eitaa logo
ذاکرین آل الله
297 دنبال‌کننده
2.5هزار عکس
1.5هزار ویدیو
320 فایل
( متن اشعار؛سبکها وفایلهای صوتی ایام ولادت و شهادت ائمه اطهار(ع) ومناسبتها ی ملی و مذهبی التماس دعا حاج غلامرضا سالار 09351601259 . شماره جهت ارتباط با مدیر کانال...
مشاهده در ایتا
دانلود
💚به بهانه ۲۹ فروردین سالروز تولد آرامش امت؛ امام خامنه‌ای ⭕️زمان محمدرضا شاه بودجه مملکت بجای خرج برای تولد ائمه و مراسم مذهبی خرج تولد رضاخان می‌شد! روز تولد رضاخان که کلا دو کلاس سواد داشت جشن ملّی بود و مراسم مفصلی گرفته می‌شد! تعطیل رسمی کشور در کنار عید فطر و شهادت امام صادق و عید قربان... 🔻۴ آبان تولد محمدرضا پهلوی تعطیل رسمی! در حضور خودش برای خودش تولد می‌گرفتند و کشور تعطیل می‌شد! ملت را هم می‌آوردند استادیوم که تشویق کنند! 🔷 زمان مقام معظم رهبری تولد ایشان و امام خمینی هیچ‌گاه توسط حکومت مورد بزرگداشت نبود و یک ریال بودجه کشور برای این امر خرج نشد! 🔹 واکنش آقا جان به تبریک تولدشان را ببینید،معظم له حتی تبریک تولدشان را نیز زیاد دوست ندارند. 💐سلامتی دیدبان همیشه بیدار نظام صلوات
🔶 اسم این مرد و سربازانش جوری در تاریخ بدرخشه که هزاران پهلوی خوابش رو هم ندیده باشند.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💖تولدت مبارک ای مردانه ترین صدای حقیقت و کوبنده ترین فریادگر حق و افشاکننده تزویر و ظلم جهان ما روزت مبارک پدرامت و سایه ات تا ظهور منجی مستدام💖 ✨ اوتولد یافت تا رهبر شود ماشویم عاشق و اودلبرشود او تولد یافت گردد نور عین برترین آقا پس ازپیرخمین ماهمه عمار،اوباشد ولی جان به قربان تو یاسیدعلی ❤️🌺 29فروردین سالروز تولد امام خامنه اى بر عاشقانش مبارك باد🌸💖
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
10.56M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💢صلَّى اللَّهُ عَلَیْکَ یَا أَبَا عَبْدِاللَّهِ... دست بر ســــینه، سلامی بفرستیم، زدور اینچنین در «حــــرمت» زائر نامحسوسیم
ما را بخوان به محضرت ای پادشاه عشق پشت و پناه ما توئی ای تکیه گاه عشق صبحی که در حریم تو شب را سحر کند در حسرت چنین شب و روزی پگاه عشق هرگوشه گوشه صحن توازحق نشانه ایست حقا که کربلای تو هست، جلوه گاه عشق هردل که در مسیر تو سیر وسلوک کرد نازدبه حال خویش،کین ره توست راه عشق آرند سرسجود قبله و کعبه به مرقدت کرببلای تو ز ازل قبله گاه عشق افلاکیان به پای تو افتند بر زمین افلاکیان به محضر تو چون سپاه عشق دستان خالی از کَرَمَت پرشود اگر افتد به حال ما نگهت ای نگاه عشق بی نور روی تو عالم چُنان شب است روشن کن این جهان شب افروز ماه عشق برروی خاک زمین تا تنت فتاد افتاد شعله بر دل هستی ز آه عشق دادی به راه دوست تمامیّ هست خویش باشد گواه عاشقی ات  قتلگاه عشق اسلام مولایی
به پای روضه نشستیم و اشک ناب شدیم قنوت گریه گرفتیم و مستجاب شدیم و ما که در پی خورشید نیزه ات بودیم شبانه نور گرفتیم و آفتاب شدیم دوباره اشک" گناه نسوز" ما را سوخت دوباره پاک شدیم و پر از ثواب شدیم مدینه بود و تو بودی و رأی مادر بود که ما برای عزای تو انتخاب شدیم میان سینه زدن بال و پر گرفتیم و کبوتر حرم صحن بوتراب شدیم شبیه چشم تو و مشک خالی عباس دوباره گریه کن کودک رباب شدیم رحمانی نوازنی
آن ساعتی خوش است که مستانه بگذرد یعنی به زیر مِنّت پیمانه بگذرد روزیِ ما به دست کریمان آشناست کفر است پای سفره ی بیگانه بگذرد سوگند می خوریم که ما گنج می شویم یک شب اگر که شاه ز ویرانه بگذرد خدمتگذار اهل خرابات اگر شدی ایام نوکری تو شاهانه بگذرد ما عقل خویش را سر عشق تو باختیم بگذار عمرمان همه دیوانه بگذرد دور از نگاه کعبه تو را می کند طواف کافی است از کنار تو پروانه بگذرد این روزگار می گذرد خوب یا که بد بهتر که عمر ما درِ این خانه بگذرد علی اکبر لطیفیان
مستی از جام تو سر منزل هوشیاری ماست بیدل از عشق شدن شیوۀ دلداری ماست مبتلای تبِ عشقیم و تجلی داریم درد بیچارۀ این، لذت بیماری ماست بیدلی اول راه است خدا را عشق است دل ز ما دلبری از یار ز همکاری ماست هو کشان قد علم اندر صفِ رندان کردیم چوبۀ دار فقط مسند سرداریِ ماست هرکجا جلوۀ یاراست همانجا عرش است نمک خانه اش اسباب گرفتاری ماست دل ما میکده و صاحبِ میخانه حسین می حسین باده حسین ساغر و پیمانه حسین هنرِ عشق به تصویر کشیده آهی دلِ ما را به حریم تو نموده راهی نوکر خانۀ تو عارفِ بالله شود علی اکبر بشود «جُونِ» سیاهی گاهی نوکرت پیر که شد دلبری اش بیشتراست ماجرایی شده این قصۀ خاطرخواهی زلفِ خود پهن نمودی و شکارم کردی به هدایت برسد صید تو از گمراهی خاطرم نیست چه شد دل به تو دادم آقا بی سر و پا چو منی در ره تو شد راهی دردل کردنِ با تو چقَدَر می چسبد چون کریمی و زاحوال گدا آگاهی خون من نذر نگاهت لک لبیک حسین شاهِ عاشق کُشی و حضرت ثارالهی چه کسی فکر غلام است به غیر از ارباب پسرِ فاطمه این سائل خود را دریاب اثر بارش باران به چمن می ماند عشق بازی که سر افتاد ،سخن می ماند از گل تربت تو بوی حرم می آید عطر سجاده سحرگاه به تن می ماند خواب دیدم سحری پای ضریحت هستم چه کنم حسرت آن بر دل من می ماند چه جوان ها که به پای غم تو پیر شدن بشود دوستی آن دم که کهن می ماند با گنهکاری من دیدن تو ممکن نیست بر ترانی دلم پاسخ لن می ماند بوی سیب از همه ی کرببلا می آید اشک مادر اثرش روی بدن می ماند هر چه مردست اگر پای تو بی سر بشود پرچم عشق تو بر شانه ی زن می ماند صدهزاران چو اویس ،خاک ره زینب نیست عاشق از یار جدا شهر قرن می ماند؟؟ گر بنا شد که وصیت بنمایند عشاق چه بدن هاست که بی غسل و کفن می ماند یاد پیراهن تو بال و پرم درد گرفت بوریا گفتم و دیدم جگرم درد گرفت گریه دار است عجب نام اباعبدالله جان فدای عطش کام اباعبدالله هرکجا پر بکشم سوی حرم می آیم چون کبوتر شده ام رام اباعبدالله هرکسی صاحب اشک است نظر کرده ی اوست چشم ما شد ز ازل جام اباعبدالله خوش به حال شهدائی که رسیدند آخر با شهادت به سرانجام اباعبدالله غیر ارباب به هر بی سر و پا رو نزنیم ما که جلدیم سر بام اباعبدالله کعبه ام کرببلا ، پیرهن مشکی من می شود حوله ی احرام اباعبدالله نیزه داری به نوک نیزه ی خود ساکت کرد زیر لب ناله ی آرام اباعبدالله مادرش گوشه ی گودال تماشا میکرد غرق خون شد به خدا کام اباعبدالله قاسم نعمتی