Anti_liberal🚩
•✵𖣔✨⊱سـلامبࢪابراهیـم⊰✨ 𖣔✵• #پارت202 ✨فراق یک ماه از مفقود شدن ابراهيم ميگذشت. هيچكدام از رفقای ا
•✵𖣔✨⊱سـلامبࢪابراهیـم⊰✨ 𖣔✵•
#پارت203
✨فراق
روبروی عكس ابراهيم نشســته و اشك ميريخت! جلو آمدم. گفتم: مادر چی شده!؟
گفــت: مــن بوی ابراهيــم رو حس ميكنــم! ابراهيم الان تــوی اين اتاقه!
همينجاست و...
وقتی گريه اش كمتر شد گفت: من مطمئن هستم كه ابراهيم شهيد شده.
مادر ادامه داد: ابراهيم دفعه آخر خيلی فرق كرده بود، هر چه گفتم: بيا بريم خواستگاری، ميخوام دامادت كنم، اما او ميگفت: نه مادر، من مطمئنم كه برنميگردم. نميخواهم چشم گريانی گوشه خانه منتظر من باشه!
چند روز بعد دوباره جلوی عكس ابراهيم ايســتاده بود و گريه ميكرد. ما بالاخره مجبور شديم دایی را بياوريم تا به مادر حقيقت را بگويد.
آن روز حال مادر به هم خورد. ناراحتی قلبی او شديدتر شد و در سی سی يو بيمارستان بستری شد!
سالهای بعد وقتی مادر را به بهشت زهرا(سلام الله علیها) ميبرديم بيشتر دوست داشت به قطعه چهل و چهار برود.
به ياد ابراهيم كنار قبر شهدای گمنام مينشست.
هــر چند گريه برای او بد بود. اما عقده دلــش را آنجا باز ميكرد و حرف دلش را با شهدای گمنام ميگفت.
🌿راوی:عبـاس هادی
زنـدگۍنامھشهیـدابࢪاهیمهادۍ💜✨
@Antiliberalism