eitaa logo
🍃 آرامش درونی 🍃
26.3هزار دنبال‌کننده
4.3هزار عکس
5.5هزار ویدیو
39 فایل
ـ٨ـﮩـ۸ـﮩ 💞اینجا آرامش کسب کنید💞 ـ٨ـﮩـ۸ـﮩ جملات ناب انگیزشی🔥 آرامبخش ✨ ارتعاش مثبت💫 شکرگزاری و پادکست 🌸 تبلیغات 👇 https://eitaa.com/joinchat/1018888551C1181082636
مشاهده در ایتا
دانلود
ارسالی یکی از اعضای عزیز کانالمون💐 متن کامل داستان 👇
ارسالی یکی از اعضای عزیز کانالمون💐 متن داستان 👇 یکی از همین روزها، باید.. لباس بیرونش را بپوشد .روی موهای سفیدش شانه بکشد. بند ماسک آبیش را بیندازد دورگوشهایش و بکشد تازیر چانه . بعد کیفِ سیاه مخصوص "سازش"را از کنارتخت بر دارد و بیاندازد به دوش و از اتاق نیمه تاریکش بزند بیرون . حتمابرگهای سبزِ و نورسته ی درختان کوچه وهوای پاک شهر، باعث می شود نفس بلندی بکشد.اما..باید هرچه زودتر به سمت پارک کنار رودخانه راه بیفتد.. مدتهاست که بخاطرسرما وکهن سالیش خوابیده است کنج خانه و خبر از آسمان آبی وگذشتن فصل ها ندارد .پس بایدکوچه به خیابان وخیابان به کوچه را بدود تا خودش را برساند به پل. از همسایه ها شنیده است آب رودخانه را بازکرده اند و بیشتر مردم شهر رفته اند کنار آن. نباید احساس کند انگار سرعت قدمهایش دیگر مانند سالهای گذشته نیست ودم و باز دمش،کندترشده وسرفه های بی امانش آزارش می دهد. وقتی برسد و بببیند که دراین ساعت از روز ، مسن ترها ، بیشتر دیده می شوند تا جوانها ، نباید آه بکشد. باید آرام بنشیند روی همان نیمکت چوبی همیشگی، ،درست روبروی رودخانه ای که سالها پیش شُرشُرموجهایش هم آواز می شد با صدای پرنده های مهاجری که، پروازشان از لای دهانه های پل هم پیدا بود. اول بایدسازش را در آورد و روی بازوی چپ و بغل چانه اش بگذارد. بعد آرشه را لای انگشتهای دست راستش تنظیم کند و آرام روی سیمهای آن بکشد و با پنجه کفش هایش ضرب بگیرد. شاید نوای کشدارِ آن آرام بپیچد میان درختان پارک و پخش شود میان گلها و برگها.بعد با هوهوی باد در آمیزد . لابد جوانترها دو سه نفری باماسکهای رنگارنگشان جمع می شوند دور وبرش.حتما مسن ترها هم باماسکهای سفید وگاهیشان عصا بدست ،آرام آرام خودشان را می رسانند. خودشان می دانند که باید با فاصله از هم بایستند.آنوقت زیر چشمی تک تکشان را نگاه خواهد کرد .بعد آرام چشمهایش را می بندد و آرشه را آرام آرام بالا می برد، پایین می آورد،صدایش را کم می کند، زیاد می کند و بعد...