۳۰ فروردین ۱۴۰۲
۳۰ فروردین ۱۴۰۲
1
سال یک هزار و سیصد و سی و دو شـمسی بود.
من و عدهای از جوانان پرشور آن روزگــــار پس از
تبادل نظر و بحث و مــــــــــــــشاجره به این نتیجه
رسیده بودیم که چه دلیــــــــــلی وجود دارد که ما
#نماز را به #عربی بخوانیم؟ چرا نــماز را به زبان
#فارسی نخوانیم؟ و عاقبت تصمــیـم گرفتیم که
نماز را به فارسی بخوانیم
و همین کار را هم کردیم.
.
۳۰ فروردین ۱۴۰۲
2
والدین ما، کم کم از این موضوع آگاهی یافتند و
به فکر چاره افتادند. آنها هم پــس از تبادل نظر با
یکدیگر تصمیم گرفتند که اول، خود با نصــــیحت
کردن، ما را از این کار باز دارند و اگر مؤثر نبود راه
دیگری برگزینند.
.
۳۰ فروردین ۱۴۰۲
3
چون پند دادن آنها مؤثر نیفتاد، ما را نزد یـکی
از روحانیون آن زمان بردند. آن روحـانی وقتی
فهمید ما به زبان فارسی نماز میخــــوانیم به
طرز اهانت آمیزی، ما را #کافر و نجس خواند
و این عمل او ما را در کارمان راسختر کرد. 😠
عاقبت پدر یکی از ما پیشنهاد داد که ما را
محضر آیتالله حاج آقا رحیم ارباب ببرند.
این فکر مورد تأیید قرار گرفت...😃
.
۳۰ فروردین ۱۴۰۲
4
حکیم فرزانه، فقیه بزرگوار و مـــــــــــــــعلم اخلاق،
حضرت آیتالله حاج آقا رحیم ارباب از عــــــلمای
بزرگ اصفهان و استـــــادی مسلم در تمام علوم
اسلامی متداول از جمله حکمت، ادبیــــــــــــــــات،
تفسیر، کلام، هیئت، ریاضی، فقه و اصول بود.
آن بزرگوار علاوهبر دانش سرشار، فردی عــــارف،
پرکار، مؤدب، متواضع و در مجموع الـــــــــــــــگو و
نمونهای از یک انسان کامل بود. هــــــمواره رفتار
و برخوردهای ایشان با مردم زبانزد خاص و عام
است🌱
.
۳۰ فروردین ۱۴۰۲
5
روز موعود ما را که تقریباً پانزده نفر بودیـــم،
محضر مبارک ایشان بردند. در هـمان لحظۀ
اول چهره نورانی و لبـــان خندان ایشان ما را
مجذوب خود ساخت و آن بزرگمرد را غــیر از
دیگران یافتیم و دانســـــــــــــــتیم که اکنون با
شخصیتی استثنایی مواجه هستیم. ایشان
در آغاز دستور پذیرایی از ما را صادر فــرمود،
سپس رو به والدین ما کرد و فرمود: شــــــما
که نماز را به فارسی نمیخوانید فعلاً تشریف
ببرید و ما را با فرزندانتان تنها بگذارید.
.
۳۰ فروردین ۱۴۰۲
6
وقتی آنها رفتند حضـــرت آیتالله ارباب رو به
ما کرد و فرمود: بهتـــــــــر است شما یکی یکی
خودتان را به من معرفی کـــــــــنید و هر کدام
بگوئید که در چه سطح تحــــصیلی هستید و
در چه رشتهای درس میخوانید. پس از آنکه
امر ایشان را اطاعت کردیم، به تناسب رشته
و کلاس هر کدام از ما، پرســـــــشهای علمی
طرح کرده و از درسهایی از قبیـــــــــــل جبر و
مثلثات و فیزیک و شیمی و عــــــــلوم طبیعی
مسائلی پرسیدند که پاسخ اغلــــــــــــب آنها از
عهده درسهای نیم بنـــــــــــدی که ما خوانده
بودیم خارج بود😢
.
۳۰ فروردین ۱۴۰۲
7
اما هر یک از ما که از عهده پاسخ پرسـشهای
ایشان برنمی آمد، با اظهار لطف ایشان مواجه
میشد که با لــــحن پدرانهای پاسخ درست آن
پرسشها را میفرمود. اکنون مـــــیفهمیم که
ایشان با طرح این سؤالات قصد داشــت ما را
خلع سلاح کند و به ما بفهـماند که آن دروس
جدیدی که شما میخــــــــوانید، من بهترش را
میدانم ولی به آنها مغرور نشده ام😉
.
۳۰ فروردین ۱۴۰۲
8
پس از اینکه همه ما را خلع ســلاح کرد، به
موضوع اصــــــلی پرداخت و فرمود: والدین
شما نگران شدهاند که شـــــما نمازتان را به
#فارسی میخوانید، آنها نمـیدانند که من
کسانی را میشناسم که نعوذبالله، اصـــــلاً
نماز نمیخوانند. شما جوانان پاک اعتقادی
هستید که هم اهل #دین هسـتید و هم
اهل همت. من در جوانی میخـــــــــواستم
مثل شما #نماز را به فارســــــی بخوانم اما
مشکلاتی پیش آمد که نتوانـــستم به این
خواسته جامه عمل بپوشم، اکــــــنون شما
به خواسته دوران جـــوانی من لباس عمل
پوشانیده اید، آفرین به هـــــــمّت شما! اما
من در آن روزگار به اولیـــــــــن مشکلی که
برخوردم #ترجمه صحیح ســـوره حمد بود
که لابد شما آن مشکل را حل کردهاید.
.
۳۰ فروردین ۱۴۰۲
۳۰ فروردین ۱۴۰۲
9
اکنون یک نفر از شما که از دیگران بیشتر
مسلّط است به من #جواب دهـــــــــــد که
«بسم الله الرّحمن الرّحیم» را چگـــــــــــونه
#ترجمه کرده است؟ یکی از ما به عـــــادت
محصلین دستش را بالا گرفت و داوطـلب
پاسخ شد. ایشان، با لبخند فرمــــود: خوب
شد که طرف مباحثه ما یک نفر است، زیرا
من از عهدۀ پانزده جــــــــــــــــــــوان نیرومند
برنمیآمدم😊
بعد رو به آن جوان کرد و فرمود: بفرمائید
که بسم الله را چگونه ترجـــــــمه کردهاید؟
.
۳۰ فروردین ۱۴۰۲