مثلا شعر بخوانم و تو از ذوق زیاد
غش کنی توی خیابان و بیفتی بغلم😃
#حسین_مرادی
@Anarestun
درکدامینشعرِسعدیخویشراپیچیدهای؟
بوی عشق و عاشقی میآورد پیراهنت
#حامد_یعقوبی
@Anarestun
اَنارستــــــون
درکدامینشعرِسعدیخویشراپیچیدهای؟ بوی عشق و عاشقی میآورد پیراهنت #حامد_یعقوبی @Anarestun
آنقَدَر در بغلِ گرمِ تو ماندم که هنوز
بوی آغوشِ تو را میدهد این پیرهنم...
#مسعود_نامداری
@Anarestun
ایکه چشمِمشکیِتو چشمهی شعرِسپید
گونهات را وقفِ این مردِ غزلپرداز کن
#کنعان_محمدی
@Anarestun
اَنارستــــــون
ایکه چشمِمشکیِتو چشمهی شعرِسپید گونهات را وقفِ این مردِ غزلپرداز کن #کنعان_محمدی @Anarestun
گونههایت سیبِ لبنان و من هم عشقِ سیب
گاهگاهی حضرتِ آدم شدن بد نیست... نه؟
#آرش_مهدیپور
@Anarestun
اَنارستــــــون
ایکه چشمِمشکیِتو چشمهی شعرِسپید گونهات را وقفِ این مردِ غزلپرداز کن #کنعان_محمدی @Anarestun
شرمندهام که بوسه زدم گونهی تو را
من سیب دوست دارم و فرزند آدمم🍎😋
#جواهری
@Anarestun
اَنارستــــــون
بر من گُذر که بویِ گلستانم آرزوست... #مولوی @Anarestun
هرجا بروم بوی تو را میدهد انگار
عطرِ تو گرفته است تمامِ وطنم را...
#الهه_سلطانی
@Anarestun
اَنارستــــــون
بهت گفته بودم، گر منم دور ز روی تو، دل من با توست؟
بهت گفته بودم،
دوست دارم آب از سر من بگذره با تو؟
اَنارستــــــون
و اِنَّ مَنِ اعْتَصَمَ بِکَ لَمُسْتَجیر و کسی که آستان تو جوید در پناه است... #مناجات_شعبانیه @Ana
اِلٰهیٖ اَنَا عَبدُکَ الضَّعیٖفُ المُذْنِبُ
معبودا من برندهی ضعیف و گنهکار توأم...
#مناجات_شعبانیه
@Anarestun
اولین باری که در زندگیم چیزی رو جا گذاشتم هنوز یادمه! آخرای زمستون بود، ولی هوا میگفت بهار شده. یه شال گردن مشکی داشتم که مادر بزرگم واسم بافته بود. اون روز وقتی رسیدم سر کلاس، مثل همیشه گذاشتمش توی جامیزی. زنگ آخر که خورد فراموش کردم اصلا شال گردن دارم، تو کلاس جاش گذاشتم و وقتی فهمیدم که نزدیکای خونه بودم. نمیدونم چرا، ولی برنگشتم! توی دلم گفتم این هوا که دیگه شال گردن نمیخواد. فردا میرم سراغش!
دو روز بعد زمستون به خودش اومد، و هوا عجیب سرد شد. تازه فهمیدم چی رو جا گذاشتم چون بهش احتیاج پیدا کرده بودم. تا رسیدم مدرسه رفتم سراغ جامیزی، اما نه، نبود! همه جا رو دنبالش گشتم، اما خبری از شال گردنم نبود. مدام فکر میکردم که اگر همون موقع میرفتم سراغش، شاید هنوز داشتمش. چند روز بعد یه شال گردن نو خریدم که فقط شبیه شال گردنم بود، ولی هیچوقت اون حس خوب رو بهش نداشتم.
بعد از این همه سال خوب میدونم که ما آدمها خیلی وقتها داشتههامون رو جا میذاریم، چون فکر میکنیم بهشون احتیاج نداریم، چون فکر میکنیم همیشه سر جاشون منتظر ما میمونن، و هر وقت بریم سراغشون، حاضر و آماده هستن. اما وقتی زندگیمون زمستون میشه و در نبودشون سرما رو حس میکنیم، تازه میفهمیم که دیگه برای دنبالشون گشتن خیلی دیره، خیلی...
@Anarestun