eitaa logo
ذاکرین آل الله
253 دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
1.3هزار ویدیو
288 فایل
( متن اشعار؛سبکها وفایلهای صوتی ایام ولادت و شهادت ائمه اطهار(ع) ومناسبتها ی ملی و مذهبی التماس دعا حاج غلامرضا سالار 09351601259 . شماره جهت ارتباط با مدیر کانال...
مشاهده در ایتا
دانلود
Sh 1 Fatemieh Aval 1403 Hoseini [Mohjat_Net] (6).mp3
1.19M
🎤 مادر سلام زهرا سلام یا فاطمه انیسه ی حیدر سلام مادر سلام زهرا سلام صدیقه ای حبیبه ی مولا سلام اسم تو مادر راه نجاته نور دو عالم از اثر خاک پاته دارم یقین که این اشک روضه از برکت حسینِ تو و از دعاته **** قلبی اِلیک مولاتنا مولاتنا بِاَیدِکَ اَرزاقُنا انتِ رَجاء و مُنیَةِ آمالُنا مادر تو هستی خورشید عالم ای برکت تمامی اوقات سالم ای جان حیدر محبوب مولا تو بزم روضه ی تو فقط خوبه حالم شب 1 فاطمیه اول 1403 .
1 Haftegi Fatemieh Aval 1403 Sibsorkhi [Mohjat_Net] (1).mp3
3.02M
🎤 روشن ترین آیات نور یا فاطمه یا فاطمه لبخند تو مرآت نور یا فاطمه یا فاطمه عجب نوری نور قلب پیغمبر عجب نوری نور خونه ی حیدر عجب نوری نور لیله الاسری عجب نوری نور سوره ی کوثر جلوه ی باقی ازل تا ابدی حبیبه ی ذات خدای احدی زمزمه ی اهل زمین و آسمان زهرا مددی مدد زهرا امنا مدد زهرا **** ای بضعه ی پاک نبی یا فاطمه یا فاطمه فداک امی و ابی یا فاطمه یا فاطمه عجب شأنی شأن بارش باران عجب شأنی شأن خلقت انسان عجب شأنی شأن لیله القدر و عجب شأنی شأن باطن قرآن نمیرسد به درک شأنت احدی ام ابیهای نبی سرمدی قوت بازوی علیِ مرتضی زهرا مددی مدد زهرا امنا مدد زهرا
. 🗒یا فاطمة الزهرا مولاتی اغیثینی 🏴 ..................................................... یا فاطمة الزهرا مولاتی اغیثینی آب و گِل ما را ، چون با عشق تو بِسرشتند آن مهر ولایت را ، اندر دل ما کشتند بر باله گَهِ قدسی ، القاب تو بنوشتند محتاج تو در محشر از خوب هم از زشتند " یا فاطمه الزهرا مولاتی اغیثینی " صد آسیه و حوا ، خدمتگر درگاهت عقل بشری عاجز ، از منزلت و جاهت در قهر خدا سوزد ، کُنِین به یک آهت روشن دو جهان گشته ، از چهره چون ماهت " یا فاطمه الزهرا مولاتی اغیثینی " تو عصمت کُبرایی ‌، صدّیقه و زهرایی هم باعث ایجادِ ، آن عرش مُعلایی تو همسر مولایی ، در مرتبه والایی " یا فاطمه الزهرا مولاتی اغیثینی " یا دخت رسول الله ، ما بار گنه داریم مستأصل و گریانیم ، پرونده سیه داریم کن مرحمتی زیرا ، ما دیده به ره داریم از جمله گدایان ، امید به شَه داریم " یا فاطمه الزهرا مولاتی اغیثینی " .....................................................
نماهنگ سادات شرمنده.mp3
2.34M
سادات شرمنده مغیره داره به حسن میخنده دست علی رو با طناب میبنده.. سلام‌الله‌علیها
جسارت به وجود مبارک فاطمه زهرا(سلام الله علیها) فرحزاد خدا لعنت کند آن هایی را که حق اهل بیت را غصب کردند، حق بی بی فاطمه زهراء علیها السلام را غصب کردند. با تنها یادگار پیامبر چه کردند؟ شخصی چند روزی نتوانست خدمت امام صادق علیه السلام بیاید بعد از چند روز که آمد حضرت فرمودند: شما کجا بودید؟ عرض کرد: آقا جان خدای متعال به من فرزندی مرحمت کرده بود دنبال کارهای همسرم و خانه داری بودم. امام صادق علیه السلام به او فرمودند: خدا به تو چه مرحمت کرده؟ گفت: خدا به من یک دختری مرحمت کرده است (دختر رحمت و پسر نعمت است.) حضرت فرمودند: اسمش را چه گذاشتی؟ گفت: آقا اسمش را فاطمه گذاشتم. تا امام صادق اسم فاطمه را شنید حالش منقلب شد سه مرتبه فرمود: آه آه آه، به یاد مصائب مادرشان فاطمه زهراء سلام الله علیها افتادند. دست به پیشانی مبارکشان گذاشتند و فرمودند: فلانی حالا که نامش را فاطمه گذاشتی مواظب باش به او اهانت نکنی، به او بد نگویی، یک وقت سیلی به صورتش نزنی، یک وقت او را لعنت نکنی، به او احترام بگذار. امام صادق چه کردند با مادر بزرگوارتان، هنوز بدن جدتان رسول الله روی زمین بود که آمدند درب خانه مولی را آتش زدند به این اکتفاء نکردند جسارت کردند تازیانه به بازوی زهراء زدند، ناله زهرا بین در و دیوار بلند شد صدا زد:«یا أَبَتَاهْ یا رَسُولَ اللَّهِ هَكَذَا كَانَ یفْعَلُ بِحَبِیبَتِكَ وَ ابْنَتِكَ»[1]. بابا جان برخیز ببین با حبیبه ات فاطمه چه کردند؟ همه گرفتارهای عالم در حل مشکلات، مولا امیرالمومنین حضرت علی را صدا می زنند. امیرالمومنین در خانه بودند اما بی بی شرم و حیا کردند علی را صدا بزنند صدا زدند فضه مرا دریاب به خدا محسنم را کشتند. «لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ الْعَلِی الْعَظِیم».«أَلا لَعْنَةُ اللَّهِ عَلَى الظَّالِمینَ[2].«وَ سَیعْلَمُ الَّذینَ ظَلَمُوا أَی مُنْقَلَبٍ ینْقَلِبُونَ»[3]. پی نوشت: [1] . مجلسی/ بحارالأنوار/ ج30/ ص : 145. [2] .هود : 18. [3] .الشعراء : 227. (س)
. ◾️سیلی زدن خلیفه دوم به مقداد فلَمّا طَلَعَ الصُّبحُ، أقْبَلَ الناسُ إلی بَیتِ فاطمةَ علیها سلام لِیُصَلُّوا علیها ، وَ رأی المقدادُ أبابَکر فقال له : نَحْنُ دَفَّنَّاها البارحه . فقال عمرُ لأبی بکرٍ : ألَمْ أقُلْ لَکَ أَنَّهُمْ یَفْعَلون کذلک ؟ قالَ مقدادُ : إنَّ فاطمةَ علیها سلام أوْصَتْ بِذلک ؛ أنکم لا تصلُّن عَلیها. فَرَفع عُمرُ یَدَه و ضَرَبَ علی رأسِ مِقْدادِ و وَجْهَه ضَرْباً عَنیفاً حَتَّی أعیَی مِنْ کِثرةِ الضَّربْ ، و خَلَّصَ الحاضِرُون المِقدادَ مِنْ یَدهِ . وقال المقدادُ :ماتَتْ إبنهُ رسولِ اللهِ علیها السلام وَالدَّمُ یَنزِفُ مِنْ جَنْبِها بِسبَبِ ضربةِ سَیفٍ وسَوْطٍ ضَرَبْتَها أنتَ ، و أنا أحْقَرُ عِندَکم مِن علیٍّ و فاطمةَ علیهما سلام. و لمّا سَمِعوا هذا الکلامَ قالوا : واللهِ لأحقُّ الناسِ بِالضْربِ عَلیُ بن أبی طالب علیه‌السلام . فأقَبْلوا إلی علیٍّ و هُوَ جالِسٌ فی بابِ دارِه ، قالَ عمرُ : یَابنَ أبی طالِب ! ألا تَتْرکُ حَسَدَکَ القدیمَ ، فَغَسَّلتَ رسولَ اللهِ و صَلّیْتِ عَلی جَسَدِ فاطمةَ سَلامُ الله عَلَیها فی غِیابِنا وَ عَلَّمْتَ الحَسَنَ و نادی لأبی بکر : إنْزِلْ عَنْ مِنبَرِ أبی ؟! و عَلیٌّ ساکِتٌ لَمْ یَقُلْ شَیءً . فَأجابَهُ عقیلُ : وَ أَنْتُمْ وَاللهِ أشدُّ الناسِ حَسَداً و أَقْدَمَ عَداوهً لِرسولِ اللهِ و أهلِ بَیْتهِ ؛ ضَرَبْتُموها بِالأَمسِ وَ خَرَجَتْ مِنَ الدُّنیا وَ ظَهْرِها مُضَرِّجٌ بدمٍ ، و هِیَ غَیُر راضِیهً عَنْکُما ..... بعد از دفن شبانه هنگامی‌که صبح شد، مردم به سمت منزل فاطمه سلام الله علیها روی آوردند تا بر او نماز بخوانند. مقداد، ابابکر را دید و به او گفت: ما او را دیشب به خاک سپردیم عمر به ابوبکر گفت: آیا به تو نگفتم آن‌ها مخفیانه او را دفن می‌کنند تا ما حاضر نباشیم. مقداد گفت: این وصیت فاطمه سلام‌الله‌علیها بوده است که شما بر او نماز نگذارید. عمر دست خویش را بالا برد و به شدت بر سر و صورت مقداد زد که از شدت ضربه، مقداد درمانده شده بود. حاضرین مقداد را از دست او رها کردند. مقداد گفت: دختر رسول خدا از دنیا رفت در حالی که خون از پهلوی او به سبب ضربه‌ی شمشیر و تازیانه‌ای که تو به او زده بودی، جاری بود. و من در نزد شما بسیار حقیرتر از علی علیه السلام و فاطمه سلام الله علیها هستم. هنگامی‌که این کلام را شنیدند، گفتند: به خدا سوگند آن کسی را که باید بزنیم، علی بن ابی طالب علیه السلام است. به سوی علی علیه‌السلام روی آوردند و او در مقابل درب خانه نشسته بود. عمر به او گفت: ای پسر ابی طالب علیه‌السلام آیا حسادت قدیمی‌ات را رها نکردی. رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله را غسل دادی و بر نماز فاطمه سلام‌الله‌علیها بدون حضور ما نماز خواندی و به حسن یاد دادی که به ابوبکر بگوید از منبر پدرم پایین بیا. علی علیه‌السلام سکوت نموده بود و چیزی نمی فرمود. عقیل پاسخ داد: به خدا سوگند شما حسودترین مردم هستید و کسانی هستید که به دشمنی پیامبر و اهل بیتش پیشی گرفتید. فاطمه سلام‌الله‌علیها را دیروز آنچنان زدید و او از دنیا رفت در حالی که پشت او (پهلوی او) غرق خون بود و او از شما دو نفر ناراضی بود .... 📚منابع: موسوعة الکبری عن فاطمة الزهراء، ج ۱۵، ص ۲۴۹ 👈برگرفته از کتاب فاطمیه ماثور، حجه الاسلام شیخ محسن حنیفی، صفحه ۱۴۳ .
#⃣ #⃣ #⃣ ▪️😭😭▪️😭 نُقل و نباتم ببار من پسر آوردم قابله چون میخ بود پشت در آوردم -------- این چند وقت زهرا مشغول دوختن بود دلواپسِ علی و  در فکرِ پیرهن بود   در خانه کار کردم  اما به دل نچسبید از بسکه دستم از صبح  بر شانه‌ی حسن بود با جبرئیل گفتم جانِ تو و علی‌جان من را زِ پا در آورد  زخمی که در بدن بود روزیِ خویش را صبح  از دست من گرفته‌است شهری که هیزمِ آن  پشت حیاط من بود شهری که آتش آورد جای عیادت و دید زهرا بجای آن در مشغول سوختن بود آنکه دلیلِ ایجادِ عالم است مردم بر دستْ ریسمان و بر گردنش رسن بود ماندم علی نیاُفتد بین مدینه‌ای که مردی نداشت غیر از یک زن که شیرزن بود گفتم گواه دارم گفتم که ارث دارم گفتم علی است شاهد اما جواب "لَن" بود می‌گفت بین مسجد با من : دروغگویی آنکه میانِ کوچه بدجور بد دهن بود اصلا جدا نمی‌شد دستم, ولی  شکستش از خانه تا به مسجد  یک جنگِ تن به تن بود قنفذ که خسته می‌شد جایش مغیره می‌زد این پشتِ هم زدن‌ها پیشِ ابالحسن  بود در گوشِ گاهواره دیشب به گریه گفتم ای کاش قدِ محسن در خانه‌ام کفن بود... به جرم اینكه ندارم پدر زدند مرا شبیه مادر در پشت در زدند مرا خبر نداشتم این ها چقدر نامردند خبر نداشتم و بی خبر زدند مرا خدا كند كه عمویم ندیده باشد، چون پدر درست همین دور و بر زدند مرا پدر، وقت غذا تازیانه می آمد نه ظهر و شام كه حتی سحر زدند مرا سرم سلامت از این كوچه ها عبور نكرد چقدر مثلِ تو ای همسفر زدند مرا چه بینِ طشت، چه بر نیزه ها زدند تو را چه در خرابه، چه در رهگذر زدند مرا چه چشم زخم، چه زخمِ زبان، چه زخمِ سنان اگر نظر كنی از هر نظر زدند مرا فقط نه كعبِ نِیّ و تازیانه و سیلی سپر نداشتم و با سپر زدند مرا پدر من از سرِ حرفم نیامدم پائین پدر پدر گفتم هر قَدر زدند مرا مگر به یادِ كه افتاده اند دشمن ها كه بینِ این همه زن بیشتر زدند مرا؟ زدند مادرتان را چهل نفر یكبار ولی چهل منزل صد نفر زدند مرا یکی دستور می‌داد، غارتش کنید خواهرش داد می‌زد، راحتش کنید دافع البلایا، سنان سیلی می‌زنه به کعبةُ الرزایا دافع البلایا، غریب گیر آوردنش خدایا خون تو شد مباح حسین حسین حسین زخمی بی پناه حسین حسین حسین دست جمعی با هم میزدن شدید یکی میگفتش جایزه ام بدید حرف بد شنیدم به سختی نیزه از تن برادرم کشیدم کشته ی بی پناه حسین حسین حسین زخمی بی پناه حسین حسین حسین ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅ 🌹 🌹
Sh 1 Fatemieh Aval 1403 Hosein Taheri [Mohjat_Net] (4).mp3
2.27M
شور فاطمیه من فاطمه ی روزای سابق نیستم با زحمت دارم روی پاهام وایمیستم ضَرَبَنی منو زدن چه زدنی ضَرَبَنی وسط کوچه علنی دنیارو ببین علی زهرا جلوی همه افتاد رو زمین علی روزگارو ببین علی تنها شدی غیرت مردا رو ببین علی ای روزگار بی وفا چند وقته میخوام بغل کنم بچم رو اما نمیشه به کی بگم این غم رو قَتَلَنی با کینه و بد دهنی قَتَلَنی یه حدی داره دشمنی زهرا شده رفتنی سیلی نخوره دیگه بعد از من هیچ زنی زهرا شده رفتنی کاش تشنه نشه لبی پاره نشه پیرهنی ای روزگار بی وفا کربلایی حسین طاهری (س)
Sh 3 Fatemieh Aval 1403 Hadadian [Mohjat_Net] (4).mp3
1.41M
🎧 شور حضرت زهرا (س) 🎤 محمد حسین حدادیان اونی که شفیع محشر منه ذکر لحظه های آخر منه بچه سید نیستم ولی بازم حضرت زهرا مادر منه دعای مادر که شاملم شد مزار خاکیش همین دلم شد با عشق فاطمه عجین آب و گلم شد شفیع محشر پناه آخر دلارا دلبر عزیزم مادر ازت ممنونم روی قلب من با خون سینت نوشتی حیدر عزیزم مادر همه خاکیمو رفیعه فاطمه ضربان قلب شیعه فاطمه توی دنیا من گریه میکنم روز محشرم شفیعه فاطمه تنهام نزاری حتی یه لحظه به حق قنبر به حق فضه کویر خشک دلم از نور تو سبزه توی تاریکی بهم تابیدی بهشتو ساختن تو که خندیدی همش گریونم ولی میدونم تا میگم مادر جوابمو میدی عزیزم مادر (س) الزهراء (س)
Sh 2 Fatemieh Aval 1403 Arzi [Mohjat_Net] (2).mp3
1.74M
🎧 نوحه فاطمیه 🎤 حاج منصور ارضی ریحانه النبی انسیه الحورا حبیبه ی علی ای زهره ی زهرا با تو شد همنشین امیرالمومنین یا فاطمه مدد یا فاطمه مدد از دامنت حسن شاه کرم باشد با دعایت حسین صاحب حرم باشد تو مهتاب شبی الگوی زینبی یا فاطمه مدد یا فاطمه مدد بسته شد راه تو در کوچه ای باریک یک لحظه شد جهان پیش چشمت تاریک در کوچه مجتبی برایت شد عصا آه و واویلتا آه و واویلتا یک طرف صورتت زخمی با سیلی شد آن طرف خورده بر دیوار و نیلی شد دو گوشواره شکست مادر زمین نشست آه و واویلتا آه و واویلتا (س)
حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) ناجوانمردانه زهرای جوان را می زدند روز روشن مادر صاحب زمان را می زدند خانه ای که بی وضو جبریل آن را در نزد دسته ای با پا درِ این آستان را می زدند صورت و دستی که می بوسید پیغمبر چه شد ؟ ... پیش قبر او هم‌این را و هم‌آن را می زدند بعد از آن ضرب لگد زهرا دگر جانی نداشت با همه نیروی خود آن ناتوان را میزدند زن زدن حتی زمان جاهلیت عار بود این مسلمان ها چرا شاه زنان را می زدند این زدن ها از مدینه باب شد ،.... در کربلا بی حیاها هم زنان هم دختران را می زدند زینیب آمد روضه ای برپا کند در قتلگاه روضه را بر هم زدند و روضه خون را می زدند نیست از آغوش بابا هیچ جایی امن‌تر در همینجا دختر شیرین زبان را می زدند دختری گم شد به جایش کاروان را می زدند بیشتر بین اسیران عمه جان را می زدند عبدالحسن رضایی (س)
Fatemieh Aval 1403 Hanif [Mohjat_Net] (5).mp3
1.92M
🎧 واحد حضرت زهرا (س) 🎤 کربلایی حنیف طاهری بعد دروازه ی عرش پشت پرچین بهشت دیدم آن بالاها خانه ای زیبا بود خانه ی زیبای حیدر و زهرا بود از تبسم لبریز از محبت سرشار بانویی بی مانند همسری بی تکرار خانه سر تا سر عشق نبض امید منظم میزد زندگی جریان داشت زندگی فاطمه بود زندگانی جان داشت خانه سجاده ی یکپارچه بود گرم تسبیح خدا دختران با حیدر پسران با زهرا ذکر ها میگفتند مرتضی میفرمود دم به دم یا فاطر فاطمه میفرمود پشت هم یا عالی غم در آن خانه نبود ذره ای مثقالی مردِ مردان حیدر فاتح خندق و خیبر آنکه هم ستون دین است هم عمود توحید رفت با ظرف سفالین انار پیش ام الحسنین لرزش دست علی را دیدم عاری از ترس نبود بسکه دلداده ی زهراست و دلباخته اش دست او میلرزید هر دو خرم خرسند عشق آن ها جاوید هیزم و دود نبود آن حوالی نفس و نعره ی نمرود نبود خار در باغ نبود کوچه باریک نبود روز تاریک نبود فاطمه چهره نمی پوشانید از علی در خانه شمع مولا بود و فاطمه پروانه راستی ای مردم گرچه در روز جزا همگان حیرانند کنج این خانه ی دنج شیعیان مهمانند (س)
الا ای چاه یارم را گرفتند گلم، باغم، بهارم را گرفتند میان کوچه ها با ضرب سیلی همه دار و ندارم را گرفتند 🏴 فرا رسیدن سالروز شهادت جانگداز حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها- به روایت ۷۵ روز -، بر فرزند و منتقم‌ ایشان، حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف و همه شیعیان آن حضرت تسلیت باد. اللهم عجل لولیک الفرج س
Sh 1 Fatemieh Aval 1403 Hoseini [Mohjat_Net] (6).mp3
1.19M
🎤 مادر سلام زهرا سلام یا فاطمه انیسه ی حیدر سلام مادر سلام زهرا سلام صدیقه ای حبیبه ی مولا سلام اسم تو مادر راه نجاته نور دو عالم از اثر خاک پاته دارم یقین که این اشک روضه از برکت حسینِ تو و از دعاته **** قلبی اِلیک مولاتنا مولاتنا بِاَیدِکَ اَرزاقُنا انتِ رَجاء و مُنیَةِ آمالُنا مادر تو هستی خورشید عالم ای برکت تمامی اوقات سالم ای جان حیدر محبوب مولا تو بزم روضه ی تو فقط خوبه حالم
. ای جلوات حق از رخت متجلی قصر گدایت فراز عرش معلّا پرتو مهرت به قلب عالی و دانی سایه ی لطفت به فرق اسفل و اعلا عالمه ی هر دو کون دختر احمد فاطمه محبوبه ی خدای تعالی شرم نماید ملک ز بندگی خود چون تو نهی پای بندگی به مصلّا فخر کند کردگار چون تو سرایـی زمزمه ی سبّح اسم ربّک الاعلی سوی تو بگرفته اند دست توسّل اهل زمین ، ساکنان عالم بالا دخت پدرپروری که گفت به مدحت شخص شخیص رسول امّ ابیها جان محمد تویی که یافت به هر غم سینه ی پاکش به دیدن تو تسلّا دریا در پیش بحر جود تو قطره قطره با یک نگاه لطف تو دریا دوزخ در سینه ی عدوی تو پنهان جنّت از چهره ی محبّ تو پیدا هستی از شرم در مدیح تو خاموش ایزد با فخر در ثنای تو گویا احمد قدر تو را شناخته و بس یزدان نام تو را گذاشته زهرا فضّه نازد به خانه ی تو به مریم قنبر بالد ز خدمت تو به عیسی لطف تو باید وگرنه در شکم بحر مهر تو خواهد وگرنه در دل صحرا ماهی دندان نهد به سینه ی یونس اژدر پیچان شود به پیکر موسی مادر باید خدیجه و پدر احمد کآید چون فاطمه به عرصه ی دنیا لرزد جان پیمبران الهی در صف محشر به حشر گر ننهی پا فردا چشم همه به جانب احمد احمد چشمش بود به سوی تو فردا آنجا در دست توست حکم شفاعت کور شود هر که منکراست در اینجا هست مزار تو قبله ی دل مردم گرچه نهان است تربتت ز نظرها حیف که با آن مقام وعزّت و رفعت عمر تو کم بود ای حبیبه ، به دنیا با که بگویم که در بهار جوانی کردی مرگ خود از خدای تمنّا با که بگویم که جای مزد رسالت سیلی خوردی کنار تربت بابا با که بگویم که پیش چشم علی شد جسم تو نیلی ز تازیانه ی اعدا با که بگویم که بهر اشک فشانی مادر سادات سر نهاده به صحرا دل که نسوزد ز سوز آه تو ، سوزد در شرر قهر حق به دنیا وعقبا رشته ی جانت ز هم گسست به کوچه دیدی تا ریسمان به گردن مولا شخص نبی بارها به وصف تو دختر بضعة منی سرود و ، من اذاها یعنی آندم که گشت روی تو نیلی دست به رخ برگرفت خواجه ی اسرا یهنی تا پهلویت شکسته شد از در از الم آن شکست پهلوی بابا آنکه تورا کشت هر که هست به جرأت گفتم و گویم که کشته است نبی را طبعی غرّا عطا نمای به میثم تا به از این گویدت قصیده ی غرّا  ✍          ************
311.3K
. از لاله زار توحید آتش زبانه می زد گل گشته بود پرپر، بلبل ترانه می زد در گلشن ولایت، یک نوشکفته گل بود گر می گذاشت گلچین، آن گل جوانه می زد من ایستاده بودم دیدم که مادرم را دشمن گهی به کوچه، گاهی به خانه می زد گاهی به پشت و پهلو گاهی به دست و بازو گاهی به چشم و صورت گاهی به شانه می زد گردیده بود قنفذ هم دست با مغیره او با غلاف شمشیر این تازیانه می زد وقتی که باغ می سوخت، صیاد بی مروت مرغ شکسته پر را در آشیانه می زد با چشم خویش دیدم جان دادن پدر را از ناله ای که مادر در آستانه می زد این روزها که می دید موی مرا پریشان با اشک دیده می شست با دست، شانه می زد هنگام شرح این غم، از قلب زار (میثم) مانند خانه ی ما آتش زبانه می زد استاد حاج ✍ ............. . علیهاالسلام بیمارت ای علی‌جان، جز نیمه‌جان ندارد میلی به زنده ماندن، در این جهان ندارد غم چون نسیم پاییز برگ و بر مرا ریخت این لالۀ بهاران غیر از خزان ندارد... خواهم که اشک غربت از چهره‌ات بگیرم شرمنده‌ام که دیگر دستم توان ندارد بگذار کس نداند در پشتِ در چه بگذشت من لب نمی‌گشایم، محسن زبان ندارد هر کس سراغم آمد با او بگو که زهرا قدرش عیان نگردید، قبرش نشان ندارد شهری که در امان‌اند حتی یهود در آن در بین خانۀ خود، زهرا امان ندارد!... 📝حاج ✍ .
4_5891077898831402101.mp3
4.51M
🎼 📝اومدی سایه ی رو سرم... کربلایی ( س ) ٢۴ آبان ماه ١۴٠٣ [بند اول] اومدی سایه ی رو سرم شدی دیدی بی بال و پرم پرم شدی مهربونی ات با همه فرق میکنه مهربون بودی که مادرم شدی من و صدا بزن به جای گریه هام ترکی صدات کنم آنام آنام آنام ننه زهرا زمین خوردم ننه زهرا کم آوردم ننه زهرا اگه مُردم بیا کنارم سره مزارم من تو رو دارم ننه زهرا ننه زهرا 🖤 [بند دوم] میشه من رو پسرم صدام کنی خوبه هر چی گره هست تو وا کنی با همون دستی که بالا نمیاد میشه واسه پسرت دعا کنی وصله ی چادرت منم منم منم فدات جوونیم و جوان ننم ننم ننه زهرا قرارم باش همه رفتن کنارم باش خوشیِ روزگارم باش دلم غمینه من عهده دارم ام‌البنینه مَامَن کربلا جای خوبیه برا مُردن کربلا .
. ۱۴۰۳ سلام الله علیها (فارسی، عربی، ترکی) 🚩بند اول: مادرم یا فاطمه اسم تو رمز قیامه تا ابد رسالت و راه تو داره ادامه ای معلم شهامت و، بانوی بی تکرار از شجاعت تو زنده شد، روح عشق و ایثار توی روزگار قحطی مردی و همدردی مردونه شدی، واسه امام، هم یار و هم غمخوار ای جانم به این همه غیرت موندی پای مرتضی تنها حامی ولایت حیدر یا اُمّ المقاومه زهرا یا اُمّ المقاومه زهرا 🚩بند دوم: اُمَّنا یا فاطمَه اَنْتِی شمسُ النُّبَلاءِ بَيَّنَتْ حياتُكِ اَلْبَلاءُ لِلْوَلاءِ يا شَهيدَةَ الْوَلايةِ وَ الدِّینیٖ وَ الْاِيمان يا نَصيرةَ الْاِمامةِ وَ الْاِسلامْ، وَ الْقرآن ما لَنا سِوىٰ، ضيائُكِ في عَتْمِ الْاَيّامِي مِنْکِ سَاطِعٌ عَلَى الْوَرىٰ، بسمِ اللهِ الرّحمان یا منظومةَ الْهُدیٰ وَ النّور فيكِ الدُنيا قائِمَه زهرا لَبَّیکِ سَیْدَةِ الْغَیرَه يا اُمَّ الْمقاوِمَه زهرا یا اُمّ المقاومه زهرا 🚩بند سوم: مادرم یا فاطمه اگه شد پرت شکسته اما توو مسیر عشق نشدی یه لحظه خسته من فدای تو، که پشت در، با اینکه افتادی پا به پای حق، تا پای جون، مثل کوه ایستادی چه حماسه ای رقم زدی با پهلوی زخمی شدی اسوه ی رشادت و الگوی آزادی زیر خیمه ی عزای تو این شبها شده شعار ما کُلّنا فِداکِ مولاتی یا اُمّ المقاومه زهرا یا اُمّ المقاومه زهرا 🚩بند چهارم: آنامیز یا فاطمَه اُولْدونْ حیدرَه علمدار اِیْلَدی، بو نهضَتین کلِّ عالمِینی بیدار سَنْ دِدین گَرَکْ، دِفاع اِدَم، مَن حقِّ حیدر دَن حامی ام اگر، جانیم گِدَه، فتّاح خیبر دَن بیزْلَرَه خانِم، شَرافَتین درسینی اُورگَدّین رَهروِ ولا، دِفاع اِدَر، هر لحظَه رهبر دَن تا خطبَه اُوخوموشان محکم دوشمَنِ علی اُولوب رسوا اهلِ آسمان اِدوب فریاد یا اُمّ المقاومه زهرا یا اُمّ المقاومه زهرا .
. سلام_الله_علیها (مادرم‌ حضرت فاطمه ) اسم تو غم ز دل می بره نام‌ تو رو لب حیدره مشکی پوش عزای تو ام قلب من وقف این مادره مادرم‌ حضرت فاطمه روضه هات جنت عالمه برترین رزق ما این غمه مادر مهربان منی عصمت ذات حق فاطمه مادرم‌ حضرت فاطمه فاطمیه به سر میزنم باز دوباره کبوده تنم افتخارم اینه نوکر و مبتلای در محسنم مادرم‌ حضرت فاطمه خیلی بیزارم از دشمنات من رفیقم با این نوکرات تو جدام کردی واسه حسین هرچی دارم ز سوز دعات مادرم‌ حضرت فاطمه دودمانش رو میدم به باد هرکسی بد برا تو بخواد میرسه روزی که ما میگیم منتقم داره از راه میاده العجل مهدی فاطمه
نوحه حضرت زهرا علیها سلام توی کوچه ای خدا قیامتی برپا شده صحن خونه قتلگاه مادرم زهرا شده جرم مادرم چی بود؟ صورتش شده کبود نمی دونم چی شده که چادرش خونی شده به گمونم غنچه ی نشکفته قربونی شده غصه داره می باره بین درب و دیواره مادر ما جوونه، قامتش اما کمونه غصه های مادرم قلب منو می سوزونه مادرم زمینگیره دیگه داره میمیره موضوع: علیها سلام سبک: شاعر:
#⃣ #⃣ #⃣ ای كه میگی به روضه خون روضه ات رو اینجوری نخون منم میگم با دلِ خون خدا كنه دروغ باشه میگن كه گوشواره شكست میگن روی زمین نشست مونده هنوز جایِ یه دست خدا كنه دروغ باشه به زخم تو نمک زدن به خاطر فدک زدن مادرمُ کتک زدن خدا كنه دروغ باشه دنیا به ما وفا نکرد دردامونُ دوا نکرد قنفذ چرا حیا نکرد خدا كنه دروغ باشه جاریِ اشکش مثه رود بینِ در و آتیش و دود گناهِ محسنش چی بود خدا كنه دروغ باشه تو کوچه هایِ بی سپر تنها میونِ رهگذر چهل نفر به یک نفر خدا كنه دروغ باشه *از اینجا وصل شیم علقمه، از اونجا روضه بخونم،علقمه هم همین اتفاق افتاد،چهل نفر نه،چهار هزار نفر به یک نفر،اما اون یک نفر عباس بود،اون یک نفر پسرِ امیرالمؤمنین بود،چهارهزار نفر رو کنده ی زانو همه هدف گرفتن عباس رو،الله اکبر،اول دست هارو قطع کردن،وقتی بازوش رو زدن،ابی عبدالله داشت رجز میخوند،تا این اتفاق افتاد،ابی عبدالله،از اون ورِ میدان صدا زد: " اَنَا بنُ فاطِمه" یعنی عباس یادت نره،بازوی مادرِ من رو هم تو کوچه ها زدن...تو مَردی،تو پهلوانی،تو عباسی،اما مادرِ من یک زنِ هجده ساله...مگه دستش چقدر توان داشت،چهل نفر دورش حلقه بزنن....امام باقر فرمود: سبب شهادت مادرِ ما همون ضربه های غلاف بود...یه جوری زد... علی بهانه شد و ضربه خورد بازویت دری شکست در آن دَم، فتاد بر رویت شرار آتش ظلم زمان زبانه کشید رسید آتشِ نمرودیان به گیسویت جراحتی است به روی پرت از آن ایام نشانه ای ز ملاقات میخ و پهلویت هوا ز جور مخاف چو قیرگون گردید نشست سایه ی دستی سیاه بر رویت شاعر : *مدینه با غلاف زدن،کربلا هر کی هرچی داشت دور حسینش حلقه زد،" فرقةٌ بالسيوفِ وفرقةٌ بالرماحِ وفرقةٌ بالحجارةِ" امام باقر فرمود:جدِّ مارو به پنج وسیله کشتن،یه عده شمشیر زدن،یه عده تیرزدن،یه عده نیزه زدن،یه عده سنگ زدن....{ اما این آخری رو تا قیامت نمیشه باورش کرد...خیلی باورش سخته} امام باقر می فرمایند:" وفرقةٌ بالخَشَبِ والعصا؛" پیرمردها با چوب و عصا میزدن ... بگو : حسین ... .
در بعضی نقل ها دارد که نماز مغرب را خواند و فرمود: اسما من داخل حجره می‌شوم. بعد از ساعتی بیا و مرا صدا بزن. اگر دیدی که جواب ندادم، علی(ع) را خبر کن. اسما می‌گوید: ساعتی گذشت و وارد خانه شدم و دیدم حضرت پاهای خود را به سمت قبله دراز کرده و روپوشی روی خود انداخته و هر چه صدا زدم، جوابی نشنیدم. روپوش را کنار زدم و دیدم بی بی دو عالم دست را زیر صورت گذاشته و روحش با عالم بالا مفارقت کرده است. کسی را دنبال علی(ع) فرستادم. وقتی امیرالمومنین(ع) خبر را شنید، به صورت روی زمین آمد و در فاصله کوتاه مسجد و منزل، هی می‌نشست و بر می‌خاست. ای گل صد برگ من پر پر مشو/ شمع من خاموش وخاکسترمشو / از حدیث کوچه غرقِ آتشم / فاطمه، از توخجالت می‌کشم.. پی نوشت : [1].بحارالأنوار، مجلسی، ج43، ص 191، باب 7، ما وقع عليها من الظلم و بكائها...، ص155. [2].همان . [3].بحارالأنوار، مجلسی، ج79، ص27، باب 12، الدفن و آدابه و أحكامه ...، ص14. .
👤 🎙 🥀 🏴 🔆جدید ۱۴۰۳🔆 این شب و روزا تمام وقت بی تابی روزها بیداری و شب ها نمی خوابی هی از این پلو به اون پهلو عزیز من گاه چون خورشید گاهی رنگ مهتابی خودم دیدم که پژمردگی به پیش من زمین خوردی «حلالم کن حلالم کن حلالم کن» دیدمت از دور غم دیده در این خانه خواستی تا موی زینب را کنی شانه دست تو بالا نمی آمد دلم خون شد وای از آن ضربه ها که خورده بر شانه چه با دستت ستم کرده که بازویت ورم کرده «حلالم کن حلالم کن حلالم کن» آمدی از کوچه بودی غرق غم خیلی روی تو دیدم ز کنج چادرت نیلی از حسن پرسیدم ای نور دلم چون شد زیر لب می گفت بابا مادرم سیلی دل و روحت ز غم شاکی لباس تو شده خاکی «حلالم کن حلالم کن حلالم کن» در هجوم خصم سرکشته دیدمت ای وای در میان دود و آتش دیدمت ای وای با تن مجروح و با پهلوی بشکسته با چهل تن کشاکش دیدمت ای وای تو افتادی من افتادم همان لحضه جان دادم « حلالم کن حلالم کن حلالم کن» .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اصلا نیازے نیـست از بسترت پاشـے بـا درد پیـش پاے شوهرت باشـے .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... #⃣ ‍#⃣ #⃣ #⃣ اصلا نیازی نیست از بسترت پاشی با درد پیش پای شوهرت باشی هی گفتم از دردات هی گفتی چیزی نیست گفتی اگه گاهی میوفتی چیزی نیست تو دست به دیواری گفتی یکم خستم دیدم قنوتت رو گفتی یکم دستم این بچه ها سایه رو سر میخوان بانو تا وقت دامادی مادر میخوان بانو از رفتن و از مرگ کمتر بگی ای کاش مادر میخواد زینب فکر عروسیش باش چشم پر آب تو نقش برآبم کرد تابوت تو اومد خونه خرابم کرد دنیا عجب خاکی روی سرم ریخته هم موی زینب هم خونم بهم ریخته طفلی حسن هر شب تو خواب عزاداره هی میگه دیواره هی میگه گوشواره زینب با دل شوره هی روتو میبوسه شونه که میوفته بازوتو میبوسه .