eitaa logo
Anti_liberal🚩
7.4هزار دنبال‌کننده
32هزار عکس
15.7هزار ویدیو
87 فایل
✨️پیشنهادات و انتقادات: @Jahadi68✨️ ✨ادمین تبادل و تبلیغات : @mahwm21 ✨ 🛑کانالی برای سوزش برعندازان😂 🛑تحلیل جالب از اتفاقات روز دنیا👌 🛑دفاع منطقی از ایدئولوژی انقلاب🇮🇷 🛑متناسبترین واکنش به رویدادهای روز دنیا🔥
مشاهده در ایتا
دانلود
Anti_liberal🚩
💡درس های بحران اوکراین برای ایران: #پارت_ششم 🧩‏میان فساد گسترده در ‎#اوکراین با فرار مردم در اتوبا
💡درس های بحران اوکراین برای ایران: 🧩‏این مساله برای چین نیز صادق است. اگر چین در ‎ایندوپاسیفیک آمریکا را به چالش می‌‌‌‌‌کشد، اما همزمان تلاش می‌کند سویه دیگری برای همکاری با غرب نشان دهد و در چنین وضعیتی اشتباه خواهد بود که ‎ایران همه تخم‌‌‌مرغ‌‌‌های خود را در سبد پکن و مسکو بگذارد. ‎‏ دراینصورت آمریکا که یارای درگیری در دونباس و تایوان را ندارد، به ‎ایران فشار بیشتری می‌آورد و مسکو و پکن هم پشت تهران نخواهند ایستاد. یعنی ایران دگربار زیر ضرب تحریم‌ها قرار خواهد گرفت و به همین دلیل است که ایران نباید گفت‌‌‌وگوهای وین را به تایوان و دونباس ربط دهد. ‎ 🧩‏اکنون زمان مناسبی است که ‎ایران بتواند از انرژی و راه برای دستیابی به اهداف کلان ژئوپلیتیک و حفظ ‎امنیت_ملی خود استفاده کند.چه بسا با مذاکرات مثبت وین، زمان مناسبی برای سرمایه‌گذاری اروپایی‌‌‌‌‌ها در گاز ایران باشد چرا که اروپا نیاز به تنوع‌‌‌‌‌بخشی در بازار انرژی خود دارد.‏تصمیم‌گیرندگان ‎ایران باید از مساله ‎اوکراین بیاموزند که چگونه گفتمان جعلی تجزیه‌‌‌‌‌طلبی می‌تواند امنیت ملی کشورها را از بین ببرد. تاکید بر ‎هویت_ملی و انسجام اجتماعی اینجاست که خودش را نشان می‌دهد. 🧩‏آنچه در ‎اوکراین و ‎تایوان هویداست تاثیرپذیری رهبران اقتدارگرا از اولویت منطق تاریخ و جغرافیا بر حقوق بین‌الملل است. منطقی که سرچشمه ابرخوانش‌های ژئوپلیتیکی در تعیین دوست-دشمن است. تاکید پوتین و اهمیت ژئوپلیتیک در سیاست بین‌الملل در کنار اقتصاد بین‌الملل را نشان می‌دهد.‏این دو بحران دگربار اصل بنیادین در تحلیل سیاست بین‌الملل را نمایان می‌کنند؛ خوانش‌‌‌های ژئوپلیتیکی، پیامدهای امنیتی دارد و پیامدهای امنیتی، الزامات استراتژیک. تنها با تکیه بر این مثلث تئوریک است که می‌توان فرازونشیب در کاربرد زور و روندهای بنیادین در سیاست بین‌الملل را دریافت. و همچنین بخوانید 👇 https://eitaa.com/Antiliberalism/38905 @Antiliberalism
Anti_liberal🚩
꧁بر مـــدار عشــــ♡ـــق꧂ ✨❤️🕊 📍#پارت_ششم قفل ماشین را باز کرد و من پیاده شدم. سرش را آورد جلو و پر
꧁بر مــــدار عشــــ♡ـــــق꧂ ✨❤️|| 📍[] + زندگی مسئولیت داشت و من کاری بلد نبودم. حتی غذا درست کردن بلد نبودم. اولین غذایی که بعد از عروسیمان درست کردم، استانبولی بود. از مادرم تلفنی پرسیدم. سوپ آبش زیاد شده بود؛ کاسه کاسه کردم گذاشتم سر سفره، منوچهر می خورد و به به و چه چه می کرد. خودم رغبت نکردم بخورم. روز بعد، گوشت قلقلی درست کردم. شده بود عین قلوه سنگ. تا من سفره را آماده کنم، منوچهر چیده بودشان روی میز و با آن ها تیله بازی می کرد. قاه قاه می خندید، می گفت:«چشمم کور، دنده ام نرم. تا خانم آشپزی یاد بگیرد، هرچه درست کند می خوریم. حتی قلوه سنگ.» و می خورد. به من می گفت:« دانه دانه بپز، یک کم دقت کن، یاد می گیری.»…روزی که آمدند خواستگاری ، پدرم گفت: نمی دانی چه خبر است پدر و مادر منوچهر آمده اند خواستگاری تو. خودش نیامد. پدرم از پنجره نگاه کرده بود. منوچهر گوشه اتاق نماز می خواند. مادرم یک هفته فرصت خواست تا جواب بدهد. من یک خواستگار پول دار تحصیل کرده داشتم، 🌿🌼 @Antiliberalism
Anti_liberal🚩
꧁بر مــــدار عشــــ♡ـــــق꧂ ✨❤️|| 📍[#پارت_هفتم] + زندگی مسئولیت داشت و من کاری بلد نبودم. حتی غذ
꧁بر مـــدار عشــــ♡ــــــق꧂ ✨❤️|| 📍[] ولی منوچهر تحصیلات نداشت، تا دوم راهنمایی خوانده بود و رفته بود سرکار توی مغازه مکانیکی کار می کرد؛ خانواده متوسطی داشت، حتی اجاره نشین بودند. هرکس می شنید می گفت: تو دیوانه ای، حتما می خواهی بروی توی یک اتاق هم زندگی کنی؛ کی این کار را می کند.!؟ خب من آنقدر منوچهر را دوست داشتم که این کار را می کردم. یک هفته شد، یک ماه. ما هم را می دیدیم، منوچهر نگران بود برای هر دویمان سخت شده بود این بلاتکلیفی. بعد از یک ماه صبرش تمام شد. گفت:« من می خواهم بروم کردستان، بروم پاوه، لااقل تکلیفم را بدانم. من چی کار کنم فرشته ؟»…منوچهر صبور بود بی قرار که می شد منم بی طاقت می شدم. با خانواده ام حرف زدم. دایی هام زیاد موافق نبودند. گفتم: اگر مخالفید با پدرم می رویم محضر عقد می کنیم. خیالم از بابت او راحت بود. آنها که کاری نمی توانستند بکنند. به پدرم گفتم: نمی خواهم مهریه ام بیشتر از یک جلد قرآن و یک شاخه نبات باشد. اما به اصرار پدر برای اینکه فامیل حرفی نزنند، به صد و ده هزار تومان راضی شدم. پدر منوچهر مهریه ام را کرد صد و پنجاه هزار تومان. عید قربان عقد کردیم؛ عقد وارد شناسنامه ام نشد که بتوانم درس بخوانم.. ادامه دارد... 🌿🌼 @Antiliberalism