اَنارستــــــون
روزیِ روضهی ما با مدد امِّبنین...
پسرم شنیدم شمر را بیـچاره کردی
امان نامه گرفتی، پاره کردی...
از بس شکاف زخم عمودش عمیق بود
تنهٰا سری بود که به پهلو به نیزه شد...
#عباس_بود😭
@Anarestun
اَنارستــــــون
سقای حرم آب شد و آب نیاورد این زمزمه بر کوچه و دیوار بلند است @Anarestun
همهی خواهشم از دست کماندار این بود
بزند چشم مرا، تیر به مشکم نزند...
#حسین_دهلوی
@Anarestun
اَنارستــــــون
روزیِ روضهی ما با مدد امِّبنین...
پیغام علقمه به بقیع بُرد جبرئیل
امالبنین بگو پسری داشتی، چه شد؟! 😭
@Anarestun
وقتی با این جوانان سخن از عباس میگویی،
در دل خود جراحتی هزار و چند صد ساله را بازمییابند
که هنوز به خونِ تازه آغشته است؛
جراحتِ کربلا را میگویم...
#سیدمرتضی_آوینی
#ازگفتارمتنهایروایتفتح
@Anarestun
رود را تا به ابد، تشنه ی مهتاب گذاشت
داغ لبهای خودش را به دل آب گذاشت
@Anarestun
اَنارستــــــون
رود را تا به ابد، تشنه ی مهتاب گذاشت داغ لبهای خودش را به دل آب گذاشت @Anarestun
در عقل نمیگنجد این نکته که در عالم
لب تشنه کسی ماند با منصب سقایی...
@Anarestun