eitaa logo
Anti_liberal🚩
7.4هزار دنبال‌کننده
32هزار عکس
15.7هزار ویدیو
87 فایل
✨️پیشنهادات و انتقادات: @Jahadi68✨️ ✨ادمین تبادل و تبلیغات : @mahwm21 ✨ 🛑کانالی برای سوزش برعندازان😂 🛑تحلیل جالب از اتفاقات روز دنیا👌 🛑دفاع منطقی از ایدئولوژی انقلاب🇮🇷 🛑متناسبترین واکنش به رویدادهای روز دنیا🔥
مشاهده در ایتا
دانلود
Anti_liberal🚩
•✵𖣔✨⊱سـلام‌بࢪابراهیـم⊰✨ 𖣔✵• #پارت130 دو برادر جواد در حالی كه آب از ســر و رويش می‌چكيد با تعجب ب
•✵𖣔✨⊱سـلام‌بࢪابراهیـم⊰✨ 𖣔✵• سلاح كمری آخرين روزهای ســال 1360 بود. با جمع‌آوری وسائل و تحويل سلاح‌ها، آماده حركت به سمت جنوب شديم. بنا به دستور فرماندهی جنگ، قرار است عمليات بزرگی در خوزستان اجرا شود. برای همين اكثر نيروهای سپاه و بسيج به سمت جنوب نقل مكان كرده‌اند. گروه اندرزگو به همراه بچه‌های سپاه گيلان‌غرب عازم جنوب شد. روزهای آخر، از طرف سپاه كرمانشاه خبر دادند: برادر ابراهيم هادی يك قبضه اسلحه ُكلت گرفته و هنوز تحويل نداده است! ابراهيم هر چه صحبت كرد كه من كلت ندارم بی‌فايده بود. گفتم: ابراهيم، شايد گرفته باشــی و فراموش كردی تحويل دهی؟ كمی فكر كرد و گفت: يادم هست كه تحويل گرفتم. اما دادم به محمد و گفتم بياره تحويل بده. بعد پيگيری كرد و فهميد سـلـاح دست محمد مانده و او تحويل نداده. يك هفته قبل هم محمد برگشته تهران. آمديم تهران، سراغ آدرس محمد. اما گفتند: از اينجا رفته. برگشته روستای خودشــان به نام كوهپايه در مســير اصفهان به يزد. ابراهيم كه تحويل سلاح برايش خيلی اهميت داشت گفت: بيا با هم بريم كوهپايه. شب بود كه به سمت اصفهان راه افتاديم. از آنجا به روستای كوهپايه رفتيم. ُ صبح زود رسيديم. هوا تقريبًا سرد بود، به ابراهيم گفتم: خب، كجا بايد بريم! راوی:امیرمنجر زنـدگۍنامھ‌شهیـد‌ابࢪاهیم‌هادۍ💜✨ @Antiliberalism