eitaa logo
‌🍃🌸آرامـش بـٰا خُـ﷽ـدا🌸🍃
5.9هزار دنبال‌کننده
6.5هزار عکس
5.1هزار ویدیو
6 فایل
خـوش آمـدیـد 🌸 ⚘امیـدوارم یاد خدای مهربونC᭄ همیشه کنارتون باشه⚘ #لحظه‌هاتون‌پرازآرامش لطفا از بقیه کانالها حمایت کنید🙏 🔘صفحه به صفحه قـرآن @ghorankariim ⤵️ خادم کانال 🆔 @BanoNiyayesh ⤵ تبلیغات https://eitaa.com/joinchat/4171694706C561b7929b0
مشاهده در ایتا
دانلود
✿‍✵✨🍃🌸<❈﷽❈>🌸🍃✨✵✿‍ هـر شــ🌙ــب 🍃🍂داستــــان‌هـــای                    پنـــــدآمــــــوز🍃🍂 ┄┅═✼✿‍✵✿‍✵✿‍✼═┅┄ وقتی عاشق شدم قولی دادم و به جان خودم قسم خوردم که قول خودم را زیر پا نگذارم ولی او گفت به جان خودت قسم نخور به جان من قسم بخور که قولت را زیر پا نخواهی گذاشت! چون می‌دانست شاید اگر به جان خودم قسم بخورم قولم را زیر پا بگذارم ولی وقتی به جان او قسم می‌خورم مطمئن بود که دیگر هرگز قولی که داده‌ام زیر پا نمی‌گذارم پس می‌دانست که واقعاً عاشقش هستم وقتی برایش تعریف کردم که در مسافرت با اینکه تنها بودم ولی در رستوران دو تا غذا سفارش دادم با اینکه اشک از چشمانش سرازیر شده بود ولی با تکان دادن سرش حرف‌هایم را تائید می‌کرد و کاملاً مطمئن بود که دروغ نمی‌گویم چون واقعاً عاشقش بودم و هر جا می‌رفتم فکر می‌کردم پیشم هست ولی جاه طلبی بعضی‌ها خیلی فراتر از توانائیهای آنهاست و قولی را می‌دهند که توانائی عمل به آن را ندارند! وقتی قولی می‌دهید مطمئن باشید که می‌توانید عمل کنید چون اگر نتوانستید به قول خودتان عمل کنید حتی اعتماد عزیزترین کسان خود را از دست خواهید داد. ولی اتفاق افتاده بود و من خیلی وقت پیش، از آنجا رفته بودم خیلی سختی کشیده بودم خیلی سختی‌ها و خیانت‌ها و نامردیها دیده بودم، روحم در زندان جسمم اسیر شده بود و دیگر جسمم برای تحمل روحم خیلی کوچک بود ولی با تمامی این سختی‌ها هیچ چیزی اندازه قولی که داده بودم و نمی‌توانستم عمل کنم اذیتم نمی‌کرد من هم مثل خیلی‌ها با تمام مشکلاتش درگیر زندگی بودم ولی با این وجود همیشه به او فکر می‌کردم و خیلی ناراحت بودم که من این همه به فکرش هستم او هم به من فکر می‌کند یا به این راحتی مرا فراموش کرده است. بعد از چندین سال برگشتم دیدم منتظرم هست مثل همان موقع‌ها ولی خیلی پیر شده بود تازه متوجه شدم که من عاشق نبودم او عاشق من بود ... ازش پرسیدم تو چطور عاشق من بودی که وقتی داشتم بهت قول می‌دادم به جان خودم قسم خوردم باور نکردی گفتی که به جان تو قسم بخورم گفت موضوع اصلاً باور کردن یا نکردن نبود من می‌دانستم که قولی که می‌دهی نمی‌توانی عمل کنی بخاطر همین دلم نیامد به جان خودت قسم بخوری و گفتم به جان من قسم بخور چون همان موقع من این جان را از دست داده بودم و می‌دانستم تنها لذت زندگی من تا آخر عمرم عذاب کشیدن بخاطر تو خواهد بود ولی هنوز من هم وقتی پشت فرمان هستم و یک دفعه می‌زنم روی ترمز دست راستم را ناخودآگاه می‌گیرم جلو صندلی جلوئی که نکنه حواسش نباشه سرش بخوره به شیشه چون همان موقع‌ها هم که مادرم را سوار ماشین می‌کردم پیر شده بود الان که دیگه خیلی سنش بالا رفته ولی هنوز هم منتظرم هست و این عید که رفته بودم روستا پیشش، می‌گفت ۲۷ سال هست حتی وقتی می‌خوابم روی پهلو به سمت تهران می‌خوابم که نکنه یک لحظه فراموشت کنم قول داده بودم که همان طوری که مادرم از من نگهداری کرده بود من هم همان اندازه به او خدمت کنم ولی نمی‌دانستم که هیچکس نمی‌تواند مـادر باشد تقـدیم به همه مـادران و همچنین فرزندانی که مادرانشان را تنها نمی‌گذارند. ‌〰❁🍃❁🌸❁🍃❁〰 ☑️ کـانـال آرامــِش بـا خـــدا☟                      کلیــڪ ڪنید ⇩⇩⇩ ➯ @Arameeshbakhoda