🏴سبک زمینه شب دوم محرم الحرام ۱۴۰۳ ورودیه کاروان به کربلا
#زمینه_دوم_محرم_۱۴۰۳
#زمینه_ورودیه_کاروان
#میشه_تابریم
🏴بند اول
میشه تا بریم از اینجا نور عینم
کجاس اینجا که ما اومدیم حسینم
کجاس اینجا که دلشوره دارم داداش
کجاس اینجا که سنگینه حال و هواش
از این صحرا میاد بوی رنج و بلا
ندارم حس خوبی داداش به اینجا
میگه حسم که میشم من از تو جدا
بیا برگردیم و نکن خیمه بر پا
دارم از تو چشمای تو
میخونم همه غمارو
دیدم اشکاتو شنیدی
تا که اسمه کربلارو
زیر لب اَعوذُ بالله
گفتی و برات بمیرم
بیا برگردیم از اینجا
تا نکرده غصه پیرم
کربلا...
🏴بند دوم
خسته ی راهم و از اینجا خسته تر
خاک این سرزمین کرده چشمامو تر
پیاده میشم از مرکبم با شکوه
وایسادن پشته من جوونا مثل کوه
تا هستن مَحرمام خیالم راحته
تا عباسو دارم ازم دور وحشته
تا هستن اکبر و قاسمم کنارم
پامو راحت رو خاک غربت میذارم
ترسم اینه بیاد اونروز
که بشم اسیر غم ها
میونه عده ای نامرد
بمونم غریب و تنها
ترسم اینه بیاد اونروز
که بشم اسیر ماتم
جای محرما کنارم
باشن عده ای نامحرم
کربلا...
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
زانو بزن برادرم ، به پیش پای زینب
رسیده ایم به مقتل ِ،کرب وبلای زینب
پیچیده دراین سرزمین،شور ونوای زینب
شدم پریشون، من نابه سامون
واویلتادردم دیگه،نداره درمون
بیا برادر ................بریم مدینه
جدایی من وحسین،دراین زمینه
مولا حسین جان.....
یا
سالار زینب.......
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
داره میاد صدای خنده های اصغرتو
دلم خوشه کنار من ، نشسته اکبر تو
روز دهم می مونمو ، گلهای پرپر تو
چندروز دیگه.........اکبر می میره
پاره گلوی اصغرت،به ضرب تیره
بیا برادر......................بریم مدینه
جدایی من وحسین ،دراین زمینه
مولا حسین جان....
یا
سالار زینب.......
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
داره هنوز آغوش تو،رقیّه ی سه ساله
سکینه در دل حرم ،غمی به دل نداره
عصر دهم ، روی لبا ، فریاد الفراره
میشه رقیّه ............پیش تو خاموش
به روی جسم بی سرت،سکینه بیهوش
میره به غارت..................انگشتر تو
می بینم و دق میکنم ،رو نی سر تو
مولا حسین جان.....
یا
سالار زینب......
برگرد بریم نذار چشام تر شِه
دلواپست نگاه خواهر شِه
برگرد بریم داداش نذار زینب
داغ دیده ی شیش تا برادر شِه
برگرد بریم که روضه ها اینجاست
انگار ته قصه ی ما اینجاست
کاشکی مثه رهگذرا رد شیم
خیمه نزن کرب و بلا اینجاست
میرسه انگار بوی حسرت و جدایی
قافله سالار شده امشب کربلایی
آخر رسیدیم کربلا با چشم گریون
سایه ی غربت دل زینبو نسوزون
برگرد بریم دل نگرونم
برگرد بریم داداشی جونم
〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️
گریه نکن مقابل زینب
پاره میشه بند دل زینب
دست روی دست میزنی مظلومم
خیره شدی به محمل زینب
جاری نکن اشک لبالب رو
با بغض نگو ناله ی یا ربّ رو
میوزه باد مخالف و میگه
محکم بزن خیمه ی زینب رو
بعدِ تو داداش اگه زینبت بمونه
چی سر خیمش میارن خدا میدونه
ترس من اینه که دلت رو غم بگیره
تنها بمونم شمر تورو ازم بگیره
برگرد بریم دل نگرونم
برگرد بریم داداشی جونم
〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️
حرف جدا شدن نزن داداش
بند نمیاد اشکای من داداش
مونده هنوز تا روز عاشورا
از من چرا میخوای کفن داداش
دیدم خودم کم اومدش آخر
دیگه کفن نداشت بده مادر
دستم فقط یه پیرهن داده
وقت وداع تنت کنه خواهر
کاشکی بمیرم تا نبینم این روزا رو
بعد اباالفضل به کیا میسپاری مارو
چیز زیادی تا اسارتم نمونده
فکر اسیری خوابو از چشام پرونده
برگرد بریم دل نگرونم
برگرد بریم داداشی جونم
#زمینه
#حضرت_زینب
#ورود_کاروان_کربلا
➖➖➖➖➖➖➖
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
#زمینه_شور_واحدروضه_ای
#شب_دوم_محرم
🎶#سبک_دلشوره
#دلشوره_افتاده
☑️بند اول
دلشوره افتاده به جونم اینجا
دست خودم نیست پریشونم اینجا
می دونم اینجا آخره مسیره
واسه همینه نگرونم اینجا
قربون چشمای ترت برادر
حرفی بزن با خواهرت برادر
تا وقت دارم بزار عمل کنم من
وصیتای مادرت برادر
حس بدی دارم برادر اینجا
می بینه داغ تو رو خواهر اینجا
چند روز بعد تو قتلگاه می بینم
غرق به خون میشی تو بی سر اینجا
☑️بند دوم
بعد تو زندگی برام بی معناس
بعد تو دیده هام شبیه دریاس
دلشوره افتاده به جونه زینب «س»
آخره دنیا که میگن همینجاس
کنار من بیا بشین برادر
غصه رو تو چشام ببین برادر
بوی جدایی میده خاک این دشت
خیمه نزن تو این زمین برادر
لحظه های خوشی ما سر شده
غصه تو قلبم چند برابر شده
حس عجیبی دارم اینجا حسین
معلومه که روزای آخر شده
حسین حسین حسین جان
☑️بند سوم
ثانیه ها خیلی دقیقه اینجا
هر کی می بینی نارفیقه اینجا
توو دستای لشگر کوفی داداش
نیزه و تیرو سنگ و تیغه اینجا
اشکای چشم من شده یه دریا
میترسم از گرگای بین صحرا
دلواپسم خیلی برا رقیه ت
خار مغیلون داره خاکه اینجا
اینجا صدای همهه زیاده
صدای زنگ قافله زیاده
دلواپسه رباب و اصغرم من
اینجا شبیه حرمله زیاده
حسین حسین حسین جان
☑️بند چهارم
خواب زمان بچه گیم یادته
گریه میکردم از قدیم یادته
نگو قراره اینجا تعبیر بشه
تنت میشه ذبح عظیم یادته
خواب میدیدم تن تو نیزه زاره
از بدنت بارون خون میباره
میکشنت پیش چشام برادر
با لب تشنه با گلوی پاره
کاشکی تو رو به زیر پا نبینم
سره تو رو رو نیزه ها نبینم
لال بشم و یه روز خدانکرده
سر تو توو تشت طلا نبینم
حسین حسین حسین جان
💠💠1⃣3⃣2⃣2⃣💠💠
#رضا_نصابی
#مجیدمرادزاده
#مناجات_مهدوی_ورودکاروان_به_کربلا1
#شب_دوم_محرم
السلام علیک یا صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف
آقا دوباره قلب تو غرق عزا شده
در سینه ات حسینیه ی غم به پا شده
با داغ روی داغ به همراه قافله
قلب تو هم مقیم زمین بلا شده
حق می دهمکه اشک تو تبدیل شد به خون
جدّت حسین راهی کرب وبلا شده
داری ورود قافله را میکنی مرور
با داغ های عمه دلت آشنا شده
وقتی که پای عمه شده آشنای طف
لبریز آه و ناله و سوز و نوا شده
گویا که لحظه ای که رسیده به کربلا
بر داغ های روز دهم مبتلا شده
حالا به دور عمه صفی از محارم است
از محملش به سمت حرم کوچه وا شده
حالا میان اکبر وعباس وقاسم است
دردش به یک نگاه حسینش دوا شده
می بینی ای غریب جهان چند روز بعد
زینب اسیر درد هزاران جفا شده
بر روی تل نظاره کند سوی قتلگاه
رأس حسین زینت سر نیزه ها شده
وای از زیارت تن عریان و بی کفن
جسمش میان گودی مقتل رها شده
در وقت بوسه روی رگش می کند نگاه
هر استخوان پیکر او جا به جا شده
.