eitaa logo
انجمن مدرسان بیانیه گام دوم
9.4هزار دنبال‌کننده
7.1هزار عکس
4.2هزار ویدیو
419 فایل
«در هر جایی که جبهه حقی از #نصرت‌الهی و مؤمنین محروم مانده است، به روشنی می‌توان ردپای #بی‌تحلیلی و بی‌تدبری مردم در مسایل گوناگون را پیدا کرد.» ١٣٨٧/٠٢/٢٠ رهبر حکیم انقلاب اسلامی ویژه اعضای انجمن‌ مدرسان‌ بیانیه گام دوم انقلاب مدیر کانال: @analyst
مشاهده در ایتا
دانلود
✳️ مناظره افشاگرانه و کوبنده امام حسن علیه‌السلام با حزب معاویه 💠 طبرسی در کتاب ارزشمند ، از شعبی و ابو مخنف و یزید‌بن ابی حبیب روایت کرده که گفتند: 💢در اسلام روزی نبود که در آن محفلی برقرار و گروهی در آن جمع شوند و در مشاجره و فریاد و مبالغه سخت‌تر از آن روزی  باشد که معاویة ‌بن ابی سفیان، عمرو‌بن عثمان‌بن عفان، عمرو‌بن عاص، عتبة‌بن ابوسفیان، ولید‌بن عتبة‌بن ابی معیط و مغیرة‌بن شعبه در آن جمع شده و بر سر یک موضوع توطئه چیدند. 🔷 عمرو بن عاص به معاویه گفت: چرا به دنبال حسن بن علی نمی‌فرستی تا او را بیاورند، زیرا او روش پدر خویش را زنده کرده و گروهی را به دنبال خود به راه انداخته است. اگر دستوری دهد اطاعت می‌شود و اگر سخنی بگوید مورد تأیید قرار می‌گیرد، این دو موضوع مقام حسن را بسیار بالا می‌برد. ای کاش به سراغ وی می‌فرستادی تا مقام او و پدرش را پایین بیاوریم، به وی و پدرش ناسزا بگوییم و قدر و قابلیت او و پدرش را کاهش دهیم، ما به همین قصد این جا نشسته‌ایم تا این موضوع را تأیید کنی. 🔷 معاویه در جواب آنان گفت: من از این می‌ترسم که او  قلاده‌های عیب و عاری را بر گردن شما بیندازد که تا زمانی که شما را داخل قبر کنند همچنان دامنگیر شما باشد. به خدا قسم من هیچ وقت حسن را ندیده‌ام مگر اینکه از وی کراهت داشته و از عتاب او حساب می‌برده‌ام، اگر من به دنبال وی بفرستم، بین او و شما به انصاف رفتار می‌کنم. عمرو‌بن عاص گفت: آیا می‌ترسی که ادعای باطل او بر حق ما و مرض او بر صحت ما برتری یابد؟ گفت: نه. عمرو‌بن عاص گفت: پس به دنبال وی بفرست. عتبه گفت: من با این نظر موافق نیستم، به خدا قسم شما نمی‌توانید با قدرتی بیشتر و بزرگ‌تر از آنچه در نفس خود می‌بینید با وی ملاقات و مجادله کنید، ولی او با بزرگ‌ترین قدرتی که در خود می‌بیند با شما خصومت خواهد کرد، زیرا او از اهل بیتی است که مرد مبارزه و جدال هستند. هنگامی که به‌دنبال امام حسن علیه السّلام فرستادند و فرستاده ایشان به امام حسن گفت: معاویه تو را می‌خواهد. فرمود: چه افرادی نزد معاویه هستند؟ گفت: فلان و فلان و نام آنان را یکی یکی گفت. امام فرمود: آنان چه منظوری دارند؟ خدا کند سقف بر سر ایشان خراب شود و عذاب از جایی که انتظار آن را ندارند به سراغ آن‌ها بیاید! آنگاه پس از اینکه به کنیز خود فرمود: لباس‌های مرا بیاور فرمود: «اللهم انی أدرأ بک فی نحورهم، و أعوذ بک من شرورهم، و أستعین بک علیهم، فاکفنیهم بما شئت و أنی شئت من حولک و قوتک یا أرحم الراحمین؛ خدایا من با توکل به تو شر آن‌ها را از خود دور می‌کنم و از شر آن‌ها به تو پناه می‌برم و در برابر آن‌ها از تو یاری می‌جویم، پس با هرچه و هر کجا که می‌خواهی، با قدرت و قوت خودت آن‌ها را نابود کن. ای مهربان‌ترین مهربانان.» سپس به فرستاده معاویه فرمود: این کلمات فرج است که من خواندم. هنگامی که امام حسن علیه السّلام نزد معاویه آمد، معاویه به وی خوش آمد و تحیت گفت و با آن حضرت مصافحه نمود. امام حسن علیه السّلام به معاویه فرمود: این تحیتی که به من گفتی، دلیل بر سلامتی و این مصافحه‌ای که کردی نشانه امنیت خواهد بود؟ معاویه گفت: آری، این گروه سخن مرا نشنیدند و به دنبال تو فرستاده‌اند تا از تو اقرار بگیرند که عثمان مظلومانه کشته شد و پدر تو او را کشت، اکنون سخن ایشان را گوش بده و آنان را مجاب کن، بدون اینکه جایگاه من مانع از پاسخ دادن تو شود. امام حسن علیه السّلام فرمود: سبحان اللّه! خانه خانه تو است. در این خانه باید اجازه از طرف تو باشد. به خدا قسم اگر من ایشان را در مورد مطلبی که در نظر دارند مجاب کنم، از ناسزا گفتن تو خجالت می‌کشم، و اگر آنان بر تو غالب شوند من از ضعف تو خجل می‌شوم. تو به کدام یک از این دو مطلب اقرار می‌کنی و از کدام یک از آن‌ها پوزش می‌طلبی؟ آیا نه چنین است که اگر می‌دانستم اینان توطئه و اجتماع کرده‌اند، به تعداد آن‌ها از بین بنی‌هاشم به همراه خویش می‌آوردم. گرچه تنها بودن من و اجتماع آن‌ها، برای من ترس‌آور است، ولی در عین حال خداوند عزّ و جلّ، هم امروز و هم بعد از امروز سرپرست و یاور من است. اکنون ایشان سخن بگویند می‌شنوم، هیچ قدرتی والاتر از قدرت خداوند بزرگ و بلندمرتبه نیست.