eitaa logo
ذاکرین آل الله
296 دنبال‌کننده
2.5هزار عکس
1.5هزار ویدیو
319 فایل
( متن اشعار؛سبکها وفایلهای صوتی ایام ولادت و شهادت ائمه اطهار(ع) ومناسبتها ی ملی و مذهبی التماس دعا حاج غلامرضا سالار 09351601259 . شماره جهت ارتباط با مدیر کانال...
مشاهده در ایتا
دانلود
قسم به سوره ی "والفجر" یار می آید سپیده دم پس از این شام تار می آید زغال ، روی سیاهش سیاه تر شده است خزان گذشته و کم کم بهار می آید زبور شاهد ما شد "لقد کتبنا ... "را بخوان که وارث این روزگار می آید نوشته است که مستضعفین به پاخیزید ز مشت های گره کرده کار می آید غباری از پس هر حادثه پدیدار است اگر غلط نکنم آن سوار می آید اَلا به ذکر کسی که به نامش آرامش به سینه های شده بی قرار می آید قسم به واژه ی "خیرلکم" علی خواهان "بقیه الله" با ذوالفقار می آید چه فرق مذهب و آئین ، هر آنکه منتظر است به شیوه ی علوی شیعه بار می آید چقدر خواندن "امن یجیب" اثر دارد که استجابت این اضطرار می آید زمان آمدنش وقت "مطلع الفجر" است و ناگهان به سر این انتظار می آید «وَ لَقَدْ كَتَبْنَا فىِ الزَّبُورِ مِن بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الْأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِىَ الصَّلِحُون‏» (انبیاء/105) «و ما در زبور- پس از تورات- نوشته‏ ايم كه اين زمين را بندگان صالح من به ميراث خواهند برد.»
در هــر دمــم هــزاران فریـاد انتظار است یک لحظه بی تو بودن، یک عمر احتضار است وقتــی تــو را نــدارم، بهتر که جان سپارم این زندگی تباهی، ایـن عمـر انتحـار است آنکــو قــرار دارد، کـی عشق یار دارد؟ عاشق بسان طوفان، پیوستـه بی قرار است ای یاس باغ نرگس! باز آ که می‌کنم حس بـی روی تـو زمانـه پاییز بی بهـار است بی جلـوۀ تـو عالم تاریکتر ز گور است وین مهر عالـم افروز شمع سر مزار است عیسی کـه از نبـوت بـر خویشتـن نبالد آرد نمـاز بـا تو، این اوج افتخـار است ما دور کعبه گشتیم با اشک خود نوشتیم ای زائریـن کعبـه! کعبـه جمال یار است از هجـر یــار گفتیـم، از انتظـار گفتیـم کو مرد انتظاری «یابن‌الحسن» شعار است گیرم تـو غمگساری در بیـن مـا نـداری ای نور دیده! ما را کی جز تو غمگسار است؟ میثم به دعوی عشق، مگشای لب که عاشق یـا زیـر تیـغ قاتـل، یــا بر فـراز دار است
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
در مدح شما زبان من شد قاصر مرغ دل من سمت مزارت زائر ای معنی حلم و علم و فقه و ایمان ای معصوم هفتمین امام باقر
🌺 مولودی امام باقر_ع...👆 مداح = حاج محمد رضا طاهری🎤 ┅═┄⊰🌿༻🌺༺🌿⊱┄═┅ مدینه باز دل بی قرارِ زمین پُر از عطرِ بهارِ فرشته نذرِ امام باقر گلاب و آیینه میاره سحرِ روشن امید تو آسمونا در اومده می تابه نورِ معرفت که عمرِ ظلمت سر اومده رویِ دست امام سجاد گل پیغمبر اومده مدینه باز دل بی قرارِ زمین پُر از عطرِ بهارِ فرشته نذرِ امام باقر گلاب و آیینه میاره تو قاب چشماش پُر از اشکِ تبسم مادرِ با یک نگاهش دلِ بابا ، به آسمون میپره به روی ماهش گلای بوسۀ عمو علی اکبرِ مدینه باز دل بی قرارِ زمین پُر از عطرِ بهارِ فرشته نذرِ امام باقر گلاب و آیینه میاره ستارۀ عرش برینه ، چراغِ مهرش توی  سینه میون خونه میخنده ، وقتی حسینِ زهرا رو میبینه مدینه باز دل بی قرارِ زمین پُر از عطرِ بهارِ فرشته نذرِ امام باقر گلاب و آیینه میاره شرابِ کوثرِ خدا ، میریزه از گوشۀ لبش برایِ خواب آروم میشه رو دستایِ عمه زینبش صدایِ خندۀ اباالفضل لالایی خونه هر شبش مدینه باز دل بی قرارِ زمین پُر از عطرِ بهارِ فرشته نذرِ امام باقر گلاب و آیینه میاره سخاوتُ وسعِت لطفش ، همیشه دریاییِ ولایتش نور مهتابه شبای رویاییِ تو عشق و مستی بهونۀ همه دلایِ زهراییِ مدینه باز دل بی قرارِ زمین پُر از عطرِ بهارِ فرشته نذرِ امام باقر گلاب و آیینه میاره تو باقرالعلمِ خدایی بهشتِ سرسبزِ ولایی تو یادگارِ پرنده هایِ مهاجرِ کرببلایی شبِ جشنِ نگاه تو ، نزولِ مهر ومحبتِ با تو بودن برایِ من قشنگ تر از حور و جنتِ عیدیِ امشبم آقاجون ، یه براتِ زیارتِ مدینه باز دل بی قرارِ زمین پُر از عطرِ بهارِ فرشته نذرِ امام باقر گلاب و آیینه میاره تو دفترِ خاطراتِ من ، نشونۀ عشقتِ رو شاخۀ مردۀ قلبم ، جوونۀ عشقتِ دلم یه عمرِ که با دعایِ تو دیوونۀ عشقتِ مدینه باز دل بی قرارِ زمین پُر از عطرِ بهارِ فرشته نذرِ امام باقر گلاب و آیینه میاره ┅═┄⊰🌿༻🌺༺🌿⊱┄═┅
376.3K
‍ ‍ ✺⃟࿐ུ﷽✺⃟ -زمزمه- مهدوی استادپیرزاده 🎤 جمعه شده و این دل من کرده هوایت بر لب بودم بار دگر شور و نوایت 🔴مولا اباصالح(۳)🍃 جمعه شده و بار دگر دیده به راهم ای نور دل فاطمه بنما تو نگاهم 🔴مولا اباصالح(٣)🍃 جمعه شده و از غم هجر تو بسوزم بی تو گل زهرای بتول شب شده روز 🔴مولا اباصالح(٣)🍃 جمعه شده و دیده به راه تو نشستم من منتظر دیدن رخسار تو هستم 🔴مولا اباصالح(٣)🍃 جمعه شده و از غم هجر تو بنالم نام تو به لب دارم و در شوق وصالم 🔴مولا اباصالح(۳)🍃 جمعه شده و رفته ز جان صبر و شکیبم برگرد بیا از سفر ای یار غریبم 🔴مولا اباصالح(٣)🍃 جمعه شده و سوزم از این هجرو جدایی ای نور دل فاطمه مهدی به کجایی 🔴مولا اباصالح(٣)🍃 جمعه شده و از کرمت کن تو دعایم من ریز خور سفره ی احسان شمایم 🔴مولا اباصالح(٣)🍃 ✍️📗 -چوگیسوی‌ تو من‌ درپیچ‌ وتابم
یک لحظه هم از غیب، نگاه تو جدا نیست این دانش بی حد مگر از سوی خدا نیست در محضر تو پاسخ هر عالم و عارف جز آیه‌ی《سُبحانَکَ لا عِلمَ لَنا...》نیست از لطف احادیث و تفاسیر بلندت در دین خدا تا به ابد شبهه روا نیست تا اینکه سلامی برساند به تو از عشق جابر همه‌ی عمر دلش در نگرانی‌ست یک عمر گذشته‌ست ولی خاطر پاکت یک لحظه جدا از سفر کرب‌وبلا نیست هنگام اذان است و چه رؤیای قشنگی... در صحن تو اینقدر شلوغ است که جا نیست
آن قوم که معمار جنان خشت به خشتند از خاک تو هستند که پاکیزه سرشتند از نام تو پرسیدم و گفتند محمّد نامی که به دیباچه‌ی توحید نوشتند در عالم ذر مزرعه‌ای بود دل ما از مِهر تو یک بذر در این مزرعه کِشتند دیدند شکافنده‌ی دریای علومی شد پنبه علوم دگران هر چه که رِشتند حق دور تو می‌گردد و آنان که نگردند در کعبه اگر هم بروند اهل کِنِشتند از نسل حسین و حسنی، بهتر از این چیست اجداد تو آقای جوانان بهشتند ✍
ای آسمان بخند که روز شکفتن است حرفی بزن که موقع اسرار گفتن است از روی ماه یار، خدا پرده باز کرد این ماه را به ماه رخش سرفراز کرد ماه رجب مبارک از این نورسیده شد قرص قمر در اول این ماه دیده شد این جلوه‌ی خداست که روشنگری کند از عاشقان، ماه رجب دلبری کند این گل که از بهار گلستان احمد است باشد ز نسل فاطمه، نامش محمد است این ماه از دو جلوه به خورشید می‌رسد این کعبه از دو قبله به توحید می‌رسد آیات صبح در رخ او جلوه‌گر شدند فرزندهای فاطمه او را پدر شدند مثل حسن، تجلی صبر و کرامت است مثل حسین، آیت عشق و شهامت است تا باقرالعلوم قدم روی خاک زد علم از کمال علمی او سینه چاک زد دریای بی کرانه‌ی علم است سینه‌اش دل بُرده از پیامبران هم مدینه‌اش هم‌نام احمد است و تجلالی حیدر است بابی دگر ز شهر علوم پیمبر است ... دانش غلام مکتب علمش به صبح و شام بینش گدای خرمن حلمش علی الدوام کرده است نقل او متحیر عقول را جابر به او رسانده سلام رسول را لبخند او حکایتی از صبح صادق است گفتار او تجلی قرآن ناطق است هر جا که بحث علمیِ اصحاب منبر است گلواژه ی روایت او حرف آخر است... ✍
با وضو باید از مقامت گفت خاتم الأنبیا سلامت گفت مهربانیِ بی حدی داری! خلق و خوی محمدی داری تا ابد علم را شکافنده دستِ مِهر خدای بخشنده دیدنت آرزویِ جابرهاست شیعه مدیونِ قال باقرهاست پندهایت فراتر از پندار معدن العلم، مخزن الأسرار واژه‌ها بر لبت زلال شدند فاتح قله‌ی کمال شدند عقل شد کودک دبستانت پای منبر نشست حیرانت مشق از کیمیایِ عشق بِده درس جغرافیایِ عشق بِده قلمت کی قرار می‌گیرد!؟ جوهر از ذوالفقار می‌گیرد مانده‌ام چند جبهه می‌جنگی!؟ رهبر انقلاب فرهنگی مکتبت اجتهاد علمی شد کربلایت جهاد علمی شد * "کربلا" گفتم و دلت لرزید مشک آبی مقابلت لرزید تشنگی، از بهار سیرت کرد گریه‌های رباب پیرت کرد ✍
استقبال از غزل مرحوم حسین منزوی با مطلع: اکنون به شوق حجت پنجم ز خود گمم امشب میان گریه و لبخند خود گمم سرشار از طلوع بهار تبسمم دریایم و تپیده به لب‌هام نبض موج تا آسمان رسیده شعور تلاطمم جارو به برج و باروی اندیشه می‌زنم تا سائل مدایح معصوم پنجمم من شاعر صداقت گل‌های قاصدک من جابر سلام رسولان مردمم... صدها ابوبصیر شود طفل مکتبم دریای علم تو بچشاند اگر خُمم پیچیده در تلاوت معصوم نام تو عطر گل محمدی‌ات در تکلمم بر خاک‌های مرقد نورانی تو ساخت گلدسته‌ها و گنبد زرّین، تجسمم امشب دوباره شوق مرا بال و پر بده امشب که بین گریه و لبخند خود گمم ✍
به‌مناسبت حلول قال رسول الله صلی الله علیه وآله: إِنَّ اللَّهَ تَعَالَى نَصَبَ فِي السَّمَاءِ السَّابِعَةِ مَلَكاً يُقَالُ لَهُ الدَّاعِي فَإِذَا دَخَلَ شَهْرُ رَجَبٍ يُنَادِي [نادى‏] ذَلِكَ الْمَلَكُ كُلَّ لَيْلَةٍ مِنْهُ إِلَى الصَّبَاحِ طُوبَى لِلذَّاكِرِينَ طُوبَى لِلطَّائِعِينَ وَ يَقُولُ اللَّهُ تَعَالَى أَنَا جَلِيسُ مَنْ جَالَسَنِي وَ مُطِيعُ مَنْ أَطَاعَنِي وَ غَافِرُ مَنِ اسْتَغْفَرَنِي الشَّهْرُ شَهْرِي وَ الْعَبْدُ عَبْدِي وَ الرَّحْمَةُ رَحْمَتِي فَمَنْ دَعَانِي فِي هَذَا الشَّهْرِ أَجَبْتُهُ وَ مَنْ سَأَلَنِي أَعْطَيْتُهُ اَلا که موسم عشق و طرب رسید، بیایید دوباره نفحه‌ی رحمت ز رَب رسید، بیایید خمار باده‌ی توحید! تشنگی به سر آمد هزار شکر که جام رجب رسید، بیایید دوباره موسم "شَهر الاَصَمّ" رسید، بشارت که پُر ز رحمت حق لب به لب رسید، بیایید دوباره فرصتِ با حق نشستن آمده از راه "جَلیسُ جالسنی" هایِ شب رسید، بیایید حیات تازه وزیدن گرفت از ملکوتش اگر چه جان‌ ز گناهان به لب رسید،‌ بیایید فسردگان تباهی و مبتلا به سیاهی! برای بخششِ عصیان سبب رسید، بیایید ✍