🖋میخواهم با استفاده از #استدلال_تعمیمی (یکی از انواع #استدلال_استقرایی) به نتیجه دیگری برسم: بارها مذاکرات برجامی به شکست انجاميده و کاهش قیمتها موقت بوده است پس اینبار هم اینگونه خواهد بود (شرایط فعلی فرصتی برای خرید است با نگاه بلند مدتی) #اندی_اندیشه #منطق #استدلال #استقراء #برجام https://eitaa.com/Andy_Andishe

🔵حد فاصل نکا و بهشهر روستاهای هست که میتواند مسافر را دچار #مغالطه_شیوه_نگارش_کلمات کند👇

نام روستای فوق گِل خیل است نه گُل خیل

نام این روستا کُلِت است. در وهله اول کُلت خواندم.

پیرو این مطلب امروز در خبرگزاری تسنیم میدیدم که تاکید کرده این بار کاهش قیمتها موقت نیست!👇

🖋اگر متن مطلب تسنیم را بخوانید هیچ استدلال قابل توجهی که چرا اینبار کاهش قیمتها موقتی است وجود ندارد. پس منطقی است که با کمک #استدلال_تعمیمی انتظار رخ دادن همان اتفاقی را داشته باشیم که بار ها رخ داده یعنی: کاهش موقت؛ افزایش بلند مدت. تذکر: اگرچه #استدلالهای_تعمیمی نتیجه قطعی ندارند. اما این استدلال یک #استدلال_تعمیمی قوی است نه تعمیمی ضعیف(#مغالطه_تعمیم_شتابزده) #اندی_اندیشه #منطق #استدلالهای_تعمیمی #استقراء #بازار https://eitaa.com/Andy_Andishe

⁉️چرا نتیجه #استدلال_تعمیمی قطعی نیست؟ به خبر زیر توجه کنید👇

⭕️در سواحل امن شهر غردقه مصر تاکنون حمله کوسه رخ نداده اما نمیتوان نتیجه گرفت که این اتفاق هیچ گاه رخ نخواهد داد.

🟣مثالی دیگر از #استدلال_تمثیلی و تاثیر قوی آن👇

⁉️تا به حال به این قابلیت زبان فارسی توجه کرده بودید؟👇

🔵تنوع زیاد حروف از ویژگی های زبان فارسی است.👇

◼️اشتباه فوق را میتوان در قالب #مغالطه_توسل_به_معنای_ظاهری فهمید.

📓📔کمی منطق مغالطه توسل به معنای ظاهری کلمه چیست؟ ❇️در این مغالطه، فرد مغالطه گر بر معنای ظاهری کلمه متوسل میشود. در حالی که مخاطب به کاربرد کلمه توجه دارد. ❇️مثال: زمان بسیاری منتظر فردی مانده اید. وقتی ان فرد بالاخره از راه میرسد میگویید انقدر برایت صبر کردم که علف زیر پایم سبز شد. ان فرد پاسخ میدهد: علفِ زیر پایت را نشان بده! #اندی_اندیشه #منطق #مغالطه_توسل_به_معنای_ظاهری https://eitaa.com/Andy_Andishe

🔳مثالی دیگر👇

🟣داستان شیرین طوطی و بقال در مثنوی مولوی از قصه هایی است که به خوبی #مغالطه_تمثیل_ناروا را آموزش میدهد. با این نگاه مجدد خوانشی بر این قصه داشته باشید👇

ابیاتی از بحر مثنوی💎💎 حکایت بقال و طوطی بود بقالی و وی را طوطیی خوش‌نوایی سبز و گویا طوطیی بر دکان بودی نگهبان دکان نکته گفتی با همه سوداگران¹ در خطاب آدمی ناطق² بدی در نوای طوطیان حاذق³ بدی گربه‌ای برجست ناگه بر دکان بهر موشی طوطیک از بیم جان جست از سوی دکان سویی گریخت شیشه‌های روغن گُل را بریخت از سوی خانه بیامد خواجه‌اش بر دکان بنشست فارغ خواجه‌وش دید پر روغن دکان و جامه چرب بر سرش زد، گشت طوطی کل4 ز ضرب روزکی چندی سخن کوتاه کرد مرد بقال از ندامت آه کرد ریش بر می‌کند و می‌گفت ای دریغ کافتاب نعمتم شد زیر میغ5 بعد سه روز و سه شب حیران و زار بر دکان بنشسته بُد نومیدوار جولقیی6 سر برهنه می‌گذشت با سر بی مو چو پشت طاس و طشت آمد اندر گفت طوطی آن زمان بانگ بر درویش زد که هی فلان کز چه ای کل4 با کلان آمیختی تو مگر از شیشه روغن ریختی؟ از قیاسش7 خنده آمد خلق را کو چو خود پنداشت صاحب دلق8 را ➖➖➖➖➖➖➖➖ ¹_بازاریان ²_سخنگو ³_باهوش 4_کچل 5_ابر 6_درویشانی که ریش و مو و ابروی خود را میتراشیدند 7_مقایسه؛ در ادبیات قیاس به معنای استدلال تمثیلی است. 8_جولقی #تمثیل_ناروا #مغالطه_تمثیل_ناروا #مولوی #مثنوی #حکایت_بقال_طوطی https://eitaa.com/Andy_Andishe