساعت به ۸ نرسیده بود که در میان شک و تردید شماره همسر شهید خادم صادق را پیدا کرده و با وی تماس گرفتم.
♦️با روی باز پاسخ داد، ماجرای خبری که از صبح در فضای مجازی دست به دست میشد را جویا شدم و طاهره گلستانیزاده اینگونه توضیح داد: روز گذشته ششم شهریورماه با دخترم برای خرید وارد یکی از پاساژهای سینما سعدی شدیم.
♦️در حال دیدن مغازهها بودیم که دیدیم دو خانم بدحجاب نزدیکمان درحال خرید هستند، به یکی از آنها که شال از روی سرش افتاده بود گفتم " خانم شالتان را بپوشید" و همین یک جمله سبب شد تا رکیکترین الفاظ را به من و دخترم بگویند و به ما فحاشی کنند!!!!
♦️دخترم که بسیار ناراحت شده بود، خطاب به آنها گفت" این کار شما هنجارشکنی است" و همین یک جمله کافی بود تا مشتولگد بر سرمان هوار شود.
♦️متأسفانه بوتیکداران و افراد عبوری هم روز گذشته فقط شاهد ماجرا بودند و هیچیک واکنشی نشان ندادند‼️‼️❌ و این دو بانوی جوان #چادر و #حجاب را از سر دخترم برداشتند تا در نهایت با وساطت یک مرد مسن ماجرا تمام شد.
😔😔
@Ammar_noghtezan
میرزا اسماعیل #دولابی:
دیدی #امام_حسین علیهالسلام یک بیا به زُهیر گفت چه شد! و او را چگونه ساخت؟ امیدوارم به همه ما یک بیا بفرماید.
#محرم
┄┄┅┅❅❁❅┅┅┅┄
10.99M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 حاج قاسم از عراق خسته بود...
#حاج_قاسم
@Ammar_noghtezan
🍃🌹با شهدا و اهل بیت🌹🍃
#خاطرات_شهدا
🍃مادر با رویای صادقه ای که در خواب دید، نامش را #عباس گذاشت. مدتی بعد، عباسش به مریضی سختی دچار شد اما با #توسل به صاحب نامش و اشک های مادر، شفا یافت.
🍃در سنگر انقلاب بزرگ شد و با شناسنامه ای که تاریخ هایش با عشق دستکاری شده بود راهی #جبهه شد.
روزهایش در جبهه شب شد. پیوستن دوستانش به قافله #شهدا را دید و جاماندن شد #داغ دلش😞
🍃عشق است و بی تابی اش. وداع با سرزمین شهدا را نپذیرفت و این بار برای یافتن نشانی از دوستانش به خاک های قلاویزان، فکه، #شلمچه و #طلائیه راهی شد...👣
🍃تفحص کرد پیکر های باقی مانده را، #پلاک های بیرون آمده از دل خاک را، استخوان های پر از #روضه را...
دوست داشت در سرزمین پر از شهید، پلاک و #استخوانی باقی نماند و دل خانواده های چشم انتظار شهدا را شاد کند... با عراقی ها طرح دوستی ریخت و با دادن هدیه آنان را به همکاری تشویق کرد🌸
🍃اما این دل، اهل جاماندن نبود. متوسل شد به شهدا و از آنان #شهادت خواست. شاید اشک ریخت، #دعا خواند، خدا را خواند و شاید شهدا دعایش کردند...🕊
🍃در آخرین روزهایی که دعوت نامه شهدا به دلش رسید. به مادر گفت برایش حنا بیاورد. به یک دست به نام #علی_اکبر حسین و به دست دیگر به نام #قاسم بن الحسن حنا گذاشت. دل مادر بود که ترسید، لرزید، شکست. شاید هم به یاد لحظه ای که مولا علی بر دستهای کوچک #ابوالفضل بوسه می زد و از درد #کربلا گریه می کرد، اشک ریخت😭
🍃خوابی دید که او را به بزم عشق دعوت کرده اند. ساک را بست و به دنبال نشانه ای راهی #فکه شد. کار آن روز را نذر حضرت عباس کرد بسم الله گفت و در کانالی معروف به «والمری» مشغول به کار شد. لحظاتی بعد انفجار #مین در منطقه عملیاتی «والفجر یک »دوستانش را بی تاب کرد. به رسم #علمدار دست هایش قطع شد و مدتی بعد هم شهد شیرین شهادت نصیبش. شاید هم منتظر اربابش #حسین بود...🌹
🍃در هفتمین روز #محرم شهید شد و در روز عاشورا #تشییع...عراقی ها به رسم دوستی، برایش مراسم گرفتند. بوی #کربلا از سرزمین های جنوب میاد. از فکه....
شلمچه...
طلائیه.....
✍نویسنده : #طاهره_بنائی_منتظر
🍃شهید #عباس_صابری
📅تاریخ تولد : ۸ مهر ۱۳۵۱
📅تاریخ شهادت : ۵ خرداد ۱۳۷۵
🥀مزار شهید : بهشت زهرا قطعه ۴۰
🕊🕊🕊
@Ammar_noghtezan