#عکسنوشت
💢کاروان شادی
هم فکرش متعلق به عمو رضا بود، هم تدارکاتش. تمام دوستان و آشنایانی را که می دانست ماشین سفید دارند، صبح علی الطلوع دعوت کرده بود به کارواشش برای یک شستشوی رایگان.
بقیه عملیات را هم همان جا توضیح داده بود: »این گل ها را می چسبانید به دستگیره درها. بادکنک ها را می چسبانید روی سقف و عکس حرم را هم روی کاپوت جلو.
ماشین خدام حدود ساعت شش می رسد. مکان قرار را پیامک می کنم. گوش به زنگ باشید، همین که پیامک رسید، خانواده را سوار کنید و بیایید سر قرار.
« کاروان شادی آن روز، شادی اش حقیقی بود!
#زیر_سایه_خورشید
همدان دهه کرامت ۱۳۹۵
💫 #موسسه_جوانان_آستان_قدس_رضوی
#بنیاد_کرامت_رضوی
❇️ @Aqr_Javanan
#عکسنوشت
🔸 نرسیدند. باید تا حالا میآمدند. روی حرفشان حساب کرده بودم. اگر نیایند خیلی زشت است. نمیدانند که چه کار سختی است بزرگترهای یک روستا را که تازه نصفشان هم سید و اولاد پیغمبرند، اینجا دو طرف جاده به صف کنی.
تازه فقط اینها نیست که، زن و بچهها را هم بفرستی حسینیه و بگویی منتظر باشد تا پرچم بیاید. راستی اگر نرسند...؟ نه، خیلی زشت است که روی کسی غیر امام رضا (ع) حساب کنم
میرسند!
#زیر_سایه_خورشید
آذربایجان شرقی دهه کرامت 1396
💫 #موسسه_جوانان_آستان_قدس_رضوی
#بنیاد_کرامت_رضوی
❇️ @Aqr_Javanan
#عکسنوشت
با خودم گفتم: «ببین این دختران تازه به تکلیف رسیده چقدر خودشان را توی دل امام رضا علیه السلام جا کردهاند که پرچمش را از آسمان گنبدش فرستاده پیششان؛ بعد دیدم نه! خودِ این فرشتههای زمینی هستند که اوج گرفتهاند و تا جایگاه زیارت بالا آمدهاند.
#زیر_سایه_خورشید
سمنان ۱۳۹۳
💫 #موسسه_جوانان_آستان_قدس_رضوی
#بنیاد_کرامت_رضوی