🔴🔵اسطورهزدایی اصلاحطلبان از ایران؛
امیرکبیر «مستبد» و شیخ فضلالله نوری «خصم مشروطه» بود!
خبرگزاری کتاب ایران، ایبنا گزارش داد: فردی به نام هومن یوسفدهی، با عنوان پژوهشگر تاریخ مشروطیت طی اظهاراتی در مراسم گرامیداشت جنبش مشروطه و رونمایی از کتاب اسناد مشروطه گیلان با اشاره به نقش نهضت روشنفکری در ایران به سردمداری امیرکبیر گفته است:
به جرأت میتوان گفت که پدر روشنفکری ایران «میرزا تقیخان امیرکبیر» صدراعظم #مستبد ولی ترقّیخواه ایران بود. او در ابتدای عصر ناصری با احداث مدرسه دارالفنون و اعزام محصّلین ایرانی به خارج از کشور روشنفکری را در ایران بنیان نهاد. به تدریج ایرانیان با پیشرفتهای علمی و صنعتی اروپاییان و علوم جدید و مفاهیمی چون قانون و مشروطه آشنا شدند. در نهایت تعدادی از این فرنگ رفتگان به صرافت افتادند که با تغییر ساختار حکومت استبدادی و استقرار حکومت مشروطه و تدوین قانون، ایران را به سویت پیشرفت و ترقّی سوق دهند.
در همین حال، روزنامه اصلاحطلب سازندگی، ارگان حزب کارگزاران نیز چند روز قبل گزارشی را درباره شهید شیخ فضلا... نوری منتشر کرد و در تیتر آن نوشت: #خصممشروطه!
حقیقتاً این حجم از دشمنی با شخصیتهایی که دل در گرو اسلام و ایران داشتهاند و در این راه به فیض شهادت رسیدهاند، بر ما پوشیده است.
بایستی به تلخی گفت که شاید اگر نبود مبارزه امیرکبیر با فرقههای بابیت و بهائیت، ایستادگی آن مرد بزرگ در مقابل روس و انگلیس، مشی امیر برای خدمت به مردم و «نه» بزرگی که به استبداد و خودکامگی ناصرالدین قاجار گفت و دست آخر جانش را بر سر این راه گذاشت؛ امروز کسی طعنه #مستبد و #استبدادی را نسبت به میرزاتقی خان نمیشنید.
شخصیتی ممدوح حتی در کلام رهبر معظم انقلاب که اصلاحطلبان بنا به دلایلی که خود بهتر میدانند، از #طعنه به او و راه رفتهاش و صدقات جاریهاش غافل نیستند.
چه اینکه قبل از فرد اشاره شده در بالا، «صادق زیباکلام» نیز طی اظهاراتی گفته بود: #امیرکبیر فردی مغرور متکبر بود و به هیچ وجه سیاستمدارانه و سنجیده رفتار نمیکرد... نمیتوانیم از کنار گردن زده شدن بابیها به سادگی عبور کنیم!
#شیخشهید نیز از طعنههای چپ ایرانی به دور نمانده است. از تهمت خصم مشروطه بودن تا صحبتهای #محمودسریعالقلم که در کتاب «اقتدارگرایی در عهد قاجار خود» از این مینویسد که اسلام کسانی مثل #شهیدشیخفضلاللهنوری، اسلامی عقب مانده است که توانایی تطابق با لیبرالیسم بعنوان دروازه ورود به وادی پیشرفت را ندارد!
و اینهمه فقط برای این است که شیخ شهید میخواست مشروطهای که خود نیز طرفدار و خواهان آن بود و برایش عدالتخانه را تشکیل داد؛ مشروعه و اسلامی باشد اما او نیز دست آخر جانش را فدای همین مسیر اسلامخواهی کرد.
گفتنیست، پیش از این و در نشست رونمایی از یک اثر هنری در تهران پیرامون شاهنامه، فردی که بعنوان شاهنامه پژوه معرفی شد طی سخنانی از این گفت که سهراب شاهنامه حرامزاده بوده و به لحاظ روایت شاهنامه اصلی! هیچ نسبت عقد و نکاحی میان رستم و تهمینه(مادر سهراب) نبوده است!
این روند اسطورهزدایی و هجوم به سمت چهرههایی مبنایی و هویتی تاریخ ایران که توسط یک طیف سیاسی خاص و جریانات نزدیک به آن هدایت و راهبردی میشود، جدای از آنکه آسیبهای فراوانی را در بطن خود دارد اما اتفاقی نیز به نظر نمیرسد.