#حضرت_زهرا #مدح_حضرت_زهرا
هوای تازه ای از عرش، سرشار از وزیدن بود
و چشم هل اتی از نور اعطیناک روشن بود
نگو جای زنی در خانه لولاک خالی بود
که جای آینه در پهنه ی ادراک خالی بود
عروس خانه نهج البلاغه ،مادر حکمت
بهشت رو به ایوان نبوت، دختر رحمت
همان که مادری کرده است طفل آفرینش را
همان که تربیت کرده است جمع اهل بینش را
همان نوری که می بخشید بر شب های دنیا نور
همان صبحی که می تابید تا همسایه های دور
همان نوری که بر شمع و گل و باران شرافت داد
همان انسیة الحورا که بر انسان شرافت داد
علیمه، عالمه ،راضیه، مرضیه، پُر از زهرا
نگین سبز پیغمبر به روی گنبد خضرا
شکوه لیلة القدر است و ام الانبیا زهرا
چه گویم از مقاماتش و ما ادراک ما زهرا
به دستش جاروی تنزیه داده حی سبحانش
شهادت دسته گلهاییست در گلدان ایوانش
همان که چادرش پیغمبر حجب و حیا بوده
که این مستورهی معصومه ناموس خدا بوده
تواضع شاخه ای پر بار در باغ نمازش بود
خلوص و سادگی اسباب پررنگ جهازش بود
زنی چون فاطمه بر عشق عصمت داد اینگونه
که زهرا خانه داری را شرافت داد اینگونه
دهان روزه نان را پخت اما پای افطارش
به مسکینان و ایتام و اسیران کرد ایثارش
علی مظلوم اما ظالم از او واهمه دارد
علی در خانه شمشیری دودم چون فاطمه دارد
علی را کاشفالهم کاشف الغم ؛عشق زهرا بود
علی را با هزاران زخم،مرهم؛عشق زهرا بود
خلاصه! حُسن های عالم و آدم فقط یکجاست
و آن هم خانه نور است و نورش حضرت زهراست
چراغ آسمان ها چادر شب زنده دارش بود
خدمتک یا علی؟ این پرسش لیل و نهارش بود
اگر "ام الولا" یک لحظه احساس خطر می گرد
دوباره چادر شب زنده دارش را به سر می کرد
خطر دیروز تا امروز تحریف حقایق بود
خطر جاماندن اندیشه ها از صبح صادق بود
اگر گهواره جنبان حسینش می شود سلمان
نگاه فاطمه پس بوده از آغاز با ایران
اگر که آب و آیینهست، پس روشنگری دارد
اگر امالجهاد است این! جهادی حیدری دارد
نیافتاد از قنوتش یک نفس الجار ثم الدار
که جوشید از قنوت پر قناتش چشمه های ثار
قنوتش از مدینه تا همین امروز عازم بود
یکی از میوه های مستجابش حاج قاسم بود
🔸شاعر:
#رحمان_نوازنی
=====================
#حضرت_زهرا #مدح_حضرت_زهرا
به نام نامی زهرا به نام مادرها
سلام ما به امام تمام مادرها
که فاطمه است همیشه امام مادرها
به لطف فاطمه هستم غلام مادرها
غلام خانه ی زهرا حسابمان کردند
برای نوکری اش انتخابمان کردند
هزار شکر، نوشتند نوکرش باشیم
هزار شکر که گفتند قنبرش باشیم
گدای خانه ی او تا به آخرش باشیم
اجازه داد به ما، حلقه ی درش باشیم
به روی شانه ی خود دست رحمتی داریم
غلام فاطمه ایم و چه عزتی داریم
بهشت زیر قدم های مادرانه ی اوست
بهشت گوشه ی دنجی ز آشیانه ی اوست
بهشت زمزمه های شب و شبانه ی اوست
بهشت گرمی نان و تنور خانه ی اوست
قسم به گردش دستاس و گرمی نانش
نشسته ایم سر سفره های احسانش
تنور عالمیان گرم شد به برکت او
شدند خلق، خلائق همه به علت او
قسم به شوکت زهرا، قسم به عزت او
به عرش و فرش می ارزد فقط دو رکعت او
سلام ما به قیام و قعود و یا رب او
سلام ما به قنوت و به سجده ی شب او
ز نور خنده ی زهرا زمین منور شد
ز عطر نان تنورش جهان معطر شد
به لطف بردن نامش شراب، کوثر شد
به یمن مقدم او حالمان که بهتر شد،
خدا به برکت زهرا پناهمان بخشید
به حب فاطمه، مولا گناهمان بخشید
به حب فاطمه اینجا که راهمان دادند
ثواب کوه به یک ذره کاهمان دادند
به زیر چادر زهرا، پناهمان دادند
برات اشک به غم های شاهمان دادند
شدیم گریه کن، روضه ی حسین و حسن
یکی بدون حرم شد، یکی بدون کفن ...
🔸شاعر:
#وحید_محمدی
=====================
🔹
#حضرت_زهرا #مدح_حضرت_زهرا
سِرٓ پروردگار یازهرا
صاحب اختیار یازهرا
بوده ای در بهشت قرب خدا
بانوی تاجدار یازهرا
ومن الماء کل شی حی
ای به خلقت مدار یازهرا
ای که باشد چو مصطفی و علی
مدح تو بیشمار یازهرا
جبرئیل و همه ملائکه اند
بر تو خدمتگذار یازهرا
ای بزرگی که با کنیز خویش
کرده تقسیمِ کار یازهرا
پر نمودی همیشه کیسه ی ما
بیش از انتظار یازهرا
بانویی را ندیده همتایت
گردش روزگار یازهرا
پشت گرمی حیدر کرار
بر علی اقتدار یازهرا
نقش سر بند فاتح خیبر
وسط کارزار یازهرا
شاهدم چهارچوب آن قلعه است
هیمن ذوالفقار یازهرا
کاشف الکرب عالم است علی
کاشف الکرب یار یازهرا
می برد یک نگاه پرمهرت
غم ز روی نگار یازهرا
رو به راه است زندگی علی
تا توئی خانه دار یازهرا
فیض بردند از نماز شبت
همه ایل و تبار یازهرا
می شود مثل عرش غرق نور
خانه روزی سه بار یازهرا
در قیامت که هر پدر ز پسر
می نماید فرار یازهرا
تازه آنجا زمان جلوه ی توست
با تمام وقار یازهرا
می شوی باجلال فاطمی ات
روی ناقه سوار یازهرا
دور تا دور تو ملائکه اند
جملگی پرده دار یازهرا
روبرو ، پشت سر ، یمین و یسار
هر سو هفتاد هزار یازهرا
میرسی با حریر سبز بدست
محضر کردگار یازهرا
کتب ا.. و نفسه الرحمه
گشته وقت قرار یا زهرا
هر که دارد به سینه حب علی
میکشد انتظار یازهرا
تا که دستش بگیری و با تو
بشود همجوار یازهرا
با چنین عزت و جلال و شکوه
با چنین اعتبار یازهرا
به دو دست بریده عباس
می کنی افتخار یازهرا
همچو مرغی که دانه برچیند
می شوی گرم ِکار یازهرا
بر گنهکارهای بی کس و کار
هم محلی گذار یازهرا
میشوی با تمام فاطمیون
بر جنان رهسپار یازهرا
مهر تو جلوه میکند صد جا
ای بزرگوار یازهرا
مانده ام با چنین مقام چرا
گشته ای بی مزار یازهرا
حیف کوتاه بوده عمر شما
گل هجده بهار یازهرا
سینه ی تو بهشت احمد بود
شد به آتش دچار یازهرا
غنچه از شاخه با تکان افتاد
خانه شد لاله زار یازهرا
سر آن ضربه ای که تو خوردی
شیعه شد سوگوار یازهرا
آمدی تا به خویش ، در افتاد
بین آن گیر و دار یازهرا
میخ مگذاشت تا که تو خود را
بکشانی کنار یازهرا
میکنم این قصیده را کوتاه
با دلی داغدار یازهرا
کاش مهدی بیاید و گردد
آن مزار آشکار یازهرا
هر که با شعر من شکسته دلش
با همان انکسار یازهرا
از برای ظهور منتقمش
گوید از دل سه بار یازهرا
🔸شاعر:
#قاسم_نعمتی
=====================
#حضرت_زهرا #مدح_حضرت_زهرا
نان داده عالم را تنور برکت تو
ما را سر سفره نشانده زحمت تو
گرم شگفتی شد خدا هنگام خلقت
تحسین خود میکرد وقت خلقت تو
وقتی که جارو میکشی بر خانه ،جبریل
گرد تیمم میبرد از ساحت تو
آیات قرآن خشت خشت خانهی توست
حوضیست کوثر در حیاط خلوت تو
میلرزد از اخمت ستون عرش و عالم
میایستد بر پا زمان صحبت تو
خورشید مبنای زمان شد چون که هر روز
پیدا و پنهان میشود با ساعت تو
اولاد از مادر اثر میگیرد آری
شد مجتبی میراثدار غربت تو
جانم فدایش دختری پرورده ای که
هم زینت بابا شود هم زینت تو
در لحظه های کربلا بودی وگرنه
حر را که برگرداند غیر از دعوت تو
اشک تو و خون حسین ت ریخت بر خاک
آن تربت اعلی شد به لطف رحمت تو
🔸شاعر:
#سعیده_کرمانی
=====================
#حضرت_زهرا #مدح_حضرت_زهرا
تحفه ای آمد که نور از او هویدا میشود
ماه در رخساره اش ولله پیدا میشود
قطره امشب شک نکن مصداق دریا میشود
حضرت خاتم به حکم عشق ، بابا میشود
فاطمه آمد که باشد الگوی حجب و حیا
فاطمه آمد که بی امّت نباشد مصطفی
بهر دردِ درمندان ، اصل درمان میرسد
بهر مورانِ گدای او ، سلیمان میرسد
بهر این دختر ز طاق عرش مهمان میرسد
بهر پیغمبر همه دیدند که جان میرسد
روز و شب فرقی ندارد در کنار فاطمه
شب پر از نور است ، آری ، در جوار فاطمه
آب شد مهریه اش پس عاشق دریا شدم
لطف او باعث شده در هیئت او جا شدم
من به عشق پاک او در این جهان رسوا شدم
عاشق جمهوری اسلامی زهرا(س) شدم
مثل زهرا با ولی هستیم و بیداریم ما
عفت و مردانگی یکجا ، مگر داریم ما؟
یاعلی گویم که زهرا دلخوش از نوکر شود
کاش جان ما فدای حضرت کوثر شود
ای به قربان دو چشمی که برایش تر شود
آه از آن لحظه که زهرا دست بر معجر شود...
فضه خاک چادرش را بر سر چشمش نهاد
بر روی این گل نباید خورد حتی تند باد
آه از روزی که بار شیشه پشت در شکست
همسر حبل المتین سه مّاه در بستر نشست
لعنت حق بر همان که دست مولامان ببست
این نخ تسبیح را در خانهی حیدر گسست
با علی بودن همین بوده، همین باشد، همین!
مثل زهرا ، جانِ ما نذر امیرالمومنین ...
🔸شاعر:
#محمد_حسین_چاووشی
=====================
🔹
#حضرت_زهرا #مدح_حضرت_زهرا
المنت لله که من هستم گدای فاطمه
شد خانه ی امّید من ، دولت سرای فاطمه
شرمنده ام از این همه ، لطف و عطای فاطمه
اسباب زحمت بوده ام عمری برای فاطمه
هستیم عمری پشت این ، باب نجات فاطمه
ما کیشمان این است که ، باشیم مات فاطمه
شکر خدا نان مرا ام ابیها می دهد
او آبرو و عزتم در هر دو دنیا می دهد
در دین ما با فاطمه هر چیز معنا می دهد
من عاشق جنت شدم ، چون بوی زهرا می دهد
از قبل میلادم شدم سایه نشین چادرش
از من خریده آبرو ، حبل المتين چادرش
مثل خدایت برتر از درک همه دنیا تویی
آن که حکومت می کند بر عالم بالا تویی
آنکه ز نورش دیدنی شد جنت الاعلا تویی
حورا ترین انسان تویی ،انسان ترین حورا تویی
ای خاکیان را فاطمه ، منصوره افلاکیان
تو کیستی که مدح تو اصلا نچرخد در زبان
آنکه ز خلق آدم و حوا خبر دارد تویی
آن دختری که دست در خلق پدر دارد تویی
آن کس که جا روی سر ِ خیر البشر دارد تویی
آن آسمان که یازده ، قرص قمر دارد تویی
آنکه حسینش عشق را داده است بال و پر تویی
رحمت به شیر پاک تو ، شیر جمل پرور تویی
آن زن که دارد قبه ای در آسمان هفتمین
آن زن که دارد خادمی مانند جبریل امین
آن زن که در عالم بُوَد صدیقه کبری ترین
باید که باشد شوهرش ، تنها امیرالمومنین
مولود کعبه خلق شد تا شوهر زهرا شود
هیهات اگر این شیر زن ، سهم فراری ها شود
تو هم ستاره گشته ای ، هم مهر و ماه مرتضی
تا روز محشر یک تنه ، هستی سپاه مرتضی
تکیه گه عالم علی ، تو تکیهگاه مرتضی
بعد از خدا مثل نبی ، هستی پناه مرتضی
در وصف حیدر بس بُوَد ، اینکه هوادارش تویی
ماه شب تارش تویی ، گرمی بازارش تویی
ای همدم ِ بی همدمی ، ای چاره درد ِ مگو
دیدم من از تو معجزه، منزل به منزل کو به کو
من با تو تنها می رسم بر قله های آرزو
ای ذکر تسبیحات تو ، بر هر نمازم آبرو
سبحانَ سبحان مرا ، حب تو معنا می کند
این قطره را الطاف تو ، راهی دریا می کند
ای شیر بانوی علی ، ای قهرمان جاودان
عمر کم تو آبرو ، برد از سقیفه در جهان
از جان گذشتی فاطمه، تا که نیاید دین به جان
تو با مزار بی نشان ، دادی به ما حق را نشان
تشییع سوت و کور تو ، فریاد زد حق با علیست
ای مردم عالم فقط ، آقای این دنیا علیست
🔸شاعر:
#محمد_حسین_رحیمیان
=====================
🔹
در زیارت نامه حضرت فاطمه علیها السلام به حضرت با نام أُمَّ الْمُؤْمِنِینَ سلام می دهیم
السَّلَامُ عَلَیْکِ یَا أُمَّ الْمُؤْمِنِینَ ...
ایشان را مادر مؤمنان صدا میزنیم.
پس مانعی برای مخاطب قرار دادن حضرت زهرا علیها السلام به عنوان مادر وجود ندارد.
إقبال الأعمال ، صفحه ۶۳۴
بسمالله الرحمن الرحیم
#ولادت_حضرت_زهرا_سلامالله
گرچه در سِرِّ هوالهو همهی ها زهراست
گرچه در جانِ حرا چلهی اِحیا زهراست
گرچه در عینِ علی معنی اَعلی زهراست
گرچه در معنیِ لولاک معما زهراست
بنویسید فقط حضرتِ زهرا زهراست
آنکه در ذائقهی عشق تصرف کردهاست
آنکه پیش از قدم خویش تشرف کردهاست
آنکه در قامت یک نور توقف کردهاست
شب معراج خودش سیب تعارف کردهاست
تا بدانند چرا اُمِابیها زهراست
از خدا جلوهی او گرمِ دلآرایی بود
موقع آمدنش عشق تماشایی بود
عرش تا فرش فقط غرقِ شکوفایی بود
آنکه در گوش خدیجه خودِ لالایی بود
قبل میلادِ خدیجه به تماشا زهراست
دید حق نور فقط نور جهان میخواهد
قلبِ بی جانِ زمین یک ضربان میخواهد
دید حق ظلمت مکه فوران میخواهد
جمع احمد و علی ، فاطمهجان میخواهد
گفت ای جهل و خرافات مهیا زهراست
دختری آمده تا زن به کمالش برسد
تاکه زمزم به تماشای زُلالش برسد
تا پیمبر به جوابش به جلالش برسد
صلواتی که خدا داده به آلَش برسد
تا ببینند همه کار فقط با زهراست
آمده تا بنشیند به شبستان علی
آمده تا برود باز به قربان علی
تا که نُهسال شود بی سرو سامان علی
تا بسازد فقط او با نمک و نان علی
تا بمیرند حسودانِ علی تا زهراست
شیر وقتی که به سر ، تیغِ دوسر میچرخاند
مثل گرداب سر و دست و سپر میچرخاند
گِرد خود دست خدا کوه و کمر میچرخاند
درِ خیبر به رویِ دست اگر میچرخاند
همه دیدند رجزهای علی یازهراست
آب را مهریهاش ساخت که باران بشود
دو سه خرما به کسی داد که سلمان بشود
چادرش داد که یک قوم مسلمان بشود
او رضا داد به ما ، کشورم ایران بشود
مادر اینهمه آلالهی زیبا زهراست
مادری کرد و به ما لطف ، فراوان کرده
با حسینش همه را مستِ حسن جان کرده
کربلا را جگرِ مردم ایران کرده
خاکِ ما را حرمِ شاهخراسان کرده
به شهیدان حرم زمزمهی ما زهراست
گفته بودیم به این خصم خزانش برسد
صبر کردیم فقط تا هیجانش برسد
رخش بر رستم و آرش به کمانش برسد
انتقامی که بزرگ است زمانش برسد
لب اگر تر بکند نعرهی ما یازهراست
(حسن لطفی ۹۹/۱۱/۱۴)
#
دکتر_حسن_لطفی
|⇦•نور دنیا اومد از راه...
#سرود و توسل ویژۀ ولادت حضرت زهرا سلام الله علیها و روز مادر
ㅤㅤ
نور دنیا اومد از راه
عالم میگه ماشاالله
به زهرای رسول الله، ماشاالله
به این انسیه ی حوراء، ماشاالله
به کوثر و اعطینا، ماشاالله
ماشاالله
زمستونه اما بهاره
بارون الهی می باره
هزار بار هزار بار مبارک
کی دختر مثه زهرا داره؟!
الحمدلله الذی خَلَقَ زهرا
اشکِ شوق تو چشمِ مولاست
چون که میگن کُفوِش، زهراست
ملائک میگن از بالا، ماشاالله
به شادیِ دل مولا، ماشاالله
زیر لب میگه یا زهرا ماشاالله
ماشاالله
مگه میشه مولا نباشه
چرا عشق پیدا نباشه
علی هست برا اینکه زهرا
توی دنیا تنها نباشه
الحمدلله الذی خَلَقَ الحیدر...
درک شأنت کارِ ما نیست
جز تو هیچ کس یار ما نیست
تویی علت خَلق ما، ماشاالله
تویی دلخوشی فردا، ماشاالله
تویی محور خوبی ها، ماشاالله
ماشاالله
به کل جهان سروری تو
برای نبی مادری تو
چقدر مادر خوب زیاده
ولی تو حسین پروری تو
الحمدلله الذی خَلَقَ الحسین...
|⇦•ای شناسنامه خلقت...
#سرود و توسل ویژۀ ولادت حضرت زهرا سلام الله علیها و روز مادر
ای شناسنامۀ خلقت، ای شناسنامۀ دنیا
ثبت روی سجلدِ دل، حیدر بابا، مادر زهرا
ای نور نیرین، ای ماه مشرقین
ای دستمو بگیر، مادرِ حسین...
به به به، خدا چه کوثری داره
به به به، نبی چه دختری داره
به به به، علی چه همسری داره
به به به، حسین چه مادری داره
همه اوصاف تو را نادیده گرفتن اما
فخر تو این بس که بود مثل حسینی پسرت
منم که شهر ولایت زکوی سوختگان
شناسنامه ي من مُهر یا علی دارد
نه مثل آسیه و مریم، نه مثل هاجری وحوا
فقط شبیه خودت هستی، فقط شبیه خودت زهرا...
شناسنامۀ تو صبح است، پدر تبسم، و مادر نور
سلاممن به توای باران، سلام من به تو ای دریا
صبحگاهان که دختر خورشید
می نهد سر به دامن دریا
روی آبی و سبز این صفحه
مینویسد بهخط زر زهرا
چه دختری که پدر پشت بوسه ها میدید
کلید گلشن فردوس را به گردن او
برکت نسل پیغمبر، دشمن تو میشه ابتر
بهترین هدیه قرآن، انا اعطیناکالکوثر
ای سوگند علی، ای لبخند علی
ای نام تو رویِ، سربندِ علی...
به به به شب سیاهیا سر شد
به به به زمین صاحب گوهر شد
به به به علی ساقی کوثر شد
به به به دوباره روز مادر شد
استخاره کردم امشب تا بنوشم می دوباره
آیه های کوثر آمد در جواب استخاره
دختر فکر بکر من، غنچه ی لب چو واکند
از نمکین کلام خود حق نمک ادا کند
طوطی طبع شوخ من گر که شکر شکن شود
کام زمانه را پر از شکر جانفزا کند
ناطقه ي مرا مگر روح قدس کند مدد
تا که ثنای حضرت سیده ي نسا کند
نظم برد بدین نسب، از دم عیسوی سبب
خاصه دمی که از مسیحا نفسی ثنا کند
مفتقرا، متاب رو، از در او بهیچ سو
زآنکه مس وجود را فضه او طلا کند
این مقام کنیز او فضه است
تا دگر خود چه ها کند زهرا