مرحمی نیست که این زخم مداوا بکند
کاشکی با جگرش زهر مدارا بکند
زهر آهسته تمامِ جگرش را سوزاند
حق بده این همه از درد تقلا بکند
چند روز است که کارش شده از بسترِ مرگ
خانهای سوخته را خوب تماشا بکند
غربت این است که در شهرِ مدینه هر شب
باید او با درِ آتش زده احیا بکند
رسم این است در این شهر که حُرمت شکنند
چقدر روضه مهیاست که برپا بکند
این حرامی که رسیده است که او را بکشد
از زن و بچهاش ای کاش که پروا بکند
پیرمرد است عصا یا که عبا با نعلین
فرصتی حیف ندادند مهیا بکند
عادتش بود که در آخرِ هر مجلسِ درس
رویِ زانو بزند وای حسینا بکند
عمهاش تا دل گودال ندارد راهی
باید او داد زنَد با همه دعوا بکند
تا مگر بعدِ سه ساعت برسید پیشِ حسین
قبل از آنی که بر آن سینه کسی جا بکند
بعد از آن هم بدود خیمه به خیمه تنها
تا مگر دخترِ آتش زده پیدا بکند ...
#حسن_لطفی
#امام_جعفر_صادق_ع.
همه افلاک تو را بحر حقایق گویند
اهل تفسیر، تو را مصحف ناطق گویند
چارده صادق و معصوم همه نسل به نسل
که خلایق همه را جلوه ی خالق گویند
کذب و کذاب فزون بوده به دوران شما
زین جهت بین امامان به تو صادق گویند
پدر علم به هر رشته تویی در عالم
نه من این را همه جا مؤمن و فاسق گویند
شیخ عشاق شمایی به حقیقت نه مَجاز
وَ طبیب دل هر بنده ی عاشق گویند
قالَ صادق همه جا راه گشای علماست
که به هر علم تو را منبع واثق گویند
شیعه ی جعفری ات را متخلق بنما
که جهانی به تو ما را متعلق گویند
شکر حق گر نشدم رهرو شایسته ی تو
به «رئوفی» نه که شیعه، به تو عاشق گویند
#حسین_رئوف
#امام_جعفر_صادق_ع.
دوبیتی
يا رب تو به حقِّ جعفر آن صدق تمام
آن كاو به حياتِ علم، بخشيده دوام
همت بده ما را به بلندای نماز
تا شيعه ی جعفری بمانيم مدام
◾️
سخت است به محتضر، دمی راز و نياز
حتی چه رسد به خلق گردد دمساز
هنگام وداع، حضرت صادق بود
جان بر لب و می كرد سفارش به نماز
#حسین_رئوف
#امام_جعفر_صادق_ع.
همای قدسم و در آشیانه می سوزم
غریب و غمزده با درب خانه می سوزم
هر آنچه خیر که باشد پُر از نشانه ی ماست
دریغ و درد که خود بی نشانه می سوزم
برای آن که تسلی دهم به طفلانم
کنار یک یکشان کودکانه می سوزم
نفس نفس زدنم هم نکرد تأثیری
دوان دوان پی مرکب روانه می سوزم
میان شعله گرفتم دم حسین حسین
به یاد کعب نی و تازیانه می سوزم
به یاد جد غریبم حسین هر شب و روز
بنالم از دل و با هر بهانه می سوزم
چو دیدم این همه شاگرد، گرد پیکر خود
به یاد مادر و دفن شبانه می سوزم
#حسین_رئوف
#امام_جعفر_صادق_ع.
یکی می گفت مثل مادرش پشت در افتاده
یکی می گفت بین کوچه ها چون حیدر افتاده
شبیه عمه اش زینب سرِ بازارهای شام
به روی خاک با صورت وَ گاهی با سر افتاده
یکی می گفت همچون مجتبی مسموم شد از زهر
به خود می پیچد و در ذکر مادر مادر افتاده
یکی می گفت تا آتش کشید از خانه اش بالا
به یاد خیمه ها و ماجرای معجر افتاده
یکی می گفت در بزم شراب اشکش برای چیست؟
یکی می گفت شاید یاد یک تَشت زر افتاده
یکی می گفت تا شمشیر بالا رفت بر قتلش
به یاد کربلا و نحر از پشت سر افتاده
گریزِ گریه اش تا گوشه ی ویرانه رفت آن دم
که او می دید لرزه بر تن یک دختر افتاده
«رئوفی» بس کن این مرثیه را، تنها بگو کلِّ
مصیبت های آل الله در یک پیکر افتاده
#حسین_رئوف
#امام_جعفر_صادق_ع.
#بیا_ای_دل_امشب_رویم_تا_بقیع
#امام_صادق_ع
بیا ای دل امشب رویم تا بقیع
زنیم ناله از عمق جان با بقیع
بیا ای دل امشب چو زوّار روز
چو شمعی سر قبر صادق بسوز
ببر ای دل امشب مرا در بَرش
زنم بوسه بر قبر بی زائرش
سر قبر صادق بسوز آب شو
و هم ناله با آه مهتاب شو
چه حسِّ غریبی بقیع دارد آه
ز خاکش غم وغصه می بارد آه
سلام ای امامم شـه باکـرم
بمیرم برایت نداری حرم
چودیدندت آنشب به تاب وتبی
بـه حـال قنـوت و نـماز شـبی
چه ها با تو کردند ای نازنین
که باصورت افتاده ای برزمین
به آتش کشیدند تا خانه ات
به هرسو روان اهل کاشانه ات
تو در بین آتش در آن همهمه
چه دیدی که می گفتی یا فاطمه
تو راهمچنان بَرده ها بُرده اند
و بــا نـاسـزا قلـبت آزرده انـد
شکستندآن شب دل مضطرت
جسـارت نمـودنـد بـر مـادرت
اگرسیلی ازدست کین خورده ای
اگر بین ره هی زمین خورده ای
سـرت را نَبُـرّیده اند از قفـا
تمـاشا نـدادند بـــر نیـزه ها
کسی دخترت را که سیلی نزد
به رخسار او رنگ نیلی نزد
کسی خانه ات را به غارت نبُرد
کسی خواهرت را اسارت نبرد
نبستند دستان او با طناب
نبردند او را بــه بــزم شراب
شما را کسی به عزیزی نخواست
کسی دخترت را کنیزی نخواست
یتیمت میان خــرابه نَمُرد
بجای غــذا تــازیـانه نخورد
ولی دل بسوزد برای حسین
برای همه بچه های حسین
چه گویم چه کردند درقتلگاه
که شد نــالـۀ فــاطـمه آه آه
نمیدانم آن لحظه زهرا چه دید
که فریاد جانسوز از دل کشید
ز دل ناله می زد با شوروشین
الهی که مادر فدایت حسین
مگو باز «مداح »از قتلگاه
که زهرا دگر رفته از حال آه
#امام_صادق_ع
ای دل ازداغ صادق به فغان ناله کن
برسروسینه زن صیحه زنان ناله کن
بر غریبیِ او مویه کُنان ناله کن
برمزارش چوصاحب الزمان ناله کن
حیفِ شاه کَرَم که ندارد حرم
وامصیبت«٢»
می زنم از غم حضرت صادق به سر
شد جگر پاره ی فاطمه پاره جگر
سینه ها ازغم غربت او شعله ور
سینه زن درعزایش شده شمس وقمر
بس پیاده دوید ناله ازدل کشید
وامصیبت «٢»
شیعـه در مـــاتم پــادشهِ عـالمین
در عـــزای امام صادق آن نَیّــریـن
می زندبرسروسینه به صدشوروشین
ای فـدای غـریبیِ تـو مـولا حسین
جان بقربان تو هم عزیزان تو
وامصیبت «٢»
شهادت حضرت امام صادق ع
پیرمرد قبیله ی ما را
در دل شب کشان کشان بردند
کوچه های مدینه شاهد بود
مثل جدش علی چه سان بردند
____
چند ظالم به خانه ی شه دین
ریختند و چه بی امان بردند
هر چه در خانه بود اهل جفا
با شرار کینه از میان بردند
____
این ندا آمد از دل حضرت
ناله اش را به آسمان بردند
او گناهی نکرده بود ولی
دست بسته به ریسمان بردند
____
حرمتش را اجامر و اوباش
هتک کردند و از میان بردند
اهل یثرب چه بی وفا بودند
ایستادند و دشمنان بردند
____
نیست قدرت به خامه ات "دلجو"
گرچه نام تو بر زبان بردند
#دلجو#
#روضه و توسل ویژهٔ شهادت امام صادق علیه السلام به نفسِ حاج مهدی تدینی •✾•
"لاحَوْلَ وَلا قُوَّةَ إِلاّ بِالله العَلي العَظيمِ.حسبُنَا اللّهُ وَنِعْمَ الْوَكِيلُ نِعْمَ الْمَوْلَى وَنِعْمَ النَّصِیر..يا اَبا عَبْدِ اللّهِ يا جَعْفَرَ بْنَ مُحَمَّدٍ اَيُّهَا الصّادِقُ يَا بْنَ رَسُولِ اللّهِ يا حُجَّةَ اللّهِ عَلى خَلْقِهِ يا سَيِّدَنا وَمَوْلينا اِنّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِكَ اِلَى اللّهِ وَقَدَّمْناكَ بَيْنَ يَدَىْ حاجاتِنا يا وَجيهاً عِنْدَ اللّهِ اِشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللّهِ.."
*فدای امام مظلومم بشم اون آقایی که روضه اش هم یادآور مدینه است هم یادآور کربلاست...*
می سوخت بین شعله ها بال و پرِ تو
آتش شده شرمنده از موی سرِ تو
*دوباره مدینه ،دوباره آتش زدنِ درِخونه ی اهل بیت..حضرت بین آتش راه می رفت
می فرمود: منو بشناسید که درخونه امو آتیش زدن من فرزندی از تبار آسمانیانم
من فرزندابراهیم خلیل الله ام....عین مدینه شد هم درو آتیش زدند..بعدش چه کردند..*
درکوچه های خلوتِ شهرِ مدینه
تنها غریبی بود یار و یاور تو
دست علی را باز بستند این جماعت
آقا دوباره اشک های مادرِ تو
*لابددوباره حضرت زهرا داره می بینه دستِ عزیزش رو بستند ناله میزنه. شماهم بامادر سادات ناله بزنید..ای امان ای امان..*
تنها برای مرگ ما این غصه کافیست
آن شب نبود عمامه ای بر سر تو
*پیرمرد محترمه.. نوشتند امام صادق علیه السلام چهار هزار شاگرد داشته.. این همه عزت. خدایا چه کردندبا امام غریبمون. فرمود یه کم صبر کنید لااقل لباس مناسب بپوشم منو می خواهید از خونم ببرید. گفت: نه نمیشه گفتند در هر حالی بود بیاریدش... مامور منصور میگه..امام سربرهنه و پابرهنه با یه پیروهن داشتند می بردند. آقا تو شرایطی بودن که عمر مبارکشون از هفتاد سال گذشته بود...*
پای برهنه پشت یه مرکب دویدن
نگذاشت نایی در میانِ پیکر تو
مأمور میگه: همچین که یه مقدار راه رفتیم دیدم آقا ضعف کرده دیگه نمی تونه.. آخه اونا سواره بودن حضرت رو دست بسته دنبال مرکب می کشیدند...
دیدند خیلی داغدار کربلایی
روضه به پاشد پیش چشمان ترِ تو
*آقاجان شما رو دستِ بسته دنبال مرکب کشان کشان بردند. یادم اومد اون روزی که مخدرات حرم آل الله رو یکی یکی به طناب بستند..اینجا شما ضعف کردین از توان مبارکتون کم شد. مامور منصور رحم کرد یه کم نگه داشت خستگی اتون دربیاد..ولی اونجا اگه یکی از مخدرات یکی از نازدانه ها که به طناب بسته شده زمین می خورد انقدربا تازیانه می زدند..انقدر باکعب نی می زدند... ای امان ای امان ای امان ....آقاجان! یه پیرمرد باهمه ی احترام اگه زمین بخوره سخت تره یا یه دخترسه ساله؟ تا سر بابا رو دید شروع کرد درد دل کردن با بابا ....*
آن دم که من از ناقه افتادم و غش کردم
بابا تو کجا بودی از ما توجدا بودی
دنبالم دوید بابا بابا بابا
موهامو کشید بابا بابا بابا
شامیا بدّن بابا بابا بابا
هی منو زدن بابا بابا بابا
.
18.01M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌹 #راهیان_کربلا
با راهیان کربلا ، سنگر به سنگر می رویم
با رمز یا زهرا و با الله اکبر می رویم
ما را بود در این سفر بیت المقدس چون هدف
از کاظمین و کربلا آریم رو سوی نجف
آنجا که می آید ز گوش جان صدای لا تخف
تکبیر گویان جمله با فرمان رهبر می رویم
لب تشنه و عطشان حقیم و عدالت ما همه
تا وادی طور نجف با همت و بی واهمه
با نقش پرچم ها که باشد نام پاک فاطمه
تا بارگاه مرتضی ، ساقی کوثر می رویم
ما درس جانبازی به هر فرد مسلمان می دهیم
جان در ره اجرای امر حی سبحان می دهیم
ما را بود رهبر حسین و در رهش جان می دهیم
تا تربت آن تشنه لب با دیده ی تر می رویم...
🎙حاج صادق آهنگران
#شهدای_ایران
بسم الله الرحمن الرحیم
#اولجلسه
امام زمان عجالله#
شهادت #حضرت امام جعفر صادق علیهالسلام
با سلامی به سلام فرمانده
ای سبز پوش عشقِ تو را سرخ قامتیم
ای پادشاهِ حُسن نگاهی که رعتیم
فکری به روزگارِ بدِ حالِ ما بکن
جان حسین تشنهات ای ابر رحمتیم
ما زائر سه شنبه و شبهای جمعهایم
آوارهایم دربهدرِ یک زیارتیم
ما با غبارِ کرببلا همنفس شدیم
یعنی بیا که خاک تو هستیم تربتیم
ما را ببخش اگر که اسیر معیشتیم
ما را ببخش اگر که کمی کم محبتیم
هر روز آمدیم و بدهکارتر شدیم
تقصیر لطف توست عزیزم بد عادتیم
بر روی ما حساب کن آقا که سالهاست
چشم انتظارِ آمدنت اشک حسرتیم
حرف امام صادق ما هست این حدیث
درکت کنیم اگر همهی عمر خدمتیم*
ما را هزار بار جهان آزموده است
هربار دیده است فقط استقامتیم
این جملهی بزرگ از آوینی است گفت :
ما راست قامتانِ جهاد و شهادتیم
هر روز میرسد خبری از شهادتی
شکر خدا که باز بر این راه دعوتیم
از نسل جبهه است همهی نسلهای ما
نسل خمینی است اگر عین غیرتیم
این بچههای ما چقدر جمکرانیاند
مدیون مِهرِ حضرت زهرای عترتیم
* * *
آوردهایم باز بدیهای خویش را
پیشِ کریم نابلدیهای خویش را
در امتحان راه تو هرچند رد شدیم
لطفت قبول کرد ردیهای خویش را
انگار نا امید شدی از بزرگها
دیدم صدا زدی نودیهای خویش را
عطر ظهور میرسد و کردهای خبر
نسل هزار و چهار صدیهای خویش را
ما را ببخش جای بصیریت بجای فهم
آوردهایم بی خردیهای خویش را
ما تا ابد برای حسین تو سوختیم
آقا نگاه کن ابدیهای خویش را
قلب حسین پیش علیاکبر آب شد
وقتی که گفت یا ولدیهای خویش را
خلاد بن صفار میگوید: از امام صادق(ع) سؤال شد: آیا قائم به دنیا آمده است؟ حضرت فرمود: «لا وَ لَوْ أَدْرَکْتُهُ لَخَدَمْتُهُ أَیامَ حَیاتِی»؛ (خیر! اگر دوران او را درک می کردم، همهی زندگی ام را در خدمت به او می گذراندم)
(حسن لطفی ۴۰۱/۰۳/۰۵)
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
https://eitaa.com/eetazeinab