eitaa logo
🍃🌹با شهدا و اهل بیت🌹🍃
217 دنبال‌کننده
4.9هزار عکس
2هزار ویدیو
64 فایل
ارتباط با مدیریت کانال↙️↙️ @Yavar_amar ادمین تبادل ↙️↙️ @Ya_mahdi_1235 مغزخاکستری @khakestary_amar کانال اتحادیه عماریون @et_amarion نفوذیها @Nofoziha_ammariyon با شهدا و اهل بیت علیهم السلام @Ammar_noghtezan
مشاهده در ایتا
دانلود
🖇 دیدن تمام سهم من است از تو آن را هم جیره بندی کرده ام تـا مبادا زیاد شود ! دل است دیگر، ممکن است خودت را از من بخواهد. @Ammar_noghtezan 🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃
*مبصر کلاس* از همان روز نخست مهرماه سال ۱۳۶۵ با دو وجب قامت افراشته‌تر، یک‌سال سن بیش‌تر و مبصری کلاس، کاری با دل من کرده بود که همیشه به چشم یک برادر بزرگ‌تر بهش نگاه کنم و نه فقط یک هم‌کلاسی. سیف‌الله می‌گفت نجف‌آباد قدبلند زیاد دارد. می‌گفت دوست دارد موتور بخرد. نام مدل‌ها و انواع‌شان را از زبان او یاد گرفتم. هر چه از سال تحصیلی می‌گذشت، بیش‌تر پی می‌بردم که حس من نسبت بهش درست است؛ همین‌طور حس دیگر هم‌کلاسی‌ها هم نسبت به او همین است. با این همه، دل بچه‌گانه‌ای داشت. و آن صدای‌اش که بچه‌گانه‌تر بود. راحت می‌خندید، دیر سر خشم می‌آمد و زود فراموش می‌کرد. امروز اذیتش می‌کردیم و فردا صبح که از سرویس مینی‌بوس پیاده می‌شد، چهره‌اش طوری بود که انگار نه انگار روز پیش تا حد جنون آزارش داده بودیم! گمانم یادش رفته بود که روز پیش، سر کلاس درس جغرافیای آقای رحمانی به الیگودرز گفته بود الگوزرد و ما تا پس از ناهار اذیتش می‌کردیم و بهش می‌خندیدیم و ادای‌اش را درمی‌آوردیم. من که بیش‌تر از همه اذیتش می‌کردم و ازش ایراد می‌گرفتم، ندیدم که بیش‌تر از یک پس‌گردنی دوستانه باهام برخورد کرده باشد یا دل‌گیر و قهر بماند. گویی خودش هم می‌دانست با آن اختلاف سنی اندک ولی قامت بلند، باید برای ما سربه‌هواها، پدری کند. من به دندان کج او می‌خندیدم و او به دماغ عقابی من؛ ولی تا پنج‌شنبه‌ای می‌رسید و می‌دانستیم تا صبح شنبه نمی‌توانیم یک‌دیگر را ببینیم، دل‌تنگ‌ترین آدم‌ها برای یک‌دیگر می‌شدیم. این را هم نگفتم که سیف‌الله قلبش هم به اندازه پیکرش بزرگ بود. ما هم‌کلاسی‌ها هیچ کسی را اندازه او آزار ندا
🍃🌹با شهدا و اهل بیت🌹🍃
*مبصر کلاس* از همان روز نخست مهرماه سال ۱۳۶۵ با دو وجب قامت افراشته‌تر، یک‌سال سن بیش‌تر و مبصری کل
*مبصر کلاس* از همان روز نخست مهرماه سال ۱۳۶۵ با دو وجب قامت افراشته‌تر، یک‌سال سن بیش‌تر و مبصری کلاس، کاری با دل من کرده بود که همیشه به چشم یک برادر بزرگ‌تر بهش نگاه کنم و نه فقط یک هم‌کلاسی. سیف‌الله می‌گفت نجف‌آباد قدبلند زیاد دارد. می‌گفت دوست دارد موتور بخرد. نام مدل‌ها و انواع‌شان را از زبان او یاد گرفتم. هر چه از سال تحصیلی می‌گذشت، بیش‌تر پی می‌بردم که حس من نسبت بهش درست است؛ همین‌طور حس دیگر هم‌کلاسی‌ها هم نسبت به او همین است. با این همه، دل بچه‌گانه‌ای داشت. و آن صدای‌اش که بچه‌گانه‌تر بود. راحت می‌خندید، دیر سر خشم می‌آمد و زود فراموش می‌کرد. امروز اذیتش می‌کردیم و فردا صبح که از سرویس مینی‌بوس پیاده می‌شد، چهره‌اش طوری بود که انگار نه انگار روز پیش تا حد جنون آزارش داده بودیم! گمانم یادش رفته بود که روز پیش، سر کلاس درس جغرافیای آقای رحمانی به الیگودرز گفته بود الگوزرد و ما تا پس از ناهار اذیتش می‌کردیم و بهش می‌خندیدیم و ادای‌اش را درمی‌آوردیم. من که بیش‌تر از همه اذیتش می‌کردم و ازش ایراد می‌گرفتم، ندیدم که بیش‌تر از یک پس‌گردنی دوستانه باهام برخورد کرده باشد یا دل‌گیر و قهر بماند. گویی خودش هم می‌دانست با آن اختلاف سنی اندک ولی قامت بلند، باید برای ما سربه‌هواها، پدری کند. من به دندان کج او می‌خندیدم و او به دماغ عقابی من؛ ولی تا پنج‌شنبه‌ای می‌رسید و می‌دانستیم تا صبح شنبه نمی‌توانیم یک‌دیگر را ببینیم، دل‌تنگ‌ترین آدم‌ها برای یک‌دیگر می‌شدیم. این را هم نگفتم که سیف‌الله قلبش هم به اندازه پیکرش بزرگ بود. ما هم‌کلاسی‌ها هیچ کسی را اندازه او آزار ندادیم و هیچ کسی اندازه سیف‌الله ما را توی دل خودش جا نداده بود. من و یکی دو دانش‌آموز ریزه دیگر، بارها به دست و شانه‌های بلندش آویزان می‌شدیم و او با خشمی ساختگی ما را از خودش پایین می‌انداخت؛ ولی ما که می‌دانستیم خشم مبصرمان زودگذر و کاذب است، می‌رفتیم نفسی تازه می‌کردیم و بازمی‌گشتیم. بارها و بارها خط‌ونشان می‌کشید که نام ما را نوشته و به نظامت دبیرستان گزارش خواهد کرد؛ ولی نشد یک‌بار این کار را بکند. برق سه‌فاز ما را با اعصاب خودش ۱۱۰ولت می‌کرد و تاب می‌آورد. روزی که بر بلندای کوه‌های کردستان عراق آقای صالح‌نیا کنار توده‌های برف زانو زد تا آب‌برف توی قمقمه بریزد، یک‌ کلام نیم‌تیغ شد سوی من و حامد داوودی که گرم شرارت و شوخ‌وشنگی بودیم، آمدم بگویم آقای صالح‌نیا، این‌جا دیگر مکتب نیست، دست بردار از نصیحت و کنترل ما! ولی دیدم زل زد توی چشمانم و گفت: *"سیف‌الله شهید شد!"* دیگر توانی نداشتم تا زانو فیکس کنم. وا رفتم روی برف‌هایی که زیر آفتاب خردادماه سال ۱۳۶۷ داشتند ذوب می‌شدند. حس کردم، اگر بشینم، خودم هم آب خواهم شد. داوودی زیر بغلم را گرفت. گفتم، حامد چی گفت صالح‌نیا؟ تو هم شنیدی؟ تا آمد سری بجنباند، خمپاره۸۰ کنارمان خورد و ترکشی ریز توی کمرش فرو نشست. تنها یک پرده نازک، یک ثانیه، میان من و سیف‌الله فاصله بود تا آن خمپاره کارم را ساخته و بروم از خود سیف‌الله بپرسم که واقعا شهید شده است یا نه؟ راستش، من مرگ تنها کسی که توی زندگی‌ام باور ندارم، سیف‌الله سعادتی است. ارجاع‌های ذهنی من به او بسیار است. او در باور من، حاق ذهن من، جوان مانده است و من پیر شده‌ام‌. هر بار او را با آن پیراهن و... جامه سبز کم‌رنگ که گویی هزارسال در آن پاسداری کرده، برابر خودم می‌بینم که سبز شده. او در من مانده و من به یاد او. بودن‌اش در من تمامی ندارد. باور دارم مبصر رفتارم مانده و می‌داند هم‌چنان باید بر من نظارت کند. به گمان، سی‌وخرده‌ای سال، بسیار کم است برای کم‌رنگ‌شدن یاد و بودن چنین انسانی؛ چه برسد به فراموشی‌اش. از بلندی‌های شیخ‌محمد عراق که سرازیر شدیم، اگرچه تنها شهید ما از آن نبرد و اعزام و ماموریت سه‌ماهه بود، ولی گویی سیف‌الله همه ما بود و همه ما به شهادت رسیده بودیم. کمی دیگر اگر فکر کنم، می‌توانم خودم را باز روی یکی از صندلی‌های تک‌نفره چوبی‌فلزی کلاس ده‌نفره معارف اسلامی حس کنم که سیف‌الله دوباره با صدایی که بازه صوتی باس‌دراماتیک داشت، برای‌ام با انگشت بلندش خط‌ونشان می‌کشد و می‌گوید: "جان خودم امروز دیگه اسمت رو به نظامت رد می‌کنم!" ولی من که می‌دانم دل‌اش قد گنجشک هم به کدورت اتصال ندارد، باز هم بی‌خیالم و... *راوی: برادر مصطفی محمدی* *آقای صالح نیا مشاور و مدیر سال های بعد در دبیرستان. *یاد باد، آن روزگاران یاد باد!* # شهید سیف الله سعادتی شهید دبیرستان سپاه @Ammar_noghtezan 🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃
🔴زشت ترين نوع ستم 🔆ظلم الضعيف أفحش الظلم. 💠ستم كردن به ناتوان، زشت ترين نوع ستم است. 📚 @Ammar_noghtezan 🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃
♦️🍃اگر جنازه‌ای از من آوردند دوست دارم روی سنگ قبرم بنویسید : (علیها السلام). خدایا در قبر مونسم باش که چراغ و فرش و مونسی به همراه ندارم. خدایا ما را از سلک شهیدان واقعی که در جوار خودت در عرش الهی در کنار مولا حسین (علیه السلام) هستند قرار بده». ♦️🍃مزار از زمان شهادت تا کنون محل زیارت کسانی است که راز دل را تنها با او گفته‌اند و از او برای گشایش در کارهایشان یار می‌گیرند. ♦️🍃هنوز هم بسیاری از شیفتگان شهدا به سراغش می‌آیند، راز دل با او می‌گویند و از او می‌خواهند شفیعشان باشد. در همه این رفت و آمدها جز راستی و خلوص نیت چیزی نمی‌توان دید، ♦️🍃 آرام و صبورانه به درددل‌های زائرانش گوش می‌سپارد و خدا می‌داند بین او و خدایش چه می‌گذرد که خیلی‌ها گفته‌اند به خواسته‌شان رسیده‌اند و به این شهید و دعایش سخت اعتقاد دارند. ❤️ 🌷یادش با ذکر 🌷 @Ammar_noghtezan 🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃
ادواردو آنیِلی (به ایتالیایی: Edoardo Agnelli) 9 ژوئن 1954 در نیویورک به دنیا آمد و در 15 نوامبر سال 2000 در فوسانو به شهادت رسید. او یکی از دو فرزند جیانی آنیلی - سرمایه‌دار و میلیاردر ایتالیایی و مالک سابق مجموعه فیات - و مارلا کاراچولو بود. وی پس از قبول مذهب تشیع نام خود را به "مهدی" تغییر داد. @Ammar_noghtezan 🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃
هدایت شده از لینکدونی الماس
❇️ گروه های اتحادیه عماریون : 👈گروه های گفتگو محور ⏬ ⬅️ تریبون آزاد ⬅️منتقدین ⬅️گفتمان 👈 گروه آمورزشی و فرهنگی ⏬ ⬅️زبان انگلیسی ⬅️درسهایی از قران ⬅️خودسازی ⬅️گام دوم انقلاب اسلامی ⬅️شعر و ادبیات ⬅️کلبه محبت ⬅️ اقتصاد روز 👈گروه های عمومی ⏬ ⬅️اتحادیه عماریون ⬅️گروه تبلیغات ⬅️گروه مطالب ⬅️گروه فرم گیری 👈 اتحادیه عماریون در سایر پیام رسانها⏬ ⬅️واتساپ ⬅️سروش ⬅️روبیکا ⬅️بله ⬅️گپ ⬅️آی گپ ⬅️هورسا ⬅️تلگرام ❇️کانال های اتحادیه عماریون ⏬ ⬅️ اتحادیه عماریون ⬅️شبکه سازی عماریون ⬅️ خبر گزاری استانی ⬅️مغز خاکستری ⬅️آرشیو کنفرانس های عماریون ⬅️ نفوذی ها ⬅️ خنده بازار ⬅️ لینکدونی الماس ⬅️ آشپز خانه ⬅️ عکس نوشته ⬅️ خبر گزاری 🔸🔹🔺🔹🔸🔺🔹🔸🔺 🔹 مدیر اتحادیه @Yavar_amar 🔹مدیر کنفرانسها و تولید محتوا @Bjgh5656 🔹مدیر تبادلات و تبلیغات @m_behzady 🔹مدیر جذب نیروی انسانی @ya_alimadad70 🔹مدیر آموزش و شبکه سازی @basir_5 ✅اتحادیه عماریون شبکه ای قوی ، همدل و انقلابی برای تحقق اهداف وآرمانهای انقلاب اسلامی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👆از شهدای خانطومان میگه تا شهید نشدم پخش نکنید.... 😭😭 آن کس که تو را شناخت، جان راچه کند؟ فرزند و عیال و خانمان را چه کند؟ 🔹اتحادیه عماریون شبکه ای همدل و انقلابی برای تحقق آرمانهای انقلاب اسلامی 👌با شهدا مأنوس باشیم👇 @Ammar_noghtezan
مرضیه حدیدچی ( مادر انقلاب ) وفات : ۲۷ آبان ( ۱۳۹۵ ) @Ammar_noghtezan 🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃
🍃 رفیق ✨ حواست به مین هاے مجازے هست؟😢 این جنگ بشے... دیگ تمومـــه...✋📱 جنگ سخت میرسه به خـــ❤️ــدا ولی....☝️ 🌱قربانے نرم ... از خدا دور میشه ...😔 ...🙂 .. 🔹اتحادیه عماریون شبکه ای همدل و انقلابی برای تحقق آرمانهای انقلاب اسلامی با شهدا مأنوس باشیم 👇 @Ammar_noghtezan
... پای امام زمانش مردونه وایسه ... سه تا ساعت تنظیم کنه به دو نفرم بسپره تا نماز صبح بلند شه ... خیرش به مردم برسه ... مثل کوه محکم باشه جلوی مشکلات زندگی سینه اشو سپر کنه بگه حریف میطلبم ... همیشه توکلش به خدا باشه نه فقط زمانی که کارش گیره.... ✌️اول به خودم میگم... 🔹اتحادیه عماریون شبکه ای همدل و انقلابی برای تحقق آرمانهای انقلاب اسلامی با شهدا مأنوس باشیم 👇 @Ammar_noghtezan
41d1f21f2645b2ac47097d7486a832b0fa5a4569.mp3
16.91M
ارباب!!! نگو که سربارِ توأم... 👌سید رضا نریمانی ♻️بسیار زیبا♻️ 🔹اتحادیه عماریون شبکه ای همدل و انقلابی برای تحقق آرمانهای انقلاب اسلامی با شهدا مأنوس باشیم 👇 @Ammar_noghtezan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
یه روز یه ترکه میره سبزی فروشی تا کاهو بخره عوض اینکه کاهوهای خوب را سوا کند ، همه کاهو های نامرغوب را سوا میکنه و میخره‌‌ ازش می پرسند چرا اینکار را کردی میگه: صاحب سبزی فروشی پیرمرد فقیری هست مردم همه ی کاهوهای خوب را میبرند و این کاهوها روی دست او میمانند و من بخاطر اینکه کمکی به او بکنم اینها را میخرم، اینها را هم میشود خورد این ترکه کسی نبود جز عارف بزرگ آقا (ره) .......................................................................................... یه روز یه ترکـــه میره جبهه، بعد از یه مدت فرمانده میشه یه روز بهش میگن داداشت شهید شده افتاده سمت عراقی ها اجازه بده بریم بیاریمش جواب میده کدوم داداشم؟ اینجا همه داداش من هستن اون ترکـــه تا زنده بود جنگید و به داداش های شهیدش ملحق شد; اون ترکـــه کسی نبود جز .......................................................................................... به یه ترکه گفتند کتابی بنویس ترکه برای تالیف آن کتاب حدود چهل سال تحقیق و مطالعه کرد و بیش از ده هزار کتاب را تمام خواند و به حدود صد هزار کتاب، مراجعه مکرر داشت او برای یافتن منابع و کاوش در کتاب خانه های هند، ترکیه، ایران، عراق و .. سفرهای متعدد انجام داد و بالاخره یک کتاب یازده جلدی نوشت این ترکه کسی نبود جز و اون کتاب نفیس"الغدیر"بود!!!!! از این به بعد قبل از تعریف کردن جک حواسمون باشه چه کسانی رو به مسخره میگیریم .......................................................................................... یه لره میشه شهید . اولین نوجوان 13 ساله شهید راه وطن یه لره میشه حسین پناهی که یادش در خاطره ایرانیان زنده میمونه یه لره میشه سردار بی بی مریم بختیاری فرمانده سپاه بختیاری یه لره میشه بانو قدم خیر رهبر مبارزان عشایر در مقابل انگلیس یه لره میشه آیت الله العظمی بروجردی مرجع بزرگ شیعیان یه لره میشه پرفسور کرم زاده استاد جهانی ریاضی یه لره میشه پرفسور ماهر ! مغزسوم فیزیک جهان یه لره میشه سردار اسعد بختیاری فاتح تهران یه لره میشه دکتر عبدالحسین زرین کوب یه لره میشه پرفسور جعفر شهیدی یه لره میشه قیصر امین پور یه لره میشه باباطاهر یه لره میشه علی مردان خان که به ارتش رضا خان میگه هر عقابی بخواهد از آسمان این کشور عبور کند باید پرهایش را باج بدهد و،،،، .......................................................................................... یه روزی یه ترکه، یه عربه، یه قزوینیه، یه آبادانیه، یه اصفهانیه، یه شمالیه، یه شیرازیه، بوشهریه و ... مثل مرد جلوی دشمن وایستادن تا کسی نگاه چپ به خاک و ناموسمون نکنه لره...........شهید محمد بروجردی بود ترکه.......... شهید مهدی باکری بود عربه......... شهید علی هاشمی بود قزوینیه...... شهید عباس بابایی بود آبادانیه...... شهید طاهری بود اصفهانیه.... شهید ابراهیم همت بود شمالیه...... شهید علی اکبر شیرودی بود شیرازیه...... شهید عباس دوران بود🍀🌺🌹☘ و یک کرمانی میشود سید شهدای مدافع حرم و شهدای انقلاب به اسم سرباز ولایت حاج قاسم سلیمانی🍀🌺🌹☘ 🔰خواهشاً در هر گروهی هستید ارسال تا مانع گذاشتن جوکهای قومیتی بشوید. 🔹اتحادیه عماریون شبکه ای همدل و انقلابی برای تحقق آرمانهای انقلاب اسلامی با شهدا مأنوس باشیم 👇 @Ammar_noghtezan •┈┈••✾•♥️•✾•-----ْ
🔴 توصیه اخلاقی از شهید حاج قاسم سلیمانی به علی نجیب‌زاده علی عزیز چهار چیز را فراموش نکن ۱- اخلاص، اخلاص، اخلاص. یعنی گفتن، انجام دادن و یا ندادن برای خدا ۲- قلبت را از هر چیز غیر از او خالی کن و پر از محبت او و اهل‌بیت(ع) کن ۳- نماز شب توشه عجیبی است ۴- یاد دوستان شهید ولو به یک صلوات برادرت، دوستدارت سلیمانی ۹۱/۷/۲۱ شادی روحشون صلوات 🔹اتحادیه عماریون شبکه ای همدل و انقلابی برای تحقق آرمانهای انقلاب اسلامی با شهدا مأنوس باشیم 👇 @Ammar_noghtezan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✅ فضیلت خواندن سوره سجده در شب جمعه
_ا❣ا_ شک نکن بعدی تویی!! 🔹میانبر رسیدن به خدا"نیت"است. کار خاصی لازم نیست بکنیم. کافی است کار های روزمره‌ مان را... 👈🏻به خاطر "خدا" انجام دهیم. 🔸اگر تو این کار زرنگ باشی شک نکن شهید بعدی تویی..😇 همت 🔹اتحادیه عماریون شبکه ای همدل و انقلابی برای تحقق آرمانهای انقلاب اسلامی با شهدا مأنوس باشیم 👇 @Ammar_noghtezan
سلام رفقا ✋ جاتون خالی، سر مزار شهدا بودیم. 🤩چه صفایی!!!!..... براتون یه عکس گرفتم. ببینید.... 😇واقعا یه عده چقدر ذوب در خدا میشن؟! 🔸عجب معرفتی!!! اللهم ارزقنا شهادةً فی سبیل المهدی.... . قم. بهشت معصومه 🔹اتحادیه عماریون شبکه ای همدل و انقلابی برای تحقق آرمانهای انقلاب اسلامی با شهدا مأنوس باشیم 👇 @Ammar_noghtezan
?رابطه فراگیر شدن ظلم و ظهور📿 💠 استاد محسن قرائتی 💠 . . @Ammar_noghtezan 🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃
طوری کنید کِه اگر روزی زمان عج فرمودند: " یه سرباز میخام بفرمایند ؛ فلانی بیاید " سربازی کِه هیچ‌ نداشته باشه بدردِ اقا نمیخوره.. برید جسمانیِ خودتون رو ببرید بالا مومن باشید.. همراه با آمادگیِ جسمانی... 🔹اتحادیه عماریون شبکه ای همدل و انقلابی برای تحقق آرمانهای انقلاب اسلامی با شهدا مأنوس باشیم 👇 @Ammar_noghtezan