eitaa logo
ذاکرین آل الله
361 دنبال‌کننده
3.1هزار عکس
1.9هزار ویدیو
444 فایل
( متن اشعار؛سبکها وفایلهای صوتی ایام ولادت و شهادت ائمه اطهار(ع) ومناسبتها ی ملی و مذهبی التماس دعا حاج غلامرضا سالار 09351601259 . شماره جهت ارتباط با مدیر کانال...
مشاهده در ایتا
دانلود
◾نوحۂ زیبای بختیاری اربعین◾ 👈🏻جواب: حسین حسین حسین حسین ، جونُم حسین ، شهید حسین ، غریب حسین ، مظلوم حسین ، بی سر حسین وُچِل روزهِ غریوهِ دام خَو به زیرِخاکه وُ ایی دلِ سُهدِیِ مو ولا چاکِ چاکه وُچِل روزهِ حونه دلُم کوراِوی چراغِس وُ مِنه شونُم بکَشُم بارِ غم زِ داغس وُ سَرِ تُل سیل ایکُنُم کربلا دیاره وُ چِل روزه زَحمه دلُم زِ غمِ براره وُ اربعین اویده وُ زَحمُم بیده تازه وُ خُم دیدُم سَرِ حسین زیده بی به نیزه وُ اربعین اویده ای شیعیون بسوزین وُ همتون رختِ عزا سی حسین بدوزین وُچِل روزهِ اَفتو ومَه زِغمت هلاکِن وُ شیش گوو وُ دو کُرُم وُلا زیرِ خاکِن وُ چِل روزه به کربلا شیرونُمه کُشتِن وُ نهشتن عزا گِرُم دلُمه برشتِن وُ بعدِ چِل روز اُویدُم وا قَدِ بُریده وُ گُلی که نمونه بی کی زِ باغُم چیده وُ گِو مُرده دونه مِنه دلِ مو چه حاله وُ چِل روزه به چِل حونه که زینب ایناله وُای عباس علم بِشون ای شیرِدلیرُم وُ او تیا قشنگ تو نیروِه زِ ویرُم وُ شیرُم عباس بخدا شیره زَهله داره وُ زِ غمس ایی کاروون رنگ و ری نداره وُروزگارتَش بِگری توچی نفت بسوسی وُ بردی رودُم قاسمه نکرده عروسی وُ ای جوون هاشمی اُویدُم کنارِت وُهرچی که سیل ایکنُم نیبینُم مزارِت وُ اصغرِ مو دیدُمه وا گِلیه پاره وُهیچ گُلی بعدِ گُلُم سی مو بو نداره وُ ای حسین تَشِ عزات بخدا بِلازه وُ گِرهِ بختِ سیام به دَسِ تو وازه وُ تا هِدُم به روزگار غمِ تو وابامه وُ چی ناوَنده داغِ تو تا ابد به نامه وُ ای حسین درد وبلات بزنه بجونُم وُ گردنُم شال عزات گوو مهروونُم وُ تش گِرهد دیلَق گِرهد دی باغ وبهارُم وُ داکُمه خَوَر کنین یاهه وادیارُم و ای(هستی)تو بنویس زِ دلِ ذغالُم و(پرویزی)دُندال بخون تا موهم بنالُم حسین حسین ، جونُم حسین ، شهید حسین ، غریب حسین ، مظلوم حسین ، بی سر حسین التماس دعای فرج🤲🏻 👈🏻اجرای سبک: استاد پرویزی🎙️ 👈🏻سراینده خانم علیمحمدی
2025_08_03_12_50_38_128kbs.mp3
زمان: حجم: 2.65M
‍ ‍ #⃣# اربعین #⃣# واحد #⃣ ای ساربان، اینجا باغ گل یاس است این قبر ثارالله، این قبر عبّاس است (خون از دو عین آید بوی حسین آید) (2) اینجا حسینم را از من جدا کردند لب تشنه رأسش را، از تن جدا کردند خون از دو عین آید ... اینجا جدا گردید، دست از تن سقّا خون جگر می ریخت بر دامن سقّا خون از دو عین آید ... اینجا رباب از غم، در التهاب افتاد عکس علی اصغر، بر روی آب افتاد خون از دو عین آید ... اینجا دو گل از ما جان داده، زیر خار لب تشنه جان دادند، با دیده ی خونبار خون از دو عین آید ... اینجا به خون، خفتند، هفتاد و دو یارم هجده گل پرپر، در خاک و خون دارم خون از دو عین آید ... اینجا تن قا سم، در خون شناور شد یک سیزده ساله، صدپاره پیکر شد خون از دو عین آید، بوی حسین آید (2) شعرازغلامرضاسازگار ‍ ‍
2025_08_03_12_35_44_128kbs.mp3
زمان: حجم: 3.06M
#⃣ حسینی.. #⃣ #⃣ دوباره اومـــده ، حـــال و هـــوای اربعیــن دارن مــیرن  ســـفـر ، مســـافرای اربعین ((حسین آقام آقام حسین آقام حسین آقام)) ۳ خوشــا به حالتون ،که زائــر حسین میشید میــرید به  کـربلا ، مســافر حسین  میشید بهشت و می بینید خــوش به سعادت شما سـلام  مـا  رو  هــم ، برســونید  بـه  کربلا ((حسین آقام آقام حسین آقام حسین آقام)) ۳ نمی دونم   چـــرا ، دوباره  قســمتم   نشد دلم  شکستـه  چون ،  دوباره نوبتـــم نشد ((حسین آقام آقام حسین آقام حسین آقام)) چه حرفایی تویِ ،دلای ما جامونده هاست چه حسرتی تویِ ،چشای خیس عاشقاست بازم  باید  بدیـــم ، آقا  سـلام  از  راه دور چـــرا زیـارتت   برای مـــا نمیشــه جــور ((حسین آقام آقام حسین آقام حسین آقام)) ۳ همین که می بینم ، مســـافرای  جاده  رو دلای  عـاشـــــقِ  زائـــــرای   پیـــاده  رو منم دلم می خواد،بیام به صحن باصفات تو راه  اربعین ، جونمـو  می کنــم  فدات ((حسین آقام آقام حسین آقام حسین آقام)) ۳
⭕️ 🛑 ( : شبهای جمعه میگیرم هوا تو) شد اربعینی که من بی حسینم خون می چکد جای اشک از دو عینم شد اربعینی که از ماتم یار در تاب و در تب به شور و به شینم آه ، که در پیش چشمان خواهر شد ، جدا رأس پاک برادر ⭕️ای حسین جان زینب کجا درد و رنج اسارت بی حرمتی ها و ظلم و جسارت هر جا سرت شد به نیزه نمایان آه از نهادم كشیدم برایت آه ، چه گویم من از حالت خود آه ، که زینب ز دشمن کتک خورد ⭕️ای حسین جان در علقمه بر مزار ابالفضل طفلان همه سوگوار ابالفضل قد رشید و چرا قبر کوچک دلها شده غمگسار ابالفضل آه ، دل از داغ تو پر شراره آه ، شده پیکرت پاره پاره ⭕️ای حسین جان شاعر : محمدرضا انوری ◼️ زین العباد ای امام عزادار با اشک تو کربلا مانده بیدار یاد شهیدان دشت بلایی هر جا همیشه به کوچه به بازار آه ، تویی همسفر با اسیران آه ، تویی فاتح شام ویران ◼️ای حسین جان در کربلا جسم صد پاره دیدی در کوفه طعم اسارت چشیدی خسته ز شام و ز شامی ز بسکه زخم زبان و کنایه شنیدی آه ، امان از دل خون طفلان آه ، امان از لب و چوب و دندان ◼️ای حسین جان 💔 داروی دردم شده زهر اعدا راحت شدم می روم نزد زهرا دیگر نبینم به كوچه به هر جا دستی كه زد از جفا مادرم را آه ، دلم پاره پاره ز غم هاست آه ، دلم تنگ دیدار زهراست 💔ای ، حسن جان داد از غم بی وفایی مدینه كرده اثر بر دلم زهر كینه شد قاتلم همسرم ای خدایا بنشسته داغی دگر روی سینه آه ، میان غریبان غریبم آه ، كه در خانه هم بی حبیبم 💔ای ، حسن جان 🔘 امشب زیارت بر این دل نصیب است این خسته دل همنشین با طبیب است دل روبروی حریم تو مولا ذکرم سلام ای امام غریب است آه ، سلامٌ علیک ای رضا جان آه ، سلام ای شهید خراسان 🔘ای ، رضا جان دل شد کبوتر به بام تو آقا افتاده ام خوش به دام تو آقا اشکی که شد رزق روز و شب من باشد ز لطف مدام تو آقا آه ، تو شاهی تویی خسرو جان آه ، کریمی کریمی رضا جان 🔘ای ، رضا جان 🍂 رفتم از این دار دنیا علی جان جان تو و جان زهرا علی جان جز فاطمه یار و یاور نداری دیگر غریبی و تنها علی جان آه ، واویلا از این بغض و کینه آه ، امان از غریبی مدینه 🍂وا ، غریبا واویلا واویلا ماندی اگر بی کس و یار و یاور بنما صبوری تحمل کن حیدر حتی اگر فاطمه شد فدایی در بین کوچه تو طاقت بیاور آه ، چه گویم من از داغ همسر آه ، چه گویم چه شد بین آن در 🍂وا ، غریبا واویلا واویلا 💚 یابن الحسن یابن الزهرا کجایی در کاظمینی و یا سامرایی آقا بگو در نجف یا مدینه یا نزد شش گوشه ی کرب و بلایی آه ، سلامم به حال دعایت آه ، به قربان شال عزایت 🌟العجل العجل یابن الزهرا عمرم هدر شد نگارم نیامد شبها سحر شد نگارم نیامد در حسرت دیدن روی مهدی چشمم به در شد نگارم نیامد آه ، گل فاطمه کِی می آیی یابن الزهرا امان از جدایی 🌟العجل العجل یابن الزهرا
@rozeh_daftari - کانال روضه دفتری.mp3
حجم: 398.1K
◾️ پیاده روی اربعین قسم به مکّه و مِنا حُبُّ الحسین یَجمَعُنا به نورِ ذکرِ ربّنا حُبُّ الحسین یَجمَعُنا ما همگی در راه دین با شوق و با شور ولا می رَویم از شهر نجف پیاه تا کربلا یا آمده ایم از نجف،پیاه تا کربلا ◾️حُبُّ الحسین یَجمَعُنا... خوشا به حالِ آن کسی که در رهِ وِلا بُوَد وَ به دعای فاطمه زائرِ کربلا بود ◾️حُبُّ الحسین یَجمَعُنا... ماییم و لطف و رحمت و عنایت امام حسین وحدت مسلمین بُوَد محبت امام حسین ◾️حُبُّ الحسین یَجمَعُنا... (امیر عباسی)
س   خدا حافظ رقیه جان  اینجا بمان تو عمه جان دارم میرم ازاین دیار  میرم به سوی عاشقان بازم میام عزیز من    برا همیشه پیش تو 😭بمیرم زینب س داره با فاطمه ی سه ساله شام وداع میکنه،آخه زینب دلش نمیاد ،رقیه رو تنها بزاره میدونی زینب س به زنای شامی چه گفت: ای اهل شام دارم میرم   دسته گلم جامیزارم بیش از این پرپرش نکن  خون به دل زارش نکن... بمیرم برا دل زینب ، 😭😭😭 وقتی کاروان سر دو راهی رسیدن ، نعمان بن بشیر اومد نزد امام سجاد ع آقا جان یه راه کربلا میره یه راه مدینه کدوم طرفی بریم  فرمود: قافله سالار عمه جانم زینب س آمد خدمت بی بی زینب س  فرمود: ای دختر امیرالموءمنین ع  یه راه میره مدینه پیغمبرص یه راه میره  کربلا ی حسین ع کدوم طرفی بریم آه بمیرم تا زینب  نام کربلا روشنید ؛فرمود:آیی نعمان بن بشیر تو رو خدا مارو  کربلا ببر چهل روزه حسینم وندیدم دلم براش تنگ شده بزار یه باره دیگه حسینم و زیارت کنم....😭😭 چند وقت عزیزانم وندیدم ، خیلی دلتنگ شونم آخه  نگذاشتن برا حسینم خیمه ی عزا بپا کنم  این کاروان راه افتادن به طرف کربلا   شب اربعین ناله ات برسه کربلا  همین که نزدیک کربلا رسیدن یکی میگه عمه جان بوی بابای غریبم حسین ع میاد یکی میگه عمه  داره بوی  برادرم علی اکبر میاد یکی میگه  عمه بوی عموم عباس میاد یکی میگه عمه اینجا مرا کتک زدند، عمه اینجا برادرم وکشتند، عمه اینجا اصغرم وتیرزدند، عمه اینجا بابام وسر بریدند... بمیرم هرکدام خود را ازروناقه زمین انداختن.. هریکی سوی مزاری میدوید هریک ی قبری درآغوش می کشید گفت یارب من چه سازم یاکریم روسوی قبر که باشم یا رحیم ناگهان آمد به خود باشورو شین دید بنشسته سر قبر حسین ای وایی زینبی که یه لحظه از حسینش جدا نمی شد خدا چهل روزه حسین شو ندیده .... زینبی که تو ازدواج می گفت یه شرط خوب دارم هر جا حسین من بره ،منم باید باهاش برم حسین من ...سرت به نیزه پیش من آخ برادر    تنت به خاک کربلا  چهل روزه گریه کن سرت شدم  محافظ خون وجسم بی سرت شدم من اومدم با کاروان با راءس های بی نشان نور دو دیده ی ترم  خاک مصیبت به سرم رقیه موند از کاروون رفت آغوش مادرمون  فقط بگم سلام رسوند به جسم بی سرت حسین حسین من ... 🍂التماس دعا🍂 🍁سلام به مادحین عزیز روضه و شعرها  فی البداهه حقیر است 🍁 غیراز چندبیت تایپ:سوقندی التماس دعا
وصيّت پيامبر روز ۲۸صفر طبق نظر مشهور علمای شیعه روزی است که پیامبر اسلام به شهادت رسیده‌اند. گرچه پیامبر (ص) بارها وصیت کرده و علی علیه السلام را به عنوان جانشین خود معرفی فرموده بود، ولی زمان وفات ویژگی خاصی دارد، آن هم از شخصیت بزرگ و تاثیر گذار تاریخ بشر که حرکت بزرگ و بی نظیری را پدید اورده و مکتب نوینی را به جهان عرضه نموده بود. از سوی دیگر: انسان معمولا در هنگام آشكار شدن نشانه‏هاى مرگ، نزديك‏ترين افراد خود را نزدخود فرا مى‏خواند و اگر تا آن روز وصيتى نكرده باشد، وصيت مى‏كندو اگر وصيت كرده باشد، آن را تمديد و بر آن تاكيد مى‏ورزد. پيامبر اسلام (ص) اگرچه كرارا على علیه السلام را به عنوان وصىّ، وارث، غسل دهنده، كفن كننده و دفن كننده خود معرفى فرموده بود، چنان‏كه وصايا و سفارشات عمومى براى گروهى همانند اهل بيت خود و انصار و يا براى همه امّت خود داشته است؛ ولى، پس از چهارده قرن فاصله با مطالعه در تاريخى كه مدعيان پيروى از سنّت محمّدى و حديث نگاران آنان گرد آورده‏اند مى‏خواهيم ببينيم كه پيامبر صلی الله علیه وآله در روزهايى كه در نزدیکی شهادت خود قرار گرفته بود آيا كسى را فرا خوانده است؟ و يا آن‏گونه كه برخى از آنان مى‏گويند او بدون وصيت از دنيا رفت؟ و اگر وصيت و سفارشى داشت وصىّ او چه كسى و وصيت او در چه محدوده و موضوعى بود؟ اگرچه طبق روايات فراوان در منابع اهل سنّت، پيامبر (ص) در هنگام وفات خود قلم و دوات خواسته بود تا براى جلوگيرى از گمراهى مردم چيز مهمّى را مكتوب گرداند و یکی از حاضران با توهين به پيامبر صلی الله علیه وآله سبب اختلاف و بگو و مگو در حضور پيامبر صلی الله علیه وآله شده و از آوردن قلم و دوات ممانعت كرده بود؛ ولى با اين حال پيامبر صلی الله علیه وآله سخنانى در باره وصىّ و خليفه خود بيان فرمود. 1⃣ در حديثى كه در واقع ردّ بر سخن عمر است که گفته بود «کفانا القرآن»: پيامبر صلی الله علیه وآله در بيمارى وفات خود فرمود: «أَلاْ اِنّى مُخْلِفٌ فيكُمْ كَتابَ رَبّى عَزَّوَجَلَّ وَ عِتْرَتى أَهْلَ بَيْتى». یعنی: «آگاه باشيد! من در ميان شما دو چيز را مى‏گذارم: کتاب خدا و عترت و اهل بيتم را» سپس دست على [علیه السلام] را گرفت و آن را بالا برد و فرمود:. «هذا عَلِىٌّ مَعَ الْقُرْآنِ، وَالْقُرْآنُ مَعَ عَلِىٍّ، لايَفْتَرِقانِ حَتّى يَرِدا عَلَىَّ الْحَوْضَ، فَاَسْاَلُهُما ما خَلَّفْتُ فيهِما». (ابن حجر، الصواعق المحرقه، ص 126). یعنی: «اين على با قرآن و قرآن با على است، اين دو از هم جدا نمى‏شوند تا در حوض كوثر نزد من وارد گردند، پس [در آنجا] آنچه را در مورد اين دو سفارش كرده‏ام پرسش خواهم كرد». 2⃣ ابن حجر از طريق ابن مظفر و ابن ابى الدنيا، از ابوسعيد خدرى روايت كرده است كه گفت: پيامبر صلی الله علیه وآله ‏ در بيمارى وفات خود، در حالى كه ما در حال خواندن نماز صبح بوديم از خانه بيرون آمد و فرمود: «اِنّى تَرَكْتُ فيكُمْ كَتابَ اللّهِ عَزَّوَجَلَّ وَ سُنَّتى فَاسْتَنْطِقُوا الْقُرْآنَ بِسُنَّتى، فَاِنّهُ لاتَعْمى أَبْصارُكُمْ وَ لَنْ تَزِلَّ أَقْدامُكُمْ، وَ لَنْ تَقْصُرَ أَيْدِيُكُمْ ما أَخَذْتُمْ بِهِما». یعنی: «من در ميان شما كتاب خدا و سنّتم را باقى گذاشته‏ام، پس چنين است كه ديدگان شما نابينا نمى‏شود و هرگز گام‏هاى شما نمى‏لغزد و دستان شما كوتاه نمى‏شود تا آن هنگام كه به اين دو چنگ بزنيد»؛ سپس با اشاره به على و عباس فرمود: «شما را نسبت به اين دو تن به رفتار نيك سفارش مى‏كنم، زيرا هيچ‏كس از اين دو حمايت نمى‏كند و اين دو را حفظ نمى‏كند جز اينكه خدا به او نورى عطا مى‏فرماید كه با آن نور در روز قيامت بر من وارد مى‏شود».«أُوصيكُمْ بِهذَيْنِ خَيْرا، لايَكُفُّ عَنْهُما وَ لايَحْفَظْهُما عَلَىَّ اِلاّ أَعْطاهُ اللّهُ نُورا حَتّى يَرِدَ بِهِ عَلَىَّ يَوْمَ الْقِيامَةِ» (الصواعق المحرقه، ص 126؛ بكرى خلوتى، فيض الملك العلاّم، ص 58، ح 40). 3⃣ از عبد اللّه بن عمر نقل شده است كه پيامبر صلی الله علیه وآله در هنگام بيمارى خود فرمود: «برادرم را نزد من بخوانيد»، عثمان را نزد او آوردند، پيامبر صلی الله علیه وآله از او رو برگرداند؛ سپس فرمود: «برادرم را نزد من بخوانيد»، على بن ابى‏طالب را نزد او آوردند، على با پارچه‏اى پيامبر صلی الله علیه وآله را پوشاند و گونه خود را به گونه او گذاشت، آن‌گاه كه على از نزد پيامبر صلی الله علیه وآله بيرون آمد از او پرسيدند: «پيامبر صلی الله علیه وآله ‏ به تو چه فرمود: گفت: «عَلَّمَنى أَلْفَ بابٍ، يَفْتَحُ كُلُّ بابٍ أَلْفَ بابٍ». (ابن عساکر،6 تاريخ مدينة دمشق، ج 42، ص 385).
‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ (( بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ )) آجرک الله یا صاحب الزمان فی مصیبت جدک الحسین ( ع ) ◼️◼️◼️◼️◼️◼️◼️◼️ 🍂بارفتنٺ مصیبٺ زهرا شروع شد 🕊داغ پسر بہ سینہ‌ےمادر گذاشتند 🍂درڪوچہ‌ها غرور علے را ڪسے شڪسٺ 🕊درڪوچہ بود فاطمہ روےزمین نشسٺ (ص)🥀 (ع تسلیت باد🥀 باعرض سلام به پیشگاه قطب عالم امکان، ولی عصر آقا امام زمان ((عج)) فرا رسیدن،، شهادت مظلومانه ، ((سبط اکبر آقا امام حسن مجتبی علیه السلام )) وجد بزرگوارشان پیامبر اکرم‌ص را محضر شریف حضرت بقیة الله الاعظم ارواحنا فداه، و شما اعضای محترم و زیر مجموعه کانالهای مجمع الذاکرین تسلیت و تعزیت عرض مینماییم . ((ع)) اللّهُمَّ صَلِّ عَلی الحَسَنِ بْنِ سَیِّدِالنَّبِیِّینَ وَوَصِیِّ أَمِیرِالمُؤْمِنِینَ السَّلامُ عَلَیْکَ یابْنَ رَسُولِ الله السَّلامُ عَلَیْکَ یابْنَ سَیِّدِ الوَصِیِّیَنَ،أَشْهَدُ أَنَّکَ یابْنَ أَمِیرِ المُؤْمِنِینَ أَمِینُ الله وَابْنُ أَمِینِهِ عِشْتَ مَظْلُوماًوَمَضْیَت شَهِیداً، وأَشْهَدُأَنَّکَ الإمام الزَّکِیُّ الهادِی المَهْدِیُّ، اللّهُمَّ صَلِّ عَلَیْهِ وَبَلِّغْ رُوحَهُ وَجَسَدَهُ عَنِّی فِی هذِهِ السَّاعَةِ أَفْضَلَ التَّحِیَّةِ وَالسَّلامِ ▪️▪️▪️▪️▪️ ان شاالله که در طومار عشاق اباعبدالله،نام یک به یک شما نوشته شده باشد و از عنایات حضرتش در دنیا زیارت و در آخرت مورد شفاعتش قرار بگیرید، مزد عزاداری شما عزیزان زیارت امام‌حسین‌ ...  
‍ ▪️روضه و وداع با ماه صفر_حضرت علی ابن موسی الرضا علیه السلام گریز حضرت اباعبدالله علیه السلام_استاد حجت الاسلام میرزامحمدی▪️ 🔳▪️▪️🔲▪️▪️🔳 وداع ما با ماه صفر هست،منم وداع امام رضا رو بخونم و از همه التماس دعا " السَّلَامُ عَلَى مَنْ أَمَرَ أَهله وَ عِيَالَهُ بِالبکاء عَلَيْهِ قَبْلَ وُصُولِ الْقَتْلِ" زن و بچش رو جمع کرد،تو همون مدینه پشت سر من گریه کنید" آقا گریه پشت سر مسافر شگون نداره،فرمود دیگه از این سفر برنمیگردم مدینه" وقت رفتن زشهر پیغمبر گفت باید به غربتم گریید دیگر این شهر را نمی بینم بر غم بی نهایتم گریید *خواهرا،امشب جای حضرت معصومه گریه کنید* گریه بر من رواست معصومه این مسافر که بر نمی گردد دیدن قبر مادرم زهرا روزی من دگر نمی گردد رفت و قسمت نشد که این خواهر *ما میگیم خوب شد قسمت نشد،یه خواهر بابرادر همسفر شد،دیگه بسه* رفت و قسمت نشد که این خواهر همسفر با برادرش باشد رفت و قسمت نشد که برگردد زائر قبر مادرش باشد *کجا بردنش؟!* رفت و دور از مزار پیغمبر در غریبی ز زهر کین جان داد کنج حجره به خود می پیچید همچو مادر به روی خاک افتاد *میگم و رد میشم* اثر زهر کینه کاری بود صورتش شد کبود واویلا ذکر پایانیش در این عالم لب خشکیده بود یا زهرا ..... مادر ..... مادر ..... ┗━━━ ▪️▪️◾️▪️▪️━┛ *فیض آمادست،بگم شام غریبانیه محدث قمی هم فیض ببره،دل شب زنای نوقان تازه عروساشونو داشتن میبردن خونه ی شوهر،دیدن یه بدنی رو غریبانه دارن تشیع میکنن،پرسیدن،گفتن این بدن امام رضاست(غربت و ببین)این تازه عروسا به شوهراشون گفتن مهریه هامون حلالتون،اجازه بدید بریم بدن جگرگوشه ی فاطمه رو دفن کنیم ...." چی جوری دفن کنن؟!! برگشتن،هر چی هر کی براشون گل آورده بود،پس گرفتن،گفتن باید این بدن رو گل بارون کنیم،آوردن گلها رو ریختن،بدن زیر این گلها دفن شد،قربونت برم که زنها واسطه ی دفنت شدن"(فهمیدی چی میخوام بگم؟!!)یه همچین اتفاقی تو تاریخ یه بار دیگه هم افتاده،اونم مال کربلاست .... زنای بنی اسد اومدن به نامرداشون گفتن،مهریه هامون حلال،اجازه بدید این بدن ها رو بریم دفن کنیم .... لذا تو زیارت ناحیه به ابی عبدالله می گی: *أَلسَّلامُ عَلى مَنْ دَفَنَهُ أَهْـلُ الْقُرى* قربونت برم که روستایی ها دفنت کردن" اما من میخوام بگم یا امام رضا(خود حضرت رضا فرمودا):إِنْ كُنْتَ بَاكِياً لِشَيْ ءٍ فَابْكِ لِلْحُسَيْنِ " اگه میخوای برا کسی گریه کنی،بر حسین ما گریه کن " یا امام رضا بدنتو وقتی میخواستن دفن کنن،تلی از گل و کنار زدن ...." اما لایوم کیومک یا اباعبدالله ....." به به ، رحمت خدا بر این ناله ها،60 شبه داری میگی حسین،دیگه بستونه،بازم دلت کربلا میخواد؟!! نشست کنار گودال،چه کنه زینب؟!! نیزه شکسته ها رو کنار بزن .... نه نه .... دونه دونه اینا رو بیرون آورد، شمشیرا رو از بدن بیرون آورد،تازه بدنی که زیر سم اسب رفته ....." ای حسین .......... اما ادب اقتضا میکنه روضه ی خود امام رضا رو بگم،برا ابی عبدالله اینجوری روضه خواند" به خدا ما که هنوز یه دل سیر براش گریه نکردیم" چقد زود داره این سفره جمع میشه،چه شبای خوبی بود چه روزای خوبی بود،صبح و شاممون با تو شروع میشد ...." ان شاالله عمرمونم با تو تموم بشه آقا؛ ان شاالله تو بیای بالا سرمون" امام رضا فرمود: یابن شبیب إِنْ كُنْتَ بَاكِياً لِشَيْ ءٍ فَابْكِ لِلْحُسَيْنِ" چرا؟ علتشم فرمود،اگه نمی گفت جرات نمیکردیم اینجوری بگیم: *فَإِنَّهُ ذُبِحَ کَمَا یُذْبَحُ الْکَبْشُ* اخه مثل یه مذبوح سر از بدنش جدا کردن" یدونه شباهتشو بگم،میخوام بگم شباهتش اینه،تو ماها اگه بخوان یه گوسفندی رو سر ببرن،یه مذبوحی رو ذبح کنن،همه دورش جمع میشن،همه خوشحالن، هر کی میگه من از این مذبوح سهمی دارم ...... ( فهمیدی چی گفتم؟!!) همه دورش حلقه زدن ... اخنس گفت عمامه ش رو من میبرم .... بجدل گفت انگشترشو من میبرم ..... خولی گفت سرشو من میبرم ..... همه دارن شادی می کنن ...... حسین ........