eitaa logo
آموزش امر به معروف (دوره مقدماتی)
1.9هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
2.1هزار ویدیو
146 فایل
🍀 هدف از ایجاد کانال، آموزش امر به معروف به زبانی ساده و قابل فهم برای عموم مردم می‌باشد🌺 ✔️ کپی آزاد (با ذکر صلوات😊) 👈ادمین کانال جهت: 🔷انتقاد 🔷پیشنهاد 🔶ارسال خاطرات و تجربیات امر به معروف👇 @ensan_mosleh
مشاهده در ایتا
دانلود
📌شنیدیم که هدف، وسیله رو توجیه نمیکنه! 👇 🔸آمر به معروف اجازه ندارد با روش غلط یا حیله و به هر وسیله ای، جلوی منکر را بگیرد. 🔹به قول شهید دکتر بهشتی: از پلکان حرام که نمیشود به بام سعادت حلال رسید! 🍀 🌺🍀 💠💠💠💠 📲👇 @AmoozesheAmrebemarouf
- دختری و بر همه عالم اُمی... - قائمه‌ عرش خدا در قمی. . . [ وفات کریمہ اهل‌بیت حضرت معصومہ سلام الله علیها 🖤 تسلیت باد🥀 ] ‌ @AmoozesheAmrebemarouf
باید خطر را بشناسیم باید نقاطی را که خطر از آن نقاط، جامعه اسلامی را تهدید می کند درست بشناسیم آن عبرت های قضایای صدر اسلام را برای مردم و برای خودمان باز کنیم مهم ترین وظیفه ای که در صراط «امر به معروف و نهی از منکر» وجود دارد این است که نیروهای مؤمن و آمر به معروف و ناهی از منکر و آنهایی که در نظام اسلامی انگیزه دارند، باید در صحنه باشند، همه جا باید حضور داشته باشند. حزب اللّهی بودن، یعنی آماده کار بودن برای انجام تکلیف الهی. این، یک ارزش است؛ یک ارزش انقلابی است. 📚 کتاب واجب فراموش شده؛ بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار با علما و روحانیون ۱۳۷۱/۰۵/۰۷ @AmoozesheAmrebemarouf
📌افرادی هستند که کارهای اشتباه و یا انجام بعضی از گناهانشان را با «خواهی نشوی رسوا، همرنگ جماعت شو» می کنند! 👇 ❌یعنی اگر کاری از رفتار عمومی مردم انجام بدهیم رسوا خواهیم شد... یا اینکه باید با هماهنگ بشویم و از اکثریت کنیم❗️ اما با کدام جماعت و به چه قیمتی؟ 🤔 ⚠️گاهی ممکن است جماعتی میل به باطل و رفتارهای ناهنجار (خلاف شرع و قانون) داشته باشند. ⭕️یکی از آفت های عقل انسان، تسلیم شدن در برابر اکثریّت کمّی جامعه است. در صورتی که اسلام، تابع است، نه اکثریّت کمّی! 🔸بر اساس آیه ١٠٠ سوره مائده؛ زیاد بودن طرفداران باطل، دلیل درستی رفتارشان نیست. 🔹در آیه ١١۶ سوره انعام می‌خوانیم: اگر از بیشتر کسانى که در روى زمین هستند اطاعت کنى، تو را از راه خدا گمراه مى کنند. ✴️ در صورتی که خداوند، انسانها را دعوت به از کرده است. «صِبْغَةَ اللَّهِ و مَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّهِ صِبْغَةً» (بقره/١٣٨) ✅ پس باید گفت: خواهی نشوی رسوا، ‌شو 👈 به عبارتی باید همرنگ جماعتی شویم که رنگشان خدایی است. @AmoozesheAmrebemarouf
1.49M
🎙 🚨صوت فوری چرا اینقدر امــر به معــروف را به تقلیل میدهید⁉️ این رو باید از ذهن همه مردم پـــــــاک کنیم 🔊این صوت رو برای تمام گروهها و کانالها و افراد مذهبی بفرستید 🍀 🌺🍀 💠💠💠💠 📲👇 @AmoozesheAmrebemarouf
سلام. این رو میگم تا برای همه مون باشه و ببینیم چرا کار امر به معروف به اینجا رسیده...😥 امروز توی مسیرم دو تا دختر رو دیدم که مقنعه سرشون نبود. توی ایستگاه اتوبوس نشستن. قبل از اینکه بهشون برسم دیدم یه روحانی و یه خانم محجبه، ساکت از کنارشون رد شدن...😔 به دخترا گفتم قشنگای من، مقنعه تون رو سرتون کنید یکی شون گفت چشم بعد سریع رفتم که به حاج آقا برسم... احوالپرسی کردم و گفتم شما به خانم هایی که بی حجاب بودن تذکری ندادین درسته؟ گفتن نه! گفتم خوب حاج آقا این کار میشه تایید گناه!! وظیفه ما امر به معروفه. حاج آقا گفتن امر به معروف رو با انزجار از گناه میشه انجام داد من اخم کردم اما اونها توجهی نکردن! 🙄 گفتم اصلا اونها اخم شما رو دیدن؟! بعدشم اینجا باید تذکر بدیم. کلام رهبر انقلاب اینه که بگویید و بروید. حاج آقا گفتن : امر به معروف شرایطی داره، باید تاثیر داشته باشه... در این شرایط ممکنه اونها به تذکر توجه نکنن یا برخورد بدی بکنن... حکومت باید جلوی اینها رو بگیره😕 گفتم شرایط امر به معروف چیه؟ احتمال تاثیر که هست. حکومت به جای خود، اما ما هم باید تکلیف خودمون رو انجام بدیم. گفتن باید به اینها بی اعتنایی کرد گفتم سکوت روحانی یا محجبه در برابر گناه، بی اعتنایی محسوب نمیشه، بلکه تایید گناهه! در همین حین یه دختر که کشف حجاب کرده بود از کنار ما رد شد بهش تذکر دادم، گفت چشم و شال رو سرش کرد👌 به حاج آقا گفتم دیدین الان من تذکر دادم این خانم قبول کرد. ما باید وظیفه خودمون رو انجام بدیم. آخرش حاج آقا گفتن من حرف شما رو قبول دارم شاید هم قصوری صورت گرفته😅 حالا میخواستم بگم امر به معروف مؤمنین و بیتفاوت زدایی رو جدی بگیریم. دلمون برای مومنین بیتفاوت هم بسوزه و به اونها هم تلنگر بزنیم که امر به معروف کنن تا یه وقت آش نخورده و دهن سوخته نشن! 🙂 🍀 🌺🍀 💠💠💠💠 📲👇 @AmoozesheAmrebemarouf
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
می‌دونستی دیر یا زود خودتم شبیه اونا می‌شی؟😨😓 اگه امر به معروف و نهی از منکر نکنی••‼️ 🍀 🌺🍀 💠💠💠💠 📲👇 @AmoozesheAmrebemarouf
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔸ترسوها جزء یاران امام زمان (ع) نیستند. نیروهایی که امام زمان (ع) دارند، نیروهای تارک امر به معروف و نهی از منکر نیستند. حضرت، نیروهای ترسو را نمی‌پذیرد. این همه مسائل که پیش می‌آید، برای غربال شدن و انتخاب نیروهای به دردبخور برای ایشان است. حضرت کسانی را لازم دارد که با هر منکری مقابله کنند و هیچ منکری را توجیه نکنند. سیصد و سیزده‌تایی که انتخاب می‌شوند کسانی هستند که هر جا وظیفه دیده‌اند قاطع برخورد کرده‌اند. هر کس بترسد و مثل آن کسانی بشود که از نهر طالوت آب خوردند، دیگر صلاحیت ندارد. این، سیرِ حرکتِ عالَم است. مرحوم آیت‌الله حائری شیرازی 🍀 🌺🍀 💠💠💠💠 📲👇 @AmoozesheAmrebemarouf
بخشنامه امربمعروف ۹۷_۹۸.pdf
11.22M
امـربه‌معـروف‌ و نهـی‌ازمنکر (سال تحصیلـی۹۷_۹۸) 🔸مشابه این بخشنامه از تهران به تمام استانها ابلاغ و طبق این بخشنامه، همه مدارس موظف هستند برای احیاء و آموزش امر به معروف، اقدام کنند. 📣📣 از مدارس کنیم. 🍀 🌺🍀 💠💠💠💠 📲👇 @AmoozesheAmrebemarouf
◀️ تیر سه شعبه در ؛ ❌بی عفتی ❌بی حجابی 🍀 🌺🍀 💠💠💠💠 📲👇 @AmoozesheAmrebemarouf
🔹پیام رهبر انقلاب اسلامی در پی شهادت مجاهد قهرمان، فرمانده «یحیی السنوار» 📣 حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر انقلاب اسلامی در پیامی خطاب به ملتهای مسلمان و جوانان غیور منطقه با تجلیل از مجاهد قهرمان، فرمانده «یحیی السنوار» تأکید کردند: جبهه مقاومت همانگونه که قبلاً با شهادت برجستگان خود از پیشروی باز نماند، با شهادت سنوار هم کمترین توقفی نخواهد داشت باذن‌الله. حماس زنده است و زنده خواهد ماند. 👇متن پیام رهبر انقلاب اسلامی به این شرح است: 🔹️بسم الله الرّحمن الرّحیم ✏️ ملّتهای مسلمان! جوانان غیور منطقه! مجاهد قهرمان، فرمانده یحیی السّنوار، به یاران شهیدش پیوست. ✏️ او چهره‌ی‌ درخشان مقاومت و مجاهدت بود؛ با عزم پولادین در برابر دشمن ظالم و متجاوز ایستاد؛ با تدبیر و شجاعت به او سیلی زد؛ ضربه‌ی جبران‌ناپذیر هفتم اکتبر را در تاریخ این منطقه به یادگار گذاشت؛ و آنگاه با عزّت و سربلندی به معراج شهیدان پرواز کرد.. ✏️ کسی چون او که عمری را به مبارزه با دشمن غاصب و ظالم گذرانده است، سرانجامی جز شهادت شایسته‌ی او نیست. فقدان او برای جبهه‌ی مقاومت البتّه دردناک است، ولی این جبهه با شهادت برجستگانی چون شیخ احمد یاسین، فتحی شقاقی، رنتیسی و اسماعیل هنیّه از پیشروی باز نماند، و با شهادت سنوار هم کمترین توقّفی نخواهد داشت؛ باذن الله. حماس زنده است و زنده خواهد ماند. ✏️ ما چون همیشه، در کنار مجاهدان و مبارزان بااخلاص خواهیم ماند؛ بتوفیق من الله و عونه. ✏️ اینجانب شهادت برادرمان یحیی السّنوار را به خاندانش، به همرزمانش، و به همه‌ی دلبستگان جهاد فی‌سبیل‌الله تبریک، و فقدانش را تسلیت میگویم. ✏️ والسّلام علی عباد الله الصّالحین ✍ سیّدعلی خامنه‌ای؛ ۱۴۰۳/۷/۲۸ khl.ink/f/57913
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 🔴 زندگی "به من چه، به تو چه‌ ای" معلومه که راحته ❌😲 ❗️بی تفاوت نباش☝️ ما به هم ربط داریم ... 🍀 🌺🍀 💠💠💠💠 📲👇 @AmoozesheAmrebemarouf
❇️ عده‌ای نزد علیه السلام رفتند و عرض کردند: ما تصمیم گرفته ایم امر به هیچ معروفی نکنیم مگر آنکه اول خودمان لااقل همان معروف را انجام داده باشیم و تصمیم گرفته‌ایم نهی از هیچ منکری نکنیم مگر آنکه اول خودمان لااقل همان گناه را ترک کرده باشیم. ✅ امام علی علیه السلام فرمودند: نخیر، بلکه امر به معروف کنید حتی اگر خودتان همان معروف را کامل انجام نمی‌دهید و نهی از منکر کنید حتی اگر همان گناه را هم خودتان کامل ترک نکرده اید. (ارشاد القلوب، جلد ۱، صفحه ۱۴، ترجمه طباطبائی) 🍀 🌺🍀 💠💠💠💠 📲👇 @AmoozesheAmrebemarouf
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✴️ : تاثیری که در آدمی می گذارد، در حد یک معجزه است، ریاضتی که یک مرتاض می کشد یا یک اهل سلوک برای اصلاح خودش انجام می دهد، این کار روی دست همه آنهاست، خیلی فوق العاده است. 🍀 🌺🍀 💠💠💠💠 📲👇 @AmoozesheAmrebemarouf
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پاسخ به 👇 📍لم تقولون ما لا تفعلون معنای صحیح: چرا به آنچه می‌گویید، عمل نمی‌کنید؟ آیا میشه از این آیه برداشت کرد که چون ما به چیزی که گفتیم عمل نکردیم پس امر به معروف رو هم کنسل کنیم !🤔 🍀 🌺🍀 💠💠💠💠 📲👇 @AmoozesheAmrebemarouf
🌺 با سلام خدمت اعضای محترم کانال خاطره ای دلنشین و آموزنده رو در چند قسمت مطالعه بفرمایید 🌺
«بسم رب الشهدا» سال ۱۴۰۲ بود که در شیراز شهر جدید صدرا پارک زیبا و سر سبزی به نام اکو پارک برنامه چهارشنبه های طلایی که در بحث عفاف و حجاب بود برگزار کرده بودیم ،البته خواهران برنامه رو برگزار می‌کردند بنده هم به عنوان پشتیبان و همکار آنجا حضور داشتم .خواهران میزی با تجهیزات معنوی ،شکلات و شیرینی و چای و غیره تزیین میکردند و از رهگذران استقبال و پذیرایی میشد .و به خانمهایی که حجاب داشتند تشکر و هدیه ای تقدیمشان میشد و به خانم های بی حجاب هم پذیرایی و گفتگویی میشد و قبول می‌کردند که حجابشون رو رعایت کنند .و به عنوان هدیه یک سال یا شیشه سر بسته که معمولا وصیت نامه شهدا و تربت کربلا داخل اون بود بهشان هدیه داده میشد.منم از این شیشه ها خوشم آمد و یکی را در جیبم گذاشتم که به رسم یادبود به منزل ببرم.زمانی که برنامه تمام شد و وسایل را جمع آوری کردیم، داخل پارک قدم میزدم که خانم خیلی بدجور بی حجابی دیدم و به طرف خانم رفتم و گفتم:سلام کاکو خوبید؟
منم که سر تا پا، لباس خاکی خادم و الشهید پوشیده بودم نگاهی به سر تا پا من کرد و با لحن تنفر آمیز گفتند،بفرمایید . معمولا وقتی میخواستم به کسی تذکر بدم همون سریع میگفتم ببخشید آبجی ،کاکو لطفاً شال یا روسریتون رو بپوشید و میرفتم. ولی اون لحظه واقعا هنگ کردم .فقط یک لحظه دستم رو کردم توی جیبم و شیشه ای که روی میز برداشته بودم رو لمس کردم و بی اراده آن را بیرون آوردم و دو دستی گفتم بفرمایید کاکو تقدیم شما 😁 خانم گفتند این چیه ؟و هنوز اجازه ندادند من توضیح بدهم از دستم گرفتند و با تمسخر گفتند این مال ملوان زبل نیست !؟ 🤔منم گفتم ملوان زبل!؟ بعد یادم آمد تلویزیون یه برنامه کودک نشون میداد ،ولی چه ربطش به این شیشه بود .ملوان زبل اسفناج میخورد و قوی میشد.بعد یه لحظه فهمیدم منظورشان اینه که دریانورد ها توی دریا یا کسی که تو یک جزیره گم میشد یک شیشه حامل از نامه نجات و سر بسته به دریا می انداختند و به ساحل که می‌رسید کسی پیدا میکرد و کمک می‌فرستاد . ولی آیا این خانم هم منظورش همین بود!؟🤔 به هر حال لبخندی زدم و گفتم ها کاکو دقیق زدید وسط هدف اره این هم از همون شیشه ها هست . پیامی برای شماست . یه دفعه گفتند مسخره میکنید گفتم خیر جدی میگم . البته منم نمی‌خواستم آنقدر گفتگو طولانی بشه درسته همه این گفتگو ها سه دقیقه ای شد ولی معمولا میگفتم و میرفتم . دیدم خیلی داره کشش میده و مثل اینکه داره دنبال دردسر میگرده . منم متوجه شدم و گفتم آبجی اینو از برادرت قبول کن و خداحافظ گفت وایسا بینم. منم رفتم یه جورایی یعنی فرار کردم😂 فکر میکنم سه هفته ای گذشت که چهارشنبه آن ، آمدیم توی پارک همون اکو پارک صدرا. من یه گوشه ای نشسته بودم دیدم خانمی خانمی آمد سمت من و سلام کرد منم از جایم بلند شدم و سلام کردم . خانم به من گفت مرا می‌شناسی !؟ گفتم خیر. گفت؛ملوان زبل. خنده ای کردم و گفتم ملوان زبل ؟😂 گفت :بله گفتم معذرت می‌خوام یعنی شما ملوان زبل هستید!؟😂😂 گفت نه ،یعنی هنوز بجا نیاوردی؟ که یه آن یادم افتاد و بهشان گفتم شماااا🤔 همان خانم هستید گفتن بله و میدونید چقدر دنبال شما گشتم .!؟ منم درون دلم گفتم حالا خوب شووووود. گفتم تغییر قیافه و تیپ دادید . گفتند بله .یعنی خیلی تغییر کردم!؟ آخه میدونید اون خانمی که من دیدم اون سه هفته قبل با الان زمین تا آسمون فرق کرده بود . چادری و محجبه و کاملا آراسته و خانم . گفتم چی شده😊 داستان سه هفته قبل👇 گفت :زمانی که شما آمدید پیشم خیلی اعصابم داغون بود و معذرت می‌خوام از هر چی قیافه مثل شما بود بدم میومد و چون مادری دارم بیمار و بستری در بیمارستان و بعد از پارک هم رفتم بیمارستان و آنجا میماندم از همه چیز سیر شده بودم هیچ کس رو قبول نداشتم و دیگر خدا هم قبول نداشتم .😭 دو سه روز از جریان هدیه شما گذشت که خورد و خسته رفتم خونه ،حالم خیلی گرفته بود خیلی گریه کردم .آخه دکترا مادرم رو جواب کرده بودند و گفته بودند امیدی بهش نیست و ببرش خونه . لباس هام رو عوض کردم که بشورم و استراحتی کنم و مجددا برم بیمارستان .بعد از چند ساعتی استراحت یهو از خواب پریدم و نشستم و گریه کردم . انگار یه چیزی گلوم رو گرفته بود و داشتم خفه میشدم حرف نمیتونستم بزنم فقط گریه میکردم ‌.لیوان آبی خوردم (واقعا اینجور داستان ها و خاطرات گفتنش خیلی سخته) لیوان آبی خوردم و بلند شدم که لباس ها رو بشورم که بعد آماده بشم برم بیمارستان همینطور که لباس های چرک رو می‌انداختم داخل لباس شویی و همینطور لباس های دیگر، دست توی جیب‌ها هم میکردم که چیزی داخلشون نباشه که اون شیشه ای که بهم داده بودید رو از جیبم درآوردم و روی میز نهار خوری پرت کردم و لباسها رو ریختم تو لباسشویی و بعد یه چیزی سر دستی حاضری آوردم روی میز نهار خوری .واقعا چیزی از گلوم پایین نمی‌رفت و همینطور اشک میریختم و هق هق میکردم و لقمه ای که در دست داشتم رو پرت کردم روی میز و سرم رو گذاشتم روی میز و گریه میکردم
واقعا گریه امانم رو بریده بود .چون واقعا از خدا و پیغمبر همه کس هم ناامید شده بودم و هیچ چیزی رو قبول نداشتم .سرم را بالا آوردم شیشه را دیدم کنجکاو شدم ،آن را برداشتم و سر چوبی که داشت را باز کردم و همینطور به میز میزدم که اون کاغذ بیرون بیاد .هر جوری بود با یه تنفری کاغذ رو بیرون آوردم و آن را خواندم .خود به خود گریه ام گرفت و چون واقعا متن نامه خیلی سوزناک بود و مثل اینکه وصیت نامه یک شهید بود که گفته بود .خواهرم حجابت رو رعایت کن ،من از مال و خانواده همه چیزم گذشتم و رفتم که نامردی یک وجب خاک سرزمینم و ناموسم را تصاحب نکنه و خدانگهدار .دستم رو محکم زدم روی میز و بی اراده گریه بلند میکردم😔😭😭😭و گفتم فقط کمکم کن .کمکم کن .کمکم کن . که یه دفعه موبایلم زنگ خورد و سراسیمه بلند شدم و به سمت موبایل که روی اوپن آشپزخانه بود رفتم شماره بیمارستان بود . برداشتم گفتم ؛بفرمایید گفت خانم فلانی . گفتم بله . گفتند از بیمارستان تماس میگیریم لطفاً بیاید کارهای ترخیص مادرتون رو انجام بدید .😳 گفتم اتفاقی افتاده ؟ گفتند خیر، مرخص هستند . گفتم آخه چطوری ؟ از همون ترخیص ها که دکتر گفتند که این دم آخر ببریدش خونه !؟ گفتند نه دختر ،مادرتون بهبود پیدا کرده 😭 گفتم تو را به خدا راستش رو بگید گفتند بیا دختر ،بیا مادرت رو ببر . لیوان آبی برایشان آوردم و خوردند و گفتم خب الهی شکر و کمی باهاشون در مورد شهدا صحبت کردم و خودمم واقعا اون لحظه حالم دگرگون شده بود و با اینکه چشمهایش اشک بود و آروم گریه میکرد و خواستم از این حال بیاد بیرون گفتم چی شد آمدید اینجا ؟یهویی منو دیدید؟ گفت من بعد از این جریان که رفتم مادرم رو ترخیص کردم آوردم خونه هر روز میومدم پارک ولی خبری از شما نبود واقعا گیچ شده بودم . گفتم ؛خب میدونید که ما فقط چهارشنبه ها اینجا هستیم .نگو ایشان هم یکی دو تا چهارشنبه از دستشون در رفته بود و چهارشنبه سوم بود که همدیگر رو دیدیم . گفت ؛ اره درسته ولی من چمیدونستم هر روز میومدم و الآنم خانمی اونجا بود و دیدم تذکر میدن و شکلات میدن ، رفت نزدیک دیدم از همون شیشه ها که شما به من دادید روی میز هست و پرسیدم گفتم یه همچین آقایی لباس خاکی و اینجور قیافه ای شما ندارید .؟ گفتن. اون آقا نیست که اونجا نشسته 👈آمدم نزدیک که شدم فهمیدم درسته خودت هستی و تا اینجا که الان اینجا هستم .و خیلی خوشحالم شما را دیدم. گفتم منم همینطور .مگر آدرس داخل شیشه ملوان زبل نبود !؟😂😂😂😂 خلاصه خنده ای کردند و خیلی تشکر و بهشان گفتم میاین بریم پیش خواهران اشناتون کنم گفت من دیگه نیازی به آشنایی ندارم . گفتم چرا !؟ گفت آشنا دارم و رفیق . گفتم چطور ! گفت :خدا و رفیق شهیدم 😳 بله من بیچاره رفیق شهید نداشتم ولی این خانم داشت و اینجور شد که منم یه رفیق شهید پیدا کردم 😭 چه درسی این خانم به من داد و رفت که رفت که رفت . ✍امیر صالحی خادم شیراز_شهر جدید صدرا 🍀 🌺🍀 💠💠💠💠 📲👇 @AmoozesheAmrebemarouf