#امام_زمان_عج_مناجات_فاطمی
«بلا» عظیم و «گره» کور و «امتحان» سخت است
چقدر پیروی از صاحب الزمان سخت است
شبیه هرکه به جز اوست زندگی کردیم
ولی شبیه به آقا... ! برایمان سخت است
قصور ماست اگر تحبس الدعا شدهایم
مقصریم که رفتن به آسمان سخت است
برای دیدهی هرجاییِ منِ دِلْسنگ
مجالِ دیدنِ دلدار هر زمان سخت است
چقدر فاصله مانده، چقدر از او دوریم
و راه رفتن با پایِ ناتوان سخت است
اگرچه غرق گناهیم، دوستش داریم
نبودن «ولیِ مهربانمان» سخت است
اگرچه دورم از او، بین روضه نزدیکم
نفس کشیدن بی روضه، بی گمان سخت است
همیشه قِصهی بی مادری غم انگیز است
همیشه رفتن یک مادرِ جوان سخت است
* *
ز میخ سختتر، آغاز بی کسی علیست
به روضهخوان بگو این روضه را نخوان... سخت است
به پیش دیدهی مَردم زدند فاطمه را
اگرچه روضه عیان است، در بیان سخت است...
✍ #رضا_تاجیک
یا زهرا ، روزی فدک را از تو گرفتند. روز دیگر راه را بر تو و فرزند عزیز تو در کوچه های مدینه بستند و قباله فدک را که حقت بود را پاره کردند
روز دیگر بر زخم های دل شما نمک زدند و تاب گریه ات را نداشتند و بارها گِلِه کردند، که یا روز گریه کن یا شب
روز دیگر سلام امیرالمومنین علیه السلام را بدون پاسخ گذاشتند و تو از غم غربت مولا آتش گرفتی.
اما آن چیزی که بیشتر از همه شما را آزار داد ، غربت مولا و تنهایی اش و غربت اسلام بود ، که با غربت امیرالمومنین علی علیه السلام غریب ماند.
اسلام ناب محمدی در همان روزها در کنج دیوارهای تاریخ مدینه ، بلکه تاریخ دنیا غریب ماند ، و غبار غربتش هر روز پررنگتر می گردید.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اللَّهُ لَطِيفٌ بِعِبَادِهِ يَرْزُقُ مَنْ يَشَاءُ ۖ وَهُوَ الْقَوِيُّ الْعَزِيزُ
خدا به بندگان لطف و محبت بسیار دارد ، هر که را بخواهد روزی می دهد و او توانای مطلق و مقتدر و غالب است.
https://eitaa.com/Arbabhosyn
نماهنگ و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها به نفس کربلایی محمد حسین حدادیان
این شبا حال و هوای خونمون خیلی عجیبه
التماست میکنم بیشتر بمون علی غریبه
من که از فضّه شنیدم بهتری الحمدلله
در زدم دیدم خودت پشت دری، الحمدلله
حلالم کن این همه دردو طاقت آوردی
به خاطر علی زمین خوردی
میبینمت به هم میریزم
اگه زهرا عجّل وفاتی رو نمیخوندی
اگه یه چند روز دیگه میموندی
نوزده سالت میشد عزیزم
«منِ تنها منِ مظلوم ازت میخوام بمون خانم …»
جای شکرش باقیه همین که محسن رو ندیدی
از گلوی پسرت تیر سه شعبه نکشیدی
نه سرش از تن جدا شد و نه روی نیزه ها رفت
دوباره گریز روضه ها به سمت کربلا رفت
دیگه دنیا بدون تو به من نمیسازه
هنوز میبینمت چِشات بازه
برا تو میخونم لالایی
به اصرار عمه منم یه جرعه آب خوردم
ببین برای تو هم آوردم
ولی تو روی نیزه هایی
من این پایین تو اون بالا
علی بالام لالا لالا
.
10.76M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
استوری ایام فاطمیه فریاد ۱۱
برگرفته از سخنان حضرت زهرا سلام الله علیها در عیادت زنان مدینه از ایشان ...
۩ #فاطمیه
۩ #ایام_فاطمیه
.
#فاطمیه
عمر پدر آباد که گفت این شرف ماست
این حاصل عمر سپری گشته ی باباست
پایان حیاتِ من و تو ختم بخیر است
این خاصیتِ دوستیِ حضرت زهراست
#سید_حسین_میرعمادی
🔹https://eitaa.com/Arbabhosyn
5.61M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#نوحه_حضرت_زهرا(س)
#ترکی
🎧#مداح_مرحوم_نورانی
گئجه یاری دفن اولان
آی گلین ئولن ننه
جمالی گل تک سولان
آی گلین ئولن ننه
آی ننه وای ننه
وای جوان ئولن ننه
سینه سی یاره لی
باغری قان ئولن ننه
آنا شیرین سوزلره
خسته زینبون فدا
کبود اولان صورته
خسته زینبون فدا
او باغلان گوزلره
خسته زینبون فدا
بابامی یالقوز قویان
آی گلین ئولن ننه
حسن دیور کوچه ده
ووردی دشمنون سنی
سینوبدی قلبیم آنا
آل قوجاقیوه منی
حسین دیور وای ننه
هی سراغلیور سنی
حسینونیدی دیمادون
آی گلین ئولن ننه
گجه یار پیکرون
حمل اولاندا آغلادوم
مریضیدون آی ننه
جان وئرنده آغلادوم
بابام سنه غسل ایدوب
آغلیاندا آغلادوم
بابام یانوب آغلادی
آی گلین ئولن ننه
🔘🔘🔘🔘🔘
#فاطمیه
با هر نفس نفس زدنت گريه ميكنم
در لا به لاي هر سخنت گريه ميكنم
فكري به حال بي كسي حيدرت بكن
حتي مقابل حسنت گريه ميكنم
در پشت در فتادي بر خاك خانه ات
از درد استخوان تنت گريه ميكنم
رويت چو لاله سرخ است مادر حسن
با زخم هاي بر بدنت گريه ميكنم
لحظه به لحظه بايد جامه به تن كني
از خون روي پيرهنت گريه ميكنم
هجده بهار حيدر زود است رفتنت
با ديدن كفن به تنت گريه ميكنم
3. چهار ملودی.mp3
4.42M
#استاد_حاج_اسماعیلی
#شور_محلی (شوردشتی)
گل پژمرده از بیداد ، مادر
خزان ، آخر
به بادت داد ، مادر
#ملودی_دوم
خودم دیدم
که بابا ، با گُل اشک
تو را در زیر گِل
بنهاد ، مادر ...
#ملودی_سوم
خودم دیدم
که از زندان سینه
نمی شد نالهاش آزاد
« مادر ... »
#ملودی_چهارم
خودم دیدم
که دنبال جنازه
حسینت از نفس افتاد
« مادر ... »
شاعر_استاد_سازگار
برنامه_لایو
31/3/1402
.
بیا که گنبد خضراست دیده بر راهت
بیا که حیدر تنهاست دیده بر راهت
چقدر منتظران تو بی صدا رفتند
نگاه مضطرب ماست دیده بر راهت
به هر دیار عزادار مادرند همه
بیا که عترت طاهاست دیده بر راهت
قسم به خاک نشسته به چادر مادر
سکوت غربت دنیاست دیده بر راهت
* خدا رحمت کنه علامه امینی رو، فرمودند: وقتی توی خونه پشت در حضرت زهرا سلام الله علیها روی زمین افتاد، بچه اش سِقط شد، قبل از اینکه بگه "یا ابتاه یا رسول الله!" قبل از اینکه شوهرش علی و فضه رو صدا بزنه، یه جمله فاطمه گفته، صدا زده: پسرم مهدی بیا...*
هنوز ناله ی مادر به گوش می آید
بیا که حضرت زهراست دیده بر راهت
* حضرت زهرا سلام الله علیها دامنِ علی رو گرفت، گفت: نمیذارم علی رو با این وضع مسجد ببرید، هر چه کردن نتونستن دستِ فاطمه رو کوتاه کنند، یا صاحب الزمان! یه کاری کردن با دستور اون دومیِ نانجیب، با غلاف شمشیر، زبانم لال...
وقتی بیماری حضرت زهرا سلام الله علیها شدت گرفت دیگه نتونست از بستر بلند بشه، این بیماری کار رو به جایی رساند که فقط پوست و استخوان از بی بی به جای ماند، بازو و پهلوی فاطمه شکسته است، از اینها بالاتر یه جلمه روضه داره آیت الله کمپانی، از ایشون سئوال کردن قضیه میخِ در چی بوده؟ ایشون می فرمایند:" وَ لَسْتُ أدْرِى خَبَرَ المِسْمَار، سَلْ صَدْرَهَا خِزَانَة الأسْرَار" یعنی من نمی دونم برید از سینه ی فاطمه سئوال کنید این میخ چی بوده.... امام صادق علیه السلام می فرمایند: آن میخِ در به سینه ی فاطمه فرو رفت، نزدیک به نود و پنج روز، هر وقت مادر ما فاطمه نفس میکشید از سینه اش خون می اومد...
امشب این دلهای عاشق مدینه باشه ، به یاد آن یتیمان بی مادر، جلوی چشم بابا گریه نمی کردند، اما همین که بابا از خانه بیرون می رفت، یکی سجاده ی مادر رو می آوُرد، یکی چادرِ مادر رو می آوُرد، اینقدر گریه می کرند که فضه ی خادمه صبرش تموم شد، یه روز امیرالمؤمنین وارد خانه شد دید فضه اثاثیه اش رو جمع کرده میخواد بره، صدا زد: فضه! چه خبره، کجا میخوای بری؟ گفت: آقا! من دیگه طاقت ندارم، آقا این گریه ی بچه ها، جای خالیِ فاطمه من رو رنج میده.... خدا میداند و دلِ بچه های فاطمه... یه شب ابی عبدالله صدا زد: بابا! دلم برا مادرم تنگ شده، آخه حسین خیلی مادری بود، آورد حسین رو کنار قبر مادر، دستش رو رها کرد، دید حسین صورت روی خاک قبر گذاشته تویِ دلِ شب، هی می گفت: مادر! مادر! من حسینِ تو هستم، یه جمله با حسینت حرف بزن، اما اینجا جوابی نشنید، حسینی ها! اما توی گودی قتلگاه، اون نانجیب گفت: وقتی خواستم سَرِ حسین رو جدا کنم از بدن، ناله ی یه خانمی رو شنیدم، هی میگفت: غریبِ مادر حسین!... شهیدِ مادر حسین!... برای خوشنودی دلِ مادرش فاطمه، به نیت فرجِ آقامون، آقایِ مظلوممون، دستت رو بیار بالا چند بار ناله بزن: یا حسین!... به آبروی فاطمه و حسینِ فاطمه قسمت میدهیم، این دستا رو امروز نا امید بر مگردان، فرجِ آقامون امام زمان برسان...
.
salehi-fatemiye.mp3
5.38M
وقتی جای شلوغی باشه، مادر گوشهی چادرشو میده دستِ بچهاش که گم نشه!
این دُنیا خیلی شلوغه ...
گوشهی چادرِ حضرت زهرا (س) رو بگیریم، گم نشیم ...!
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
.