.
باز هم جز سخن شهد و شکر هیچ مگو
وقت شادی شده از خون جگر هیچ مگو
تا غلام قمرم غیر قمر هیچ مگو
مست عباسم و از عمق جگر می خوانم
من غلام قمر نیمه شب شعبانم
مست و دیوانه شدم، عقل به من می خندد
گل نرکس به در و دشت و دَمَن می خندد
نرجس آورده پسر باز حسن می خندد
مطربا وقت غزلخوانی و بر دف زدن است
شیعه در شادی و شور و شعف و کف زدن است
دوش در حلقۀ ما قصۀ گیسوی تو بود
تا دلِ شب سخن از سلسه ی مویِ تو بود
شیعه مشتاق کمانخانۀ ابروی که بود
هاتفی گفت که یار ازلی آمده است
چارده بار علی پشت علی آمده است
آنکه در جسم جهان روح شده مهدی ماست
عمر او خضرتر از نوح شده مهدی ماست
کاه در مکتب او کوه شده مهدی ماست
هر که از آمدنش شاد شده کف بزند
سینه اش فاطمه آباد شده کف بزند
اولیاء شیفتگان پسر زهرایند
اصفیاء سر به رویِ خاک فرج می سایند
انبیاء منتظر دولت این آقایند
یکی از منتظران فرج او عیساست
ذکرش عجّل لِوَلی الفَرج مهدی ماست
کاش باشیم برایش همه مرآت ظهور
روز و شب بر لب مان ذکر و مناجات ظهور
و ببینیم در آفاق علامات ظهور
آید آن روز که اخبار بگوید آمد
شیعه در کوچه و بازار بگوید آمد
در مرامش بنویسید که غارت ممنوع
کیسه ملت اگر هست ، خسارت ممنوع
سفر خارج اشراف و عمارت ممنوع
می رسد آنکه غم او غم بیت المال است
پسر شیر خدا مَحرم بیت المال است
او نباشد ، همه جا سیل بلا می آید
با ظهورش به جهان صلح و صفا می آید
عاقبت از طرف کعبه صدا می آید
هر که دارد سر همراهی ما بسم الله
هر که دارد هوس کرببلا بسم الله
|⇦•دنیای من عقبای من ..
#سرود و توسل ویژۀ میلادِ منجی عالم بشریت حضرت مهدی سلام الله علیه
با اولین بارون که میباره
می آیی و این اول دنیاست
رویای روزی که تو برگردی
زیبایی چشم انتظاری هاست
سامون این دلهای بی سامون
تو اَبری و ما تشنۀ بارون
برگرد و با لبخندِ زهراییت
آرامشُ به خاک برگردون
دنیای من عقبای من ای اسم تو آغازم
من زندگیمو با مددِ از عشق تو میسازم
ای بالِ پروازم ..
دیگه غصه ندارم
اگه دعایِ تو پشتِ سرم باشه
دیگه کم نمیارم
اگه دعایِ تو پشت سرم باشه
این خاک با اهلش نمیسازه
ای آسمون پا در میونی کن
ای سورۀ رحمت ببار اینجا
خاکِ زمینُ آسمونی کن
از زخمِ تو قلبت خبر داریم
میدونیم از این خاک دلگیری
اما نگو تو این غریبی ها
دستای دنیارو نمیگیری
دنیای من عقبای من ای اسم تو آغازم
من زندگیمو با مدد از عشقِ تو میسازم
ای بالِ پروازم ..
دیگه غصه ندارم
اگه دعایِ تو پشت سرم باشه
دیگه کم نمیارم
اگه دعای تو پشت سرم باشه
صبح از شبِ چشم تو سر میره
لبخندِ تو معنایِ خورشیده
بیچاره تقویمی که یکعمره
روزای خالی از تو رو دیده
امیدِ روزی که تو برگردی
این زندگی رو زندگی کرده
تو کعبۀ سیار دنیایی
چون قبله هم دورِ تومیگرده
دنیای من عقبای من ای اسم تو آغازم
من زندگیمو با مدد از عشق تو میسازم
ای بالِ پروازم ..
دیگه غصه ندارم
اگه دعایِ تو پشت سرم باشه
دیگه کم نمیارم
اگه دعای تو پشت سرم باشه
رودیم ولی از پا نمیوفتیم
این رود راه افتاده دریا شه
دنیای ما از عشق پر میشه
پای شهادت که وسط باشه
هرچند سرتا پا پر از دردیم
با دست خالی اومدیم اما
با دست خالی برنمیگردیم
دنیای من عقبای من ای اسم تو آغازم
من زندگیمو با مدد از عشق تو میسازم
ای بالِ پروازم ..
دیگه غصه ندارم
اگه دعایِ تو پشت سرم باشه
دیگه کم نمیارم
اگه دعای تو پشت سرم باشه
.
|⇦•ای خدا، روزهای دشواریست ..
#مدح_خوانی و توسل ویژۀ میلادِ منجی عالم بشریت حضرت مهدی سلام الله علیه
ای خدا، روزهای دشواریست
غمگرفته تمام دنیا را
ما به سویت پناهآوردیم
جان مهدی، نگاه کن ما را
سربهزیر آمدیم و شرمنده
ناله و اشک و آه آوردیم
ای طبیب همه مریضیها
سرطان گناه آوردیم
بین آشفتگی این عالم
خواستی تا که امتحان بشویم
ما ولی آمدیم اینجا که
بیمۀ صاحبالزمان بشویم
یک بلا آمدهست و این نوکر
دیگر آن یار غیرتی تو نیست!
آه، آقا! ببخش، هیچکسی
نگران سلامتی تو نیست
ای به قربان جدّ تشنهلبت
سفری آرزوی ما شده است
راه را بستهاند، کاری کن
دلمان تنگ کربلا شده است
*این دل تنگم غصه ها دارد
گوییا میل کربلا دارد ..*
کاش زوّار کربلا امشب
بر تن در حصیر، گریه کنند
جای ماها که از حرم دوریم
تا خود صبح، سیر گریه کنند
بی تو تنها عذاب، سهم من است
غصّه و اضطراب، سهم من است
بر در بسته میخورم هربار
تشنه هستم، سراب سهم من است
پسر فاطمه ببخش ولی
تو خودت از خدا تمنّا کن
ما بعید است، مرد راه شویم
راه برگشت را خودت وا کن
پسر مهزیار میداند
ماجراهای غربتت کم نیست
بین ما مردمی که میبینی
سیصدوسیزده نفر هم نیست
روز برگشتن تودیدنی است
بهخدا روز خوش رسیدنی است
وبه قدر هزار وسیصد سال
حرفهای دلت شنیدنی است
یا صاحب الزمان الغوث والامان...
.
زمانی که قائم ما ظهور کند
کینهها از سینه بندگان
بیرون میرود
امام علی (علیه السلام)
بحارالانوار،ج ۵۲، ص ۳۱۶
#سرود ویژۀ میلادِ منجی عالم بشریت حضرت مهدی سلام الله علیه
فیض جاء الحق از، سمت خدا اومده
نور نگاه حق به سُرّ مَن رَأی اومده
ای عشق موفور السرور، نور علی نوری تو
دلهای ما پیش توئه، از ما اگه دوری تو
هر شب نمازم سوی، محراب ابروی تو
دلها پر از روزیه، از گندم روی تو
«مهدی مهدی، چشم انتظاریم
ما غیر از تو، یاری نداریم»
کوچه ها منتظر، آیینه ها بیقرار
تو می رسی و می رسه از مقدم تو بهار
از مسجد سهله، دلم تا جمکران راهیه
حال تموم جمعه ها بقیه اللهیه
ای منجی عاشقان، ای آخرین آرزو
تکیه به کعبه بزن، یا اهل العالم بگو
«مهدی مهدی، چشم انتظاریم
ما غیر از تو، یاری نداریم»
غرق زیباییه، یک صبح رویاییه
روزی که میبینم تو رو خیلی تماشاییه
غرق چراغونی شده، پس کوچهی دلهامون
امروزمون مست توئه دست توئه فردامون
لبریزِ شیرینیه هر نیمهشعبان ما
با نذریِ شربتا میشه خنک جان ما
«مهدی مهدی، چشم انتظاریم
ما غیر از تو، یاری نداریم»
شاعر :امیر رضا یزدانی
#مدح_خوانی ویژۀ حضرت بقیة الله روحی له الفدا
●•┄༻↷◈↶༺┄•●
یا رَبِّ الحُجَّه بِحَقِّ الحُجَّه
اِشفِ صَدرِالحُجَّه بِظُهورِ الحُجَّه
ای دلِ طوفانی ام آرام باش
یک تپش با قلب من همراه باش
واژه هایم را پُر از احساس کن
دیده را از اشک پُر الماس کن
وا کن از پای قلم زنجیر را
بشکن این بغض شب دلگیر را
تا نویسم در چُنین هنگامه ای
سوی آن صحرا نشسته نامه ای
کعبۀ آبادِ حجازِ من توئی
مستحباتِ نماز من توئی
ای تو آرامِ دل هر بی شکیب
مستجابِ آخرین اَمَن یُجیب
یادت ای قامت قیامت هر کجا
کرده غوغای قیامت را به پا
صبحِ جمعه رقصِ شورانگیز باد
حلقه ی زلفِ تو را آرَد به یاد
چیست این دل شورِه های بیکران
پشتِ کاشی های سبزِ جمکران
کِشتی امید در گِل تا به کِی؟
بانگِ اَللّهُمَ عَجِّل تا به کِی؟
تا به کِی از داغ هجران تو صبر
جلوه کن ای آفتاب پشت ابر
اشک هایم هر پگاهِ انتظار
گُل کُند در وعده گاه انتظار
کاروان سالار لختی صبر کن
یوسفی دارم به چاه انتظار
کِی به دریایِ ظهورت می رسم؟
زورق این آبراهِ انتظار
بی تو در سرمایِ شب بی طاقتند
کودکان بی پناهِ انتظار
کاش مستِ چشم نازت می شدم
ریشه ای از جانمازت می شدم
کاش برگردی که باز آید بهار
کاش گردد دست بوست ذوالفقار
کاش یک دَم میهمانت می شدم
نیمه ی شب روضه خوانت می شدم
کاش یک ساعت عنان گیرت شوم
یا جوان مرگِ تو یا پیرت شوم
دادم از کف جمله صبر و تاب را
تا که بوسیدم کفِ سرداب را
بانگِ هَل مِن ناصِر از کعبه بَرآر
کعبه را از این سیه پوشی درآر
ذوالفقار حیدری را تاب ده
کافران را بیم از مُرداب ده
خیز و بَر هم زن همه آرامِشان
کام شیرین تلخ کن در کامشان
محو کن فرعونیان نیل را
از فلسطین نقش اسرائیل را
کربلای دیگری آغاز کن
روزه ی صبر خدا را باز کن
کودک ششماهه را خوابی رسان
خیمه های تشنه را آبی رسان
اهل بیت عشق را دریاب زود
خیمه ی عباس مانده بی عمود
یا صاحب الزمان...
.