eitaa logo
بصیرت،پاسخ به شبهات وشایعات
5.4هزار دنبال‌کننده
4.3هزار عکس
4.7هزار ویدیو
9 فایل
بسوی حقیقت بصیرت،روشنگری پاسخ به شبهات وشایعات (شبهه ازشما،پاسخ ازما) مامکلف به تکلیفیم،نه نتیجه حق جو وحق طلب باشیم (بروز ترین کانال پاسخ به شبهات وشایعات روزدنیای مجازی) ارتباط با ادمین 👇👇 @Aliomidiani
مشاهده در ایتا
دانلود
متن شبهه..... انسان مراسم دینی را به خصایل اخلاقی ترجیح می دهد زیرا خصایل اخلاقی دشوار و پر زحمت اند و انسان پیوسته و هر لحظه باید مراقب آنها باشد، به این جهت انسان در زندگی خود نظامی از مراسم به وجود می آورد.... تاثیر این مراسم این است که انسان از دین به عنوان تسکین دهنده ی احساسات خود استفاده می کند یعنی این مراسم را جبران گناهانی تلقی می کندکه در مقابل خداوند مرتکب شده است... پس مراسم دینی از ابداعات انسان است ،انسان هر قدر از لحاظ اخلاق فاقد دقت است در عوض در اجرای مراسم دینی دقیق است زیرا می خواهد از طریق این مراسم، اخلاق خود را تثبیت کند ... لذا انسانهای گناهکار بیشتر به مراسمات دینی گرایش دارند تا انسانهای خودساخته و آزاد اندیش البته استثناء هایی هم وجود دارد .... امانوئل کانت مابعدالطبیعه اخلااخلاقی پاسخ شبهه..... ✳️نویسنده بین مراسم دینی و تفکیک قایل شده وآن دو را، دو موضوع جدا از هم تصور کرده است. که درست نیست، چرا که ماهیت هرکدام از اینها وابسته به دیگریست،وحتی میتوان گفت فقدان یکی از اینها اصالت آن یکی را هم از بین میبرد.اسلام معتقد است «الاعمال بالنیات»یعنی ارزش واصالت یک عمل یا به قول نویسنده، مراسم دینی به انگیزه و خواست قلبی فرد وابسته است وهمین انگیزه وخواست قلبی هم اگر مثبت باشد نشأت گرفته از رشد وپرورش خصایل اخلاقی در فرد است. همچنان که بدون وبدون کنار گذاستن رذایل اخلاقی نماز ارزش چندانی نداشته ویا اصلا فاقد ارزش میباشد .سایر اعمال همچون روزه ٬انفاق٬حج ٬نمازهای جمعه وجماعات وغیره هم همینطور هستند. ✳️ برخلاف نظر نویسنده که انجام هر را مایه تسکین میداند، باید گفت مراسمی که در آن پشتوانه روحی واخلاقی وجود نداشته باشد نه تنها باعث تسکین نمیشود بلکه باعث خستگی و دل آزردگی فرد هم میشود .البته همانطور که گفتیم بین این دو موضوع یک ارتباط دوسویه وجود دارد. مثلا گاهی انجام یک مراسم دینی جرقه وشروعی میشود برای آغاز خودسازی ورشد خصایل انسانی، واز آنطرف فضایل و فرد را به انجام مراسمات دینی سوق میدهد. ✳️در جایی از این متن نویسنده ناخواسته به ارتباط این دو موضوع اشاره میکند و تناقضی در گفتار او ایجاد میشود.نویسنده معتقد است فرد برای جبران گناهان خود مراسمات دینی را انجام میدهد واز طرف دیگر معتقد است که بشر مراسمات را به خصایل ترجیح میدهد.ولی نویسنده از این نکته غافل هست که همین احساس گناه ناشی از رشد خصایل اخلاقی در فرد است. ✳️ نویسنده بدون اینکه داده های اولیه خودرا ثابت کند یکسره سراغ نتیجه گیری رفته و ادعا میکند که مراسمات دینی . ✳️نویسنده باهمین نتیجه گیری بی پایه وثابت نشده ی خود نتیجه گیری دومی را اعلام میکند وادعا میکند که بیشتر افراد گناهکار در مراسم دینی شرکت میکنند.نویسنده به هیچگونه آمار میدانی در اینباره اشاره نمیکند در حالی که همه آمارها حاکی از آنست که شرکت کنندگان در مراسمات نسبت به سایر افراد از بزه و خطا واشتباهات کمتری برخوردارند. کانال بصیرت،پاسخ به شبهات وشایعات جهت عضویت @Antishobhe 👈👈👈
۸ اردیبهشت۱۳۹۸ ⬅️ ۲۲ شعبان۱۴۴۰ 🌸🌸🌸 ✨ حکمتی از نهج‌البلاغه حضرت علی«ع» 📖 موضوع: «ع» ▫▫▫  وَ قَالَ ( عليه السلام ) :  مَا شَكَكْتُ فِي الْحَقِّ مُذْ أُرِيتُهُ . ⭕ و درود خدا بر او، فرمود: ⬅ از روزى كه براى من نمايان شد، هرگز دچار نشدم. ▫▫▫ ‼ نکات : ✅ آگاهى بر چيزى دارد كه وابسته به طرق دريافت آن است; 🔻گاه انسان چيزى را با درک مى كند و گاه با مقدمات ضرورى، 🔺زمانى با حس و و هنگامى با شهود باطنى . ✅ افرادى كه چيزى را مى كنند با هم متفاوتند; ➖ گاه افراد هستند كه با كم ترين شبهه اى متزلزل مى شوند ➕و گاه افراد و نيرومندى كه هيچ آنها را تكان نمى دهد.  ✅ معلمانى كه چيزى به انسان مى آموزند نيز مختلف اند; گاه معلّم فرد است و گاه يا پيغمبر خدا; 🔸در آموخته هايى از فردى عادى ممكن است و ترديد نفوذ كند; 🔸ولى آنچه را انسان از استاد معصومى آموخته از شك و ترديد خواهد بود.  ⛔ نتيجه مى گيريم كه اگر بخواهيم در خود راسخ باشيم و گرفتار شبهه نشویم؛ ❌بايد علاوه بر اين كه آنها را از دريافت داريم ❌ را نيز فراموش نكنيم ؛ مبادا طوفان و كاخ ايمان ما را متزلزل و ويران سازد. 📚 حکمت۱۸۴ _ ( اعتقادی ) ترجمه مرحوم استاد محمد دشتی. کانال بصیرت،پاسخ به شبهات وشایعات جهت عضویت @Antishobhe 👈👈👈
متن شبهه: سال ۵۷ جوان بودیم . از سال ۵۸ شروع کردیم به پیر شدن . از درون و از بیرون . شروع کردیم به غصه خوردن . بعضی چیزها را از همان اول نمی توانستیم باور کنیم . دلمان میخواست افکار و عقاید گذشته مان را قبول داشته باشیم ؛ اما هر روز دریغ از دیروز و هر سال دریغ از پارسال . فکر میکردیم آنهائی که می گفتند: وای بر دروغگویان ؛ خودشان آدمهای راستگویی هستند . اما نه! به ما دورغ گفتند . آنهائی که می گفتند دنیا مزرعه آخرت است ؛ خودشان میدانستند که دروغ میگویند .آنهائی که می گفتند: مال دنیا چرک کف دست است ؛ خودشان بردند و خوردند و دزدیدند و اختلاس کردند و قاچاق کردند و تو بانکهای بلاد کفر با پولی که می گفتند " بیت المال " است حسابهای میلیاردی برای خودشان و زن و بچه و حتی کُلفَتشان باز کردند که اگر روزی به روزگاری ؛ تقّی به توقی خورد ؛ کباب بوقلمون و خاویارشان دچار اِشکال نشود . ما ماندیم و زور و تزویر و ریا و پیر شدیم ... همینطور هی پیر شدیم . چشمهایمان پیر شد ؛ گوشهایمان پیر شد ؛ زانوهایمان دردناک‌ شد؛ ضربان قلبمان درهم برهم شد ؛ بچه دار شدیم ؛ نگران شدیم ؛ مضطرب شدیم و پیر شدیم .‌ افسرده ترین ملت دنیا شدیم؛ عصبانی ترین مردم دنیا شدیم ؛ وقتی از حق و حقوقمان حرف زدیم ؛ تهدیدمان کردند ؛ باتوم به کمرمان زدند .... همینطور که ما پیر شدیم ؛ معنی (عرضه داشتن ) هم عوض شد ، هر کسی راحت تر دروغ گفت و کلک زد و پاچه خواری کرد و سفارش از این یا آن داشت و ریش مصلحتی گذاشت ؛ شد با عرضه و ما با بیعرضگی پیر شدیم . یک عینک روی بینی؛ یک عینک داخل جیب ؛ سمعکی در مجرای گوش و عصایی به جای پای چپ از بس که جلوی تخته سیاه یک وری روی آن تکیه دادیم و دیگر همراهی نمیکند . بچه هایی که از "بی عرضگی" ما عصبانی و مایوس و سرخورده اند حالا مُهر آشوبگر و اغتشاشگر و فتنه گر بر پیشانی شان خورده .... [شبهه خلاصه شده است. متن کامل را اینجا ببینید: yon.ir/LMGB4 ] پاسخ شبهه: متن فوق تنها یک متن شعرگونه و احساسی است که چندین مغالطه در آن به کار رفته شده است اولا گناه یک عده معدود را نباید به همه سرایت داد ثانیاً دزدی و فساد و اختلاس مختص بعد از انقلاب نیست. مختص ایران هم نیست. ذات انسان به نحوی است که طمع مار و زیاده خواه است و در صورت عدم به فساد و تجاوز به حقوق دیگران می پردازد. همانطور که در ابتدای خلقت انسان ملائک بدان اشاره داشتند (سوره بقره آیه ۳۰) برای به حداقل رساندن طبیعت زیاده خواه انسانی وجود اصلاح درونی و نظارت بیرونی لازم است اما پیر شدن نویسنده نه تقصیر نظام است و نه حتی تقصیر دزدی‌ها!! بلکه این حقیقت را باید دانست که انسان پیر می‌شود!!! تاکید بر پیر شدن نویسنده یا نرسیدن او به آرزوهایش ظاهراً برای احساسی کردن نوشته است. همچنین در مورد دروغ های بزرگی همچون (عصبی ترین، افسرده‌ترین ملت و...) قبلاً توضیح داده ام. تکرار این دروغ ها در حالیست که نه تنها متن های محتوی آن هیچ مستند معتبری ندارد، بلکه آنچه آمارهای جهانی نشان میدهد وجود افسردگی‌های شدید در کشورهایی همچون آمریکاست (اینجا را ببینید👇 https://is.gd/JzmcZ6 ) کانال بصیرت،پاسخ به شبهات وشایعات جهت عضویت @Antishobhe 👈👈👈
متن شبهه: سال ۵۷ جوان بودیم . از سال ۵۸ شروع کردیم به پیر شدن . از درون و از بیرون . شروع کردیم به غصه خوردن . بعضی چیزها را از همان اول نمی توانستیم باور کنیم . دلمان میخواست افکار و عقاید گذشته مان را قبول داشته باشیم ؛ اما هر روز دریغ از دیروز و هر سال دریغ از پارسال . فکر میکردیم آنهائی که می گفتند: وای بر دروغگویان ؛ خودشان آدمهای راستگویی هستند . اما نه! به ما دورغ گفتند . آنهائی که می گفتند دنیا مزرعه آخرت است ؛ خودشان میدانستند که دروغ میگویند .آنهائی که می گفتند: مال دنیا چرک کف دست است ؛ خودشان بردند و خوردند و دزدیدند و اختلاس کردند و قاچاق کردند و تو بانکهای بلاد کفر با پولی که می گفتند " بیت المال " است حسابهای میلیاردی برای خودشان و زن و بچه و حتی کُلفَتشان باز کردند که اگر روزی به روزگاری ؛ تقّی به توقی خورد ؛ کباب بوقلمون و خاویارشان دچار اِشکال نشود . ما ماندیم و زور و تزویر و ریا و پیر شدیم ... همینطور هی پیر شدیم . چشمهایمان پیر شد ؛ گوشهایمان پیر شد ؛ زانوهایمان دردناک‌ شد؛ ضربان قلبمان درهم برهم شد ؛ بچه دار شدیم ؛ نگران شدیم ؛ مضطرب شدیم و پیر شدیم .‌ افسرده ترین ملت دنیا شدیم؛ عصبانی ترین مردم دنیا شدیم ؛ وقتی از حق و حقوقمان حرف زدیم ؛ تهدیدمان کردند ؛ باتوم به کمرمان زدند .... همینطور که ما پیر شدیم ؛ معنی (عرضه داشتن ) هم عوض شد ، هر کسی راحت تر دروغ گفت و کلک زد و پاچه خواری کرد و سفارش از این یا آن داشت و ریش مصلحتی گذاشت ؛ شد با عرضه و ما با بیعرضگی پیر شدیم . یک عینک روی بینی؛ یک عینک داخل جیب ؛ سمعکی در مجرای گوش و عصایی به جای پای چپ از بس که جلوی تخته سیاه یک وری روی آن تکیه دادیم و دیگر همراهی نمیکند . بچه هایی که از "بی عرضگی" ما عصبانی و مایوس و سرخورده اند حالا مُهر آشوبگر و اغتشاشگر و فتنه گر بر پیشانی شان خورده .... [شبهه خلاصه شده است. متن کامل را اینجا ببینید: yon.ir/LMGB4 ] پاسخ شبهه: متن فوق تنها یک متن شعرگونه و احساسی است که چندین مغالطه در آن به کار رفته شده است اولا گناه یک عده معدود را نباید به همه سرایت داد ثانیاً دزدی و فساد و اختلاس مختص بعد از انقلاب نیست. مختص ایران هم نیست. ذات انسان به نحوی است که طمع مار و زیاده خواه است و در صورت عدم به فساد و تجاوز به حقوق دیگران می پردازد. همانطور که در ابتدای خلقت انسان ملائک بدان اشاره داشتند (سوره بقره آیه ۳۰) برای به حداقل رساندن طبیعت زیاده خواه انسانی وجود اصلاح درونی و نظارت بیرونی لازم است اما پیر شدن نویسنده نه تقصیر نظام است و نه حتی تقصیر دزدی‌ها!! بلکه این حقیقت را باید دانست که انسان پیر می‌شود!!! تاکید بر پیر شدن نویسنده یا نرسیدن او به آرزوهایش ظاهراً برای احساسی کردن نوشته است. همچنین در مورد دروغ های بزرگی همچون (عصبی ترین، افسرده‌ترین ملت و...) قبلاً توضیح داده ام. تکرار این دروغ ها در حالیست که نه تنها متن های محتوی آن هیچ مستند معتبری ندارد، بلکه آنچه آمارهای جهانی نشان میدهد وجود افسردگی‌های شدید در کشورهایی همچون آمریکاست (اینجا را ببینید👇 https://is.gd/JzmcZ6 ) کانال بصیرت،پاسخ به شبهات وشایعات جهت عضویت @Antishobhe 👈👈👈